نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی بدرود بابابزرگ فیله - ایزابل ابدی

داستان در مورد فیل‌هایی بود که در سرزمین گرم زندگی می‌کردند آن‌ها در کنار برکه خرطوم هایشان را همانند نی پر از آب می‌کردند و روی بدن‌هایشان می‌ریختند در آن جا یک فیل پیر بود که به نزد بچه فیل‌ها آمد و گفت که می‌خواهد به آرامگاه فیل‌ها برود و بمیرد همه بچه‌ها بابا بزرگ فیله رو بغل کردن اما جانی گفت مردن یعنی چی بابا بزرگ فیله گفت نمی‌دونم این اولین بار است که قرار است بمیرم جانی گفت آیا دوباره پیش ما خواهد آمد فیل دیگر گفت وقتی یک فیل می‌میرد به بهشت می‌رود و با فرشته‌ها دوست هست و در آسمان پرواز می‌کند خواهر جانی گفت و اگر فیل بدی باشد به جهنم می‌رود و مجبور است که با شیطان بازی کند اگر ببازد او را داخل آتش می‌اندازند و اگر برنده شود نیز او را باز داخل آتش می‌اندازند بابا بزرگ فیله خیلی مهربان بود او برای نوه‌هایش قصه تعریف می‌کرد و با آن‌ها بازی می‌کرد برادر جانی گفت ما می‌توانیم در بهشت به حیواناتی که دوست دارین تبدیل شویم او گفت دوست دارد که در بهشت به یک گل بسیار زیبا تبدیل شود جانی گفت آیا ما باز می‌توانیم به صورت یک فیل در این دنیا بازگردیم عمو فیل گفت آره درست است می‌توانیم دوباره به یک فیل تبدیل شویم در این داستان نشان می‌دهد که حتی حیوانات هم روح دارند و به بهشت جهنم می‌روند

اگر میتونستم یک امتیاز هم نمی دادم. این داستان برای کودکان هستش. کاش میگفت پدر بزرگ در بستر بیماری بود. کاش پدر بزرگ طوری صحبت نمی کرد که انگار اختیار مرگ در دستان خودشه. در جامعه کنونی آمار خودکشی کودکان و نوجوان ها بسیار بالا رفته. احتمالا ماجرای نهنگ آبی رو یادتان هست. بسیاری کودکان برای اینکه هیجان مرگ رد تجربه کنن خودکشی کردند. اینجا بابابزرگ میگه مرگ برای هر شخصی یک اتفاق و ماجرای متفاوته. من که یک زن 42 ساله هستم همین الان احساس کردم دلم میخواد ببینم برای من چطوریه. واقعا هیچکس به نویسنده نگفته بود که این داستان به شدت میل به تجربه مرگ رو در کودک افزایش میده و کودک رو ترغیب میکنه؟ قصد داشت دنیای پس از مرگ را بگه و این خوب بود که بچه ها برای از دست رفتگانشون غصه نخورن. ولی جملات مثل هیجان متفاوت واقعا بده. و اینکه ما زمان مرگ رو میدونیم و خداحافظی کرد و به طرف آرامگاه رفت خیلی بده. بچه ها باید بدونن که سلامتی و جان عزیزه و تا لحظه آخر باید تلاش کرد و امید داشت. مگر که در حالت بیماری باشه پدر بزرگ و راهی نباشه. مرگ مگه بازیه که اینقدر راحت بچه ها رو ببوسی و بری به طرف آرامگاه؟؟؟ دیگه این داستان منو واقعا عصبانی کرد.

کتاب بدرود بابا بزرگ فیله کتابی جذاب و مفید و آموزنده برای کودکان است که ایزابل ایدی آن را نوشته است. داستان درباره‌ی مرگ بابا بزرگ فیله است که آمده با فرزندان و نوه هایش خداحافظی کند و به آرامگاه فیلها برود و در آن جا بمیرد و جالب این است که هیچکس نظر قطعی در مورد زندگی بعد از مرگ ندارد و بعضی میگویند اگر فیل خوبی باشی بعد از مرگ به بهشت میروی ولی اگر فیل بدی باشی به جهنم میروی و دیگری میگوید بعد از مرگ ما تبدیل به موجود دیگری میشویم و به زندگیمان ادامه میدهیم. واقعیت این است که هیچکس نمیداند بعد از مرگ چه اتفاقی می‌افتد ولی این را میدانیم که روح از بدن جدا میشود و به زندگی ادامه میدهد. به نظر من داستان خوبی برای بچه هاست زیرا آن‌ها نیز باید به صورتی با پدیده‌ی مرگ آشنا شوند و این داستان در این زمینه خیلی مفید و موثر است.
با تشکر از کتابراه و آوا رسا برای تهیه‌ی این داستان زیبا و جالب برای کودکان با اجرای زیبا.

