نقد، بررسی و نظرات رمان چتری برای پروانه ها - ندا بشر دوست

مرتب‌سازی: پیش‌فرض
فرزاد حائری
۱۳۹۸/۱۲/۱۳
سلام قصه جذابی داره که البته بیشتر جذابتش بخاطر نوع نوشته شدنشه مهم‌ترین و شاخص‌ترین ویژگی این رمانم همینه که طوری نوشته شده که بقول خود نویسنده آدم میخواد جملات بعدیو فورا ببلعه و پیش بره که بابتش به نویسنده صمیمانه تبریک میگم اما چیزهاییم وجود داشت که ارامش منو بهم میزد و دوس داشتم جور دیگه‌ای باشه مثل تلخ شدن بیش از حد داستان یجاهایی مثل ماجرای گلی یا منفی بودن بیش از حد شخصیت‌های داستان بطوری که بقول معروف آدم خوبای قصه هم حداقل سیگارو میکشیدن و رذایل اخلاقی شخصیت‌ها خیلی زیاد بود و درپایان داستان واقعا یه سری چیزها غیر قابل هضمه مثل عشق شکل گرفته در فرهاد و سایه که اصلا نمیتونه قابل باور باشه حداقل برای من و یا تصمیم مادر سایه برای حمایت از پگاه و حتی غیر قابل باور تر از اون چشم انداز آینده پگاه که نویسنده سعی کرد با توضیح نوع کمکایی که قراره مادر سایه بهش بکنه بهمون نشون بده (درحقیقت نظر من اینه که امکان برگشتن و خوب زندگی کردن ادمی مثل پگاه خیلی پایینه و به این سادگیام نیست) و درنهایت ممنون از شما برای فراهم کردن این فرصت خوب مطالعه 🌸🌸
سما جعفری
۱۴۰۳/۰۹/۲۵
این داستان کمی تم روانشناسی داره و تاثیر اتفاقات کودکی در بزرگسالی و یا تاثیر اتفاقات گذشته ی شخص رو در رفتار و افکارش نشون میده که از نکات مثبت این رمان هست. آخرهای کتاب که داستان کمی تم عاشقانه پیدا میکنه، اشعاری از فروغ فرخزاد و یغما گلرویی اومده که خیلی زیبا و تاثیرگذار هستند و بسیار مرتبط با حال و هوای قصه. اوایل قصه نویسنده به خوبی خواننده رو بازی میده و میتونه فریبش بده که داریوش یک شخصیت منفی داره، اما متاسفانه این بازی رو رها میکنه و واقعیت رو دودستی تقدیم مخاطب میکنه که هیجان این موضوع و توانایی حدس و گمان رو برای خواننده از بین میبره. شخصیت پگاه هربار یه ماجرا تعریف میکنه و کمی آدم رو گیج میکنه که واقعیت چیه. بهتر بود هر بار حرفهای پگاه رو با آب و تاب توی قصه نمیاورد. اما علت این که کم ستاره دادم، به خاطر ضعف در روایت داستان و سطحی بودن دیالوگها بود. همچنین کتاب غلط املایی و ایرادات زیادی در علائم نگارشی داشت.
تمنا ...
۱۴۰۲/۰۸/۱۷
یک: از شنیدن تکراری داستان زندگی پگاه خستم شدم در عوض کاش کمی به رابطه‌ی فرهاد و سایه پرداخته میشد.
دو: بقیه‌ی جاهای دنیا رو نمیدونم اما اینجا بودن با زن یا شوهر عقدی صیغه‌ای والد حرامه.
سه: ترس سایه از همسر مادرش بعد از آشکار شدن اینکه اون قصد بدی نداشته کمی بیمزه شده مثلا موقع گرفتن شونه‌ها که تکون نخوره رنگی بشه... ببینید سایه میگه اون مرد شونه هاشو محکم گرفت و گفت چیزی که نباید بشه شد و داشته اونو نگاه میکرده (سایه وحشت میکنه و حس میکنه این مرد منحرف شده... و بعد توضیح داده شده که منظور اون از این جمله این بوده که تکون نخور لباست رنگی میشه برای همین نگهش داشته و وقتی رنگی شده گفته که چیزی که نباید بشه شد. این با عقل من جور در نمیاد ما حس هارو از چشم هم و تن صدا رفتار و موقعیت می‌سنجیم.. اگه خطری باشه حس میکنیم و اگه یکی با دیدگاهی مثبت نگاهمون کنه میفهمیم..... بگذریم
یجای این رمان رو دوست داشتم اون حرف زدن محکم و کامل سایه بود چون علاقه‌ای نداشتم داستان کش پیدا کنه!
