نقد، بررسی و نظرات کتاب من - فریبرز یدالهی
مرتبسازی: پیشفرض
نرمین صوفی
۱۴۰۱/۰۸/۱۴
51
اینکه نویسنده نتیجه ی ساعتها و ماها تلاشش رو رایگان دراختیار خواننده ها و دوستداران کتاب قرارداده اونهم با شرایط اقتصادی که الان همه شاهدش هستیم بنظرم قابل تقدیره و ما خواننده ها باید ممنون و سپاس گذار باشیم. اما نظرات و سلیقه ها متفاوته این نوع نگارش و داستان باب طبع هرسلیقه ای نیست خوده من همیشه عاشق کتابهای معمایی جنایی و داستانهای پرکششم و رمانهاو داستانهایکه در ژانر اجتماعی که به زندگی روزمره میپردازه مورد پسندم نیست اما در نظرات دوستان خوندم که این داستان مورد توجه زیادی قرار گرفته و نظرات مثبتی دریافت کرده. از کسایی هم که از کتاب خوششون نیومده تقاضا میکنم که نظراتشون رو با کلمات زشت و زننده عنوان نکنن اگه مورد پسندتون نیست نخونین تموم..
«داستان من» محصولی نوآورانه است که با پیوند قصه گویی، هنر و تکنولوژی این امکان را برای شما فراهم میکند تا در تجربه خلق یک کتاب داستان اختصاصی برای کودک خود مشارکت کنید و او را قهرمان کتاب اختصاصی خودش کنید. داستانِ من به شما کمک میکند تا کتاب خواندن را برای کودکتان به تجربهای فوقالعاده تبدیل کنید. کتابهای اختصاصی داستانِ من که کودک شما خودش قهرمان آن است، علاوه براینکه یک هدیه ارزشمند و ماندگار است، او را به کتاب، علاقه مند کرده و باعث افزایش اعتماد به نفس او میشود
این کتاب در عین کوتاهی چنان مجذوب و میخکوب میکند که با حرص و طمع مضاعف میل به بلعیدن هر کلمه داری، هرجمله برات پر از معنی و مفهوم ست و در ذهن به راحتی هک میشود، بااینکه از اواسط کتاب داستان قابل حدس میشود اما چنان جذاب است که دوستداری به پایان برسانی. از نویسنده بخاطر در اختیار قرار دارن این اثر هنری کمال تشکر را دارم و تبریکی از عمق جان بخاطر هنرمندی زیاد در خلق این اثر زیبا نسارشان مینمایم. به امید دیدن و خواندن کتابهای زیبای از این دست.
کتاب من نوشته ی فریبرز یدالهی، زندگی دو زن که به نوعی سرنوشت شان بهم پیوند خورده است را روایت می کند و بیانگر فضای وهم و خیال، اشتراکات زندگی و آرزوهایی که گاه تحقق نمی یابد و گاه با منافع دیگری در تعارض می باشد، است. گاه اندیشه ی ما از زبان دیگری بیرون می آید و اینکه چه تجربه ای مربوط به ما بوده است و یا از آن دیگری، دچار فراموشی می گردیم باید کمی هوشیار بود تا کلام را به گوینده اش نسبت داد
سبک داستان یک جور خاطره نویسی یا روزنگاری بود شرح حال وکیلی از موکلش، با اینکه بعضا گیج میشدم کی داره حرف میزنه در کل خوب بود بیان احساسات دو زن دغدغه هاشون کمی رگههای فمینیستی داشت کمی هم انتقاد به جامعه و حکومت و ناتوانی در ساختن جامعه سالم و به عمد نگه داشتن در جهل چون جهل عوام موتور پیشرفت حکومت ها است، و در نهایت اگر هر کار کنی آدمها روزی عشق واقعی خود را پیدا خواهند کرد حتی اگه پیش چشم همه غلط باشد
از نظرم کتاب خوبیه اینکه نویسنده بتونه از موضوعی به موضوع دیگه بره بدون اینکه تداخل ایجاد کنه یه نمره مثبته، اینکه از جملاتی استفاده میکرد که در قدیم اکثرا گفته میشد هم مارو یاد قدیم، زندگیها و خاطرات اون زمانها میندازه در کل من از نوع و سبک این داستان، متن یا رمان خوشم امد
با تشکر فراوان از نویسندهی ارجمند جناب آقای یداللهی و کتابراه عزیز! به نظر من کتاب خوبی بود، آخرشو نمیشد حدس زد و این که افکار و خاطرات یک زن رو به این خوبی بیان کرده عالی بود. ایرادی که داشت این بود که گاهی خواننده در تشخیص شخصیتها دچار سردرگمی میشد و نیز به عنوان یک رمان، اگه دیالوگها بیشتر بود طبعا دلچسب تر میشد. بازم ممنون
باسلام
سطح کتاب تقریبا در حد متوسط بود، بیشتر گیج کننده بود و دیالوگها زیاد مشخص نبود متعلق به کیست!
اما آخر داستان کمی غافلگیر کننده بود و همین مورد داستان رو جالب کرده بود.
تصویر و اسم رمان ظاهر فلسفی و پرسش گونه داشت و توقع و تصور ذهنی خاصی در آدم ایجاد میکرد ولی متاسفانه متن داستان کاملا متفاوت بود.
سطح کتاب تقریبا در حد متوسط بود، بیشتر گیج کننده بود و دیالوگها زیاد مشخص نبود متعلق به کیست!
اما آخر داستان کمی غافلگیر کننده بود و همین مورد داستان رو جالب کرده بود.
تصویر و اسم رمان ظاهر فلسفی و پرسش گونه داشت و توقع و تصور ذهنی خاصی در آدم ایجاد میکرد ولی متاسفانه متن داستان کاملا متفاوت بود.