نقد، بررسی و نظرات کتاب شب را زنده بمان - رایلی سیجر
4.4
393 رای
مرتبسازی: پیشفرض
محمدرضا مولاءی
۱۴۰۲/۰۲/۰۴
50
چارلی با این وضعیت روحی چگونه به دانشگاه راه یافته بود. اشاره کرده بود که بعد فوت پدر و مادر با مادربزرگ که همیشه فیلم نگاه میکرده، زندگی کرده و مشخصه که خیلی ساده و منزوی بوده، در حالی که اگر از هر فیلمی یک نقطه آموزشی برداشت میکرد بایستی خیلی سختگیر و شکاک میبود. و با آموزش دفاع شخصی که دیده بود بهتر از اینها میتوانست باشد خلاصه رویاهای چارلی خیلی خسته کننده و تکرار رویاهای فیلم خیلی زیاد است. و اینکه آدمهای اطرافش (رابی، جاش، مدی و خانوادهاش و حتی پلیسها که به خانواده مدی گفته بودند چارلی قاتل را دیده ولی به یاد نمیآورد) به نحوی منفی یا سواستفاده میکردند. خلاصه من فکر میکنم فیلمش بهتر از کتابش باشد که توسط کارگردان دستکاری شده. کتاب حسی میدهد که نباید به هیچ کس اعتماد کرد. و هر کسی به سراغمان میآید حتماً به نیت منفعت خود است چه معنوی باشد چه مادی. و نباید فراموش کنیم که هیچ کس ما را بیشتر از خودش دوست ندارد که به خاطرش به خودمان صدمه بزنیم. چه رسد که به خاطرش بمیریم.! متشکرم موفق باشید
سلام به دوستان کتاب خونم
عزیزانی که فعلا کتاب رو مطالعه نکردن، همون طور که در کامنتهای قبلی هم اشاره شده، چارلی دختر جوانی هست که دانشجو هستش و در خوابگاه همراه دوست صمیمیش مدی، زندگی میکنه. یک شب مدی به طرز وحشتناکی به قتل میرسه وچارلی مدام خودش رو سرزنش میکنه که چرا اون شب در کلوپ دوستش رو تنها گذاشته. از طرف دیگه چارلی مشکل روان پریشی داره، چون در کودکی پدرو مادرش رو در تصادف از دست میده و ذهنش برای تسکین درد تنهایی، شروع به بازسازی و تغییر صحنهها میکنه. چارلی بین دنیای تخیل خودش و دنیای واقعی دچار نوسان میشه و بعضی وقتها نمیتونه مرز تخیل و واقعیت رو از هم تشخیص بده. اون داره از دست قاتل مدی که احتمالا یک قاتل سریالی هست فرار میکنه ولی....
نظر بنده اینه که داستان کشش وجذابیت خوبی داره و از وقتی کتاب رو شروع میکنید با سرعت نسبتا بالایی میتونید بخونید، یه جاهایی داستان در زمان سفر میکنه و هی به گذشته و زمان حال میره وبرمی گرده، از سوی دیگه تا حدود صفحه ۱۶۰ شما فقط گفتگوهای بین چارلی و جاش (یکی از شخصیتهای داستان) رو میشنوین و مطمئن نیستین قاتل واقعی کیه
درمورد کتاب میتونم بگم بااینکه شواهد نشون میداد قاتل جاش هست، ولی من همه ش یاد اون جمله معروف خانم مارپل میفتادم که میگفت: همیشه یه نفر تو تاریکی هست که از بقیه بیشتر میدونه، وقتی سرو کله ش پیدا شه به جوابهای زیادی میشه رسید. دقیقا تو همین کتاب هم این اتفاق افتاد
توصیف صحنهها، حالات شخصیتهای داستان و جزئیات دقیق هست بطوریکه حس میکنین دارین فیلم تماشا میکنین ولی خب یه جاهایی هم شخصیت چارلی به قدری ضعیف هست که دلو میزنه، اینکه در مواقع حساس کاملا منفعله و در لحظه نمیتونه تصمیم بگیره
و همه ش خودشو گول میزنه.
