نقد، بررسی و نظرات کتاب ورای ممکن - نیرمال پورجا
4.7
38 رای
مرتبسازی: پیشفرض
اولین چیز در این کتاب که توجه مو جلب کردش این بود که نویسنده از دل و بطن کار صحبت میکنه در مورد لحظات سخت
در مورد لحظاتی که بین شجاعت و حماقت یه مرز به نازکی مو هست و نمیدانی که ادامه دادن کار کدوم یکی از اینهاست. لحظاتی فکری جز تسلیم شدن به سراغت نمیاد
لحظاتی که داری یه کار عظیم میکنی و جلوت یه عالمه مانع هست و یا یه سریا چوب لای چرخت میذارن
لحظاتی که به غره شدی چون از پس تمامی چالشها برآمدی.
لحظاتی که هیچ کس نمیتونه درکت کنه...
لحظاتی که خستگی بر تو غلبه کرده...
اگر میخواین بدونید که چطوری واقعا میشه از پس این لحظات بر آمد، این کتاب رو بخونید...
در مورد لحظاتی که بین شجاعت و حماقت یه مرز به نازکی مو هست و نمیدانی که ادامه دادن کار کدوم یکی از اینهاست. لحظاتی فکری جز تسلیم شدن به سراغت نمیاد
لحظاتی که داری یه کار عظیم میکنی و جلوت یه عالمه مانع هست و یا یه سریا چوب لای چرخت میذارن
لحظاتی که به غره شدی چون از پس تمامی چالشها برآمدی.
لحظاتی که هیچ کس نمیتونه درکت کنه...
لحظاتی که خستگی بر تو غلبه کرده...
اگر میخواین بدونید که چطوری واقعا میشه از پس این لحظات بر آمد، این کتاب رو بخونید...
این کتاب عالیه، اطلاعاتی که با خوندن این کتاب بدست آوردم بسیار ارزشمند و جالب بود، چیزهایی که در مورد نیروهای ویژه آمریکایی گفته شده نشون میده دلیل قساوت قلبیشون نداشتن اعتقاد به خداست واسه همین به راحتی به پیروان ادیان مختلف توهین کرده، اونارو میکشند😔😔😔. در ادامه داستان اطلاعات زیادی راجع به کوه وکوهنورد و..... به انسان میده. در جای جای این کتاب امید به موفقیت که تنها هدف نیمز هستش به خوبی نمایش داده میشه... 😊😊😊در کل کتاب خوب و ارزشمندیه.. ارزش داره وقت بذاری وبه دقت بخونیش🙂🙂🙂
✅️همیشه از مطالعه زندگی افراد موفق، با انگیزه، هدفمند و دارای اراده قوی چه ایرانی و چه خارجی لذت بردم و تحسین کردم حتی اگه اون فرد از کشور بیگانه باشه! جدا از مسائل سیاسی از این افراد درس های زیادی میشه یاد گرفت. چشم ها را باید شست جور دیگر باید دید. همانطور که عرض کردم بنده از دید سیاسی به موضوع نگاه نمیکنم بلکه از جنبه دیگری به موضوع می نگرم. توصیه میکنم حتما این کتاب رو مطالعه بفرمایید❤️
مهارت نویسنده توی نوشتن کم هست داستان صعود به چهارده قله اسمش قشنگه ولی نویسنده اونجوری که هست نتونست خوب داستان منتقل کنه بعضی جاها نویسنده تلاش میکند تا خواننده را مجذوب و منتظر حوادث بعدی بگذاره ولی به نظرم زیاد موفق نبوده چون زندگی نامه هست زیاد درباره داستان گفتن بهش ایراد وارد نمیشه و کل داستان جذاب بود و جنگ علیه مشکلات زندگی برای من جالب بود
این کتاب به شدت برای افزایش انگیزه عالیه،
بهت نشون میده که قدرت انسان ورای تصوره،
بهت نشون میده که چیزی که به شدت میل و اشتیاق به انجام دادنش رو داری باید فقط شروع کنی، هرچند که اولش وقتی به مسیر نگاه میکنی واقعا خیلی چیزا غیر ممکن به نظر میرسه اما وقتی شروع کردی و با قدرت ادامه دادی، میبینی همه چیز داره یکی یکی درست میشه.
بهت نشون میده که قدرت انسان ورای تصوره،
بهت نشون میده که چیزی که به شدت میل و اشتیاق به انجام دادنش رو داری باید فقط شروع کنی، هرچند که اولش وقتی به مسیر نگاه میکنی واقعا خیلی چیزا غیر ممکن به نظر میرسه اما وقتی شروع کردی و با قدرت ادامه دادی، میبینی همه چیز داره یکی یکی درست میشه.
واقعا کتاب قشنگیه
در کنار اینکه یجورایی حالت انگیزشی داره واقع گرایانه هم هست
اگر کوهنورد باشید جذابیتش قطعا برای شما چندین برابره چون با چالشهای کوهستان و سختی و زیبایی صعودهای سنگین آشناتون میکنه
من مستندش رو هم دیدم ولی کتاب رو بیشتر توصیه میکنم چون جزئیات بیشتری داره، توی مستندش بیشتر روی خوب قضیه نمایش داده شده و چالش هارو به خوبیه کتاب نمیتونید باهاش درک کنید.
در کنار اینکه یجورایی حالت انگیزشی داره واقع گرایانه هم هست
اگر کوهنورد باشید جذابیتش قطعا برای شما چندین برابره چون با چالشهای کوهستان و سختی و زیبایی صعودهای سنگین آشناتون میکنه
من مستندش رو هم دیدم ولی کتاب رو بیشتر توصیه میکنم چون جزئیات بیشتری داره، توی مستندش بیشتر روی خوب قضیه نمایش داده شده و چالش هارو به خوبیه کتاب نمیتونید باهاش درک کنید.
کتاب با ترجمه روانی به فارسی برگردانده شده. متن خیلی انگیزشی هست. حتی اگر کوهنورد نباشید از خوندن اون و جنگیدن نیمز (نامی که خود نویسنده میگه خطالبش میکنند) در کوهستان ها لذت میبرید. بخش هایی از کتاب که نویسنده با جزییات از چالش هایش صحبت میکنه خیلی برایم آموزنده بود. ارزش خوندن داره.
با مطالعه این کتاب اطلاعات مختصری از چالشهای اساسی صعود در شرایط سخت و در ارتفاعات بالا کسب میکنید.
سرتاسر کتاب مشحون از تعریف و تمجید از انگلستان و تفاخر به ارتش تروریستی و اشغالگر آن است. جایی که سفیر انگلستان در نپال، در مراسمی در پایان پروژه به استقبال نرمال پورجا میآید و از قدردانی میکند.