نقد، بررسی و نظرات کتاب فلکناز - بهنوش قزوینی

عجب رمان با حالی بود همونی که‌ یک خواننده از‌ یک نویسنده انتظار داره نوشته شده بود سپاس از نویسنده محترم رمان شروع متفاوتی داره و حدس اینکه لعیا نقطه مشترک بین دو دوست صمیمی و قدیمی هستن مشکل بود از چند نسل سخن گفته شده و اینکه زنان همیشه خدا از له شوندگانند مگر خودش به خودش احترام و ارزش بزاره و تکلیفشو همون اول با خودش و دیگران مشخص کنه در مقطعی از تاریخ ایران عاشق شدن عیب بوده و دختری نمی‌شده دنبال دلش بره آخر داستان خیلی خوب تموم شد و با احساس و روان خواننده بازی نشده بود یعنی خیلی آرامش میداد به خواننده و هیچ نکته مجهلی درش نماند از سه قسم زن درش نوشته شده بود و هر کدام را با داستانی توضیح داده شده و عشق‌ یک جایگاه خاصی داشت و قسمت هر کسی نمیشد و پدران براحتی به جای فرزندان شریک زندگی براشون انتخاب میکردن و با جبر شروعی شد این زندگی خلاصه داستان عالی بود و واقعا ارزش خوندن داره بخونید و از خوندنش لذت ببرید جزئیات خوب و کوتاه ولی دلنشین

خیلی داستان قشنگیه اولاش که شروع به خوندن میکنی فکر می‌کنی قراره که یه داستان معمولی امروزی رو بخونی ولی وقتی فلکناز شروع به روایت گذشته میکنه داستان تازه قشنگیاش شروع میشه خط به خط که بیشتر جلو میریم  داستانم قشنگ تر میشه. نویسنده خیلی عالی زندگی و دوران گذشته کودکی و نوجوانی فلک ناز و اتفاقات خونه پدریش و طلعت و بتول رو توضیح میده. یکی دیگه از قشنگیای داستان غیر قابل پیشبینی بودن اونه مثلا ماجرای دایه رضوان واقعا به ذهن خواننده نمیرسه که همچین زندگی رو گذرونده باشه. اصلا داستان به حدی گسترده و عمیق و قشنگه که واقعا نمیدونم دربارش چی بگم.... من خیلی وقته مشغول خوندن کتابای اپلیکیشن کتابرام ولی به جرات میتونم بگم قشنگ‌ترین داستانی که تا حالا خوندم همین داستان فلک ناز هستش. اما داستان مانند هر کتاب دیگه‌ای نقطه ضعف‌هایی هم داره... مثلا قسمت فوت بهرام خیلی یهویی و بی منطق هستش خب وقتی رودخونه اونقدر عمیق و پر فشار هستش چرا بهرام باید اونقدر نزدیک بشه که منجر به غرق شدنش بشه. ولی در کل واقعا از نویسنده عزیز تشکر میکنم بابت نوشتن همچین شاهکاری.

زیبا بود، با اینکه هیچ وقت علاقه اى به رمان هاى نویسندگان ایرانى ندارم و فکر مى کنم شعارى یا غلو آمیز و حتى گاهى بى سر و ته هستند! (البته به جز نامداران عرصه ادب و هنر و نویسندگی ایران)
با دیدن امتیاز، تصمیم گرفتم کتاب رو بخونم.
داستان پردازى زیبا بود، بدون حاشیه و پرگویى هاى بى جا، هر چه در مورد فضاى قصه و شخصیت‌ها توضیح داده شده بود مفید و مختصر و به جا بود.
داستان پر کشش بود و خواننده را دنبال خود مى کشاند. نثرى روان، خودمانى و دوست داشتنى داشت. و نویسنده به خوبى از پس تصویر سازى لحظات غم و شادى برآمده بود.
تبریک به نویسنده عزیز و تشکر از کتابراه 🌷

