نقد، بررسی و نظرات کتاب برادر - امیر نصرآزادانی
4.3
174 رای
مرتبسازی: پیشفرض
آیلار میرزازاده
۱۳۹۹/۰۶/۱۰
50
خیلی کتاب خوبی بود و ارزش خوندن داشت بعضی جاها واقعا اشکم در اومد تا کی باید اینقدر تبعیض و تعصب احمقانه باعث بشه تا افراد از هم فاصله بگیرن و سر خورده شن و به ایستگاه افسردگی برسن من هم برادر کوچکتری دارم ودر شهرستان زندگی میکنیم شهر ما هم کم و بیش فرهنگی رو که راوی روایت کرده رو داره و این همیشه باعث سرخوردگی افسردگی خیلیاها شده کاش تلاش کنیم تا این فرهنگهای غلط پاک شه و فرهنگهای زیبامون بهتر دیده شه به نظرم شخصیت داستان از اونجایی که متوجه استعدادش شد دنبالش میرفت شاید دیگه اینقدر افسرده نمیشد و یا پدر کمتر بین بچه هاش فرق میذاشت شرایط بهتر میشد با این جمله هم که میگفت که دختر باعث حفظ یا نابودی ابرو میشه مخالفم چه دختر و چه پسر اگه حدودی رو رعایت نکنن باعث رفتن ابروی خانوادگی میشه و فقط به یک جنس ربط نداره کتاب خوبیه مطالعه کنید و نظرتون رو در موردش بگین با تشکر.
سلام اگه اشتباه نکنم نویسنده از دهه۵۰یا۶۰ مینویسه من و هم سن وسالهام خیلی بیشتر از بقیه نوشته ایشون رو درک میکنیم چون واقعاً این تفاوتها، تعصبات الکی وخشک، نبودن امکانات، حتی تصمیم گیری برای هرچیز کوچک مثل انتخاب رشته، یاانتخاب بزرگترازدواج چه دختروچه پسر با بزرگترهابود، فرقها بین برادر، خواهر، پسر و دختر، حتی بین فرزند بزرگ و کوچیک وغیره.... بود خصوصاً این آخری از همه بدتر بودواینارو نویسنده واقعاً خیلی زیباروی کاغذ آورده ونوشته اینا برای سن سالهای ما خاطره وبرای نسل بعدمافقط یه کتاب برای مطالعه واما بخشی که این کتابرو زیباتر کرده در مورد بیماری خصوصا بیماری یکی از اعضای خانواده بود که راهنمایی میکرد چطوری با بیماری و بیمار کنار بیایم و روحیه بیمار و خودمون رو حفظ کنیم باتشکر از نصرآزادانی و کتابراه عزیز واسه زحمتاشون
قلم نویسنده شیوا است ترسیم جایگاه دختر و پسر در خانواده ۳دهه پیش از این روحیات، جانب داریها و حمایتهایی که از لنزِ نگاه دختر دور نمیماند. تمام این تبعیضها یک ذره از محبت خواهر نسبت به برادر نورچشمی نمیکاست، هرگز. و بناگاه فرو ریختن آوار بیماری عزیزی بر سقف خوشبختی این خانه. شمع ۴ وجود از این غصه و درد میسوزند هر یک به سوزی، بیماری، افسوس، حسرت و فغان. ای کاش تمام ثانیههای ملاطفت پدر با متین بر میگشت و سارا کنار بالین متین نمیبود. تلفیق دو داستان با هم خیلی زیبا بود و کوتاهی قصه هم به اندازه دفتر عمر متین. سارا و دیدگاهش درباره ازدواج عالی توصیف شده، موضوعی که درکی عمیق می طلبد و توضیح آن جوانی را به میانسالی میرساند. ممنون کتابراه عزیز
کتابی بسیار تاثیر گذار و جذاب و درگیر کننده بود داستان هرچند که غمگین بود ولی بهترین پایان رو انتخاب کرده بود در مسئله تبعیض هم که بخواهم بگم واقعا ما انسانها چرا نوع خودمان را دسته بندی کرده ایم چرا به زن به عنوان انسان نگاه نمیکنیم خیلی عذاب آور هست که با عقاید و رسومات پوسیده در چنین روزگاری و عصری زندگی کنیم امیدوارم روزی در همین نزدیکیها برسد که زنان سرزمینم دیگر غم و اندوه وحس درس نداشته باشندو درآرامش زندگی کنند به امید روزی که بتوانیم بازنان دوست شویم برای روح بزرگ آنها نه برای جسم 💚🤍❤️
کتابی با داستان تقریبا کوتاه متن روان گیرا وداستان با توجه به وقایع تقریبا واقعی که نمونهاش در جامعه ایرانی کم نیست مناسبت دارد وکتابی که گرچه پایانش رو اون جور که دوست نداری ولی با زیبایی وتلخی که حامل وگویای عشقی ست پیوند میدهد وخواننده گیج وسرگردان در انتظار پایانی مورد دلخواهش نمیماند، قدر دان یگدیگر باشیم با هر شرایطی هرچند سخت زندگی سرشار از عشق ودوست داشتن عزیزانمان زیباتر خواهد بود
داستان درباره تبعیض جنسیتی و رفتارهای اشتباه والدین نسبت به فرزندانشون هست. البته به نظرم نویسنده در این داستان به خیلی از موضوعات و مسائل اجتماعی پرداخته و به قولی به هر موضوعی یک ناخونکی زده که این از کشش داستان کاسته. شروع و تقریبا تا اواخر داستان یکنواخت و متوسط بود ولی از جاییکه کتاب خواندن سارا برای برادرش شروع میشه بخصوص این رفت و برگشتها بین داستان و کتاب خواندن و همینطور یکی بودن سرنوشت این خانواده با داستان کتاب جالبه.