ممنون کتابراه عزیز
عزیزانی که فعلا کتاب رو مطالعه نکردن، همون طور که در کامنتهای قبلی هم اشاره شده، چارلی دختر جوانی هست که دانشجو هستش و در خوابگاه همراه دوست صمیمیش مدی، زندگی میکنه. یک شب مدی به طرز وحشتناکی به قتل میرسه وچارلی مدام خودش رو سرزنش میکنه که چرا اون شب در کلوپ دوستش رو تنها گذاشته. از طرف دیگه چارلی مشکل روان پریشی داره، چون در کودکی پدرو مادرش رو در تصادف از دست میده و ذهنش برای تسکین درد تنهایی، شروع به بازسازی و تغییر صحنهها میکنه. چارلی بین دنیای تخیل خودش و دنیای واقعی دچار نوسان میشه و بعضی وقتها نمیتونه مرز تخیل و واقعیت رو از هم تشخیص بده. اون داره از دست قاتل مدی که احتمالا یک قاتل سریالی هست فرار میکنه ولی....
نظر بنده اینه که داستان کشش وجذابیت خوبی داره و از وقتی کتاب رو شروع میکنید با سرعت نسبتا بالایی میتونید بخونید، یه جاهایی داستان در زمان سفر میکنه و هی به گذشته و زمان حال میره وبرمی گرده، از سوی دیگه تا حدود صفحه ۱۶۰ شما فقط گفتگوهای بین چارلی و جاش (یکی از شخصیتهای داستان) رو میشنوین و مطمئن نیستین قاتل واقعی کیه
درمورد کتاب میتونم بگم بااینکه شواهد نشون میداد قاتل جاش هست، ولی من همه ش یاد اون جمله معروف خانم مارپل میفتادم که میگفت: همیشه یه نفر تو تاریکی هست که از بقیه بیشتر میدونه، وقتی سرو کله ش پیدا شه به جوابهای زیادی میشه رسید. دقیقا تو همین کتاب هم این اتفاق افتاد
توصیف صحنهها، حالات شخصیتهای داستان و جزئیات دقیق هست بطوریکه حس میکنین دارین فیلم تماشا میکنین ولی خب یه جاهایی هم شخصیت چارلی به قدری ضعیف هست که دلو میزنه، اینکه در مواقع حساس کاملا منفعله و در لحظه نمیتونه تصمیم بگیره
و همه ش خودشو گول میزنه.
ممنون کتابراه عزیز
سلام باتشکر از کتاب راه
کتاب در مورد دختری به نام چارلی است که اسمش از روی شخصیت یک فیلم که مورد علاقه مادربزرگاش است برداشته شده است.. چارلی که در تصادف پدر و مادراش را از دست داده است بعد از گذشت سالها در رشته فیلم سازی تحصیل میکند که بعد از مدتی بهترین دوستش را در اثر قتل از دست میدهد و مشکلات روانی و روحی زیادی برایش پیش میآید طی تصمیم ناگهانی از دانشگاه بیرون میزند و در طی مسیر برگشت ب خانه با مردی ب نام جاش آشنا میشود و....
رمان خوب و معمایی است که در میانه داستان باعث میشود که از آن خسته شویم وشوقی برای ادامه دادن نداشته باشیم اما هرچقدر که به انتهای آن پیش برویم جالبتر و تکاندهنده تر میشود.
در مورد چارلی آن جا که ترس را کنار گذاشت و تصمیم گرفت با آن مواجه شود را تحسین میکنم در حالی که خودم در همچنین شرایطی قرار بگیرم نمیدانم چ رفتاری از خودم نشان میدهم
و در مورد قاتل (نامش را نمیبرم چون نمیخوام افرادی که این متن را میخوانند علاقه خود را برای فهمیدن قاتل از دست بدهند.) اصلا دلیل منطقی و عقلانی نداشت و از نظر من نویسنده فقط میخواست قصه را تمام کند و بنظرم میشد هنوز شاخ و برگ بیشتری ب قصه داد و آنرا جالبتر کرد.
داستان خیلی خوب تمام شد برخلاف سایر رمانهای جنایی که معمولا پایان خوشی در انتظار آنها نیست
پیشنهاد میکنم بخوانید چون هر کتابی حداقل ارزش یکبار خواندن را دارد.
لطفاً کتابهای جنایی بیشتری قرار دهید باز هم ممنون و متشکر
کتاب در مورد دختری به نام چارلی است که اسمش از روی شخصیت یک فیلم که مورد علاقه مادربزرگاش است برداشته شده است.. چارلی که در تصادف پدر و مادراش را از دست داده است بعد از گذشت سالها در رشته فیلم سازی تحصیل میکند که بعد از مدتی بهترین دوستش را در اثر قتل از دست میدهد و مشکلات روانی و روحی زیادی برایش پیش میآید طی تصمیم ناگهانی از دانشگاه بیرون میزند و در طی مسیر برگشت ب خانه با مردی ب نام جاش آشنا میشود و....