داستان قشنگی بودبرای من که پیرامونم تا شعاع خیلی زیادی تعدد زوجات نبوده خیلی عجیب بود که تمام مردهای این داستان درگیر تعدد زوجات بودند ولی وقتی فکر می‌کنم در آن زمانها سلاطین وخوانین حرمسرا داشته‌اند موضوع برایم ساده می‌شود و این رنج مضاعف برای زنان بوده است وتازه یک غلط مصطلح وکج فهمی در عوام وحتی خواص تا امروز هم تکرار می‌شود《کار غیر شرعی که نکرده》! که اتفاقا کرده وهیچ کار غیر شرعی بالاتر از ظلم نیست ولازم است مبانی این موضوع توسط کارشناسان تبیین شود و دیگر اینکه خانه پدری اکبر بی شباهت به کاروانسرا نیست وجالب اینکه این را از شئونات خود می‌دانند! آدمهای این خانه هیچ وقتی برای توجه به خود ندارند و گاهی هم که وقت پیدا می‌کنند درگیر تحلیل حرف‌ها ورفتارهای دیگران هستند

از نظر من، بسیار بسیار عالی بود. کتاب رو که تموم کردم خیلی حس خوبی داشتم و خدا رو به خاطر بودنش، به خاطر نعمتی به نام عشق سپاسگزار شدم. کتاب کلا۳۹۹صفحه بود ولی پر از مطلب اینطور بگم: بعضی از کتاب‌ها رو می‌خونی ۴۰۰صفحه دارن و صفحات خیلی زود میگذرن و بعد از پایان کتاب انگار کلا۲۰۰صفحه یا کمتر مطلب مفید داشت اما این کتاب اینطور نبود. صفحات کتاب زود پیش نمیرفت. باخوندن ۴۰صفحه کلی مطلب و داستان رد میشد، انگار باید به خط به خط کتاب اهمیت می‌دادی. دیالوگ آبکی نداشت و زیاد به حاشیه نمی‌رفت. تصویری که از عشق به بهرام بیان کرده بود خیلی خیلی به دلم نشست. ناگفته نماند که فلکناز خوش شانس هم بود وگرنه هستن کسایی که همچین سختی‌هایی و یا حتی بدتر از اینها رو هم میکشن، اما عاقبت هم با همون سختی‌ها ومیمیرن.

سلام کتاب فلک ناز را خیلی دوست داشتم. شروع خوب و روانی داستان بسیار عالی بود. پایان داستان هم خیلی خوب تمام شد. بعد از مدتها یک رمان ایرانی جذاب خواندم. حتی گاهی وقتها با داستان گریه میکردم، بعد از بامداد خمار که سالها پیش خوانده بودم. برای مثال رمان عطر کاهگل خیلی عالی شروع می‌شود ولی ادامه و پایان جالبی نداشت. تصویر سازی‌ها هم خوب بود. بغیر از چهره ها. چهره‌ها خوب به تصویر کشیده نشده بودند و نمی‌توانستم چهره‌ها را تصور کنم. ولی زندگی یک زن عادی از هزاران زن سخت کوش و مظلوم در کشور ما به خوبی و داستان روان و قشنگ به رشته تحریر درآمده بود. فقط خوبی داستان این بود که فلکناز توانست عشق زیبا را تجربه کند. ممنون از کتابراه عزیز و نویسنده گرامی داستان

مدتها بود داستانی به این جذابی نخونده بودم کشش فوق العاده‌ای داشت برای نویسنده ارزوی موفقیت‌های روز افزون دارم. بیشتر از هر چیزی روند متفاوت داستان از نمونه‌های مشابه خودش بود. ایستادگی و مقاومت فلکناز و حمایت خانم جان برای گرفتن حق مسلم خودشون بسیار تاثیر گذار بود. امیدوارم این قبیل نویسنده‌های توانا و این قبیل رمان‌ها بصورت فزاینده‌ای رشد کنند تا آگاهی زن‌های جامعه ما هر روز بیشتر بشه و بار منفی که در گذر قرنها یک دیوار ضخیم بین مرد و زن کشیده کاهش پیدا کنه. چون تنها راه اصلاح جامعه ایجاد یک رابطه مسالمت امیز و صلح طلب برای رابطه الهی بین زن و مرد هستش

