نقد، بررسی و نظرات نمایش صوتی سه روایت از زندگی - یاسمینا رضا
4.2
2477 رای
مرتبسازی: پیشفرض
مسعود راد
۱۳۹۹/۲/۲
511
من امروز این فایل صوتی رو دانلود کردم و موقع آشپزی کردن، گوش دادم، واقعا لذت بخش بود و بسیار حس خوبی گرفتم و فک میکنم سه بار این حرکت را تکرار کردم و برای گروه خانوادگی مان و نیز برای یکی از دوستانم تو اینستا فرستادم. خیلی درس بزرگی ازش گرفتم، اتفاقات چه خوب و چه بد در زندگی همه رخ میده و در شرایط و موقعیتهای مختلف هم میافته، اینکه اتفاقات رخ داده چقدر میتونه ما و اطرافیانمان رو تحت تاثیر قرار بده بستگی به خود ما دارد، بستگی به این دارد که شما چگونه با موضوع برخورد میکنید و چه دیدی نسبت بهش پیدا میکنید. ما در این فایل صوتی سه نوع برخورد با یک موضوع یکسان رو میشنویم. در سه سناریو یه اتفاق مشخص رخ داده ولی واکنش افراد این اتفاق در یه حالت تبدیل به فاجعه، پایان زندگی،. . . . . و فرصتی برای رشد تفسیر میکند. باید بدانیم ک ما نمیتوانیم جهان را تغییر بدهیم و از بروز اتفاقات خلاف میل مان جلوگیری کنیم، باید بلد باشیم ک با اتفاقات چطور برخورد کنیم و چه دیدی داشته باشیم. هر اتفاقی که در زندگی مان رخ میدهد یک درس است ک باید آن را درک کنیم. موضوع دیگر این است ک ما باید امیدمان به خودمان باشد، همیشه اعتمادبنفس داشته باشیم و خودمان منشا موفقیت باشیم نه اینکه دیگران را عامل موفقیت خودمون بدونیم. ما باید مسئولیت 100% انتخاب هایمان رو بپذیریم و آگاهانه برای آنها تلاش کنیم. این فایل نشان میدهد ک کلمات چه قدرتی دارند ک لازم است نحوه استفاده از آنها را یاد بگیریم و خوب بکار بگیریم
پیشنهاد میکنم تا آخر گوش بدین. واقعا ارزش شنیدن داره. خودم سر اولین روایت احساس عصبی شدن بهم دست داده بود اما بعدش کم کم آروم شدم و با کلی نکته مواجه، که واقعا هر کدوم ارزشمند و قابل تامل هستن.
نکاتی که من برداشت کردم 👇🏻
۱. هیچوقت دیگران رو سرزنش نکن
۲. به جای غرغر کردن و باختن خودت، آرامش خودت رو حفظ کن و دنبال راهکار برای درست کردن اوضاع باش
۳. از رقبا نترس و حتی اگه اینطور به نظر میاد که به رقیب باختی، وا نده و دنبال راهی برای بردن باش
۴. به جای نصیحت کردن دیگران، اگه کاری از دستت برمیاد انجام بده وگرنه چیزی هم نگو
۵. از مشکلات زندگی شخصیت پیش دیگران حرف نزن
۶. به جای عیب گذاری روی دیگران و قضاوت کردنشون، به جنبههای مثبتشون نگاه کن و خوبی هاشون رو بهشون یادآوری کن
۷. به هیچ عنوان توی زندگی دیگران دخالت نکن و هیچوقت در مورد چیزی که بهت ربطی نداره، ازشون سوال نکن
۸. اگه کمکی ازت برمیاد، انجام بده
۹. همیشه با همه چه آشنا و چه غریبه با احترام و مهربانانه رفتار کن
۱۰. هیچوقت از کلمات نادرست در مورد خودت جلوی بقیه استفاده نکن و همیشه به خودت احترام بذار
۱۱. از دیگران برای تغییر شرایط زندگیت انتظار نداشته باش و خودت همیشه آماده باش.
نکاتی که من برداشت کردم 👇🏻
۱. هیچوقت دیگران رو سرزنش نکن
۲. به جای غرغر کردن و باختن خودت، آرامش خودت رو حفظ کن و دنبال راهکار برای درست کردن اوضاع باش
۳. از رقبا نترس و حتی اگه اینطور به نظر میاد که به رقیب باختی، وا نده و دنبال راهی برای بردن باش
۴. به جای نصیحت کردن دیگران، اگه کاری از دستت برمیاد انجام بده وگرنه چیزی هم نگو
۵. از مشکلات زندگی شخصیت پیش دیگران حرف نزن
۶. به جای عیب گذاری روی دیگران و قضاوت کردنشون، به جنبههای مثبتشون نگاه کن و خوبی هاشون رو بهشون یادآوری کن
۷. به هیچ عنوان توی زندگی دیگران دخالت نکن و هیچوقت در مورد چیزی که بهت ربطی نداره، ازشون سوال نکن
۸. اگه کمکی ازت برمیاد، انجام بده
۹. همیشه با همه چه آشنا و چه غریبه با احترام و مهربانانه رفتار کن
۱۰. هیچوقت از کلمات نادرست در مورد خودت جلوی بقیه استفاده نکن و همیشه به خودت احترام بذار
۱۱. از دیگران برای تغییر شرایط زندگیت انتظار نداشته باش و خودت همیشه آماده باش.
اگرچه رگههایی از طنز که هدفش صرفا خنداندن مخاطب هم نیست در کار دیده میشود و از نقاط قوت و قابل ستایش کار به حساب میآید اما اگر بُعد فلسفی میتوانست فایق بر بعد طنز باشد و یا دسته کم توازنی ما بینشان ایجاد کند؛ مخاطب میتوانست جای اینکه منتظر صحنهای طنزآمیز باشد تا بتواند قهقه سر دهد و از ناکام ماندن در این امر دلخور شود (روندی که متاسفانه بنا به دلایلی که در این مقاله نمیگنجد کم کم چون ویروسی درمیان مخاطبین تاتر رو به افزایش است) تحت تاثیر قرار گرفته و توجه خود را صرف موضوع و بن مایه داستان میکرد. به جرات میتوان گفت که این سه روایت بخصوص از نیمه پرده دوم روندی کسالت باری به خود میگیرد. مثل اینکه موضوعی را که زیاد هم جالب نباشد دوباره و چند باره با تغییرات نچندان حایز اهمیت دید و شنید. البته پرده سوم به دلیل فضای بی قیدانه ترش و چون بارطنز بیشتری را بدوش میکشد و نیز بازی قابل توجه امیر کاوه آهنین جان از کسالت حاصل از قاب دومش میکاهد، اما همان نافهمی دو روایت قبلی را به دنبال خود میکشد
یک مبحث به سه روایت مجزا مطرح شده بود
نویسنده به نوعی ۱۲ شخصیت متفاوت را در ۳ فصل با ۴ کارکتر همراه کرد با ظرافت کامل و نتیجه گیری عالی
مورد نقد بنده به عنوان یک تولید کننده آیتمهای رادیویی صوتی بودن کار هست
توجه داشته باشیم تعریف اصطلاحی رادیو همچنان که از اسمش پیداست رادیو هست و پخش از رادیو و اینکه در یک اپلیکیشن که اصوات رادیویی نیست نام بردن میتواند ایراد باشد
مورد بعدی اینکه کتاب صوتی نشده بود و شاخص یک نمایش صوتی شنیدیم که از مبحث کتابخوانی و تولید کتاب گویا بی نهایت فاصله داشت
و مورد آخر اینکه تکنیک معرفی عوامل در تولیداتی مانند نمایش صوتی به مهارت پروا ستوا یا معرفی عوامل برمیگرده،، ما اینجا نمایش صوتی داشتیم و در تولید نمایش صوتی صدابازیگران صحیح است که اینجا بازیگران عنوان شد و میدانیم که بازیگر نقش آفرین بصری است و صدابازیگر ایفا کننده تولیدات سمعی.