رمان خوب و معمایی است که در میانه داستان باعث میشود که از آن خسته شویم وشوقی برای ادامه دادن نداشته باشیم اما هرچقدر که به انتهای آن پیش برویم جالبتر و تکاندهنده تر میشود.
در مورد چارلی آن جا که ترس را کنار گذاشت و تصمیم گرفت با آن مواجه شود را تحسین میکنم در حالی که خودم در همچنین شرایطی قرار بگیرم نمیدانم چ رفتاری از خودم نشان میدهم
و در مورد قاتل (نامش را نمیبرم چون نمیخوام افرادی که این متن را میخوانند علاقه خود را برای فهمیدن قاتل از دست بدهند.) اصلا دلیل منطقی و عقلانی نداشت و از نظر من نویسنده فقط میخواست قصه را تمام کند و بنظرم میشد هنوز شاخ و برگ بیشتری ب قصه داد و آنرا جالبتر کرد.
داستان خیلی خوب تمام شد برخلاف سایر رمانهای جنایی که معمولا پایان خوشی در انتظار آنها نیست
پیشنهاد میکنم بخوانید چون هر کتابی حداقل ارزش یکبار خواندن را دارد.
لطفاً کتابهای جنایی بیشتری قرار دهید باز هم ممنون و متشکر
کتاب خوبی بود، هرچند از نظر منطق داستان ایراد و اشتباه زیاد داشت اما در کل نمره قبولی رو میتونه بگیره. قهرمان فیلم دختر تقریبا بیست ساله ایه که به خاطر حوادث ناخوشایند و تلخ زندگیش که تحملشون رو نداره در ذهنش به خیال و البته فیلم پناه میبره و بیشتر در عوالم ذهن خودش زندگی میکنه تا دنیای واقعی. شخصیت شکننده و ضعیفی داره و به دلیل اتفاقات ناخوشایندی که خودش رو مسبب اونها میدونه با همه چیز از موضع ضعف برخورد میکنه... مسیر داستان به نحوی تغییر شخصیت قهرمان به آدم دیگهای هست، اون در طول داستان کم کم متوجه میشه با پناه بردن به خیال نمیشه از مسئولیت فرار کرد یا اون رو ندیده گرفت. قصه کتاب خوب و تقریبا قابل قبول بود ولی همونطور که گفتم مسائلی بود که تناقض داشت و باهم جور درنمیومد. در نهایت اثر خوبی بود و دوستداران کتابهای جنایی میتونن از خوندنش لذت ببرند.
"" حاوی اسپویل""
در طول خواندن کتاب به خصوص اوایل حدسهایی زدم که داستان چجوریه و مثل بقیه داستانها کلیشه ایی و تکراری است، هرچه به تعداد صفحات خوانده شدهام اضافه میشد حدسهای من اشتباه از آب در میآمد، حتی اواسط فرضی را ارائه کردم که از صحت آن اطمینان داشتم ولی در آخر داستان برعکس شد و تا خواندن این ک چ کسی قاتل است، نتوانستم متوجه شدم.
ب این دلیل این کتاب شگفت انگیز و همچنین هیجانی بود.
از یک نظر دیگر، بعضی قسمتها عجیب به نظر میآمد وقتی جاش در ماشین در بخش بازی بیست سوالی آنچنان از آن نفرت دندان سخن میگفت، انگار خود قاتل بود ولی بیگناه بود. بعضی قسمتها تمام اسناد قاتل را مشخص میکرد ولی در آخر کس دیگری بود...
در طول خواندن کتاب به خصوص اوایل حدسهایی زدم که داستان چجوریه و مثل بقیه داستانها کلیشه ایی و تکراری است، هرچه به تعداد صفحات خوانده شدهام اضافه میشد حدسهای من اشتباه از آب در میآمد، حتی اواسط فرضی را ارائه کردم که از صحت آن اطمینان داشتم ولی در آخر داستان برعکس شد و تا خواندن این ک چ کسی قاتل است، نتوانستم متوجه شدم.
ب این دلیل این کتاب شگفت انگیز و همچنین هیجانی بود.
از یک نظر دیگر، بعضی قسمتها عجیب به نظر میآمد وقتی جاش در ماشین در بخش بازی بیست سوالی آنچنان از آن نفرت دندان سخن میگفت، انگار خود قاتل بود ولی بیگناه بود. بعضی قسمتها تمام اسناد قاتل را مشخص میکرد ولی در آخر کس دیگری بود...