سلام و تشکر از کتابراه
سرگذشتی بسیار جالب و پر فراز و نشیب، یه زندگی به ظاهر معمولی که تو عمقش اتفاقات خاصی تجربه شده، به جرات میتونم بگم بعد مدتها رمان زیبایی پیدا کردم، من عاشق سرگذشت‌های قدیمی شیوه‌ی زندگی دوره ی‌های قبلم، این رمان هر اونچه انتظار داشتم رو بهم داد، نگارشی خوب و توصیفی فوق العاده، نه کم گویی داشت نه اضافه گویی، وقایع درست و به اندازه توضیح داده شد، خلاصه که عالی بود، حتما بخونید چون پشیمون نمیشید، از خانجون هم درس صبر و بردباری رو گرفتم، اگه واقعا سرگذشت حقیقی بوده، روح همگیشون شاد و قرین رحمت الهی

از رمانهای ایرانی دوری میکنم چون اکثر نویسندگان سطحی مینویسن یا فاز عاشقی برمیدارن. چند وقتی بود توی لیست نمونه کتابهای کتابخانه ام بود گفتم بذار تکلیفش معلوم بشه یا حذف کنم یا بخونم. برخلاف تصورم رمان جذابی بود با رویکرد اجتماعی. کشش خوبی برام ایجاد کرد. نویسنده دست روی موضوع جالبی گذاشته. زیاده گویی نداره یا خیلی کم داره. اما آخر کتاب را انگار دیگه حوصله نداشته بنویسه و سرسری از روی شخصیت ها رد میشه. به نظرم لزومی نداشت تا نواده های فلکناز رو تکلیفشون رو معلوم کنه و جفت جفت همه رو به هم برسونه. این آخرش و اصلا دوست نداشتم. اما در کل توصیه میکنم بخونید قشنگ بود.

واقعا قشنگ بود خیلی عالی بود با شخصیت‌های زندگی کردم غمگین شدم شاد شدم گریه کردم و خندیدم یعنی چند روز تمام فکر و ذهن من شده بود این کتاب و زندگی فلکناز. چقد زندگی روی خوش و روی بد داره. همیشه زندگی یک رو نداره سختی داره خوشی هم داره. عاشق شخصیت مادربزرگ فلکناز شدم چقد با درایت و فهیم بودن واقعا درس زندگی میگیره آدم از این کتابها ارزش خواندن داره و حتما بخوانید و لذت ببرید شخصیت‌ها به خوبی تو داستان به نمایش گذاشته شده پرداخت به جزئیات در حد و اندازه متعادل بود و خیلی داستان رو بیخودی کش نمی‌داد واقعا لذت بردیم ممنون از کتاب راه بخاطر این کتاب‌های قشنگ و تاریخی

سلام. همان طور که در رمان گفته شده، بیشتر به خاطره نویسی شبیه بود. واقعا بعضی از افراد دور و بر ما یک رمان متحرک هستند که خاطرات زندگی‌شان مانند یک کتاب آموزنده بدون استفاده در سینه‌شان حبس شده. در کل از خواندن این کتاب لذت بردم و چیزهایی آموختم و خواندن آن را پیشنهاد می کنم. به نظرم نگارش کتاب به یک بازنگری احتیاج دارد چون غلط املایی دارد و بعضی جاها اسم ها را جابه جا نوشته است و همین موضوع باعث می‌شود هنگامی که در کتاب فرو رفته‌ای، کمی سردرگم شوی تا متوجه شوی اسم را اشتباه نوشته مثلا به جای مهین نوشته بتول. به خاطر همین موضوع یک ستاره کم دادم.