برقرار و مانا باشید
#وحیدزرکوب
نویسنده به نوعی ۱۲ شخصیت متفاوت را در ۳ فصل با ۴ کارکتر همراه کرد با ظرافت کامل و نتیجه گیری عالی
مورد نقد بنده به عنوان یک تولید کننده آیتمهای رادیویی صوتی بودن کار هست
توجه داشته باشیم تعریف اصطلاحی رادیو همچنان که از اسمش پیداست رادیو هست و پخش از رادیو و اینکه در یک اپلیکیشن که اصوات رادیویی نیست نام بردن میتواند ایراد باشد
مورد بعدی اینکه کتاب صوتی نشده بود و شاخص یک نمایش صوتی شنیدیم که از مبحث کتابخوانی و تولید کتاب گویا بی نهایت فاصله داشت
و مورد آخر اینکه تکنیک معرفی عوامل در تولیداتی مانند نمایش صوتی به مهارت پروا ستوا یا معرفی عوامل برمیگرده،، ما اینجا نمایش صوتی داشتیم و در تولید نمایش صوتی صدابازیگران صحیح است که اینجا بازیگران عنوان شد و میدانیم که بازیگر نقش آفرین بصری است و صدابازیگر ایفا کننده تولیدات سمعی.
برقرار و مانا باشید
#وحیدزرکوب
به نام خدا یک داستان کوتاه دیگر در قالب صوت از خانم رضا درموردو حول محور زندگی که من ابتدا فکر کردم یک حالت قدیمی طور دارد یا حداقل طور دیگریست تا اینکه داستان شروع شد... و به تازگی همه این سبک برمیگذینند که در آن داستان شروع شده و به غلطک افتاده و اما خود معنا و مفهوم زندگی چیزیست که دامنهی وسیع تر و پر بارتری را در ذهن خواننده تداعی میکند ولیکن در داستاندر شروع اولیه میبینیم که یک بحث زناشویی درمیان است و داستان شروع بسیار نامنظمی دارد البته داستان بازهم درمورد زندگیست آنهم زناشویی و البته مقداری. فراتر از آن اما آنچه موضوع داستان شده درخورد گلمهی زندگی نیست ما در اینجا سه روایت داریم که سه برخوردمختلف را نشان میدهد بنظر من اینها حتی روایت هم نیستند. برخورد اول یک نوع برخورد بسیار غیر منطقی است که هیچ خوانندهی کار کشتهای این را قبول نمیکند و اگر زندگی افراد اینگونه باشد باید آن را با گالون بنزین آتش زد در برخورد دوم بازهم چیزهای غیر منطقی موج میزند و البته چیز عجیبی هم نیست نوشتن چنین تومار تو در تویی حتما نویسنده را گیج کرده ودیالوگ کافی برای همه شخصیتها پیدا نکرده که کار آسانی هم نیست و بطور کلی اصلا از داستان راضی نبودم و حتی گوش دادن به آن آزار دهنده گریههای غیر منطقیه کودک... و بطور کلی همهی اجزای ناقص و نارس
ایده جالبی بود. ولی فکر میکنم روایت اول و روایت آخر کمتر اتفاق بیفته. روایت آخر چیزیه که دوست داریم اونجوری بشیم و به اون حد از رشد برسیم. تو روایت اول و دوم شخصیتها اونقدر عصبی بودن که حتی شنونده هم هنگ میکرد و نمیتونست به راه حل فکر کنه چه برسه به اینکه موقعیت واقعی باشهتو بعضی کتابای خارجی میگن وقتی مشکلی پیش اومد به جای اینکه بگی چرا بگو چطوراز جمله اینکهتا جایی که یادمهآنتونی رابینز میگه اگه به خودت بگی چرا من اینقدر میخورم؟ جواب مغز اینه که چون تو یه خوکیولی اگه بگی چطور میتونم مناسب بخورم و لاغر بشم جواب مغز یه راه حل منطقیه. یا چرا من پولدار نمیشم؟ جواب اینه که چون تو یه احمقیولی اگه بگی چطور میتونم پولدار بشم؟ جواب خوبی پیدا میکنیتو روایت سوم به جای اینکه خیلی تمرکز کنن رو اینکه مقصر کیه و چرا اینطوری شده، بیشتر تمرکز و گذاشتن رو اینکه چطور حلش کنن. برا همین آرومتر و منطقی بودن.
خیلی مفید بود و واقعا در زندگی روزمره بارها ممکنه برامون اتفاق بیفته یا افتاده باشه
چیزی که من برداشت کردم این بود که بقیه رو نصیحت نکن که جملههایی از قبیل آرام باش، اوضاع درست میشه و...
این جملهها یه جور امید محسوب میشه که خوبه ولی بهتر از اون اینه که شما حسی که از گفتن جمله بد به فردی رو دارید،
اون لحظه باید خودتون رو بزارید جای طرف و همون حس رو با عطش بیشتری نشون بدید تا اون فرد حس همدردی رو از شما بگیره و بفهمه تنها نیست در این راه مثلا اگر برادرتون یا خواهرتون از یک فردی که در فوتبال هست بدش میاد
نباید همون اول بگید خب شاید تو اشتباه فکر میکنی و اون آدم خوبیه، اینجا عطش طرف میره بالا وتو اشتباه میکنی و بد و بیراه و...
باید اینطوری صحبت کنید: اگر میشناسید اون فرد رو، که بگید من هم همینطوری مثل تو از اون فرد بدم میاد فکر کرده کیه این و حس همدردی رو اول داشته باشید و بعد میتونید بگید ولی امکان داره که اون امروز به دلایلی عصبانی شده باشه و اون حرف رو زده باشه یا اون کار رو کرده باشه بیا با خودش صحبت کنیم و بعد احتمال اینکه اون فرد آروم شه و بیاد با صحبت همه چی رو حل کنه خیلی بیشتره. اگر هم نمیشناسید فرد رو با سوالاتی بشناسید و بعد به همون شکلی که انگار فرد رو میشناسید عمل کنید. پس اول خودتون رو جای فرد میزارید و بعد راه حلی برای بهتر کردن اوضاع که شامل نصیحت نباشه.
چیزی که من برداشت کردم این بود که بقیه رو نصیحت نکن که جملههایی از قبیل آرام باش، اوضاع درست میشه و...
