معرفی و دانلود کتاب صوتی میعاد در سپیده دم

معرفی کتاب صوتی میعاد در سپیده دم

رومن گاری، در زندگی‌نامه‌ی داستانی خود یعنی کتاب صوتی میعاد در سپیده دم مخاطب را به سال‌های پیش از جنگ جهانی دوم می‌برد؛ به روزهایی که مادر روسی‌تبارش شبانه روز تلاش می‌کرد تا از او هنرمندی کامل و مردی تمام‌عیار بسازد. رومن، سرانجام داستان‌نویسی را آغاز کرد و با وجود مهاجرت‌های پی‌درپی و تنگدستی و چالش‌های دیگر، آرزوی مادرش را از یاد نبرد؛ به امید روزی که شهرت و ثروتی که می‌خواهد را به دست بیاورد.

درباره‌ی کتاب صوتی میعاد در سپیده دم

داشتن آینده‌ای روشن، تنها آرزوی مادر رومن برای فرزند دلبندش بود. رومن گاری (Romain Gary) بعدها به یکی از نویسندگان تاریخ‌ساز فرانسه تبدیل شد، اما در آن روزها، پسری کوچک بود که تنها به چشمان امیدوار مادر خود نگاه می‌کرد. کتاب صوتی میعاد در سپیده دم (Promise at Dawn) روایتی داستان‌وار از زندگی نویسنده‌ای است که در طول فعالیت حرفه‌ای خود دوبار موفق به دریافت جایزه‌ی ادبی گنکور شد؛ ماجرای پسری که برخلاف دیگران، به آرزوهای مادرش نمی‌خندید.

تا به حال به روند ظهور یک هنرمند فکر کرده‌اید؟ عجیب است که ما نام‌های آشنای بسیاری در دنیای هنر و ادبیات می‌شناسیم اما شاید کم‌تر از پشت‌صحنه‌ی زندگی آن‌ها خبر داشته باشیم: جایی که در آن، ذوق و استعداد و تلاش به هم پیوند می‌خورند تا هنرمند تازه‌ای را از دل خود پدید آورند. برخی از هنرمندان از میان خانواده‌ای فقیر و شرایطی پرمشقت برخاسته‌اند و گروهی دیگر نیز در دل عمارت‌های شکوهمند و خانواده‌های اشرافی پرورده شده‌اند. نویسنده‌ی کتاب صوتی میعاد در سپیده دم، روایت منحصربه‌فردی دارد. نگارنده از روزهای سرد و گرمی می‌گوید که در نهایت، او را تبدیل به رومن گاری کرد.

آینده‌ای روشن، وعده‌ای مادرانه به رومن

مادر رومن، عاشق هنر بود؛ یک بازیگر قدیمی که رؤیای خود را در چهره‌ی فرزندش تجسم می‌کرد و ایمان داشت که روزی او را در قامت یک مرد بزرگ خواهد دید. او به هر کاری دست می‌زند تا عاقبت استعداد و علاقه‌ی فرزندش را کشف کند و البته در بیشتر اوقات تلاش‌هایش بی‌نتیجه بود. خود رومن باید تصمیم می‌گرفت که قرار است در زندگی به چه کاری دست بزند. عشق او به مادرش و یادآوری آن چهره‌ی امیدوار باعث شد تا بالاخره دست به قلم ببرد و کاری را انجام دهد که همیشه آرزویش را داشت. در بخش ابتدایی کتاب صوتی میعاد در سپیده دم، با خیال‌پردازی‌های رومن گاری کوچک در سال‌های کودکی همراه می‌شویم.

رومن باید موفق می‌شد و اگر روزی این اتفاق می‌افتاد بدون شک پیروزی خود را به مادرش تقدیم می‌کرد. با گذر از سال‌های کودکی، سرفصل کتاب صوتی میعاد در سپیده دم، به دوران نوجوانی نویسنده می‌رسد. رومن در آن روزها به اندازه‌ی کافی سرد و گرم روزگار را چشیده بود و می‌دانست رسیدن به رؤیاها چندان کار راحتی هم نیست. مهاجرت و جابه‌جایی طعم فقر و تنگدستی را به آن‌ها خورانده بود و پسر جوان کم‌کم نشانه‌های پیری و بیماری را در چهره‌ی مادر می‌دید. با تمام این‌ها، خالق کتاب صوتی میعاد در سپیده دم در آن سال‌ها تنها یک دغدغه داشت: نوشتن و نوشتن تا رسیدن به شهرت.