سلام خسته نباشید میگم به نویسنده این رمان زیبا که تونست ۳ روز من رو از حال خودم بیرون بیاره داستان روان ساده و جذابی داشت و من رو بعد چند سالی که هیچ رمانی باب دلم نمیشد جذب کرد خیلی سرگذشت فلک ناز رو دوست داشتم و ازش درس گرفتم حقا که هر که بدی کنه به خودش کرده و دیر یا زود حساب پس میده در این داستان فهمیدم زندگی به یک چشم بر هم زدن تمام میشه و فقط خوبی به جا میمونه هر کدام ما یک رسالتی داریم که بعد از تمام شدن رسالتمون باید از این دنیا برویم خیلی خوشحالم که با این رمان آشنا شدم و تونستم این قصه جذاب رو بخونم

رمان سنگینی بود که معلومه نویسنده قوی داشته ولی مجبورم بگم نه در حد رمانهای ماندگار جهان اما بسیار بالاتر از رمانهای فارسی معاصر
ایراد خیلی بزرگ و ازار دهنده‌ای که مدام درطول داستان اذیتم میکرد این بود که راوی داستان که یه دختر بیسواد و بی هنر بود و از خانواده خرافی اومده بود تو خونه شوهر ناراحت متلکها!!! و خرافات و!!!! رسوم غلط اونجا بود!!! این مزخرفترین بخش پس زمینه داستان بود این رمان اگر از دهن یه راوی نازپرورده و باسواد و هنرمند بود قابل درک بود اما دروغ بودن ذات راوی خیلی در طول داستان حال رو بهم میزد به جز این قسمت اصل موضوع!!! بقیه فرعیات مثل داستان پردازی و گیرایی خوب بودن

دنیا پر شده از داستانهایی با پایان خوش! با لحظه‌های شاد.. این داستان زیباست با پایانی متفاوت که نمیدونم خوش بود یا نا خوش! این کتاب داستانی بود از شجاعت آدمها با پایان... خوندن این کتاب جسارت و نگاه تازه‌ای از زندگی به من نشون داد. پس از سالها یک کتاب را تموم کردم و باز از نو شروع کردم. ممنونم از نویسنده. تا شروع کردم فکر کردم کتابیه مانند نمونه‌های مشابه، اما واقعا متفاوت و زیبا بود. امیدوارم این نویسنده با این سطح اگاهی و منطق پرکار باشن.. ممنون کتابراه انتخابات عالیه

من معمولاً کتاب ایرانی نمی‌خونم اما با خواندن این رمان فوق العاده واقعا شکه شدم. تو این کتاب این قدر قدرت اراده رو قوی احساس می‌کنی که خیلی راحت تو روح خودت دنبالش میگردیم این که میبینیم یک دختر جوان که از تلاطم زندگی چیزی نمیدونه، ناگهان و در طی چند سال به زنی جنگنده تبدیل میشه که سرنوشتش رو خودش تعیین می‌کنه باعث میشه به عنوان یک زن افتخار کنم به قدرت اراده‌ای که خدا در وجود زنها گذاشته.
این کتاب آنچنان جذاب و زیبا و روان بود که ثانیه‌ای نمیتونستم از خودندش دست بکشم.

دوستانی که رمانهای آبکی و عامه پسند میخونن این کتاب را مطالعه نکنند. در عین سادگی کلی کنایه پشت هر جمله مخفیه، تاریخ معاصر ایران صحیح روایت شده و هر شخصیت به درستی روانکاوی شده، کتابراه مشخصا توضیح داده که مناسبه چه اشخاصیه. من این کتاب را در ایام نوروز در یزد خوندم و از بخت خوش اینجا پیدا کردم. کاش به جای این پیرزنهای وراج اطرافمون کسی مثل خانوم جان تو زندگیم بود. معرفی بخش معرفی نویسنده و ارائه نسخه چاپی بذارید🙏🏻🙏🏻🙏🏻