رمان متوسطی بود نمیشه گفت خوب اما بد هم نبود.
سهیل صحرایی
۱۳۹۹/۰۴/۲۹
به نظرم خوب و اموزنده بود بعد مدتها داستانی با پایان خوب رو خواندم. اما از این خوشم امد که فقط یه داستان نبود غیر مستقیم در مورد فرهنگها و قشرها گفته و از روح و روان حساس بچه‌ها که در اینده تاثیر بر خصوصیات و شخصیت داره صحبت شده اینکه کودکی و باورهای خانواده‌ها در ناخودآگاه تاثیر داره و بدون اینکه متوجه باشی بر اعمالت و رفتارت با دیگران تاثیر داره و به نظر من دوستان از زیادی سیگار انتقاد کردن شاید درست بگن اما به نظر من شخصیتهای اصلی پدرانی نامتعارف و هوسباز و مشروبخوار و معتاد داشتندو این طبیعیه که جاهایی روی بچه‌ها تاثیر بزاره و در اینده انها هم به این رفتارها گرایش پیدا کنند و بازم این میتونه هشدار باشه که پدر مادران درست رفتار کنند تا کودکانشان در بزرگی دچار مشکلات روانی و اعتیاد نباشند.
یگانه هادی
۱۴۰۰/۰۳/۰۷
باسلام وخسته نباشید خدمت نویسنده محترم، برام جای سوال داره؟ پگاه خانم دراصل زن پدر فرهاد بوده پس نمیتونسته هیچ وقت باهاش ازدواج کنه واز نظر شرعی اشکال داره ارتباطشون مگر اینکه بخوان گناه کنن!!! بهرحال فضای داستان خوب بود ولی اینجای قصه که میرسه ذهن انسان رو به مسایل انحرافی میکشه و اینکه خیلی ازسیگار یادمیشدوبه نظرم باید بنویسین کتاب برای بزرگسالان!! چون واقعا مناسب بعضی گروه‌های سنی نیست وآدم رو یاد سریالهای منحرف ترکیه میکنه!!! بازم ممنون وخداقوت
Maryam yuosefi
۱۴۰۱/۱۱/۲۰
کتاب خوب بود که هم در مورد تاثیر روابط والدین واطرافیان و اجتماع در نوع رشد فکری کودک در زمان کودکی و نگرش همان کودک در زمان بزرگسالی و ایجاد مشکل به دلیل ضعف فکری و گسستگیه خانواده بوجود می‌اید وهم درمورد فقر وفحشا به دلیل عدم حمایت بستگان برای یک فرد فرقی ندارد زن یا مرد و بوجود امدن شرایطی که زن یا مرد به جبر درگیر مسیراشتباه میشوند. از کتابراه ونویسنده محترم سپاسگزارم
سارا سونیا
۱۴۰۰/۰۸/۲۲
کتاب در کل یک داستان معمولی رو بیان می‌کنه و در حالت کلی نباید منتظر یه غافلگیری باشید برای من جذابیتش فقط اون جاهایی که داره اعتقادات مختلف رو در یک جامعه کنار هم قرار میده و بیان می‌کنه
در واقع داره برهم کنش افراد با اعقاید مختلف رو توضیح میده
و از همه مهم تر اینکه میفهمیم گاهی اوقات که کم هم نیستند داریم اشتباه تصمیم میگیریم و از رفتار‌های بقیه نتیجه‌های الکی میگیریم
fateme kashani
۱۳۹۴/۰۷/۲۳
چه فشاری داشت داستان
همه دیوونه
همه بچه طلاق
همه تحت فشار روانی شدید
بعد خیلی یهویی
دختره عاشق شد... پسره‌ی مسخره هم هیچی نگفت!... آخه چرا؟!
چرا برای جالب شدن این همه شخصیتا تحقیر شده و بیمارن؟ همشون نیاز به روان درمانی طولانی مدت داشتن... نکنید این کارو نویسنده‌های عزیز! شخصیت افرادی ک این مدل کتابا رو فقد بخونن ضعیف و شکننده و حق به جانب شکل میگیره!