ازمشکلات کتاب میتوان این را گفت که آخرش خیلی سریع و پوچ مانند به پایان رسید چون هیچ دلیل منطقی برای قاتل بودن اون شخص وجود نداشت کاش کتاب دو بخش میبود هم از زندگی قاتل بیشتر میفهمیدیم و هم هیجان بیشتری برای یافتن قاتل از میان افراد به وجود میآمد درکل به نظرم به گونهای اتفاقات به وجود اومده برای چارلی مسخره بود چون دلیل سوارشدن به ماشین و فردی که میخواست اونو بدست بیاره اغراق آمیز بود انگار همین جوری برای شاخ وبرگ دادم نوشته شده بود ولی توصیه میکنم بخونید زیاد هم چرت نبود از خود موضوع بخوام بگم دختری که دوستش مرده بودومیخواست از دانشگاه بره که سوار ماشین مردی میشه و باهاش همسفر میشه و اتفاقات پیش میاد و آخرش گیج میشید
کتاب هیجان انگیزی بود از نظر من خصوصا اینکه جلوههای بصری فوق العاده خوبی داشت جوری که خواننده احساس میکرد داره فیلم میبینه، فقط به نظرم صفحات اخر کتاب دیگه خیلی به خوبی و خوشی تموم شد که باعث میشه یکم پایانش عادی به نظر برسه، البته تا زمانی که قاتل مشخص میشه کتاب خیلی کشش داره، و خواننده رو حسابی با خودش همراه میکنه. کاملا ارزش خوندن داره. خصوصا برای افرادی که از طرفدارای پر و پا قرص ژانر جنایی و البته فیلمهای کلاسیک هستن، چون خیلی از فیلمهای هیچکاک و هنرپیشههای کلاسیک نام میبره. کلا حال و هوای جالبی داره و برای من خیلی جذاب بود.
موضوع کلی داستان بسیار جذاب و مهیج بود و برای فهمیدن اتفاق بعدی کتاب رو نمیشه زمین گذاشت اما چند تا ایراد بزرگ داشت
*حاوی اسپویل*
آخر کتاب راوی گفت که رودخانه انقدر خروشان بود که حتی رابی که مربی شنا بوده نمیتونه زنده ازش بیرون بیاد ولی چارلی ازش بیرون اومد و هیچ اشارهای هم به چگونگیش نکرد و چارلی با اینکه ماشین پر از آب بود کلی کار تونست انجام بده رابی هم فقط تماشاش کرد!
بعضی جاها حرصم از بی فکری چارلی میگرفت ولی خب برای ادامه داستان لازم بود که خنگ بازی دربیاره
انگیزه قتل هم خیلی بیخود بود واقعا!
*حاوی اسپویل*
آخر کتاب راوی گفت که رودخانه انقدر خروشان بود که حتی رابی که مربی شنا بوده نمیتونه زنده ازش بیرون بیاد ولی چارلی ازش بیرون اومد و هیچ اشارهای هم به چگونگیش نکرد و چارلی با اینکه ماشین پر از آب بود کلی کار تونست انجام بده رابی هم فقط تماشاش کرد!
بعضی جاها حرصم از بی فکری چارلی میگرفت ولی خب برای ادامه داستان لازم بود که خنگ بازی دربیاره
انگیزه قتل هم خیلی بیخود بود واقعا!
اوایل داستان کشش لازم رو نداشت و روند ارومی داشت یک جایی من خسته میشدم ازش چون هیجانی نداشت. تا یک سوم پایانی کتاب که کم کم اون روند اروم از بین رفت و داستان بهتر شد و کشش داستان بیشتر شد. تا یک سوم داستان من فکر میکردم میدونم قاتل چه کسی هست حتی تا قسمت های اخر گفتم اوکی این شخص قاتله چون دلیل هم داره ولی یک هو ورق برگشت و بوووم من شوکه شدم اصلا فکرشم نمیکردم که قاتل این شخص هست. هرچقدر اوایل داستان برای من خسته کننده بود یکم ولی اخرش جبران شد و دوستش داشتم
جادهی این داستان پر فراز و نشیب بود مرزی بین دوست یا دشمن بودن، فرشتهی نجات یا قاتل زنجیرهای بودن، عاشق یا متنفر بودن وجود نداشت سراسر شب آغشته ست به ترس و امید و در هالهای از تردید واقعیت یا توهم. در این کتاب برای زنده ماندن در شب و رسیدن به مقصد (صبح روشن)، لازم هست که تاریکی هوا، وحشت شب، اضطراب خفته در ثانیهها، چاقوهای تیز، کلتهای ظریف، آبشارها، پلهای چوبی و زبالههای آتش و... را پشت سر بگذاری تا بفهمی چه کسی با انبر دستی دنبال پنجمین دندان برای کلکسیونش هست.