این جملهها یه جور امید محسوب میشه که خوبه ولی بهتر از اون اینه که شما حسی که از گفتن جمله بد به فردی رو دارید،
اون لحظه باید خودتون رو بزارید جای طرف و همون حس رو با عطش بیشتری نشون بدید تا اون فرد حس همدردی رو از شما بگیره و بفهمه تنها نیست در این راه مثلا اگر برادرتون یا خواهرتون از یک فردی که در فوتبال هست بدش میاد
نباید همون اول بگید خب شاید تو اشتباه فکر میکنی و اون آدم خوبیه، اینجا عطش طرف میره بالا وتو اشتباه میکنی و بد و بیراه و...
باید اینطوری صحبت کنید: اگر میشناسید اون فرد رو، که بگید من هم همینطوری مثل تو از اون فرد بدم میاد فکر کرده کیه این و حس همدردی رو اول داشته باشید و بعد میتونید بگید ولی امکان داره که اون امروز به دلایلی عصبانی شده باشه و اون حرف رو زده باشه یا اون کار رو کرده باشه بیا با خودش صحبت کنیم و بعد احتمال اینکه اون فرد آروم شه و بیاد با صحبت همه چی رو حل کنه خیلی بیشتره. اگر هم نمیشناسید فرد رو با سوالاتی بشناسید و بعد به همون شکلی که انگار فرد رو میشناسید عمل کنید. پس اول خودتون رو جای فرد میزارید و بعد راه حلی برای بهتر کردن اوضاع که شامل نصیحت نباشه.
🍁 خیلی خوشحالم که یه همچین کتابهای خوبی از نویسندههای داخلی خودمون به این شکل در اختیارمون قرار میگیره. گوش دادن این کتاب بیشتر از مشاورههای خانواده میتونه برای ما مفید باشه، یه موقعیت رو توی سه مواجه با مشکل به حالتهای بد، متوسط و خوب نشون میده… مشکل همون مشکل هستش اما توی مواجه خوب به راحتی میشه اون مشکل رو قابل حل دید و نتیجه رو به نفع همهی اعضای درگیر در داستان تموم کرد.
از شروع داستان مشکلات زیادی بود که زن وشوهر میزبان باهاش درگیر بودن، و این مشکلات تا آخر داستان ادامه داشت… اما توی سه داستان نحوهی مواجه افراد میزبان و حتی افراد مهمان داستان خیلی به خوبو اروم پیش رفتم قضیه کمک میکرد.
به نظر من این اول از همه برمیگرده به هوش هیجانی یا - Emotional Quote - EQ. این توش خیلی به افراد تویمواجه با بحران کمک میکنه. و جالبه که بدونیم هیچ ربطی همبه آی کیو نداره. مثلا خود کن ضریب آی کیو بالایی دارم، اما توی خوش هیجانی خیلی مشکل دارم و همیشهام از این فقر رنج میبرم! نمیتونم مواقع بحرام احساساتام رو کنترل کنم، و همه رو آنی میریزم بیرون تا تخلیه شم!!! و بعد وقتی این داستانها رو گوش میدم، میتونم خودمو جای اون اشخاص بزارم و وقتی بیرون از کود قضیه رومی بینم خیلی بهتر میتونم قضیه رو حلاجی کنم. در ضمن اجرای صداها هم بی نظیر بود. ممنون دوست عزیزم کتابراه… ☘️
از شروع داستان مشکلات زیادی بود که زن وشوهر میزبان باهاش درگیر بودن، و این مشکلات تا آخر داستان ادامه داشت… اما توی سه داستان نحوهی مواجه افراد میزبان و حتی افراد مهمان داستان خیلی به خوبو اروم پیش رفتم قضیه کمک میکرد.
به نظر من این اول از همه برمیگرده به هوش هیجانی یا - Emotional Quote - EQ. این توش خیلی به افراد تویمواجه با بحران کمک میکنه. و جالبه که بدونیم هیچ ربطی همبه آی کیو نداره. مثلا خود کن ضریب آی کیو بالایی دارم، اما توی خوش هیجانی خیلی مشکل دارم و همیشهام از این فقر رنج میبرم! نمیتونم مواقع بحرام احساساتام رو کنترل کنم، و همه رو آنی میریزم بیرون تا تخلیه شم!!! و بعد وقتی این داستانها رو گوش میدم، میتونم خودمو جای اون اشخاص بزارم و وقتی بیرون از کود قضیه رومی بینم خیلی بهتر میتونم قضیه رو حلاجی کنم. در ضمن اجرای صداها هم بی نظیر بود. ممنون دوست عزیزم کتابراه… ☘️
این که یک موضوع با سه نوع دیدگاه و برخورد متفاوت به تصویر کشیده شده جالب و حائز اهمیته. در واقع بهمون نشون داده تا بفهمیم در مواجه با چنین اتفاقی چه طور برخورد داریم و چه واکنشی نشون می دهیم. چه قدر زود عصبانی می شویم و چه قدر توانایی داریم تا خودمون رو کنترل کنیم. فقط ابتدای داستان صدای گریه به یک بچه شش ساله اصلا نمی خوره. من فکر کردم یک بچه پانزده ساله هست که به خاطر برداشتن بیسکوییتهایش گریه میکنه. البته در داستان سوم هم به خاطر اومدن پیش مهمانها بود که گریه میکرد. ولی قسمت سخت ماجرا این هست که افراد بتونن اوضاع رو در شرایط داستان اول کنترل کنند. وگرنه در داستان سوم حتی پسر بچه هم داشت کمتر گریه میکرد که کمتر اوضاع متشنج شده بود. منظورم این هست که همه افراد با هم با آرامش و ملایم برخورد میکردند. تصویر سازی و گویندگی تیم عالی بود. ممنون از عوامل این نمایش صوتی و کتابراه عزیز
موضوع جالبی بود. یک داستان رو سه بار تعریف کرد و در هر مرحله به شکلی متفاوت واکنش یک خانواده رو برای گفتن و شنیدن یک خبر ناگهانی رو به نمایش گذاشت. در این داستان کوتاه تاثیر و قدرت کلام رو نشون داده بود یعنی اگر مثل مورد سوم یک خبر رو با آرامش و صمیمیت بیان کنیم و همچنان به شنونده انرژی و روحیه بدیم؛ هم خودمون و هم شنوده خیلی راحت به تعامل و گفتگو ادامه میدیم و دچار حالات روانی، پرخاشگری و عصبانیت کاذب نمیشیم همچنین داستان به یکسری موضوعات دیگه هم اشاره کرد مثلا:
۱. ناامیدی معنایی نداره
۲. به راحتی از کاری که براش زحمت کشیدی تسلیم نشو
۳. از رقبا نترس و اونها رو سکوی پرش و موفقیتهای بیشتر خودت تصور کن
۴. رفتار خودت رو کنترل کن
۵. درباره مردم زود قضاوت نکن
۶. با انرژی مثبت با مردم صحبت کن
۷. قدر زحمات خانواده رو بدون
متن، موضوع و اجرای کار عالی بود..