موضوع کتاب رو دوست داشتم نویسنده محترم، ظلمی که در زمان قدیم به زنان سرزمینم میشد و بی عدالتی وحقی که از آن ها خورده میشد همه را به خوبی به قلم خود در آورده چه قدر زنان میهنم صبور و زحمتکش بودند حتی آن ها که با نیش وکنایه هایشان دل فلک ناز رو میشکستند آن ها هم به نوعی در گذشته مورد ظلم مردان خود پرست قرار گرفته بودند. و چه قدر پایان داستان و شخصیت خانم جان برایم شیرین بود. ممنون از نویسنده و کتابراه عزیز

داستان زیبا بود. نثری ساده و از کلمات و توصیفات خسته کننده و گنگ خبری نبود. کتاب زندگینامه است و خیلی طبیعیه سرنوشت تمام افراد تلخ یا شیرین مشخص بشه و انتظار خواننده برآورده شده. کتاب نگاهی کارشناسانه به آداب و رسوم قدیم و معایت و خوبیهاش داشته. تاریخ صحیح روایت شده و قصه عاشقانه لطیفی در دلش داره بسیار شیرینه و مثل یک سریال سرگرم کنندس نسخه صوتیش را هم بذارید ممنونم

نویسنده به خوبی فقر فرهنگی و ریشه‌های اون رو توصیف کرده. حکایت زنان دو نسل قبل تر از ما. هنوز هم طرحواره‌های مشابه فخرالسادات و اکبر و عروسش داره تکرار میشه توی ایران. حکایت پسران وابسته و مادران رنج کشیده و عروسهای رها شده. نویسنده واقعا قلم گیرایی داره و نگاه خیلی خیلی دقیقی به زندگی. به امید روزی که زنان حقوق مساوی با مردان داشته باشند.

بسیار خوب با آرزوی سلامتی برای خانم قزوینی. خواندن کتابتون افتخاری بود که اتفاقی نصیبم شد. از یکی از کامنتها احساس کردم غمگینه، اما اصلا تلخ نبود غم و شادی را باهم داشت. جسارتا ایرادات تایپی دیده میشد، اما لطمه جدی به کتاب نزده بود. من بر خلاف دوستان، با ویراستاری مخالفم چون با این کار سبک نویسنده مشخص نیست. ممنون کتابراه🙏

من از یازده سالگی علاقه به خوندن رمان دارم نمیگم بهترین بود اما جزء بهترینها بود. نویسنده تبحر حیرت انگیزی در تصویر سازی داره، احساسات و ذهن را درگیر میکنه طوری که دوست داری زود کتاب و تموم کنی‌. فقط یک مطلب‌ای کاش کتابراه بیوگرافی مختصری از نویسندگان نو پا میگذاشت. هر چی سرچ کردم هیچ اطلاعاتی درباره این نویسنده نیست!

وقتی نثر روان و توصیف زنده و عالی از فضاهای تاریخی و آداب و رسوم ایران دهه بیست تا چهل شمسی با هم آمیخته می‌شوند، داستان دلکش و خواندنی ایجاد می‌کنند که به سختی می‌توان در خواندن آن وقفه ایجاد کرد. مهمتر از همه اینکه داستان به شدت احساس برانگیز است و در افت و خیز زندگی چند زن، غم و غصه و شادی و عشق ملموس و کاملا حس کردنی تصویر کشیده می‌شود. بسیار آن را دوست داشتم.

این کتاب واقعا عالی بود نه تنها از خوندش خسته نمی‌شدم بلکه دوست داشتم مدام بخونم درسته داستان مربوط به گذشته بود اما واقعا یک کتاب روانشناسی بود که ازش درس گرفتم خانم جان‌ی مادر دانا ومقتدر وفلک ناز یک زن محکم تلاش گر واقعا بی نطیر بود وخوندنش برای من لذت بخش بود به همه شما پیشنهاد می‌کنم واقعا ارزش خوندن داره ممنون از کتاب راه

خوب بود داستان قشنگی بود کلی افسوس خوردم چرا خانواده فلکناز او را تو سن کم شوهر دادند اونم به کسی که علاقه‌ای به او نداشت
ولی خوشم اومد با سن کمی که داشت ولی قوی بود و خیانتی که بهش شد تو اون زمان باعث نشد که بسوزه و بسازه وراه عاقلانه‌ای رو در پیش گرفت و زیر بار ظلم خانواده شوهرش نرفت و نگذاشت مهر مادری باعث تحقیرش بشه