کتاب بسیار عالی بود
اگر به رمانهای جنایی علاقه دارین مناسبه
در رابطه با رمانهای جنایی بیشتر شبیه پرونده هری کبر بود چون همانند آن هر لحظه یک اتفاق جدید میوفتاد و روند کتاب را تغییر میداد ولی حسنی که نسبت به آن داشت کم بودن شخصیتها بود چون در پرونده هری کبر گاها شخصیتی و میگفت اون شخصیت میرفت و بعد از مدتها دوباره برمیگشت و نمیدانستی کیه ولی در این رمان این اتفاق نیوفتاده بود
در کل رمان خوبی بود به علاوه ترجمه خوبی نیز داشت
اگر به رمانهای جنایی علاقه دارین مناسبه
در رابطه با رمانهای جنایی بیشتر شبیه پرونده هری کبر بود چون همانند آن هر لحظه یک اتفاق جدید میوفتاد و روند کتاب را تغییر میداد ولی حسنی که نسبت به آن داشت کم بودن شخصیتها بود چون در پرونده هری کبر گاها شخصیتی و میگفت اون شخصیت میرفت و بعد از مدتها دوباره برمیگشت و نمیدانستی کیه ولی در این رمان این اتفاق نیوفتاده بود
در کل رمان خوبی بود به علاوه ترجمه خوبی نیز داشت
وقت خوش. خیلی کتاب عالیی نیست امابدم نیست. اوایل کتاب خوبه داستانی درست شده و شخصیتها و اتفاقها مسخص میشن اما از یه جایی به بعد حوصلتون سر میره زیاد کش پیدا میکنه اون فکرهای دختر داستان. بعصی سطرهارو در تایکی خوندم که برسم ته داستان ببینم بازم تخیل بوده یا واقعیت. و پایان داستان دوباره یکدفعه اتمام قصه وه مه چی رو میشه بنطرم طبقه بندی خوبی وجودنداره یامن لذت نبردم اماازترجمه عالی ممنونم هیچی ازاصل اثرکم نکرده موفق باشید
با اینکه تا آخر خوندم اما خیلی خوشم نیومد یه جورایی همه چیز رو خیلی زیادی اغراق کرده بود و همه آشنایان رو جنایت کارهای بزرگی نشون داده بود و گر چه تمام تلاشش رو اتفاقات واقعی به نظر برسن اما بازم از نظر من خیلی غیر واقعی بود نقدم اینه که اگه یکم از حجم اتفاقات پشت سر همی که به صورت جنایتهای بزرگ بود کم میکرد و به جای اون یکم روی خود اتفاقات کار میکرد و اون هارو کامل میکرد میتونست داستان بهتری در بیاد
خیلی اونجور که ازش تعریف شده به نظرم عالی نبود ولی خوب من تا اخرش خوندم به نظر من اونجوری نبود که نتونم داستان رو رها کنم خیلی طول کشید تا آخرش برسم و بخونم گاهی حتی چند روز سراغش نمیرفتم ولی تو این ژانر کتابای آلیس فینی رو خیلی دوست دارم و واقعا آدمو جذب میکنه و دوست داری بدونی آخرش چی میشه ولی در مورد این داستان وقتی به اواسطش رسیدم زیاد مشتاقش نبود فقط اولش منو جذب کرد ولی بعدش ناامیدم کرد
داستان واقعا هیجانی و پر کشش هست، مخصوصا نیمه دوم داستان. امیدوارم فیلمش رو بسازن البته اگه هنوز ساخته نشده.
فقط دلیل اینکه دندان مقتولها کشیده میشده به خاطر یادگاری چیز جالبی نبود، نویسنده اگه این موضوع رو به عقدهای در بچگی قاتل ربط میداد جالب تر میشد. یا همینطور انگیزه قتلها هم به نظرم کافی نبود.