این کتاب راجب زندگی انسان هاست که در قتلب فیل‌ها اون رو طرح کردن
داستان از این قراره که روزی بچه فیل‌ها در حال بازی گردن در رودخونه بودند که میبینند پدر بزرگشون در حال نزدیک شدن به اونهاس
اونها فکر میکردن که قراره باهاشون بازی کنه اما پدر بزرگ گفت که میخواد اونها رو ترک کنه و به آرامگاه فیلم‌ها بره
یکی از بچه فیل‌ها گفت اونجا کجاست
گفت جایی که فیلم‌ها بعد از زندگی به اونجا میرن
درباره بهشت و جهنم صحبت گردند و گفتند اگر فیل خوبی بوده باشی به بهشت میروی و روی ابرها راه میروی و با فرشته‌ها ساز میزنی و اگر فیلم بدی هم بوده باشی به جهنم میروی و در آتش می‌افتی
درباره روح گفتند که بعد از مرگ جسم کاملا از بین میرود به جز استخوان‌ها که آن‌ها را در موزه میگذارند و فقط روح است که سالم میماند و به حیات خود ادامه میدهد
و پدر بزرگ فیله بچه‌ها را با عشق بغل کرد و به محل آرامگاه فیل‌ها رفت

داستان صوتی بدرود بابابزرگ فیله ماجرای فیل پیریه که قصد داره بمیره و راجع به مرگ در لحظات آخرعمرش با نوه هاش صحبت میکنه. بخشی از حرفهایی که میزنه به هیچ عنوان با آموزه های دینی ما مطابق نیست مثلا بحث تناسخ که فکر میکنم توی کل ادیان ابراهیمی جایگاهی نداره. البته میشه توصیفات بهشت و جهنمش رو با توجه به مخاطب کتاب که بچه ها هستن با دیده اغماض پذیرفت ولی درکل نمیدونم چرا اصلا همچین کتابی باید ترجمه بشه و به صورت کتاب صوتی دربیاد. جای خالی یا کمرنگ کتابهایی با موضوع مرگ و زندگی از دیدگاه دین برای رده سنی کودکان و خردسالان این جور وقت ها بیشتر به چشم میاد. هر چند عده‌ای معتقدند در رده های سنی پایین نباید راجع به مرگ با بچه ها حرف زد. ولی به اعتقاد بنده مرگ هم جزئی از زندگیه پس باید به رسمیت بشناسیمش و با بچه ها راجع بهش صحبت کنیم.

این کتاب هم نکات مثبت و هم نکات منفی دارد. این که مفهوم مرگ و نامعلوم بودن اتفاقات پس از آن را برای بچه‌ها توضیح میدهد و درباره خوبی و بدی و بهشت و جهنم میگوید، خوب است اما این که بابابزرگ فیله خودش تصمیم گرفت به آرامگاه فیل‌ها برود، باعث میشود کودک فکر کند، زمان مرگ اختیاری بوده و به تصمیم خود او وابسته است. درست است که توضیح مرگ و نحوه‌ی پیش آمدن آن برای کودکان کار سختی است، اما اگر قرار است آموزشی به کودک داده شود، باید درست باشد. نه این که او را به اشتباه بیندازد و افکارش را به سویی سوق دهد که بعدها اصلاح آن مشکل بشود.

از همون اول گوینده باهیجان همه رو معرفی کرد و این باعث جذابیت شروع به خواندن کتاب می‌شود. از بابا هم که می‌گوید دل من هوری می‌ریزد مخصوصا مزار و فوت، بهشت. روح پدرم در آرامش. در کتاب میگوید، هر وقت مردی به شکل یه چیز دیگه به جهان برمی‌گردید. مرگ معمای بزرگی است و تجربه منحصربفرد برای هر نفره. خاطرات و داستان‌های بزرگترها رو هرگز فراموش نکنید.