آنه شرلی _
۱۴۰۰/۰۱/۰۸
برای ادمای خیلی احساساتی عین من میتونه حالشون رو دگرگون کنه و اشکشون رو دربیاره... و دلیل این پیامد این هستش که خودشون رو جای شخصیت اصلی میذارن و در طول سفر کتابگردی با احساسات اون زندگی میکنن... حالات غم و شادی و اضطراب و... همه و همه رو حس کردم و لذت بردم🙂فقط‌ای کاش ابراز علاقه‌ی بیشتری نسبت به حس تنفر رو توی داستان میگنجوندین..
Fatima Ismaili
۱۳۹۹/۰۷/۰۲
داستان جالب و آموزنده‌ای داشت.
چندین موضوع رو از نظرات مختلف و همین طور از نظر روانشناسی بررسی کرده بود.
و اصلی‌ترین نتیجه‌اش که به نظرم صبردر امور و دقت و توجه به حضور کودکان و اعتماد نکردن سریع به هر کسی بود که خیلی زیبا بیان شده بود.
به نظرم چیزی بیشتر از یک رمان و داستان صرف بود.
eli ghorbanzade
۱۳۹۸/۰۶/۲۱
میدونی چیزی ک بیشتر از همه دوست داشتم این بود ک توی این کتاب خبری از داستانای عشق و عاشقی زیادی نبود بلکه مسائلی بود ک توی دنیای امروزی زیاد دیده میشه و شخصیتای داستان خواهان یه زندگی مشترک با علاقه‌ای دوجانبه به اسم دوست داشتن بودن و یه زندگی آروم به درو از عشق‌های آتشین و زود گذر
S.Z Majd
۱۳۹۵/۰۲/۲۵
معلومات نویسنده خیلی خوب بود. خوب تونسته بود بین اتفاقات حال و گذشته ارتباط برقرار کنه. خواننده رو گیج نمی‌کرد. علاوه بر اون، خود شخصیت‌ها برای نویسنده واضح و کامل بودن. نقطه‌ی ابهام نداشتن. البته برای درک بیشتر شخصیت فرهاد، نیاز به پرداخت بیشتری داشت. در هر صورت، زیبا بودیه بار خوندنش خالی از لطف نیست
mahin karimi
۱۴۰۲/۰۸/۲۵
داستان خوبی داشت
اینکه به خواننده میفهماند بچه‌ها در عین بچگی و سادگی چقدر به مسائل اطرافشان حساس و آگاه هستند و این چقدر می‌تونه در آینده روی دیدگاهشون نسبت به زندگی و آدم‌های اطراف تاثیر بذاره من در کمتر رمانی خوانده بودم
آخرش هم خوب تموم شد و نشون داد محبت به هر سنگ سختی اثر می‌کنه قشنگ بود
mona khrami
۱۴۰۰/۰۴/۰۹
واقعا عالی بود قلم روان وزیبایی دارین خانم بشر دوست وزیباتر ابیات وشعرهایی بود که روح میداد به فضا واحساسات میان سایه وفرهاد
من بی وقفه کتابتون رو خوندم پرواز کردم اشک ریختم درخاطرات خودم سفر کردم ومشتاقانه ورق زدم هرصفحه وبااضطراب چک کردم صفحات پایانی رو که باسرعت رو به پایان بود.
fateme nsr
۱۳۹۵/۰۳/۱۲
خوب بود، معلومه که نویسنده ذهن خلاقی داره و داستانهارو خیلی خوب تونسته بود هماهنگ با هم جلو ببره. فقط از این جهت که داستان از زبان سوم شخص بود، خیلی بابا میاد من نبود. به نظرم داستانهایی که راوی اونهااول شخصه و خودش توی قصه وود داره، جذابیت ببیشتری دارند. در کل رمان خوبی بود. با تشکر از کتابراه.