تو ترجمه به جای مست، از خود بی خود گفته شده که شاید به خاطر ممیزی بوده
فقط دلیل اینکه دندان مقتولها کشیده میشده به خاطر یادگاری چیز جالبی نبود، نویسنده اگه این موضوع رو به عقدهای در بچگی قاتل ربط میداد جالب تر میشد. یا همینطور انگیزه قتلها هم به نظرم کافی نبود.
تو ترجمه به جای مست، از خود بی خود گفته شده که شاید به خاطر ممیزی بوده
جذابیت کتاب در این بود که حوادث و اتفاقاتش قابل پیش بینی نبود و مخاطب رو غافلگیر میکرد. اما یک تکته مبهم داشت چارلی به پلیس گفت رابی رو بخاطر دفاع از خودش کشته (که درست هم هست)، اما چه توضیحی برای پلیس داشت در مورد اینکه دندون یک قاتل زنجیرهای رو کشیده؟؟؟
پایان داستان هم مثل فیلم هابود، اما زندگی واقعی پیچیده تر و تلخ تر از رمان هست
پایان داستان هم مثل فیلم هابود، اما زندگی واقعی پیچیده تر و تلخ تر از رمان هست
عرض سلام و خسته نباشید. رمان شب را زنده بمان رمانی جذاب و کشنده س. به طوری که یکمی از کتاب رو بخونی دیگه میگی تا آخر بخونم ببینم چی میشه. اتفاقا فیلمش رو هم ساختن که چند وقت پیش پخش شد. خیلی جذاب و تقریبا گیج کننده س که آیا شخصیت دختر داستان نجات میکنه یا نه. فقط آخرش یکمی بد تموم میشه. میتونست خیلی بهتر تمومشه. با تشکر فراوان از کتابراه عزیزم
عالی بود؟ محشر بود! به کسایی که به خوندن رمانهای جنایی علاقه مندن پیشنهاد میکنم خودم که خیلی لذت بردم. از یه جایی به بعد نمیشه کنار گزاشتش. خیلی خوب واسه نویسندههای تازه کار میتونه الهام بخش باشه. و کلی فیلم و بازیگر هم معرفی کرده😂
اولا از شخصیت رابی خوشم میومد یکم بعد یهو اخرش دهنم باز موند!!!!!!! ولی واقعا انگیزه قتلش اصلا منطقی نبود
اولا از شخصیت رابی خوشم میومد یکم بعد یهو اخرش دهنم باز موند!!!!!!! ولی واقعا انگیزه قتلش اصلا منطقی نبود
نویسنده خیلى خیلى کشدارش کرده بود بدون اینکه نیازى باشه. جزییات بیش از حد و بدون تناسب با داستان، بدون اینکه کمکى به کلیت روند ماجرا کنه. شخصیت پردازىها بسیار ضعیف بود و براى پایان داستان هم من هیچ منطقى پیدا نکردم. در کل از اینهمه نقد و نمره مثبت تعجب کردم و بعنوان کسى که توى این سبک کتابهاى زیادى خونده اصلا توصیهاش نمیکنم
سلام به همهی کتاب خوانهای عزیز
به نظر من در کل کتاب بدی نبود، تصویرسازیها و توصیف شرایط خوب بود، اما مشکلاتی در زمینهی منطق اتفاقات و حوادث داشت، از یه جایی به بعد قاتل قابل پیش بینی بود اما انگیزهی قتل اصلا کافی نبود
در کل برای علاقه مندان به سبک جنایی جالب خواهد بود
ممنون از کتابراه و آرزوی سلامتی برای همهی دوستان
پایدار باشید
به نظر من در کل کتاب بدی نبود، تصویرسازیها و توصیف شرایط خوب بود، اما مشکلاتی در زمینهی منطق اتفاقات و حوادث داشت، از یه جایی به بعد قاتل قابل پیش بینی بود اما انگیزهی قتل اصلا کافی نبود
در کل برای علاقه مندان به سبک جنایی جالب خواهد بود
ممنون از کتابراه و آرزوی سلامتی برای همهی دوستان
پایدار باشید
من خیلی خوشم اومد هیجان انگیز بود متن داستان خیلی کشش داشت و دوست داشتم بسرعت تمامش کنم تقریبا تا وسطهای کتاب واسم ماجرا قابل حدس نبود و واقعا غافل گیر شدم مثل خیلی از کتابهای این ژانر درست قاتل همونی هست که اصلا انتظارشو نداری و در لحظهای جای شخصیت خوب و بد داستان کاملا عوض میشه در کل بنظرم این کتاب امتیاز بالایی میگیره
شخصیت جاش رو دوست داشتم. حتی توی نقاط اوج داستان و بدجنسیاش..