باید چهار ستاره میدادم چون نیاز به ویراستاری مختصر داشت. اما ۵ ستاره دادم چون نویسندگی کار سختیه باید نویسنده باشی تا بتونی اینطور مخاطب را دنبال خودت بکشونی. اولین کتابی بود که بعد از بامداد خمار یک روزه خوندم. نویسنده یا باید خیلی اهل زیرو رو کردن منابع باشه یا اینکه سنش بالاس و خودش همه‌ی رسوم قدیم را دیده،

واقعا کتاب خوبی بود البته اون اخراش یکم خسته شدم ولی با چهل پنجاه صفحه اخر باز اشتیاقم به خوندن برگشت موضوع کتاب هم واقعا خوب بود و با دید خوبی به مسائل نگاه میکرد و کاملا هم شما ناپختی رو تو فکناز میبینید نویسنده از اون یه زن فضایی و تمام عیار که هرچی بگه درست از اب دربیاد و همه کارهاش درست باشه نساخته این نوع روایت واقعا دوست داشتنی بود

رمان تاریخی از شرح زندگی یه دختر که تو بچگی با از دست دادن مادرش تازه سختی‌هاش شروع میشه، نا مادری‌ها، کودک همسری، داشتن 3 کودک با فاصله سنی یک سال، همسری سرد و بی احساس که وابسته مادرشه، چند همسری بودن اکثر مردان روستا و اطرافیانش و در نهایت با وجود نابالغی و عدم بلوغ فکری فلکناز در نهایت تصمیمی شجاعانه میگیره و تن به سرنوشت تکراری نمیده

کتاب بسیار جالبیه. خیلی رسا و با نگارش صریح نوشته شده و مخاطب رو در بطن داستان قرار میده. و چون مربوط به سبک زندگی حداقل ۱۰۰ ساله پیشه بسیاری از موقعیت های داستان شنیدنی و لذت بخش هست. مثل توصیف رسم و رسوم ازدواج. معماری خانه‌ها، شیوه زندگی مردم در ان زمان ها، همه و همه عالی و بی نظیرن. با تشکر از نوسینده توانای کتاب

عالی بود
این کتاب و شخصیت هاش و حال و هواش خیلی ملموس بود، بااینکه قصه مال دوران قدیم و صدسال پیش هست اما کاملا میشه درک کرد چون هنوز هم کودک همسری وجود داره، اعتیاد که از عرش به زمینت میزنه
و زنان قوی که مقابل بی عدالتی و بی انصافی میاستن سخت کار میکنن و بچه هاشون رو از منجلاب یک خانواده نا سالم نجات میدن

زیبا و دلنشین از نسل دیروز و شاید بشه گفت امروز زنهایی که به خاطر جبر اجتماع و خانواده و فرهنگ جامعه و خانواده مجبور به انتخابهای محدود میشن اما پیش میاد که بعضی‌ها تو همین شرایط بد هم ققنوس وار زندگی شون رو ادامه میدن و به تکامل میرسن از این دست رمانها زیاد خوندم و این هم مثل بقیه داستانهای تو این سبک نظرم و به خودش جلب کرد

یک کتاب داستان بسیار زیبا با روان نوشتن و مطرح کردن جزییات زیبا نسبت به گذشته‌ی شخص راوی خیلی لذت بردم هنوز تموم نکردم و هر روز در حال مطالعه کتابم. با اینکه هیچ وقت کتاب داستان نمیخوندم و بیشتر روانشناسی مطالعه میکردم ولی این کتاب جذبم کرد