sara farzadnia
۱۳۹۵/۰۱/۱۴
قشنگ بود.. معلوم بود که نویسنده معلومات خوبی داره و بیشتر حقایق رو سعی در بازگو کردنش داشت.. یعنی داستانی که خیالی نبود و نکاتی آموزنده هم درش ملموس بود.. فقط کاش کشمکشی بیشتر بین فرهاد و سایه نشون میداد تا بهتر بتونیم دوست داشتن فرهاد رو درک کنیم.. بهرحال خسته نباشی نویسنده.. 😊
پریسا مقدم
۱۳۹۴/۰۷/۲۳
داستان خوبی داشت کاش بیشتر روش کار میکردید تا واقع پذیرتر باشه. شخصیتهایش پردازش بهتری داشتند متاسفانه مشکل رمانهای ایرانی این است که اتفاقات سریع بازگو میشوند و رمانی که باید در هفتصد تا هشتصد صفحه نگاشته شود به صد تا دویست صفحه میرسد. و همین عوامل باعث میشود رمانها بیشتر خاطره نویسی شوند.
مونا ابرهیم زاده
۱۴۰۱/۱۲/۱۷
محتوای داستان خوب بود در کل
ولی انگار یه مترجم داستان رو ترجمه کرد بعضی جاها با جمله بندی راحت نبودم
ولی خوب، خوبه که از این داستان یاد بگیریم تو مشکلات آرامش خودمونو حفظ کنیم و سریع عکس العمل نشون ندیم و درست فکر کنیم تو مشکلات زندگی مون بعد عمل کنیم
معصومه
۱۴۰۱/۱۱/۰۴
آیا واقعا این عاقلانه است که مشکلات پیش آمده را با ازدواج آنهم نشناخته و ندانسته حل کرد، حالا گیریم که طرف هم اتفاقی خوب از کار درآمد آیا مشکلات برطرف خواهد شد؟ کتابی است که خواننده را دچار چالش میکند و نمیتوان آن را هضم کرد، برای پر کردن وقت خواندم. با تشکر
هدهد سبا
۱۳۹۶/۰۴/۰۵
دیدگاه من بیشتر به درد کسانی می‌خوره که کتاب رو خوندن
این کتاب چند رفتار و طرز فکر را از دید روانشناسی باز کرده بود داستان و عکس العمل شخصیت‌ها از نظر من خوب پرداخته شده‌اند تقریبا رمان نیمه علمی هست
من که داستانش رو خیلی دوستش داشتم
منیژه نعمت نژاد
۱۳۹۴/۰۹/۱۲
نویسنده کتاب داستان پیش پا افتاده وکم محتوایی را به رشته تحریر در اوردند از جهت ویراستاری نقص‌های بسیاری داشت امیدوارم در اینده داستانهای پرمحتوا تری از ایشان داشته باشیم با ارزوی پیروزی برایشان در امرداستان نویسی به طور کلی سرگرم کننده بود.
sima salarvand
۱۴۰۰/۱۲/۲۴
سلام وخسته نباشید خدمت خانم بشر دوست عزیز
نکته‌ی بسیار مثبتی که در کتاب بود توجهی که ما مادرا باید به ریز ودرشت رفتار وگفتارمون در رابطه با فرزندان عزیزمون باشه
وهمچنین داستان کشش وجذابیت فوق العاده‌ای داشت
ممنونم ولذت بردم
آرزو منوچهری
۱۴۰۰/۰۴/۱۴
کتاب نثر روان، خوب وهمینطور نکات آموزنده داشت ودرطی یک شب رمان خوندم. فقط از نویسنده محترم تقاضا دارم ناراحتی وعصبانیت باسیگارکشیدن نشون ندن قرارنیست خانم یاآقایی مشکلی داشتن پاکت سیگار تموم بشه واین نقطه ضعف داستان بود. باتشکر..
کاربر m
۱۳۹۷/۰۷/۱۹
موضوع متفاوت و جالبی داشت فقط کاش زود تموم نمی‌شد تازه به نقطه عشق فرهاد و سایه رسیده بود بنظرم جا داشت طولانی بشه و اینکه از نظر نگارشی دیالوگ‌ها جداسازی نشده بودند و این خیلی بد بود.
بهر حال ممنون. موفق باشید.
asman a
۱۳۹۴/۰۹/۲۱
هیچ چیز کتاب با فرهنگ عامه ایران سنخیت نداشت.. تمام خانواده‌های داستان به نوعی با یه ناهنجاری آمیخته بودن قمار. مشروب. سیگار. خیانت. انحراف جنسی. فقر. طلاق. نویسنده فکر نمیکنه این همه نا هنجاری در یک کتاب خیلی دور از واقعیته؟؟؟؟؟/
ریحانه محمدی
۱۴۰۱/۰۵/۳۰
داستانش آموزنده بود. مثل خیلی از داستان‌ها که راحت قابل پیش بینی هستن، این داستان واقعا برام غیرقابل پیش بینی بود.