چارلی هم توی خیلی از صحنهها مزخرف عمل کرد. ولی از یه جایی به بعد، شخصیت جسورش رو نشون داد که بنظرم تغییر ناگهانیش جالب بود. و اینکه به عنوان قاتل هرکسی رو میشد باور کرد جز..... اصلا ایده خوبی نبود. قاتل میتونست حتی خود چارلی باشه وقتی که توی رویاهاش غرقمیشه..
چارلی هم توی خیلی از صحنهها مزخرف عمل کرد. ولی از یه جایی به بعد، شخصیت جسورش رو نشون داد که بنظرم تغییر ناگهانیش جالب بود. و اینکه به عنوان قاتل هرکسی رو میشد باور کرد جز..... اصلا ایده خوبی نبود. قاتل میتونست حتی خود چارلی باشه وقتی که توی رویاهاش غرقمیشه..
خیلی داستان جذابی بود به طوری که واقعا کلی هیجان داشت و هرچی میرفتی جلوتر علاقه ات برای پی بردن به آخر داستان بیشتر میشد، فقط به نظرم شخصیت اصلی دیگه بیش از حد به دوستش وابسته بود و بااینکه اون توی مرگ دوستش نقشی نداشت بعد از دوماه که خودش رو حبس کرده بود تصمیم گرفت کلا از دانشگاه بره! ولی آخرش اون طوری که باید تموم شد.
کتاب جنایی جذابی بود از این قسمت کتاب خوشم اومد زندگی واقعی خیلی پیچیده است و علاوه بر زیبایی و شادی و لذت، غم و زشتی و پلیدی و تلخی هم دارد و حتی گاهی خستهکننده و ملالتبار میشود. اما این دلیل نمیشود که انسان از آن فرار کند و خودش را در دنیای خیالاتش غرق کند، بلکه انسان باید با همهچیز روبهرو شود و برای زندگی بجنگد.
کتاب «شب را زنده بمان» را بسیار جذاب و گیرا یافتم که علاوه بر ترجمهی بسیار روان و عالی و سوژهای همراه با کشش بسیار بالا که مخاطب را ترغیب میکرد که حتماً و هرچه زودتر به پایان این ماجرای جذاب برسد، موضوع جذاب کتاب و تصویرسازیهای فراوان قابل تقدیر میباشد و گمان میکنم نظر هر خوانندهای را به خود جلب کند
با سپاس از کتابراه 💚
با سپاس از کتابراه 💚
کتاب زیبایی بود، که در حین خوندن تمام اتفاقات همانند یک فیلم فراموش نشدنی در ذهنت حک میشه و احساس میکنی اون لحظات رو واقعا زندگی کردی، پر از معما و پیچ و تابهایی که ذهن خواننده رو بسوی خودش جذب میکرد و بعضی از اتفاقاتی که برای شخصیتها میفته از قبل غیر قابل پیش بینی هست، و در آخر سپاس از مترجم عزیز و ویراستار گرامی
کتاب جنایی و بسیار جذاب. وسطای کتاب یکم حوصله سربر میشه اما در کل کتاب خیلی خوبی بود، با یک پایان عالی. موقعی که فهمیدم قاتل کی بوده شوکه شدم. چون نویسنده خیلی ماهرانه این موضوع را پنهان کرده بود. اونطور که اول فکر میکنین راننده قاتله اما بعد که میفهمین شوکه میشین. از موضوع کتاب خوشم اومد. امیدوارم که شما هم همینطور.
داستان جالبی بود، واز اینکه حجمش کم بود و دو سه روز کامل خوندم خوشم اومد، من تا بحال داستان جنایی نخونده بودم، و چون بیشتر شبها فرصت میکردم بخونم، ترس وجودم رو میگرفت، و از تاریکی بیشتر میترسیدم، ولی خوب یه چیزی که یاد گرفتم اطمینان صد ردصد به هر کسی نداشته باشم حتی به کسی که اینهمه احساس نزدیکی میکنه بهم
داستان بدی نبود و قابل قبول بود و میتونه برای علاقمندان به داستانهای جنایی جالب باشه. به شخصه جابجایی از دنیای واقعی به ذهنی چارلی رو خیلی دوست داشتم و نکته جدیدی بود. ولی خب از نظر منطق روایی ایرادات عمدهای داشت و به خصوص در فصلهای آخر این غیر منطقی بودن به اوج میرسید اگرچه هیجان هم افزایش پیدا میکرد.
