نقد، بررسی و نظرات کتاب دختری که رهایش کردی - جوجو مویز
4.6
134 رای
مرتبسازی: پیشفرض
داستان این کتاب درباره دو زن با برخی ویژگیهای مشابه است که یکی از آنها به نام «سوفی» در زمان اشغال فرانسه توسط نازیها مجبور است تا از خانوادهاش در نبود شوهرش در مقابل نازیها محافظت کند. زن دیگر داستان «لیو» نام دارد که در لندن زندگی میکند. شوهر لیو قبل از فوت به وی یک تابلوی نقاشی هدیه میدهد که نمایی از یک زن است و مربوط به یک قرن قبل میباشد که در جریان جنگ از فرانسه به انگلستان منتقل شده است. این تابلوی نقاشی نقطه عطف داستان کتاب است که زندگی سوفی و لیو را به هم گره میزند.
داستان تا کمی قبل از اواسطش جذبم کرد و حتی باهاش گریه کردم و خندیدم و متوجه گذر زمان نشدم. اما بخش لیو رو واقعا با بی میلی خوندم و نمیدونم چرا اما به نظرم جذاب نبود واقعا حوصلمو سر میبرد. یک چهارم آخرش واقعا طوری شده بود که مدام چک میکردم که صفحه چند هستم و کی تموم میشه. داستان به طور کلی روند نزولی داشت ولی اوایل تا نزدیک اواسطش رو واقعا دوست داشتم. کتاب رو به توصیه خواهرم خوندم اما به طور کلی کتابهای بسیار بهتری برای خوندن وجود داره.
دوست عزیزی که اومدی کامنت هارو در مورد کتاب بخونی.. اینو بدون که لحظهای برای خوندن این کتاب شک نکن... داستان به شدت غیر منتظره پیش میره و قضاوت ما رو در مورد شخصیتها به چالش میکشه... اول که وارد داستان لیو شد خوشم نیومد ولی عالی پیش رفت. و در نهایت دلم برای فردریک سوخت که سی سال تمام فکر میکرده باعث مرگ سوفی شده در حالی که سعی داشته اونو به شوهرش برسونه.
کتاب دختری که رهایش کردی بنظرم قشنگ بود، ممکنه اوایل داستان یکم حوصله آدم سر بره و بنظر خسته کننده برسه ولی یه مقدار که جلو میریم هیجان انگیز میشه و همش منتظری ببینی چه اتفاقی قراره بیفته، تمام طول داستان نگران شخصیتهای داستان بودم که چه اتفاقی براشون میفته 😢آخر داستان کلی توی دلم از نویسنده تشکر کردم
مرسی جوجو مویز عزیز... برای سرانجام سوفی و برای این عاشقانه دوست داشتنی
مرسی جوجو مویز عزیز... برای سرانجام سوفی و برای این عاشقانه دوست داشتنی
اسم کتاب ربطی به محتویات داخلش نداشت. از اونجایی که یهو پرید به لیو و داستانش. کسل کننده شد برام.. و اصلا دوست نداشتم و خیلی صفحاتشو نخوندم.. چون برام حوصله سر بر شد. و چیزی نبود که توقعشو داشتم. آخرشم که معلوم نشد چی شد. مثل فیلم سینمایی بود که چند دقیقه اولشو ببینی.. یهو بره نیم ساعت آخر.. آخرشم الکی تموم بشهجذابیتش فقط قسمتی بود که زندگی سوفی بود.
یکی از بهترین کتابهایی هست که میشه از خواندنش حسابی لذت برد، واقعا توصیف همه چیز خیلی قشنگ و طبیعی و بدون اغراق بود جوری که احساس میکردی تو اون شرایط هستی. جوری همه چیز رو به جا و قشنگ توصیف کرده که وقتی از سال ۲۰۰۶ یهو میره تو ۱۹۱۷ گیج نمیشی و زمان رو با هم قاطی نمیکنی. عالیه خیلی عالیه فقط کاش میشد بدون سانسور باشه.
واقعا کتاب جذابیه، نویسنده به طور هنرمندانهای زمان جنگ جهانی رو به سال ۲۰۰۶ متصل میکنه، داستان گیرا و زیبا است و به گونهای بیان میشه که به راحتی میشه تصویرسازی کرد. بین عشق و نفرت یک خط باریکه. یک نکتهای که خیلی توجهم رو جلب کرد این بود که باید برای خرید اشیای ارزنده و یا گران قیمت تمام مستندات رو نگه داریم.
کتابهای جوجو مویز واقعا زیبا هستند مخصوصا برای خانمها. در این کتاب تصویر از زنان متعهد و شجاع ارائه میدهد زنانی در عصرهای مختلف که به واسطه یک تابلوی نقاشی به هم وصل میشوند. هم زمان تصویری از جنگ جهانی و مردم فرانسه ارائه میدهد که بی نهایت ناراحت کننده در عین حال ملموس و زیباست.
یک عاشقانهی دوست داشتنی از جوجو مویز و تلفیق هنر قلمی که دو داستان قرنی که گذشت و قرن پیش رو رو به زیبایی نگارش کرد گاهی به شخصیتهای داستان فکر میکنم و با خودم میگم که این دو زن سوفی و لیو در موقعیتها و شرایط خاص خودشون دقیقا همان کارهایی رو کردن که واقعا میبایست همان کار رو انجام میدادن
کتاب دختری که رهایش کردی در واقع به دو شخصیت زن میپردازد یک زن قدیمی در زمان جنگ جهانی اول با هجم عظیمی از مشکلات زمان جنگ دست و پنجه نرم میکند و در این مسیر قوی تر میشود زن دوم دختری امروزی که همسرش و همزمان ثروتشو از دست داده و برای نگه داشتن ارزشهاش میجنگه
در کل کتاب جذابی بود.