میعاد در سپیده دم: عشقی که رومن گاری را ساخت

گرچه کتاب صوتی میعاد در سپیده دم یک اثر خودزندگی‌نامه‌ای به حساب می‌آید اما وقایع آن بیش از آن که حول احوالات خود رومن گاری باشد، بازنمایی از چهره و شخصیت مادر اوست. به بیانی نویسنده در کنار تجربه‌ها، تلاش‌ها، شکست‌ها و پیروزی‌ها، به عشقی اشاره می‌کند که همواره مسیر را برای او روشن کرده و او را به ادامه دادن واداشته؛ عشقی که اگر نبود شاید امروز نویسنده‌ای به نام رومن گاری را نمی‌شناختیم. پیشنهاد می‌کنیم با این روایت کم‌نظیر و الهام‌بخش همراه باشید و زندگی یکی از داستان‌نویسان برتر قرن بیستم را از نزدیک تماشا کنید.

این کتاب با تلاش نشر صوتی آوانامه و همکاری انتشارات کتابسرای تندیس تهیه شده است و با روایت آرمان سلطان زاده و ترجمه‌ مترجم کارکشته، مهدی غبرایی، به دست شما می‌رسد.

اقتباس سینمایی از کتاب میعاد در سپیده دم

• «Promise at Dawn» نام یک فیلم سینمایی در ژانر درام-زندگی‌نامه‌ای است که با اقتباس از رمان رومن گاری ساخته شد. اریک باربیه کارگردان این فیلم بود و نسخه‌ی نهایی اثر در سال 2017 به پرده‌ی نمایش درآمد. این فیلم دومین اقتباس سینمایی از داستان میعاد در سپیده دم است و در سال 1970 نیز فیلم سینمایی دیگری از این داستان اقتباس شده بود.

کتاب صوتی میعاد در سپیده دم برای شما مناسب است اگر

• به زندگی‌نامه‌های داستانی و روایت‌های خودنوشت از زندگی داستان‌نویسان علاقه‌مندید.
• به دنبال ماجرایی واقعی و الهام‌بخش، با حس و حال عشق مادرانه و رنگ‌مایه‌ی امید و تلاش هستید.

در بخشی از کتاب صوتی میعاد در سپیده دم می‌شنویم

عشق مادرانه که خود را در پرتو آن گرم می‌کردم، ناگهان نتیجه‌ای غیرمترقبه و بی‌نهایت خوش برایم فراهم آورد. وقتی وضع کسب‌و‌کار روبه‌راه بود، یعنی موقعی که فروش مقداری از جواهرات خانوادگی به مادرم اجازه می‌داد که تأمین نسبی مادی یک ماه را پیش‌بینی کند، اولین کاری که می‌کرد این بود که پیش بهترین آرایشگرها برود و بعد در تراس هتل رویال بنشیند و ضمن نوشیدن چای به آهنگ‌های نوازندگان کولی گوش بدهد. موسیقی و آوازهای کولی‌ها را دوست داشت و به‌رغم دست‌پاچگی من همیشه قسمتی از آن آوازها را با لذت فراوان و به صدای نسبتاً بلند می‌خواند.

سپس با آن رگه خوش‌بینی که با سرشتش آمیخته بود و هیچ‌گاه در برابر مشقات و تنگدستی‌ها او را وا نمی‌نهاد، خدا مجاب می‌کرد که مشکلات ما به سر آمده و دورهٔ رفاه فرا رسیده است و از این‌رو، زنی را برای رفت‌و‌روب خانه خبر می‌کرد. تنها کار خانه که مادرم همیشه از آن بدش می‌آمد، تمیز کردن و ساییدن کف اتاق بود. این بود که از نظرش داشتن پیش‌خدمت تجملی فوق‌العاده به شمار می‌آمد و از این عمل احساس موفقیت عظیمی به او دست می‌داد. همواره به طرزی منسوخ و خام و بچگانه از مقام و موقعیت خود کاملاً آگاه بود.

چون مایل بودم مفید واقع شوم و می‌دانستم که چقدر از این کار بی‌ضرر متنفر است، یک بار در غیابش تی کفشویی، یک سطل آب و یک قطعه صابون ارزان‌قیمت را برداشتم و شروع به شستن کف آپارتمان کوچک‌مان کردم. بدبختانه مادرم زودتر از همیشه از سر کار برگشت و مرا غافل‌گیر کرد که روی زمین زانو زده و سرگرم مالیدن و ساییدن و برق انداختن کف اتاق بودم و از هیچ سعی و کوششی دریغ نداشتم. از وحشت خشکش زده بود. لب‌هایش بنای لرزیدن را گذاشت و همان‌طور که با قیافه‌ای سرزنش‌بار به من خیره شده بود، اشک توی چشمانش حلقه زد.

فهرست مطالب کتاب صوتی