چند شب پیش خوندمش. هنوز تحت تاثیرشم
واقعا نیاز دارم ازش یه فیلم ساخته بشه
عالی بود عالی. تعلیق خوبی داشت. همگام با شخصیت اصلی یه خوفی تو وجودت میشینه. نمیدونم چرا زودتر از اینا پیداش نکرده بودم
عاشقش شدم حتما بخونید
ممنون از کتابراه. اگه این کتاب رو رایگان نمیداد شاید اصلا از وجود همچین کتابی مطلع نمیشدم
واقعا نیاز دارم ازش یه فیلم ساخته بشه
عالی بود عالی. تعلیق خوبی داشت. همگام با شخصیت اصلی یه خوفی تو وجودت میشینه. نمیدونم چرا زودتر از اینا پیداش نکرده بودم
عاشقش شدم حتما بخونید
ممنون از کتابراه. اگه این کتاب رو رایگان نمیداد شاید اصلا از وجود همچین کتابی مطلع نمیشدم
درود به همراهان کتاب راه.
من کتاب رو با هدف سرگرمی خوندم و به هدفم رسیدم و از این نظر کتاب بخوبی منو تا پایان با خودش همراه کرد. تکنیک نگارش خیلی حرفهای نیست وایراداتی میشه به انسجام و ارتباط منطقی اجزا با هم گرفت ولی بنظرم برای کتابهای سرگرمی خیلی لزومی به ریز بینی نیست.. بخوانید و لذتش رو ببرید.
من کتاب رو با هدف سرگرمی خوندم و به هدفم رسیدم و از این نظر کتاب بخوبی منو تا پایان با خودش همراه کرد. تکنیک نگارش خیلی حرفهای نیست وایراداتی میشه به انسجام و ارتباط منطقی اجزا با هم گرفت ولی بنظرم برای کتابهای سرگرمی خیلی لزومی به ریز بینی نیست.. بخوانید و لذتش رو ببرید.
شاید در مقایسه با بقیهی کتابایی که خوندم عالی نبود ولی در کل بد نبود. برای عزیزانی که علاقه مند به کتابهای معمایی هستند پیشنهاد میشه البته با یکم دقت بیشتر قاتل کاملا قابل شناسایی بود. اگه مثله من اول دیدگاهها رو میخونید و بعد کتابو میخرید بهتون پیشنهاد میکنم. ممنون از کتابراه بابت تخفیفات اخر هفته
چند شب پیش خوندم. هنوز تحت تاثیرش هستم واقعا نیاز دارم ازش یک فیلم ساخته بشه به خوبی می تونستی تصویرسازی کنی انگار هم زمان با خوندن کتاب فیلمش هم در ذهنت پخش میشد عالی بود . تعلیق خوبی داشت. همگام با شخصیت اصلی یک خوفی در وجودت میشینه. نمیدونم چرا زودتر از این ها پیدایش نکرده بودم عاشقش شدم حتما بخونید
من خیلی قصه رو دوست داشتم.
بسیار مهیج و کمی ترسناک
فضاها و شخصیتها خیلی خوب توصیف شدن
کاملا خواننده رو با خودش همراه میکنه
در متن داستان به فیلمهای زیادی اشاره میکنه
اگه خواننده ندیده باشه قطعا کمی سردرگم میشه. بنظرم این یه نقطه ضعف بودهیجان و شخصیت پردازی و کلا پایانشو دوست داشتم.
تشکر
بسیار مهیج و کمی ترسناک
فضاها و شخصیتها خیلی خوب توصیف شدن
کاملا خواننده رو با خودش همراه میکنه
در متن داستان به فیلمهای زیادی اشاره میکنه
اگه خواننده ندیده باشه قطعا کمی سردرگم میشه. بنظرم این یه نقطه ضعف بودهیجان و شخصیت پردازی و کلا پایانشو دوست داشتم.
تشکر
راستش وسطای داستان جایی که جاش و چارلی توی رستوران بودن و پلیس اومد توی ذهنم گفتم تف به این داستان مسخره و چرت ولی از جایی که از رستوران بیرون اومدن و سوار ماشین شدن از اون قسمت به بعد خط به خط داستان برام سورپرایز بود و آخر داستان بود که نویسنده قدرت قلمش و نوای زیبای داستانش رو به رخ کشید