نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی لارا و نخود - هیلاری رابینسون
3.9
190 رای
مرتبسازی: پیشفرض
maniya
۱۴۰۳/۰۹/۱۹
00
داستان در مورد یک مغازهدار بود که میخواست به قلعه نخودها برود و در آن جا از خودش پذیرایی کند اما فهمید که آن جا توسط یک دیو تسخیر شده است در واقع آن دیو قبلاً یک شاهزاده بوده است که توسط یک جادوگر به یک دیو زشت تبدیل شده است و اگر روزی یک شاهزاده خانم به او عشق بورزد طلسم او خواهد شکست مغازههدار با ناراحتی خواست که از قلعه بیرون برود اما یک دفعه یک گل زیبا دید او آن را چید دیو گفت تو چطور جرات کردی آن گل را بچینی آن را برای که میبری مغازه دار گفت برای دخترم لارا دستور داد که باید او را نزد من بیاوریم مغازههدار که خیلی ترسیده بود قبول کرد او فردا دخترش را به قصر آورد دیو فکر میکرد که آن دختر یک شاهزاده است او یک گل روی بالشت او گذاشت و یک نخود زیر تشک او چند روز بعد به لارا گفت که آیا تو در اینجا راحت هستی و لارا گفت شبها احساس میکنم که یک چیز سفت زیر تشکم است و دیو فهمید که او واقعاً یک شاهزاده است دیو گفت که میدانم که من زشت هستم ولی اگر تو با من ازدواج کنی و به من عشق بورزی طلسم خواهد شکست لارا قبول کرد و با دیو ازدواج کرد طلسم شکست و دیو به یک شاهزاده تبدیل شد و سالهای سال به خوبی و خوشی در کنار یکدیگر زندگی میکردند
داستان لارا و نخود توسط هیلاری رابینسون برای کودکان نوشته شده اما نه نکات آموزندهای در داستان برای بچهها وجود دارد و نه نکتهی سرگرم کننده ای. داستان خیلی کوتاه هست و نکتهی جالب و جذاب و زیبایی در آن وجود ندارد و برای کودکان اصلا مناسب نیست به نظر من خود نویسنده هم نمیداند چه هدفی از نوشتن این داستان دارد و پس از شنیدن این داستان سوالهایی برای کودکان بوجود میآید مثلا چرا دختر یک هفته را در کنار دیو ماند یا دختر شاهزاده نبود ولی بعد چرا به عنوان شاهزاده معرفی شد و.... کلا داستان ساختار مناسبی ندارد و نکتهی آموزشی و سرگرم کننده هم برای کودکان ندارد.
با تشکر از کتابراه و آوا رسا
با تشکر از کتابراه و آوا رسا
این کتاب رو میشه گفت که از فیلم دیو و دلبر الهام گرفته و به داستانی کوتاه تبدیل و تولید شده در مورد اول داستان که شعری بلدی میگذارند و نصف داستان رو میگیره هم برای بچهها کلافه کننده است این خوبه که از اساتیدی که این رو برای ما تولید کردند تعریف و تمجید شود میتوانیم این رو به قالبی کوچک در اخر داستان قرار دهیم
خب داستان تخیلی بود و زیاد چنگی به دل نمیزد
و از داستانهایی بود برای گروه سنی هفت سال به بالا بود
خب داستان تخیلی بود و زیاد چنگی به دل نمیزد
و از داستانهایی بود برای گروه سنی هفت سال به بالا بود
داستان دیو و دلبر به اون زیبایی با داستان پرنسس نخود که به نظر من یک چیز عجیب غریب بود رو با هم تبدیل به این داستان کردن. و بعدش هم مگه نگفت باید پرنسس باشه تا طلسم شکسته بشه؟
درسته بل توی دیو و دلبر پرنسس نبود اما خب قانونش فقط این بود که دختر و دیو همدیگه رو دوست داشته باشند. اما اینجا دیو با یک دختر معمولی ازدواج کرد درحالی که باید با یک شاهزاده ازدواج میکرد
درسته بل توی دیو و دلبر پرنسس نبود اما خب قانونش فقط این بود که دختر و دیو همدیگه رو دوست داشته باشند. اما اینجا دیو با یک دختر معمولی ازدواج کرد درحالی که باید با یک شاهزاده ازدواج میکرد
من قبلا این قصه رو خونده بودم ولی به شکل متفاوتی بود. انگار اون داستان رو با یه داستان دیگه ادغام کردند و باعث شده نتیجش یک کار آشفته بشه. ضمنا دختر که شاهزاده نبود و پرنس به دنبال یک دختر شاهزاده میگشت، پس چرا نهایتا با اون دختر ازدواج کرد اون فقط متوجه شد که اون در آسایش و رفاه بزرگ شده که اینقدر به جای خوابش حساسه، ولی پرنسس که نبود.
لطفا در خلاصه نویسی داستان دقت کنید تا حق مطلب ادا بشه🤔این مدل داستان رو کوتاه و تیتروار تعریف کردن اصلا جذاب نیست انگار قصه گو سریعا چند خط کوتاه رو بطور رندوم انتخاب کرده تا صرفا یک قصه تعریف کرده باشه لطفا به شعور کودکان احترام بذارید قصهها دنیای کودکان رو میسازن اینجوری خلاصه و سریع دو خط قصه گفتن شایسته ذهن خلاق کودکان نیست
سلام معنی کتاب برای بچهها خیلی سخت بود. من خودم هزار بار گوش دادم تا بفهمم چی میگوید. خیلی هم کوتاه بود. آهنگ اولش هم خیلی طولانی و خسته کننده هست. کلا دو دقیقه از شش دقیقهی کتاب را آهنگ فرا گرفته بود. اصلا معنی خاصی درون کتاب نبود. وقت بچه هایتان را با این کتاب هدر ندهید.