۱. ناامیدی معنایی نداره
۲. به راحتی از کاری که براش زحمت کشیدی تسلیم نشو
۳. از رقبا نترس و اونها رو سکوی پرش و موفقیتهای بیشتر خودت تصور کن
۴. رفتار خودت رو کنترل کن
۵. درباره مردم زود قضاوت نکن
۶. با انرژی مثبت با مردم صحبت کن
۷. قدر زحمات خانواده رو بدون
متن، موضوع و اجرای کار عالی بود..
با اینکه کوتاه بود اما معنای زیادی رو دربر داشت؛ بسیار جالب و قابل تامل بود. این فایل صوتی قدرت و تاثیر زیاد کلمات را نشان میدهد. کلماتی که به ظاهر ساده و ناچیز هستند اما میتوانند زندگی ما رو از این رو به آن رو کنند! در اغلب موارد ما به آنها بی توجه هستیم اما همین کلمات میتوانند به ما امید بدهند یا ما را ناامید کنند. حرفهای مهمانان در فایل صوتی و نحوه برخورد و تعامل آنها با یکدیگر نشان دهنده تاثیر کلمات و سخنان ما بر اطرافیانمان است که میتواند کمک کننده و یا اذیت کننده باشد. همچنین کلمات خوب ما و کنترل صحیح احساسات میتوانند آرامش را به ما هدیه کنند. آنها همچنین ابزاری برای پیدا کردن راه حل مسائل موجود در زندگی هستند. این کلمات در ذهن ما نهادینه میشوند و زندگی مان را میسازند، پس مواظب گفتارمان باشیم.
داستان نمایش صوتی سه روایت از زندگی
بسیار داستان جالب و آموزندهای بود داستان در مورد دو دوست صمیمی قدیمی بود که قرار بود خانواده یکی از دوستها پیغام و خبر مهمی را جلوتر به خانواده دوست دیگر خبر بدهد این روایت از آنجایی قابل اهمیت و بحث که این خبر به سه طریق متفاوت بین دو خانواده بازگو شد و هر دفعه به صورت متفاوت مطرح شد و عکس العمل دو خانواده بسیار جالب بود این داستان از اونجا دوست داشتم که نشون میده چقدر قدرت کلام قوی و قدرتمنده و تاثیرگذارهو ما چه راحتی میتونیم دل به دست بیاریم و امیدواری بدیم
و به چه راحتی میتونیم دل بشکونیم و یک امیدرو ناامید کنیم امیدوارم که همه گوش بدن یه کتابشو بخونن ممنون از همگی ممنون از گویندههای عزیز
بسیار داستان جالب و آموزندهای بود داستان در مورد دو دوست صمیمی قدیمی بود که قرار بود خانواده یکی از دوستها پیغام و خبر مهمی را جلوتر به خانواده دوست دیگر خبر بدهد این روایت از آنجایی قابل اهمیت و بحث که این خبر به سه طریق متفاوت بین دو خانواده بازگو شد و هر دفعه به صورت متفاوت مطرح شد و عکس العمل دو خانواده بسیار جالب بود این داستان از اونجا دوست داشتم که نشون میده چقدر قدرت کلام قوی و قدرتمنده و تاثیرگذارهو ما چه راحتی میتونیم دل به دست بیاریم و امیدواری بدیم
و به چه راحتی میتونیم دل بشکونیم و یک امیدرو ناامید کنیم امیدوارم که همه گوش بدن یه کتابشو بخونن ممنون از همگی ممنون از گویندههای عزیز
حقیقتاً نماش صوتی فوقالعاده زیبایی بود. روایت یک زندگی و برخورد چهار شخصیت از سه منظر متفاوت که نشون میده هر ورودی چه خروجی میتونه به ارمغان بیاره. رفتار کاراکترها در نوع اول بسیار سرد و خشک و بدون هیچگونه مهر و محبتی بود که فقط موجب ایجاد تنش بیشتر و اعصابخوردی بیشتر میشد و کاری پیش نمیبرد. رفتار نوع دوم کمی ملایمتر بود که تقریبا اکثر ماها به این صورت شاید باشیم البته اگر که باشیم و در آخر روایت و رفتار شخصیتها در نوع سوم بود که من رو به وجد آورد. وقتی که شنونده این سه روایت رو با هم مقایسه میکنه اونجاست که میتونه به درک و اهمیت نوع رفتار و تاثیر کلام پی ببره در کل عالی و مختصر و مفید بود ممنون از شما بابت انتشار این نمایش صوتی زیبا
داستان نمایش صوتی سه روایت از زندگی
بسیار داستان جالب و آموزندهای بود داستان در مورد دو دوست صمیمی قدیمی بود که قرار بود خانواده یکی از دوستها پیغام و خبر مهمی را جلوتر به خانواده دوست دیگر خبر بدهد این روایت از آنجایی قابل اهمیت و بحث که این خبر به سه طریق متفاوت بین دو خانواده بازگو شد و هر دفعه به صورت متفاوت مطرح شد و عکس العمل دو خانواده بسیار جالب بود این داستان از اونجا دوست داشتم که نشون میده چقدر قدرت کلام قوی و قدرتمنده و تاثیرگذارهو ما چه راحتی میتونیم دل به دست بیاریم و امیدواری بدیم
و به چه راحتی میتونیم دل بشکونیم و یک امیدرو ناامید کنیم.
بسیار جذاب و شنیدتی بود و به همه توصیه میکنم گوش بدن.
بسیار داستان جالب و آموزندهای بود داستان در مورد دو دوست صمیمی قدیمی بود که قرار بود خانواده یکی از دوستها پیغام و خبر مهمی را جلوتر به خانواده دوست دیگر خبر بدهد این روایت از آنجایی قابل اهمیت و بحث که این خبر به سه طریق متفاوت بین دو خانواده بازگو شد و هر دفعه به صورت متفاوت مطرح شد و عکس العمل دو خانواده بسیار جالب بود این داستان از اونجا دوست داشتم که نشون میده چقدر قدرت کلام قوی و قدرتمنده و تاثیرگذارهو ما چه راحتی میتونیم دل به دست بیاریم و امیدواری بدیم
و به چه راحتی میتونیم دل بشکونیم و یک امیدرو ناامید کنیم.
بسیار جذاب و شنیدتی بود و به همه توصیه میکنم گوش بدن.
در اثر سه روایت از زندهگی دو مورد اساسی بسیار خوب بیان شده بود.
۱: هنر و هنرمند در اثر هنر پیداست. با داشتن هنر نمتوان هنرمند شد که نوع صحبت مثال خوبی برای تثبیت این جمله هست. در دنیا بسیار افراد قادر به حرف زدن هستن. اما بعضها حرف شان ضربالمثل ساخته میشود. (نوع بیان نقشها که علت تفاوت روایتها شده در این اثر).
۲: کارکرد ذهن کفیت ماست. ما با درس که میآموزیم و تعامل که با آن انجام میدهم. خودمان را بیان میداریم. (نقشهای روایتها، مهمانها، صاحب خانه).
بلی، زحمت که انجام شده برای فایل ارزش داشت.
برای کسانیکه زحمت این فایل را کشیدن و هم برای کسانیکه از این فایل بهرمند شدن موفقیت آرزومندم.
