سلام
واقعا از خوندنش لذت بردم مدتها بود که اینطوری داستان رمانی منو جذب نکرده بود اصلا نمیشد کتاب را کنار بزارم حتی شبها تا دیروقت مشغول مطالعه ش بودم و با فراز و فرود داستان همراه میشدم و در فضای داستان غرق میشدم چقدر پر از حادثه و تراژدی بود بعضی از جاها با خوندنش بغض کردم و اشک ریختم عاشق شخصیت پخته و مشکل گشای خانم جان شدم چقدر خوبه داشتن یه همیچین تکیه گاه امنی در زندگی هر آدمی
کل ۳۹۹ صفحه کتاب را دو سه روز تمام کردم
فقط دوست داشتم بدونم داستان سرنوشت واقعی کسی بوده یا حاصل تخیل نویسنده؟؟
یه پیشنهاد هم برای دوستانی که با این مدل داستانهای ایرانی و قدیمی کیف میکنم دارم..... اینکه اگر رمان دیگهای خوندن که مثل این داستان تونسته جذبشون معرفی کنن
مثلا من پس از خوندن ۲ رمان بامداد خمار و دالان بهشت همینقدر کیف کردم و بارها اون کتابها را برای چندمین بار خوندم
با تشکر از کتابراه و خداقوت به قلم توانای نویسنده
واقعا از خوندنش لذت بردم مدتها بود که اینطوری داستان رمانی منو جذب نکرده بود اصلا نمیشد کتاب را کنار بزارم حتی شبها تا دیروقت مشغول مطالعه ش بودم و با فراز و فرود داستان همراه میشدم و در فضای داستان غرق میشدم چقدر پر از حادثه و تراژدی بود بعضی از جاها با خوندنش بغض کردم و اشک ریختم عاشق شخصیت پخته و مشکل گشای خانم جان شدم چقدر خوبه داشتن یه همیچین تکیه گاه امنی در زندگی هر آدمی
کل ۳۹۹ صفحه کتاب را دو سه روز تمام کردم
فقط دوست داشتم بدونم داستان سرنوشت واقعی کسی بوده یا حاصل تخیل نویسنده؟؟
یه پیشنهاد هم برای دوستانی که با این مدل داستانهای ایرانی و قدیمی کیف میکنم دارم..... اینکه اگر رمان دیگهای خوندن که مثل این داستان تونسته جذبشون معرفی کنن
مثلا من پس از خوندن ۲ رمان بامداد خمار و دالان بهشت همینقدر کیف کردم و بارها اون کتابها را برای چندمین بار خوندم
با تشکر از کتابراه و خداقوت به قلم توانای نویسنده