عالی بود. املا کلمه فراغ در آخر کتاب اشتباه بود اما متوجه شدم کتاب ویراستاری نشده پس قابل اغمازه، بینهایت دلنشین بود. اگر نویسنده تحت تاثیر آثار جلال و هدایت نبوده باشه و رمانهای دیگری رو کنه باید بگم عالییییه. ممنونم کتابراه ممنون نویسنده، در ضمن توصیف معماری خانه‌ها در هر دهه شاهکار بود 🤩

چه داستان پر کشش و زیبایی بود وقتی تمام شد دوست داشتم هنوز ادامه داشته باشه با وجودی که کتاب سرنوشت یک نفر را تعریف میکرد ولی سرنوشت ۲۰ نفر را همزمان تعریف میکرد کاش واقعا هر کس کار بدی میکند ودلی میشکند مثل این کتاب در همین دنیا جواب کار بدش رو بدهد حداقل دل مظلوم اندکی آرام میشود

رمان فلکناز، ازین ردست رمان هاییه که وقتی باز کردی دیگه نمیتونی زمین بذاری، فضاسازی عالیه، شخصیت پردازی خیلی عمیق انجام شده طوری که کاملا با شخصیت‌ها میشه همذات پنداری کرد و برای لحظاتی توی دنیای اون‌ها زندگی کرد، لحن و بیان داستان صمیمیه و غم خاصی درونش هست که جذابش میکنه

خیلی داستان جالبی بود. داستانی که نشون میده پشت شخصیت هر آدمی که اول فکر میکنیم خیلی خوبه ممکنه یک شخصیت دیگه پنهان شده باشه و این که زندگی یک نفر چه قدر می‌تونه دستخوش پستی و بلندی‌های زندگی بشه و خدا رو شکر که زندگی فلک ناز بعد از ان همه سختی روی خوش رو هم دید هر چند خیلی طولانی نبود. داستان زیبایی بود

داستان تا آخر شما رو دنبال خودش میکشه، ساده و روان نوشته شده و خیلی جاها برای من آموزنده بود. از زندگی زن دوم باباش خیلی چیزها یاد گرفتم (نمیخواهم اسپویل کنم) من حتی چند تا ترفند خونه داری هم از این کتاب یاد گرفتم، صبوری در جای خود و حرف زدن هم در جای خود. خواندن این کتاب رو مخصوصاً به خانم ها پیشنهاد می‌کنم.

بسیار عالی کتاب را وقتی شروع کنید که وقت کافی داشته باشین داستانش خیلی جذابه و دوست دارید دنبال هم بخونید. نام کتاب فلکنازه ولی حدودا سرگذشت بیست و دو نفر شخصیت اصلی و فرعی به شیرینی روایت شده، ممنون از خانم قزوینی🌷 لطفا آثار دیگه شون را بگذارید ممنون از کتابراه🙏🏻

یک رمان کم نظیر داستان معمولی اما بینهایت گیرا، طنز تلخ این رمان شبیه رمان حاجی آقا صادق هدایت بود. ایراد تایپی داشت اما املایی خیر. کاش یکسال پیش خونده بودم مشخص بود نویسنده مطالعات اجتماعی و روانشناسی داره منتظر اثرات بیشتر از ایشون هستم با آرزوی موفقیت

رمانی که سالی دوبار باید خوند‌. شیرین و بسیار گیرا در کنار زیبایی پر از درس زندگی؛ اول فکر کردم یک اثر فمینیستیه ولی واقعا نویسنده با سیاست جلو رفته. بدون غلو و نصیحت تکراری. هر روز میام ببینم اثر دیگه‌ای از این نویسنده بارگذاری شده یا نه، لطفا اگر کتاب دیگه‌ای دارن در قسمت توصیحات معرفی کنید.

اینقدر این قصه جذاب و پرکشش بود که تمام طول روز برای خواندنش بیتاب بودم، سریع کارهای خونه رو انجام می‌دادم تا بتونم دوباره خواندن رو ادامه بدم.
ممنونم از این نویسنده توانمند و آشنا به درد جامعه
ان شاالله آثار زیباتر و پرکشش بیشتری از این نویسنده به چاپ برسه.