با سپاس
۱: هنر و هنرمند در اثر هنر پیداست. با داشتن هنر نمتوان هنرمند شد که نوع صحبت مثال خوبی برای تثبیت این جمله هست. در دنیا بسیار افراد قادر به حرف زدن هستن. اما بعضها حرف شان ضربالمثل ساخته میشود. (نوع بیان نقشها که علت تفاوت روایتها شده در این اثر).
۲: کارکرد ذهن کفیت ماست. ما با درس که میآموزیم و تعامل که با آن انجام میدهم. خودمان را بیان میداریم. (نقشهای روایتها، مهمانها، صاحب خانه).
بلی، زحمت که انجام شده برای فایل ارزش داشت.
برای کسانیکه زحمت این فایل را کشیدن و هم برای کسانیکه از این فایل بهرمند شدن موفقیت آرزومندم.
با سپاس
عالی و آموزنده بود، من رو یاد این حکایت انداخت ک پادشاهی خواب دید تمام دندانهایش ریختند، معبری اومد و گفت قربان تعبیر خواب شما اینه تمام بستگانشان میمیرند و شما زنده میمانید، حاکم فورا دستور داد سر از تن معبر جدا کنند، معبر دیگری آمد و گفت قربان تعبیر خواب شما یعنی عمر با عزت و طولانی خواهید داشت.... تاثیر گذاری و گفتن سخنی به دیگران کاملا بستگی به فن بینمون داره، ممنون از کتاب راه، امیدوارم کتابهای صوتی آموزندهی رایگان بیشتری بذارید، البته من طرفدار همه نوع کتاب هاتون هستم چ رایگان چ غیر رایگان، موفق باشید
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت عزیزانی که در گردآوری این کتاب زیبا زحمت کشیدند مفهوم داستان:
هر آنچه بدست میآورید بستگی به این دارد که چگونه میاندیشید و از ذهن خود چگونه استفاده میکنید. وقتی ذهنتان را عوض کنید زندگیتان عوض میشود. ایجاد یک نگرش مثبت و سازنده قدم اول دستیابی به کامیابی و اهداف سازنده است. تنها راهی که میتوانید بفهمید نگرشتان چگونه است بررسی رفتار و عملکردتان در زمان بروز مشکلات و سختی هاست.
شما نمیتوانید اتفاقاتی را که برایتان پیش میآید تغییر بدهید، ولی میتوانید رفتار خود را در مقابل آنها تغییر بدهید.
داستان ارزشمندی است.
هر آنچه بدست میآورید بستگی به این دارد که چگونه میاندیشید و از ذهن خود چگونه استفاده میکنید. وقتی ذهنتان را عوض کنید زندگیتان عوض میشود. ایجاد یک نگرش مثبت و سازنده قدم اول دستیابی به کامیابی و اهداف سازنده است. تنها راهی که میتوانید بفهمید نگرشتان چگونه است بررسی رفتار و عملکردتان در زمان بروز مشکلات و سختی هاست.
شما نمیتوانید اتفاقاتی را که برایتان پیش میآید تغییر بدهید، ولی میتوانید رفتار خود را در مقابل آنها تغییر بدهید.
داستان ارزشمندی است.
سلام من ابتدا که خواندن تعجب کردم و نمیدانستم چه اتفاقی می افتاد. داستان کوتاه از یک سکانس از زندگی با سه سناریو متفاوت. در زندگی گاهی موقعیت هایی پیش می اید که احساس درماندگی می کنیم. بستگی به خودمان دارد که چه طوری ان موقعیت رو پشت سر بگذاریم و نگذاریم شکوه شکایات و منفی نگری خلاقیت و تفکر رو از ما سلب کنه و ما تبدیل به یک انسان بی منطق بشیم. مثل سناریو اول که زن و شوهر و دوستانشون همین طوری بودند. در سناریو دوم بهتر شدند و در سناریو سوم صبر و مهربانی زن و شوهر و درک متقابل موقعیت دو برای ان ها آسان تر کرد.
نمایش سه مدل برخورد با یک رویدادواتفاق است که بیانگر روحیه افراد در مواجه با مسائل زندگی است. روحیه بالا وتلاش گر وداشتن اعتماد به نفس در همه عرصههای زندگی وحتی در نحوه برخورد دیگران با ما موثراست. افرادی که دائم مینالند وغر میزنند به نوعی انرژی خوار هستند یاد کتاب غر زدن ممنوع که اخیرا خواندم افتادم که غر زدن در روابط چه در محیط خانواده وچه در محیط کار اثرات بد بسیار زیادی دارد. واقعا کنترل رفتار وشرایط سخت وتسلط بر اوضاع نیاز به اگاهی ومهارت برقراری ارتباط سالم وسازنده وچگونگی مواجهه با پیش آمدها ب مهارت مدیریت رفتار نیاز دارد.
جالبه، سه نوع مختلف برخورد با یک قضیه، رفتار متفاوت ادمها، عوض به جان هم افتادن، همفکری و دلسوزی و تلاش، امید و سرزندگی، نیش زبان و حرفی که میزنیم تاثیر وحشتناک زیاده، دیوانه واره، مراقب رفتارمان باشیم، قدر هم را بدانیم، به هم توجه کنیم، با فرزندان و کودکان به درستی رفتار کنیم، این یه نکته فوقالعاده مهمه؛ طرز فکر و نگرش ما، اینده ما رو میسازه، شخصیتما رو شکل میده، نحوه برخورد با بچهها، روی هویت اونا اثار بسیاری داره، ناراحت کنندهست که ادم با دستان خودش زندگیاش رو جهنم کنه، هولناکترین کاریه که میتونیم بگنیم.
متشکرم. ✨🙏
متشکرم. ✨🙏
اول اینکه به نظرم فایل صوتی بهترین چیز برای خانومها هست که موقع که دارن کار انجام میدن و ناخودآگاه ب هزار مدل چیز فکر میکنن هست که این فایلهای صوتی و آموزشی گوش بدیم و ذهنمون از فکر کردن ب چیزای روزمره رها کنیم و سعی کنیم یادبگیرم از کلمات مثبت و محبت آمیزی بیشتری در ارتباط با دیگران استفاده کنیم. واقعا گاهی عوضی کردن وجایگزین کردن یه کلمه با کلمه بهتر، میتونه هم راحت تر در فرد مقابل تاثیر بزاره هم باعث اینجا حس بد برای فرد مقابل نشه.
مراقب کلمه و جملاتی ک به دیگران میگیم باشیم
مراقب کلمه و جملاتی ک به دیگران میگیم باشیم
اینگونه روایتها را دوست دارم. از آنهایی چیزها یاد میگیرم.
