نقد، بررسی و نظرات کتاب مجنونتر از فرهاد - جلد 2 - معصومه بهارلویی
4.5
154 رای
مرتبسازی: پیشفرض
Leila Tolooyee
۱۴۰۱/۱۱/۱۷
10
اینوالان که ساعت یازده وربعه شبه بعدازشش روزخوندن این داستان جذاب مینویسم خیلی جالب وجذاب بودواقعا میخکوب این داستان شدم. هم جلداولش هم دومش خیلی روان وخوب بود. اگرچه بعضی جاهاش کمی اطناب داشت ولی ولی حوادث ورخدادداستان ابکی نبودویک خط سیرمشخص داشت ونویسنده براش طرح داشت وفکرشده بود. وشخصیتها هویت داشتندورها شده نبودندوکاری میکردندکه ازشخصیتشون انتظارمیرفت وپرداخته شده بودند. فضای داستان وحس وحال داستان واقعا گیرابودوتوصیف نویسنده ازفضاهاومکانهاوشخصیتها واقعادقیق وبه جا بودولی نکتهای که توجهم روجلب کرد وقابل اغماض نیست اینه که منظورشون ازجنوب ابادان بود. که دراون میگفت به دریارفتیم کناردریا رفتیم. ابادان اصلا دریانداره. یه بهمنشیرداره ویه اروندکناروبرخلاف کل فضای داستان فضاومکانهای ابادان اصلا خوب پرداخته نشده بودوتصویری گنگ ونامفهموم ازابادان به خواننده ارائه میدادواینکه بعدنزدیک هزاروششصدصفحه داستان اخرداستان روبایه چندخط درواقع سرهم کرد. من انتظارداشتم بعدازاینهمه طول وتفصیل لااقل دوسه صفحهای هم به سرنوشت دوشخص اول داستان اختصاص میدادتاخوانندهای که بعدازخوندن نزدیک به هزاروششصدصفحه منتظره که یکم ازاون تابیشتربخونه اونم بعداینهمه فرازونشیب لذت بیشتری ببره
حدودا ۱۸ سال پیش زمانیکه دوم راهنمایی بودم این کتابو خوندم انقد جذبش شدع بودم ک سر کلاس هم با خودم میبردمش میخوندم و آخر یکی از معلما کتابو ازم گرفت بماند با چ بدبختی پسش گرفتم بعد از اون سالها این رمان تو ذهنم قشنگترین بود و به همه توصیه ش میکردم تا هفته گذشته اینجا دیدمش خریدمش و مجدد خوندم رمانی که ۱۰ سال به نظرم برترین بود حالا یه رمان معمولی شدع بود ک از بیکاری میخوندمش اون سالها با سطر سطرش گریه میکردم و میخندیدم و امروز جملهها و اتفاقات کتاب به نظرم مسخره اومد اتفاقات آبکی بود چالشها مسخره بود و قلم نویسنده کاملا معمولی... به نظرم یه سری رمانها واسه همون سالهای نوجوانی خوبن... وقتی بزرگتر میشیم دیگه دلمون با این چیزا نمیلرزه فولادی تر میشیم و احساساتمون فروکش میکنه
خواننده عزیز اگر زیر ۲۰ سال هستی این کتابو بهت توصیه میکنم در غیر اینصورت وقتتو هدر نده
خواننده عزیز اگر زیر ۲۰ سال هستی این کتابو بهت توصیه میکنم در غیر اینصورت وقتتو هدر نده
در کل موضوع داستان خیلی جالب بود.. فراز و فرود زیاد داشت.. نویسنده خیلی قشنگ داستان را نوشته بود و آدم را میخکوب میکرد که ببینی تهش چی میشه..
فقط اینکه از شخصیتهای اصلی داستان یعنی محراب و پری انتظار نمیرفت که اینقدر بچگونه رفتار کنند. مثلاً محراب که مدیر عامل شرکت و شخصیتی تحصیل کرده بود چرا نمیتوانست حرف دلش را واضح بیان کنه و مشکلات پیش اومده را حل کنه و دعواهای بچگونه راه میانداخت و پری هم پابپای اون میومد..