بی نظیره، یک رمان جذاب اجتماعی، یک سفر شیرین به گذشته، من این داستان را در پیج نویسنده خوندم و حالا خوشحالم که اینجا پیدا کردم. واقعا جزء کتابهای حال خوب کنه با وجود کلی فراز و نشیب

قلم نویسنده بسیار روان و زیبا بود، جوری انسان را غرق در داستان میکرد که گویی در ان روزها زندگی میکند، از طرفی خواندن خاطرات زنی که زندگی پرفراز و نشیبی را پشت سر گذاشته و دهه‌ها با تو فاصله زمانی دارد، برایم جذاب و خواندنی بود که دو روزه تمام وقتم را برای این خواندن کتاب گذاشتم

این داستان زندگی سراسر فراز و نشیب دخترکی خردسال را به تصویر کشیده، دخترک در طول زندگی سخت خود اندک اندک به تعالی فکری می‌رسد و در آخر بخاطر صبر و شکیبایش به آرامش می‌رسد، پدر اکبر زندگیش رابه دست زنان ستمگر می‌‌سپارد که در نهایت خانه‌اش به ویرانه‌ای مبدل می‌گردد.

کتابی بسیار جذاب که وارد گذشته‌ها می‌شی و خودت را کامل کنار شخصیت‌های داستان حس می‌کنی کاملا زیبا و روان رسوم قدیم را به تصویر کشیده و افرادی که اطلاعاتی از رسوم گذشته ندارند کاملا اشنا میشوند در کل خیلی خوب بود و توصیه میکنم حتما یک بار بخوانید.

یه آهنگهایی ماندگار میشه‌، یه عطرهایی بوش تو ذهن و مشام میمونه این رمان هم یک اثر ماندگاره که تو ذهن میمونه‌، زیبا لطیف همراه با غم شیرینی که به دل میشینه بخونید که پشیمون نمیشید‌ تبریک به نویسنده‌ی عزیز ممنونم از کتابراه با انتخابهای درحه یک

سلام کتاب خوبی بود. من از خواندن داستانهای قدیمی لذت میبرم و دوست دارم بدانم در گذشته اجدادمان چگونه و چطور زندگی میکردند. از شخصیت خانم جان خیلی خوشم آمد و کاش در همه‌ی خانواده‌ها چنین انسانی وجود داشت. با تشکر🌹

تا اواسط کتاب قلم نویسنده کند بود و مثل یک فیلم نامه همه گفتوگوهای تکراری و خسته کننده و خاله زنکی رو به کرات نوشته بود و اواخرش داستان شتاب غیر منطقی به خود میگیرد از جمله اتفاقات غیر منطقی کتاب مرگ بهرام بود کتاب حامل هیچ اتفاق خاصی نبود و بهتر بگم خسته کننده بود

به خاطر امتیازش خریدم ولی اصلا دوسش نداشتم واقعا به زور تا آخر خوندمش. زیادی کلیشه‌ای بود. هیچ چیز جدیدی نداشت. اتفاقات تند تند پیش میرفت بدون هیچ منطقی، اصلا تعلیق و کشش نداشت. از خریدش واقعا پشیمونم. به درد نوجوونا میخوره یا خوره‌های رمانای ایرانی.

به عنوان کسی که سررشته درمورد نویسندگی دارم میگم که این اثر اول نویسنده نیست. پیرنگ قوی و نثر دلنشین و مخاطب پسند بود. ‌ای کاش پایان بندی این داستان زیبا مفصل تر بود و بیشتر به جزییات پرداخته بود. با آرزوی موفقیت برای نویسنده و آشنا شدن با دیگر آثار ایشون

بعد از مدتها یک رمان ایرانی خوب خواندم که بشدت منو تحت تاثیر قرار داد. از ظلم به زنها که نه تنها خانواده همسر حتی خانواده خود زنها با ازدواج کودک همسری به آن‌ها میکردند اما با وجود این از شجاعت این دختر و مادربزرگش برای تن ندادن به خفت خیلیی لذت بردم.