برخی افراد در مواجهه با مشکلات، شروع به فرافکنی میکنند، نقطه ضعفهای خودشان را یا نمیشناسند ویا نمیخواند بشناسند یعنی انکار میکنند، مانند نمونهی نخست. اما برخی دیگر نقطه ضعفهای خود را میشناسند اما اعتراف به آن برایشان همچون نوشیدن سم است... مانند نمونهی دوم
اما برخی افراد به درجهای از پختگی روانی رسیدهاند که با درک نقاط ضعفشان حالشان بد میشود اما خراب نمیشود. آنها میدانند که کجا اشتباه کردهاند و سعی در ترمیم آن دارند. مانند نمونه سوم
برخی افراد در مواجهه با مشکلات، شروع به فرافکنی میکنند، نقطه ضعفهای خودشان را یا نمیشناسند ویا نمیخواند بشناسند یعنی انکار میکنند، مانند نمونهی نخست. اما برخی دیگر نقطه ضعفهای خود را میشناسند اما اعتراف به آن برایشان همچون نوشیدن سم است... مانند نمونهی دوم
اما برخی افراد به درجهای از پختگی روانی رسیدهاند که با درک نقاط ضعفشان حالشان بد میشود اما خراب نمیشود. آنها میدانند که کجا اشتباه کردهاند و سعی در ترمیم آن دارند. مانند نمونه سوم
برخورد افراد با مسائل و مشکلات میتواند بازخوردی از دیدگاههای آنها و حالات روحی و روانی آنها باشد،
سه روایت از زندگی،
برخوردهای که یک خانواده میتواند در برابر مشکلات از خود بروز دهد را بیان میکند، که هر سکانس برخورد میتواند چه بازتابی در رفتار و اخلاق و زندگی خانوادگی ما داشته باشد، در اینجا شنونده با شنیدن این سه روش به فکر فرو رفته و آنرا در ذهن خود تجزیه و تحلیل میکند و سعی میکند تا در برابر مسائل و مشکلات چگونه با آنها روبرو شده و برخورد کند، و راههای مختلف را برای حل آن بررسی کند،
سه روایت از زندگی،
برخوردهای که یک خانواده میتواند در برابر مشکلات از خود بروز دهد را بیان میکند، که هر سکانس برخورد میتواند چه بازتابی در رفتار و اخلاق و زندگی خانوادگی ما داشته باشد، در اینجا شنونده با شنیدن این سه روش به فکر فرو رفته و آنرا در ذهن خود تجزیه و تحلیل میکند و سعی میکند تا در برابر مسائل و مشکلات چگونه با آنها روبرو شده و برخورد کند، و راههای مختلف را برای حل آن بررسی کند،
همیشه ازخوندن نظرات دیگران درباره کتابها لذت میبرم،
نظرات زیادی درباره این کتاب بود، به قولی ازبزرگان آنچه درفهم توآیدآن بود مفهوم تو،
چیزی که نظرمنو جلب کرد تواین کتاب سوایه همه نکات ارزشمنددررابطه با هنرارتباطات وقدرت کلمات،
بحث سوسیس وکالباس گیاهی بود شایدچون من یک گیاهخوارم اینودرک کردم، ولی واسه داشتن آرامش توزندگیمون باید ازخودمون وازبشقاب خودمون شروع کنیم، چطورباکشتن وخوردن وبرهم زدن آرامش موجودات زنده دیگرتوقع آرامش توزندگیمون داشته باشیم، حیوانات هم مانندما خونواده دارن واحساس،
التماس تفکر🙏
نظرات زیادی درباره این کتاب بود، به قولی ازبزرگان آنچه درفهم توآیدآن بود مفهوم تو،
چیزی که نظرمنو جلب کرد تواین کتاب سوایه همه نکات ارزشمنددررابطه با هنرارتباطات وقدرت کلمات،
بحث سوسیس وکالباس گیاهی بود شایدچون من یک گیاهخوارم اینودرک کردم، ولی واسه داشتن آرامش توزندگیمون باید ازخودمون وازبشقاب خودمون شروع کنیم، چطورباکشتن وخوردن وبرهم زدن آرامش موجودات زنده دیگرتوقع آرامش توزندگیمون داشته باشیم، حیوانات هم مانندما خونواده دارن واحساس،
التماس تفکر🙏
با سلام و درود
این روایت زندگی در همه زندگیها هست و بسته به این دارد که شرایط و موقعیتهای زندگی هر کسی چگونه است درسته میتوان تفکر مثبت داشت، صبور بود ولی باید این رو همدر نظر گرفت که چقدر عرصه تنگ شده و ایا میتوان کنترل کرد یا نه دیدگاه انسانها و شرایطشون متفاوت هستش موفق خواهی بود اگر بتونی صبور باشی
این کتاب کوتاه اموزنده هستش برای کسی که شرایطش چندان بد نیست
می توان گفت قضاوت نکینم و به جای دیگران صحبت نکینم و تا میتوانیم صبوری کنیم
ممنون از زحمت کشان کتابراه و نمایش سه روایت
این روایت زندگی در همه زندگیها هست و بسته به این دارد که شرایط و موقعیتهای زندگی هر کسی چگونه است درسته میتوان تفکر مثبت داشت، صبور بود ولی باید این رو همدر نظر گرفت که چقدر عرصه تنگ شده و ایا میتوان کنترل کرد یا نه دیدگاه انسانها و شرایطشون متفاوت هستش موفق خواهی بود اگر بتونی صبور باشی
این کتاب کوتاه اموزنده هستش برای کسی که شرایطش چندان بد نیست
می توان گفت قضاوت نکینم و به جای دیگران صحبت نکینم و تا میتوانیم صبوری کنیم
ممنون از زحمت کشان کتابراه و نمایش سه روایت
با عرض سلام به تمام کسانی که اهل کتاب و علم و دانش هستند، زندگی و دغدغههای کوچک و بزرگ اون آنقدر به قشرهای مختلف جامعه فشار میاره که دیگه حال و حوصلهای برای کسی باقی نمیگذاره، با این وضعیت اقتصادی که هر روز بدتر میشه و همه به طرف خط زیر فقر کشیده میشوند با هر تلنگری همه چیز فرو میریزه، البته مدیریت زمان ومکان هم جای خود را دارد، به امید روزی که ملت بزرگ ایران به همون زندگی با رفاه اقتصادی که لیاقتشون رو دارند برسند، وکمی هم زندگی کنند و همش به فکر این قسط واون قرضشون نباشند
خیلی جالب بود گویندهها عااالی بودن طوری که دوست دارم همه داستانهای صوتیشونو گوش کنم کلا از این مدل کتابهای صوتی که به شکل نمایشنامه هستن خیلی خوشم میاد. منظور از سه روایت از زندگی تو این نمایش صوتی، یک اتفاق مشترک هستش که این چهار هنرمند تو هر روایت واکنش متفاوتی به این اتفاق نشون داده و حرفها و طرز فکر متفاوتی دارن و این پیام رو میرسونن که مثبت نگری چقدر میتونه موثر باشه. خیلی ممنون از این نمایش زیبا
روایات قشنگی بود و نشون میداد که حتی کوچیکترین تغییرات در برخورد آدما چقدر میتونه تاثیرگذار باشه و درسهای زیادی داشت منتها اینکه علت گریه بچه رو تغییر دادن جالب نبود به نظرم باید علت اصلی همون بیسکوییتها تو داستان ثابت میموند بجز این موضوع بقیهاش فوق العاده بود و درسهای زیادی داشت از جمله ناامید نشدن و رقابت حتی در زمان باخت و اینکه به جا نصیحت اقدامی برای حل مشکل انجام بدیم و خیلی چیزهای دیگه پیشنهاد میکنم حتما گوش بدید
داستان کوتاه از یک سکانس از زندگی با سه سناریو متفاوت. در زندگی گاهی موقعیتهایی پیش می اید که احساس درماندگی می کنیم. بستگی به خودمان دارد که چه طوری ان موقعیت رو پشت سر بگذاریم و نگذاریم شکوه شکایات و منفی نگری خلاقیت و تفکر رو از ما سلب کنه و ما تبدیل به یک انسان بی منطق بشیم. مثل سناریو اول که زن و شوهر و دوستانشون همین طوری بودند. در سناریو دوم بهتر شدند و در سناریو سوم صبر و مهربانی زن و شوهر و درک متقابل موقعیت دو برای ان ها آسان تر کرد.