در مقایسه با زندگی خودم باعث شد با خوندن این کتاب وحشت و ترس بزرگی در درونم شکل بگیره.
میشه گفت کتابی هست که خوندنش میتونه هشدار و تلنگری باشه برای افرادی مثل من که عشق ورزیدن به خانواده و ساختن لحاظت دلنشین کنار اونا رو فراموش کردن و مدام درگیر غر زدن و گلایه از عزیزانمون به خاطر کارهاشون شدیم. عمر زندگی خیلی کوتاهه قدر لحظههایی که در کنار خانواده هستید بدونید.
میشه گفت کتابی هست که خوندنش میتونه هشدار و تلنگری باشه برای افرادی مثل من که عشق ورزیدن به خانواده و ساختن لحاظت دلنشین کنار اونا رو فراموش کردن و مدام درگیر غر زدن و گلایه از عزیزانمون به خاطر کارهاشون شدیم. عمر زندگی خیلی کوتاهه قدر لحظههایی که در کنار خانواده هستید بدونید.
ضمن عرض تشکر از نویسنده گرامی و کتابراه عزیز به نظر من کتاب خوبی بود و ارزش خوندن رو داشت من یک نفس خوندمش و تا تموم نشد گوشیم رو زمین نگذاشتم. بعضی از توضیحات کش دار و بعضی هایش ناقص مونده بود. من خواندن داستان خارجی رو دوست نداشتم ولی بسیار هنرمندانه دو داستان به هم پیوند خورده بودند و نکتهای که این کتاب داشت این بود که قدر داشته هایمان رو بدونیم چون در دنیا هیچ چیز قابل پیش بینی نیست.
واقعا جای تاسف دارد که در قرن ۲۱هنوز شاهد تبعیض جنسیتی در برخی خانوادهها هستیم. اینکه حق انتخاب رشته تحصیلی، محل تحصیل، انتخاب شغل مناسب، انتخاب همسر و... نداریم. امید به روزی که تساوی واقعی حقوق زن و مرد داشته باشیم و زنان در هر جای دنیا آرامش و امنیت داشته باشند. در کل کتاب خوبی بود در برخی جاها خیلی به جزییات پرداخته بود که بنظرم حوصله خواننده را سر میبرد
کلیات این کتاب خوب و قابل فهم بود
و راوی، درمورداتفاقهایی براش افتاده بودرو به شکل جالبی به زبون میاورد و خیلی از حرفها و جملاتی که من داشتم تو این کتاب میخوندم قابل درک و البته تاثیرگذارهم بود این کتاب به دیدگاه من یک رمان کوچیک به نظر رسید البته از نظر من پایان بندیاش یک مقدار ضعیف بود یا میتونست یکم ادامه داشته باشه ولی درکل کتابی بود که تمایل داشتم تا آخرش بخونم
و راوی، درمورداتفاقهایی براش افتاده بودرو به شکل جالبی به زبون میاورد و خیلی از حرفها و جملاتی که من داشتم تو این کتاب میخوندم قابل درک و البته تاثیرگذارهم بود این کتاب به دیدگاه من یک رمان کوچیک به نظر رسید البته از نظر من پایان بندیاش یک مقدار ضعیف بود یا میتونست یکم ادامه داشته باشه ولی درکل کتابی بود که تمایل داشتم تا آخرش بخونم
داستان در مورد تعصباتی بود که از ذهنهای پوسیده نشات میگرفتند و بسیار غم انگیز و تلخ بود
روایت خوانوادهای سنتی که کودکان ان از بدو تولد تا نوجوانی و بزرگسالی شاهد تبعیضها از سوی خوانواده بودهاند.
در تک تک کلمات و جملات کتاب غم عظیمی نهفته بود و هر آنکه این کتاب را میخواند متوجه این غم میشد.