پایانش هم خوب بود.
فقط شخصیت حمیرا برام مثبت و منفی زیاد داشت نمی‌دونم این خوبه یا نه.
بهنام م
۱۳۹۸/۰۷/۲۱
نسبت به حجم کتاب عالی بود و حس خوبی به ادم منتقل میکنه ولی در کل از لحاظر ادبی زیاد قوی نبود اما داستان کتاب پیچیدگی‌های خاص و جذاب خودشو داره فقط یک اشکال که داره بعضی وقتا یهو میپره سر یه جای دیگ که یکم گیج کننده‌س
mohammad sajjadi
۱۳۹۵/۱۰/۲۸
من کتابهای خانم بشردوست را تا کنون نخوندم واین کتاب به اثرات آسیبهای اجتمایی در کودکی و نوجوانی وتاثیر آن‌ها بر زندگی آتی نظر دارد وانصافا قلم نسبتا روانی داردخواننده را تا پایان به دنبال خود می‌کشد
امیر فلاح
۱۳۹۴/۱۲/۲۶
رمان خوش خوان و خوبی بود، متن روان و قابل باوری داشت و صحنه پردازی‌های مناسبی داشت که حوصله خواننده را سر نمی‌برد، همچنین رمان دارای پیام و تامل انگیز بود، برای کسانی که تازه خواندن رمان را شروع کردند مناسب است
پری پارسانی
۱۳۹۴/۱۰/۲۴
درگیر یک ماجرای هیجانی ویه سزگذشت پر رمز وراز بود............... خیلی طولانی شده بود...... کوتاهتر بهتر بود و باید بیشتر درگیر بین روابط فرهاد و سایه میبود........ خسته نباشی نویسنده....... ادامه بده
بنفشه بیات
۱۳۹۴/۰۸/۲۹
متاسفانه شخصیت‌های داستان بخصوص تو نیمه‌ی اول کتاب خیلی فحاشی کردن! و به قول یکی از دوستان تمام آدمهای این داستان مشکل دار و غیر نرمال بودن، ممنون از کتابراه ولی حیف این برنامه با همچین کتابایی
💗Mahla 💗
۱۳۹۸/۰۱/۳۰
کتاب خوب و قشنگی بود
واقعا خیلی جاهاش ادم‌ی حدس دیگ میزد ولی ادامش یه چیز دیگه میشد (قضاوت❌)
ولی به نظر من اسم کتاب ب متن کتاب و محتواش ربطی نداش میتونست‌ی اسم دیگه‌ای داشته باشه
فریبا امینی امینه
۱۳۹۶/۰۹/۰۳
ممنون از خانم ندا بشردوست. کتابتون موضوع داستانش جالب بود. دوسش داشتم. به نظرم کمی طول کلام داشت و جملات نسبتاً ثقیلی استفاده کرده بودین. مخصوصاً اوایل رمانتون. رو هم رفته خوب بود دستتون درد نکنه.
پروانه ترک
۱۳۹۴/۰۸/۲۷
مضمون داستان تا حدودی خوب اما پداخت نویسنده به آن خیلی جالب ومستحکم نبود گویی مطالب شتابان و بی‌توجه به دنبال هم می‌آیند بدون آنکه دقتی به آن‌ها ونوع پرداختن به ٱنها شده باشد
مریم صراف زاده
۱۴۰۳/۰۸/۲۵
سوژه داستان خیلی تکراری بود... اما چیزی که این مدل رمان‌ها رو خسته کننده میکنه تکراری نوشتن قسمت‌هایی از داستانه... در هر حال امیدوارم کارهای بهتری از نویسنده گرامی بخونم
F.Namazi
۱۴۰۲/۰۲/۲۶
سلام
کتاب زیبا و پر مفهومی بود، پر از احساس که نویسنده احساسش رو درست و بجا به خواننده منتقل کرده بود، فقط گاهی اوقات بیان نوشته‌ها گنگ بود
(پیشنهاد میکنم این کتاب رو بخونید)
Hamed Zeyghami
۱۳۹۶/۰۳/۲۸
خیلی روایت خشک و رسمی داشت که از جذابیتش کم میکرد، ولی داستان خوبی داشت که میشد لطیفتر نوشت.