زیاد دوستش نداشتم
بجز اینکه توجهت رو جلب میکنه به این حقیقت زندگی که چطور میشه با اندکی برخورد با حتی برداشت متفاوت همه چیز رو جور دیگهای رقم زد دیگه هیچی رو دوست نداشتم
دیالوگها بسیار سطحی و غیرواقعی بودن، شخصیت پردازی افتضاح بود، توصیف فضا هم اصلا خوب نبود
صداپیشگی هم هیچ تعریفی نداشت
با این وجود پند داستان خیلی خوب بود و بخاطر همون یک چیز، و اینکه تایمش هم کوتاهه و چندان وقتتون رو نمیگیره و رایگانم هست، شنیدنش رو پیشنهاد میدم.
بجز اینکه توجهت رو جلب میکنه به این حقیقت زندگی که چطور میشه با اندکی برخورد با حتی برداشت متفاوت همه چیز رو جور دیگهای رقم زد دیگه هیچی رو دوست نداشتم
دیالوگها بسیار سطحی و غیرواقعی بودن، شخصیت پردازی افتضاح بود، توصیف فضا هم اصلا خوب نبود
صداپیشگی هم هیچ تعریفی نداشت
با این وجود پند داستان خیلی خوب بود و بخاطر همون یک چیز، و اینکه تایمش هم کوتاهه و چندان وقتتون رو نمیگیره و رایگانم هست، شنیدنش رو پیشنهاد میدم.
این کتاب بی نظیر بود.
اولین اینکه از عکس خوب و جذابی برای جلد کتاب صوتی استفاده شد.
و همچنین گویندگی خیلی خوبی داشت.
سه روایت از یک داستان در زندگی که در هر کدوم کنشها واکنشها و رفتار شخصیتهای داستان تغییر میکرد.
و چه زیباست اگر مثل آخرین داستان این کتاب باشیم. اگر در زندگی رفتاری آرام و حرفهایی با تأمل داشته باشیم، هیچ وقت زندگی مون خراب نمیشه و شاید بیشتر درگیریها و دعواها هم از انجام ندادن این کار باشه.
اولین اینکه از عکس خوب و جذابی برای جلد کتاب صوتی استفاده شد.
و همچنین گویندگی خیلی خوبی داشت.
سه روایت از یک داستان در زندگی که در هر کدوم کنشها واکنشها و رفتار شخصیتهای داستان تغییر میکرد.
و چه زیباست اگر مثل آخرین داستان این کتاب باشیم. اگر در زندگی رفتاری آرام و حرفهایی با تأمل داشته باشیم، هیچ وقت زندگی مون خراب نمیشه و شاید بیشتر درگیریها و دعواها هم از انجام ندادن این کار باشه.
خیلی خوب بود. پیشنهاد میکنم حتما تا اخرش گوش بدین و روش فکر کنین ببینین در مواجهه با مشکلات جزو کدوم دسته هستین. جزو کدوم دسته باشین بهتره؟
تو این داستان/ نمایشنامه میتونیم خودمونو جای هر دو طرف بکذاریم جای کسی که میخواد یه خبر بدی رو به دوستش بده و جای کسی که براش یه مشکلی پیش اومده. مهمه که چطوری باهاش کنار بیاد.
خیلی مهمه که با دوستمون، همسرمون و خانوادمون چطوری برخورد کنیم.
تو این داستان/ نمایشنامه میتونیم خودمونو جای هر دو طرف بکذاریم جای کسی که میخواد یه خبر بدی رو به دوستش بده و جای کسی که براش یه مشکلی پیش اومده. مهمه که چطوری باهاش کنار بیاد.
خیلی مهمه که با دوستمون، همسرمون و خانوادمون چطوری برخورد کنیم.
کوتاه و آموزنده و پر نکته بود. وقتی مشکل و اتفاق ناخوشایندی برامون پیش میاد طبیعی هست که عصبی یا ناراحت بشیم اما اگر در حالت عصبانیت یا ناراحتی باقی بمونیم و خونسردی و آرامش خودمون رو حفظ نکنیم، تمرکزمون رو برای حل اون مشکل و مسئله از دست میدیم و نمیتونیم راه حل مناسب رو در زمان مناسب بکار بگیریم البته که این کار مهارت زیادی نیاز داره و بسیار سخت هست. اجرای نمایش خوب بود ولی صدای گریه بچه آزاردهنده بود.
سلام من همین الان داستان رو تموم کردم و خب سنم هنوز برای گفتن این چیزا کمه ولی خب از اونجایی که داستان رو گوش دادم و خیلی لذت بردم میتونم بگم اگر میخواهید وارد زندگی متاهلی بشید اول این داستان رو گوش بدید که از نظر من واجبه و خب سعی می کنم خودم هم یادم بمونه ولی عالی بود واقعا و من رو به هیجان آورد و فرق یک انسان باشعور و بی شعور و به بهترین نحو به من نشون داد از نویسنده و این برنامه هم کمال تشکر رو دارم.
من تازگیا شروع به کتاب خوندن کردم نمیتونم خیلی نظر مفیدی بدم ولی میتونم بگم که من یاد گرفتم که زندگی آدما بستگی به طرز فکرشون داره ما میتونیم افسرده باشیم و وقتی یه مشکلی پیش میاد زندگی مون رو ازهم بپاشیم یا میتونیم ناامید باشیم و دنبال یه بهونه واسه افسردگی باشیم
ویا اینکه آدم خوش بین و امید واری باشیم و وقتی یه اتفاقی پیش میاد مثل مشکلی که میتونیم حلش کنیم باهاش برخورد کنیم و اینو بدونیم که دنیا به آخر نرسیده
ویا اینکه آدم خوش بین و امید واری باشیم و وقتی یه اتفاقی پیش میاد مثل مشکلی که میتونیم حلش کنیم باهاش برخورد کنیم و اینو بدونیم که دنیا به آخر نرسیده
سلام علیکم 😊⚘
بصورت نمایشنامه هست و زندگی رو به سه سبک متفاوت روایت میکنه سه سبک جداگانه که ما میتونیم هر کدوم رو تو زندگیمان اجرا کنیم و نشون میده که مشکلات و موانع برای هر آدمی ممکنه اتفاق بیفته ولی این آدمها هستن که با مشکل بصورتهای مختلفی برخورد میکنن
ادم هر چه قدر قوی باشه و خوب خودش تربیت داده باشه به مشکل بصورت یه مسئله نگاه میکنه که قابل حله و مثبت اندیشه
بصورت نمایشنامه هست و زندگی رو به سه سبک متفاوت روایت میکنه سه سبک جداگانه که ما میتونیم هر کدوم رو تو زندگیمان اجرا کنیم و نشون میده که مشکلات و موانع برای هر آدمی ممکنه اتفاق بیفته ولی این آدمها هستن که با مشکل بصورتهای مختلفی برخورد میکنن
ادم هر چه قدر قوی باشه و خوب خودش تربیت داده باشه به مشکل بصورت یه مسئله نگاه میکنه که قابل حله و مثبت اندیشه
خوبه.. سه روایت از یک زندگی حکایت زندگی و دیدگاه آدما و ساختار ذهنی آدمهاست و بازخورد افکار ماست.. شما در برخورد با مشکلات ممکنه این سه تا برخورد رو داشته باشید پس خوب به درونتون بنگرید تا متوجه بشید دلیل شکستها یا پیروزیها هیچ چیز نیست مگر شما و ساختار ذهنی شما.. من پشنهاد میکنم گوش جان بسپاریم و درس بگیرم تا اشتباهات رو دوباره تجربه نکنیم.. ممنون از کتابراه
یه کتاب ۲۳ دقیقهایه
ارزش گوش کردن رو داره..
