نقد، بررسی و نظرات کتاب آخرین روز یک محکوم به اعدام - ویکتور هوگو

مرتب‌سازی: پیش‌فرض
نارین نصرتی
۱۴۰۲/۱۱/۲۰
مقصود و مفهوم اصلی کتاب در مقدمه اورده شده و نه در داستان اصلی کتاب... داستان که در واقع اخرین نامه‌های یک زندانی محکوم به اعدام هست، صرفا برای اشنایی و بیدار کردن حس همدلی و همزاد پنداری ما با یک شخص محکوم به اعدام نوشته شده چیزی که درباره شخصیت اصلی جالبه این هست که ما هیچ سرشت و اشنایی با ان نداریم و نمی دونیم که چند سالش هست اسمش چیه یا اصلا چه جرمی محکوم شده. ویکتور هوگو این کار رو کرده که حکم اعدام رو از بنا و اساس محکوم کنه و مطلقا اشتباه و غیر انسانی تلقی کنه که یعنی اصلا مهم نیست جرم یک انسان چی هست هرکاری هم که کرده باشه یک انسان صرفا به خاطر (زنده بودن و موجودیت داشتن) مقدسه به شخصه اعتقاد دارم که انسان‌ها که همیشه سرشار از اشتباه‌های وحشتناک و جبران ناپذیر هستند نمیتونن برای انسان دیگری همچنین قضاوت سخت و وحشتناکی کنند و زندگی ان رو ازش بگیرند. تنها یک نفر میتونه زندگی یک انسان رو ازش بگیره و ان هم همان کسی هست که از اول زندگی رو بهش داده، یعنی خدا!
Mint chocolate
۱۴۰۲/۰۲/۲۹
کلا انتظار نگارش بهتر داشتم اما
فقط اینو میتونم بگم اعدام باعث کم شدن جرم و جنایت تو جامعه نمیشه که اگه میشد خیلی از جرایم نباید توی جوامعی دارای قوانین اعدامن پیدا می‌شد.
توی کتاب درمورد میدان گرو صحبت شده بود که جمعیت برای تماشای اجرای حکم اعدام جمع میشن
فارغ از اینکه مجرم چیکار کرده باشه نگاه کردن به قتل یک انسان واقعا منزجر کننده است!
در کل کتاب متوسطی بود.
صمد منتظری
۱۴۰۱/۰۴/۲۴
کتاب بسیار عالی و با نفوذی خیلی جاهای بغض گلوی آدم رو میگیره درسته که در مورد یک اعدامی ولی باعث میشه قدر چیز‌های هر چند کوچیک زندگیمون رو بدونیم و بیشتر بهشون توجه کنیم مثل آزادی اختیار نفس دوری از دغدغه‌های فکری استفاده از وقت و زمان و.....
عدالت
۱۴۰۱/۱۰/۰۳
برای بار پنجم هست دارم می‌شنومش خارق العاده ست. اگه آدم یک لحظه خودش رو جای اونها بذاره ساعت‌ها به فکر فرو می‌ره
قلم ساده و روان که همه میتونن راحت بفهمند. گویندگان هم که عااااالی بودند
همه چی تموم
بهترین رمان که خوندم
هزار ستاره هم کمه
محمد صادق ملیانی
۱۴۰۲/۰۱/۲۳
کتابی در مذمت اعدام یا مرگی که ما آن را برای دیگری تصمیم می‌گیریم.... خیلی دردناک بود... من خودم به شخصه دیگر هیچ اعدامی را حق نمی‌دانم...
مرگ انتخاب هیچکس نیست... آن را به هیچ انسانی تحمیل نکنیم. ‌.
نازی امانی
۱۴۰۱/۰۵/۲۰
خوندن این کتابو به همه‌ی مردم ایران توصیه میکنم. هرکی فک میکنه با اعدام مجرم، جرم و جنایت از بین میره، هرکی فک میکنه مجرم حقشه اعدام بشه. هرکی فک میکنه با اعدام سایرین امنیتش برقرار میشه
حتما این کتابو بخونه
رعنا سرمالیان
۱۴۰۲/۰۶/۲۳
با خوندن این کتاب ناراحت شدم ولی باعث میشه انسان بیشتر قدر لحظات زندگی رو بدونه. اطلاع داشتن اززمان مرگ سخته و اگه اعدام باشه سخت ترکاش فقط حبس ابد بود. اعدام حذف میشد.
سید عارف نورمحمدی
۱۴۰۲/۰۸/۰۶
کتاب اونی نیست که تصور میکنید
صرفاً نقدی بر اعدامه و تمام در انتها هم خیلی سریع تموم میشه درحالی که شما همچنان تشنه‌ی ادامه دادنی ولی هیچی در کار نیست
M.s
۱۴۰۱/۱۲/۰۸
قلم ویکتور هوگو بینظیره و برام خیلی جالب بود که به راحتی میشد باهاش همزاد پنداری کرد و در مجموع عالی بود
farhad salimi
۱۴۰۱/۰۵/۲۱
داستان ویکتور هوگو نویسنده معروف که اکثر کتاب خوانها شناخت کافی رو دارند این داستان راجع به یک محکوم به اعدام با گوتینگن حتما بخونید تشکر
azadeh koohjani
۱۴۰۲/۰۱/۱۶
واقعا قشنگ نوشته شده، خیلی راحت میشه آدم خودش رو به جای اون فرد بزاره و چقدر دردناک بود
amirarad
۱۴۰۱/۰۷/۲۷
غم انگیز بود. تلاش برای بقا، اون صحنه‌ی روبرو شدن با دخترش واقعا دردناک بود. من گریه کردم
Afaridun
۱۴۰۱/۱۱/۲۶
چیز خاصی نبود برخلاف چیزایی که شنیده بودم و خود نویسنده تو مقدمه گفته بود
اضغر هزارجریبی
۱۴۰۱/۱۰/۲۷
کتابی که فراتر از زمان خودش نوشته شده وخیلی جذاب و گیرا بود
Rasool al
۱۴۰۱/۱۰/۱۶
خیلی عالی توصیف کرده و پیش گفتارش خیلی کامله
آراز رحیمی
۱۴۰۱/۰۷/۱۹
قشنگ حس انتقاد رو به خواننده منتقل میکنه 🤩