آتنا جعفری
۱۳۹۵/۱۰/۰۱
من کلا از سبک خانم بشردوست خوشم میاد.... همه چیزش اعتدال داره... کتاب پریا برای سادگیت را خیلی بیشتر دوست داشتم... ولی اینم خوب بود
مژگان بکا
۱۳۹۵/۰۵/۲۰
با تشکر از خانوم ندا بشر دوست بابت ترسیم زیبای شخصیت‌های داستان و به امید نگارش رمان‌هایی با داستان پردازی قوی تر از ایشان. برایتان آرزوی موفقیت می‌کنم
Helen Mansuri
۱۳۹۵/۰۴/۳۱
کتاب خوبی بودنویسنده ذهن بازوخلاقی داره خوشم اومد فقط آخراش احساس کردم یه جو رایی زودسروته داستانو به هم آوردند وتمومش کردندالبته این نظرشخصی منه ممنون ازکتابراه.
forogh ghani
۱۳۹۴/۱۲/۰۱
خیلی جملات اضافی زیادی داشت. اغراق در کلمات ادبی و تصویری که بنظرم اضافیه. یکم نویسنده کیج بوده تو نوشتن. بازم ممنون تجربه رمان حدیدی بود و تکراری نبود سرنوشتش
Adib
۱۴۰۲/۰۹/۲۸
این کتاب رو خیلی دوسش داشتم واقعا داستان خوبی داشت و خیلی تخیلی نبود
به واقعیت کمی نزدیک بود. رمانی بود که با بقیه فرق داشت و پایان خوبی داشت
ditto
۱۴۰۲/۰۹/۲۴
کتابی بود که خوندنش رو دوست داشتم از بودن با شخصیت‌ها لذت بردم
اما مادر سایه شخصیت نسبتا گنگی داشت و جا داشت روی این بخش نویسنده دقت بیشتری میکرد
Tayebe Ahmadi
۱۴۰۱/۰۵/۲۹
عالی بود درست میرفت‌سر اصل مطلب حاشیه نمیرفت با کلمات بازی نمیکرد آخر هیجان‌بود وانتهای خیر وخوبی داشت دست نویسنده گل درد نکنه با آرزوی موفقیت
ثنا بیگدلی
۱۴۰۱/۰۳/۰۶
ممنون از نویسنده‌ی محترم، داستان خوبی بود، یادآوری می‌کرد که باید به عنوان یک الگو بیشتر حواسمون به تربیت بچه‌ها باشه، ودوران کودکی بچه‌ها خیلی اهمیت داره
شکیلا شکوهی
۱۳۹۹/۰۱/۱۱
داستان قشنگی بود که روان و ساده نوشته شده بود از واقعیت‌های زندگی هم به دور نبود ولی اواخر داستان بیش از اندازه طولانی و خسته کننده شده بود برام.
الهام سعادت
۱۳۹۸/۱۰/۰۸
کتاب خوبی بود. این طرز فکر قدیمیا بعضی وقتا نابود میکنه زندگیه آدمو البته قدیم جدید نداره الانم هستن ادمای ک با طرز فکرشون فقط نابود کنندن
علی عزیزی
۱۳۹۸/۰۹/۰۲
خیلی خیلی خیلی بد...... چرا نویسنده دوست داشت حرفای گنده ادبی بزنه.... همش برا هم شعر میخونن... یا خیلی میخواد تصویرسازی کنه... که خیلی هم بد بود بود
null null
۱۳۹۵/۱۱/۲۷
سلام، همیشه برای درک بهتر مطلب کتاب، یا آغشته شدن با داستان... می‌بایست کلمات/جملات... سنگینی در متن کتاب به کار نرود...
رقیه انقیاد
۱۳۹۵/۱۰/۰۱
جالب بود. مخصوصا برای این روزها، که بی‌اعتمادی، سایه ناخوشایندی روی خیلی چیزا انداخته، برطرف شدنش، حتا اگه توی داستان باشه، بازم آدمو خوشحال میکنه.
1 2 3 4 5 6 >>