نقد، بررسی و نظرات کتاب بچههای پولدار - سید امین حسینی
3.8
168 رای
مرتبسازی: پیشفرض
📚samira(◕ᴗ◕✿)
۱۴۰۳/۰۹/۲۰
00
یک داستان آموزنده برای کودکان بود که در آن آن ها یاد می داد که پول های خود را پس انداز کنند دختر پول های ی خود را در داخل قلکش پس انداز کرد اما پسر با پول هایش خوراکی و چیپس و پفک می خره و پس انداز نمی کرد عاقبت دختر قلکش را شکست و با آن پول های خرس بزرگ و زیبا خرید پسر با دیدن آن خرس ناراحت شد و پشیمان شد آن ها به نزد پدر رفتند تا با او مشورت کنند پدرشان گفت که پس انداز کردن چیز خوبیست و باید پول های خود را پس انداز کنید خواهر و برادر که کتاب های زیادی داشتند تصمیم گرفتند که یک کتابخانه تشکیل دهند و به دوستان خود بگویند که به آن جا بیاید و کتاب به امانت بگیرند و از این طریق پول در بیارند دوستان به کتابخانه های آن ها می آمد و و کتاب امانت می گرفتند خواهر و برادر پس از مدتی پول های خود را جمع کردند و پدرشان تصمیم گرفت که آن پول ها را وارد یک حساب کند. کتاب به صورت یک شعر بود اما شعر آن زیاد جالب نبود و اینکه تصاویر آن انگار یک بچه نقاشی کرده بود و آن ها را چسبانده بودند می توانستی تصاویر قشنگ تری جایگزین آن ها کنید اگر تصاویر زیباتر بود بهتر بود دختر با پول هایش یک خرس خرید خیلی چرت و مسخره بود
ضمن احترام به همه دست اندرکاران و آرزوی ادامه راهی که در پیش گرفتند. در خصوص شعر نظری ندارم اما در خصوص محتوا متاسفانه از نظر مفهومی هماهنگی وجود ندارد. مثلا بعد از بحث تهیه قلک و پشیمانی امین پیش پدر می روندکه توصیه می کند درس بخوانند و شغل و کسب در آمد کنند (توصیه پدر فقیر و مغایر نظر کیوساکی) اما در عمل با امانت دادن کتاب درآمد کسب می کنند (تبدیل بدهی به دارایی- نظر پدر پولدار و کیوساکی) بعد بردن پول (درآمد حاصل) به بانک و پس انداز (مغایر نظر کیوساکی) بعد رفتن پای عابر بانک و یادگیری نحوه استفاده از خود پرداز (چگونه کودکان خودشان پولشان را خرج کنند.) در نهایت نتیجه گیری می شود: پس انداز کار خوبیه!
در شروع داستان پس انداز کردن و اول با قلک شروع میکنن که اینکار مربوط به دهه ۶۰و۷۰ در صورتیکه این کتاب تو سال ۹۳ به چاپ رسیده پس شروعشم میشه گفت الکی بوده، وسط ماجرا هم دختر خونواده پس اندازشو یک عروسک میخره! پس فرقی با پسر نداشته باید یه چیز باارزش میخرید، باز اومدن وسط ماجرا قلک و رسوندن به افتتاح حساب خوب از اول حساب باز میکردین پایان داستانم خواستن یه نمونه از روش های کسب درآمد و بگن که یه کتابخونه خصوصی زدن برای کسب درآمد که از نظر من بیشتر بار منفی داره بچه چه تصمیمی بگیره ازاین داستان، بیشتر داره به فرهنگ کتابخوانی صدمه میزنه یعنی یه دلال باش برای فروش کتاب، متاسفم
با این که این کتاب قصد آموزش پسانداز کردن و دانستن ارزش پول را دارد و این موضوع آموزشی خوبی برای بچهها و حتی بزرگترهاست. اما متاسفانه شعر خیلی ایراد دارد، نه قافیهها درست است، نه وزن ابیات.. فقط کلماتی پشت هم آورده شده و اصلا نمیشود با یک ریتم یکسان آن را برای بچهها خواند. عنوان کتاب هم خیلی جالب نیست. نقاشیها هم کار دست بودند اما ظاهرا خیلی سرسری و عجولانه کار شده بودند.