روایت یه مهمون ناخوندهست که میخواد یه خبر بد رو به رفیقش که صاحبخونهس بده..
تقریبا میشه گفت که شبیه همون قضیهایه که تو دوران ابتدایی مدیر مدرسه بهمون میگفت:
هر سهتا کلمهی (بفرما،، بشین و بتمرگ) یه معنی داره ولی شخصیت آدم رو نشون میده که بخواد از کدومش استفاده کنه.. وبا چه نتیجه یا واکنشی مواجه بشه
ارزش گوش کردن رو داره..
روایت یه مهمون ناخوندهست که میخواد یه خبر بد رو به رفیقش که صاحبخونهس بده..
تقریبا میشه گفت که شبیه همون قضیهایه که تو دوران ابتدایی مدیر مدرسه بهمون میگفت:
هر سهتا کلمهی (بفرما،، بشین و بتمرگ) یه معنی داره ولی شخصیت آدم رو نشون میده که بخواد از کدومش استفاده کنه.. وبا چه نتیجه یا واکنشی مواجه بشه
نویسنده به خوبی نشون داده، ما بنده موقعیتها نیستیم و رفتار آدمها در مقابل مشکل به دیدگاهشون ربط داره و هم چنین نشون داده که تنش، غم و اندوه و امید به راحتی به بقیه سرایت میکنه.
البته به نظرم بهتر بود، مهمانها همون حرفها رو میزدند و اما میزبان با دیدگاههای متفاوت در سه روایت میدیدیم، چون اینجوری همه یا منفی بودن یا مثبت.
در کل چند بار گوش دادن این داستان رو به همه توصیه میکنم
البته به نظرم بهتر بود، مهمانها همون حرفها رو میزدند و اما میزبان با دیدگاههای متفاوت در سه روایت میدیدیم، چون اینجوری همه یا منفی بودن یا مثبت.
در کل چند بار گوش دادن این داستان رو به همه توصیه میکنم
صوتی بودن داستان خیلی عالیه که حتی موقع انجام کارمیشه ازش استفاده برد.
حالت نمایشنامه بودن داستان هم جالب اماقوی نبود..
نکته مهم و آموزنده داستان اینجاس که یه اتفاق تو زندگی رو به سه روایت بیان میکنه ونشون میده که عکس العمل ما در مقابل دیگران یا در برابر اتفاقات زندگی چه نتایج مثبت یا غیر مثبتی به بار میاره.
خوداصل داستان جذابیتی نداشت وبیشتر جنبه آموزشی داستان به چشم میاد.
حالت نمایشنامه بودن داستان هم جالب اماقوی نبود..
نکته مهم و آموزنده داستان اینجاس که یه اتفاق تو زندگی رو به سه روایت بیان میکنه ونشون میده که عکس العمل ما در مقابل دیگران یا در برابر اتفاقات زندگی چه نتایج مثبت یا غیر مثبتی به بار میاره.
خوداصل داستان جذابیتی نداشت وبیشتر جنبه آموزشی داستان به چشم میاد.
فقط خوبیش این بود که کوتاه بودو صوتی میتونستی با یه هندزفری همزمان به کاراتم برسی. از نظر من همه میدونن که میتونن با چندتا لحن مختلف با کسی صحبت کنن اینکه چطور و تو چه شرایطی از چه لحنی استفاده کنی مهمه، که اصلا دراین باره اشارهای نشده بود. میتونست حداقل در پایان چندتا تمرین برای ارامش ذهن داشته باشه که یاد بده تو مواقع حساس چطور ارامشتو حفظ کنی. درکل زیاد خوب نبود. خیلی ساده و ابتدایی بود.
توی این سه روایت که گوش کردم مشخص شد که هر آدمی در مواجهه با مشکل راهکار متفاوتی رو انتخاب میکنه.
در روایت اول آرمان با طعنه و کنایه و خشونت برخورد میکنه.
در روایت دوم آرمان با روحیه افسرده تسلیم میشه.
و در روایت سوم با روحیه مثبت تصمیم به رقابت کردن جهت حل مشکل میکنه.
بنابراین بستگی به خود آدم داره که در رویارویی با مسایل چطوری واکنش نشون بده
ممنون از کتابراه و حسن انتخابش
در روایت اول آرمان با طعنه و کنایه و خشونت برخورد میکنه.
در روایت دوم آرمان با روحیه افسرده تسلیم میشه.
و در روایت سوم با روحیه مثبت تصمیم به رقابت کردن جهت حل مشکل میکنه.
بنابراین بستگی به خود آدم داره که در رویارویی با مسایل چطوری واکنش نشون بده
ممنون از کتابراه و حسن انتخابش
کتابی بسیار خوب، با محتوایی پر معنا و گویندگان قوی
نویسنده در این کتاب به ما یک رویداد بد رو به سه شکل متفاوت نقل میکنه. با ظرافتی زیبا هر ار رفتار و کلمات متفاوت اشخاص این داستان رو نشون میده که چطور در عکس العمل شخص مقابل نیز تاثیر میذاره.
این کتاب بطور خلاصه به ما نشون میده که شرایط ایجاد شده ناشی از اتفاق نیست بلکه این ما هستیم که با کلام و طرز فکرمون شرایط رو بهتر یا بدتر میکنیم
نویسنده در این کتاب به ما یک رویداد بد رو به سه شکل متفاوت نقل میکنه. با ظرافتی زیبا هر ار رفتار و کلمات متفاوت اشخاص این داستان رو نشون میده که چطور در عکس العمل شخص مقابل نیز تاثیر میذاره.
این کتاب بطور خلاصه به ما نشون میده که شرایط ایجاد شده ناشی از اتفاق نیست بلکه این ما هستیم که با کلام و طرز فکرمون شرایط رو بهتر یا بدتر میکنیم