ولی خواندن داستان را پیشنهاد میکنم انگار که داری با شخصیتهای داستان زندگی میکنی و این قلم نویسنده را نشون میده که ترا دنبال داستان میکشونه
فقط اینکه از شخصیتهای اصلی داستان یعنی محراب و پری انتظار نمیرفت که اینقدر بچگونه رفتار کنند. مثلاً محراب که مدیر عامل شرکت و شخصیتی تحصیل کرده بود چرا نمیتوانست حرف دلش را واضح بیان کنه و مشکلات پیش اومده را حل کنه و دعواهای بچگونه راه میانداخت و پری هم پابپای اون میومد..
ولی خواندن داستان را پیشنهاد میکنم انگار که داری با شخصیتهای داستان زندگی میکنی و این قلم نویسنده را نشون میده که ترا دنبال داستان میکشونه
انقدر کتاب برام جذاب شده بود که شب تا صبح نشستم پاش تا مطمئن بشم همون اتفاقی که من دنبالش هستم واسه شخصیتهای کتاب رخ میده. کتابهای این نویسنده رو ازین جهت دوست دارم که از ب بسم الله مثل بقیه رمانها شروع نمیکنه به معرفی شخصیتها و چندین صفحه اولی که میخونی هنوز نمیفهمی چی به چیه و کی به کیه و اصلا این شخص اول داستان دختره یا پسره، من این مدل نوشتن غیر عادی رو خیلی میپسندم بنظرم هنر نویسنده رو میرسونه. اخر داستان خیلی عصبی شده بودم از رفتارهای غیر منطقی پری ولی خب اینم جزیی از سیر داستانه دیگه شاید همین کشمکشها جذاب کرده کتاب رو
با خسته نباشید به نویسنده عزیز
بسیار عالی بود زیباترین رمانی بود که تا حالا خوندم اونقدر زیبا مطالب نوشته شده که راحت میتونستم تصاویری از داستان رو مجسم کنم داستان خیلی با فرهنگ ما هم خونی داشت حجب وحیا در اون رعایت شده بود مطالب تکراری و خسته کننده نبود اونقدر تونستم با پری ارتباط برقرار کنم که گاهی دلم براش تنگ میشد واقعا دست نویسنده درد نکنه
بسیار عالی بود زیباترین رمانی بود که تا حالا خوندم اونقدر زیبا مطالب نوشته شده که راحت میتونستم تصاویری از داستان رو مجسم کنم داستان خیلی با فرهنگ ما هم خونی داشت حجب وحیا در اون رعایت شده بود مطالب تکراری و خسته کننده نبود اونقدر تونستم با پری ارتباط برقرار کنم که گاهی دلم براش تنگ میشد واقعا دست نویسنده درد نکنه
برای کسانی که از رمانهای عاشقانه خوششون میاد عالیه، کتاب فوق العاده جذابی هست، انگارداری با داستان زندگی میکنی، شخصیت پری چقدر میتونست محکم و استوار باشه در مشکلات تا بلاخره به آرامش برسه، گاهی وقتها رمانها درسته داستان خیالی ذهن نویسنده هستن ولی خواننده میتونه ازش کلی تجربه و نتیجه مثبت یاد بگیره،
خیلی خیلی بد بودجلد اول بسیار دلچسب و شخصیت پردازی ها عالی. بعد تو جلد دوم همه رو نابود کرد! محراب یه شخصیت پخته و بالغ و فهمیده رو در حد یه نوجوان احمق بی فکر آورد پایین.. تمام داستان از رابطه احمد و محراب و اینکه چقدر روش حساب می کنه.. گفت بعد اولین نفر احمد در مورد محراب چرت و پرت گفت!
در مجموع رمان قابل پسندی بود و خواندن آن را توصیه میکنم. فراز و نشیب زندگی و روابط خانوادگی ساده در عین حال پیچیدهی شخصیت اول داستان خیلی جای تامل داشت. جاهایی از رمان هم به عقیدهام قدری زیاده گویی شده بود. تقریبا همه داستانهای خانم بهارلویی را خواندهام و برایم لذت بخش بودهاند.