آشکار است که نویسنده قلمی قدرتمند داشته تا توانسته این شاهکار را بیافریند👏
روایت خوانوادهای سنتی که کودکان ان از بدو تولد تا نوجوانی و بزرگسالی شاهد تبعیضها از سوی خوانواده بودهاند.
در تک تک کلمات و جملات کتاب غم عظیمی نهفته بود و هر آنکه این کتاب را میخواند متوجه این غم میشد.
آشکار است که نویسنده قلمی قدرتمند داشته تا توانسته این شاهکار را بیافریند👏
اوایل داستان بدلیل رفتارهای تبعیض آمیز والدین نسبت به فرزندانشون و همینطور تکرار اون بوسیله راوی داستان برام کمی آزاردهنده بود ولی رفته رفته از جایی که خواهر داستانی از دو برادر آلمانی رو برای برادر میخوند داستان این کتاب وارد فاز جدیدی شد که احساسات نهفته خواهر رو نسبت به برادر بازگو میکرد، ولی در آخر داستان با نوعی افسردگی و رسیدن به بن بست به اتمام رسید.
زندگی خانواده چهارنفره سنتیای است که در آغاز مردسالاری حاکم است.
خواهر و برادر در سنین کودکی شاهد تبعیضهای متعددی هستند و این وضع تا بزرگسالی ادامه دارد. این دو به دانشگاه راه مییابند و باز هم تبعیض در جشن قبولی دانشگاه ادامه دارد. تا اینکه برادر دجار بیماری میشود که درمانی ندارد و مرگ تدریجی و دردناکی را سبب میشود. پدر خانواده در تصادفی از دست میرود و...
خواهر و برادر در سنین کودکی شاهد تبعیضهای متعددی هستند و این وضع تا بزرگسالی ادامه دارد. این دو به دانشگاه راه مییابند و باز هم تبعیض در جشن قبولی دانشگاه ادامه دارد. تا اینکه برادر دجار بیماری میشود که درمانی ندارد و مرگ تدریجی و دردناکی را سبب میشود. پدر خانواده در تصادفی از دست میرود و...
خسته نباشیدخدمت نویسنده گرامی بینظیر وغم انگیز بود وسنتهایی که مقداری از اون هم توی زندگی من وجود داشت برعکس داستان قصه من که دختربودم بربرادرانم ارجهیت داشتم ومحبت زیاد خانواده همیشه نصیب من بود فقط یک چیزی که فرق داشت تعصبات که دراون دوره بود الان نه ولییی چیزی که خیلی ناراحتم کرد قصه پرغصه پسرقصه بود نویسنده گرامی امیدوارم توی زندگی شخصیتون هم همیشه بدرخشین
کتاب ساده و روان نوشته شده
تبعیض بین دختر و پسر در خانوادههای ایرانی البته در اون برهه زمانی که خوب و درست بهش اشاره شده
و بنظرم فاقد سیاه نمایی است.
قصه علی رغم مشکل حاد برادر و مرگ پدر فراز و فرود کمی داره و جا داشت جزییات و فضاهارو بهتر وبیشتر ترسیم کنن
بنظرم نتونسته اوج احساسش رو تو متن منتقل کنه
ارزش یکبار مطالعه رو داره
ممنون از کتابراه
تبعیض بین دختر و پسر در خانوادههای ایرانی البته در اون برهه زمانی که خوب و درست بهش اشاره شده
و بنظرم فاقد سیاه نمایی است.
قصه علی رغم مشکل حاد برادر و مرگ پدر فراز و فرود کمی داره و جا داشت جزییات و فضاهارو بهتر وبیشتر ترسیم کنن
بنظرم نتونسته اوج احساسش رو تو متن منتقل کنه
ارزش یکبار مطالعه رو داره
ممنون از کتابراه
کتاب خوبی بود، داستان تبعیض جنسیتی بین خانوادهها رو به خوبی به تصویر کشیده بود، فقط نمیدونم با وجود اینهمه تبعیض دختر داستان دلش نمیخواست ازدواج کنه واز ا ون محیط دور بشه، وقتی قصه به داستان دوتا برادر آلمانی رسید جذابترهم شد، هرچند تصویری که از مرگ به نمایش گذاشتن خیلی بد بود، باتشکر از نویسندهی توانا وهمچنین کتابراه عزیز🌻🌻🌻🌻
مکالماتی که بین فِردی و هاینریش رد و بدل میشد خیلی تاثیر گذار بود، هاینریش دقیقا جملاتی رو میگفت که متین از بیانشون عاجز بود و فِردریش هم مثل خواهر متین دلسوز و صمیمانه از برادرش مراقبت میکرد، در آخر هم داستانها موازی هم پیش رفتن و خواهر متین میدونست که کتابی که داره میخونه آیندهاش رو داره پیش بینی میکنه.