به نظرم جالب نبود در مورد مفهوم مرگ می‌خواد توضیح بده ولی توضیحش صاف و پوست کنده نیست چند تا نظریه رو میگه که یکیش مفهوم تناسخه و احتمالش زیاده که بچه مفهوم اشتباهی رو یاد بگیره یا حتی از مرگ بترسه چون جاییش یه بچه میگه اگه بد باشی میری جهنم و اونجا می‌سوزونن تو رو. که احتمالش زیاده بچه بترسه.

خیلی ناراحت کننده بود بچه هام اصلا خوششون نیامد گفتن چه بد که از پدر بزرگ جداشدن
ای کاش کمی داستان‌های شاد تری برای بچه‌ها گفته بشه جدایی واقعا برای بچه ترسناکه جالب نیست توی داستان باشه

من فکر می‌کنم به اشنباه این کتاب در بخش کودکان قرار گرفته. پسر 8 ساله‌ام در حالی داشت به اون گوش می‌داد که چشمهاش پر از اشک بودن. من توصیه می‌کنم که این کتاب رو برای بچه هاتون دانلود نکنید.

کتاب بسیار بد و نامناسب برای کودکان ما از این کتابا برای داستان شب کودکانمون استفاده میکنیم صحبت کردن در مورد مرگ برای بچه کوچیک زیر هشت سال بسیار نامناسبه

سلام و خسته نباشد
ای کاش برای بچه‌ها از زندگی بگید نه از مرگ، این داستان موضوعش برای بچه‌ها اصلا مناسب نیست
مرگ پدر بزرگ، خداحافظی بدون بازگشت و.. ‌.

اینکه بچه‌ها با مفهوم مرگ و سوگ آشنا بشن مسئله مهمیه اما قسمت جهنم برای بچه‌ها میتونه نگران کننده و ترسناک باشه و به نظرم نیازی به بیان جزییاتش نبود

کتاب خوبی بود و تلخترین واقعیت زندگی رو از زبان حیوانات برای بچه‌ها توضیح داد هر چند تلخ بود اما واقعیت‌ها معمولا تلخن داستان موضوع تامل برانگیزی داشت

بنظر میرسه کتاب میخواد کودکان را با دیدگاه مرگ آشنا کنه که البته منم موافقم ولی پایان بی سر و ته داستان یکم از جذابیت آن کاست

کتاب جالبی بود. سرگرمی خوبی برای کودکان و نوجوانان هست تا یاد بگیریم و یادمان بیاید تا وقتی زنده هستیم خوبی کنیم و خاطرات خوب بسازیم. 😊

بچه‌ام برای خوابیدن گوش دادن به کتاب رو خیلی دوست داره
این داستان برای توضیح مرگ پدربزرگ یا مادربزرگ تصویرسازی میکنه و کمک میکنه

پسر من خیلی از داستان خوشش نیومد. نویسنده سعی کرده بود که درباره مرگ به کودکان آگاهی بده، اما طرح داستانش چندان جالب نبود

به نظرم برای بچه‌هایی ک تازه دارن با مفاهیم مرگ آشنا و زندگی پس از مرگ آشنا میشن مناسب نیست. خیلی بی مقدمه و صریح و البته تخیلی رفته سراغش

دختر من خیلی دوست داره برای بچه‌هایی که در مورد مرگ انسانها میپرسن و یا خدایی نکرده تجربه از دست دادن افراد نزدیک رو داشتن داستان جالبیه

در این کتاب بچه‌ها به آرامی با دنیای مرگ و نیستی آشنا میشن
اگه همچین موردی رو دوست ندارید برای بچه‌ها دانلود نکنید

این داستان به ما پیامی میده که ما هم روزی میمیریم و دوباره زنده میشیم ممنون از برنامه کتابراه و صدا گزاران عزیز

واقعا متاسفم که یه بچه کوچیک باید از سوختن و جلز ولز کردن تو آتیش بشنوه. کاش هر چیزی رو ترجمه و منتشر نکنید😔😔

بنظرم اصلا مناسب بچه‌ها نبود. از اینکه فرزندم بهش گوش داد ناراحتم.

کتاب جالب بود و صدای قصه گو هم بسیار زیبا بود. ممنون از کتابراه

جالب آموزنده و ارزش گوش دادن رو داره کاش طولانی تر بود

سلام
ممنون بابت توجهتون به بخش کودک

خوبه ولی اجرای صدا زیاد جالب نبود

درود، من یا شنیدن این کتاب حالم خوب شد

داستان صوتی کوتاهی بود خوب بود

کتاب خوبی متناسب با سن ۴ سال بود.

آموزنده وشیرین بود