نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی شصت سالگی - ناهید طباطبایی

کتاب چهل سالگی ناهید طباطبایی رو سال ها قبل، وقتی دانشجوی ادبیات بودم، خوانده بودم. آن زمان این کتاب از آن آثاری بود که سر کلاس ها همیشه نامش مطرح می شد و به عنوان نمونه ای از نویسندگان معاصر معرفی می شد. حقیقتش را بخواهید، آن موقع هم تصورم این نبود که با یک اثر خاص یا متفاوت طرفم هستم. داستانش خیلی کشش نداشت و از نظر تکنیک یا هنر نویسندگی هم چیز برجسته ای در آن نمی دیدم. با این حال، در مقایسه با شصت سالگی برایم قابل تحمل تر بود. وقتی سراغ شصت سالگی رفتم، سال ها از دوره دانشجویی ام گذشته بود؛ تقریباً پانزده سال. در این فاصله کتاب های زیادی خوانده بودم و سلیقه ام هم طبیعتاً پخته تر و سخت گیرتر شده بود. برای همین اصلاً نتوانستم با شصت سالگی ارتباط برقرار کنم. بعد از دو سه فصل، کامل گذاشتمش کنار. مشکل اصلی من این بود که نمی دانم چرا بعضی نویسنده ها تصور می کنند کافی است شروع کنند روتین روزمره زندگی را توصیف کنند؛ مثلاً زنی وارد اتاق می شود، کابینت را باز می کند، در سالاد سس و مایونز می ریزد، برق ها را خاموش می کند، میز را دستمال می کشد… انگار فکر می کنند همین روایتِ سطحی از اتفاق های پیش پاافتاده می تواند خودش تبدیل به ادبیات شود. این سبک را زویا پیرزاد با چراغ ها را من خاموش می کنم خیلی خوب اجرا کرد، اما بسیاری از نویسنده هایی که بعدها دنبال این سبک رفتند، اصلاً نتوانستند کیفیت آن کار را تکرار کنند. برای همین، شصت سالگی برای من تجربهٔ موفقی نبود و توصیه اش هم نمی کنم. به نظرم کتاب های بسیار جذاب تر، عمیق تر و ارزشمندتری هست که آدم واقعاً می تواند برایشان زمان و انرژی بگذارد؛ نه چنین روایت هایی که فقط ظاهرِ ادبی دارند اما عمق و تأثیر کافی ندارند

کتاب صوتی شصت سالگی را با صدای زیبای خانم نو نهالی شنیدم و بسیار لذت بردم کتابی که از حال و هوای سال ۵۵ - ۵۶ شروع میشه و تا زمان حال ادامه پیدا میکند چینش زیبا و به جای کارکترهای رمان و صدای مناسب خانم نونهالی رمان را کامل میکند اهو که رمان بر اساس زندگی او میگردد مبارزی هست که در وقت تنگنا مبارزه و معشوق را به احبار والدین رها میکند و به مهاجرت رو می‌اورد و حالا در سن شصت سالگی به ایران برنیگردد تا هم مادر و عمه‌اش را ببیند و هم سراغی از یار سابقش که خبری از او ندارد بگیرد و این کار منجر به ماجرای و شناخت بیشتر اهو از زندگی و اطرافیانش میشود و درک میکند که او هنوز معیارهای زندکی چهل سال قبل را برای شناخت مردم و دوستانش دارد و اگر چنین بخواهد به زندگی نگاه کند تنها خواهد شد در نتیجه تغییر رویه می‌دهد داستان در ژانر اجتماعی و تقریبا عاشقانه هست شاید تنها ایراد کوچکی که میتوان از ان گرفت سرنوشت نامعلوم کاوه که کاش نویسنده کمی بیشتر به ان می‌پرداخت در هر صورت کتابی بود که لحظات خوشی را برای شنونده رقم میزند. ممنون

خوانش کتاب توسط خانم نونهالی خیلی ریتم یکنواخت داشت، نمیدونم چه کاری باید انجام می داد که گیرا تر میشد صداشون خوبه ولی ریتم خواندن خیلی معمولیه و با تغییر شخصیتها تغییر چندانی نمی کنه. در مورد خود کتاب بنظرم فصول آخر کتاب خوب جمع بندی نمیشود، از اونجائیکه دو تا دوست کشواد از لاهیجان میان به بعد موضوع کتاب یک دفعه به اتمام میرسه بعد هم واقعا گناه کشواد گم میشه ما توی اون دوران زندگی کردیم اون سبب کشته شدن یه آدم شده و با لو دادن اون جون خودش را نجات داده، آهو هم خیلی ساده از کنار موضوع میگذره هر چی اونا میگن هیچ پاسخی نداره و به راحتی می پذیره بعد هم به راحتی همه با هم آشتی می کنن و همه چیز به خیر و خوشب به اتمام میرسه. ادمها مسئول انتخابها و رفتارشون هستند و بایستی نسبت به اینها پاسخگو باشن. یکدفعه همه اونو می بخشن و اونم بار گناه از روی دوشش برداشته میشه

ابن رمان فارسی با گویش زیبای خانم نونهالی به شرح داستانگونه وقایع اول انقلاب و مشکلات و فجایعی که در آن زمان‌گریبان جوانان را گرفت می‌پردازد.
زمانیکه با بسته شدن دانشگاه به‌بهانه انقلاب فرهنگی موجب سرگشتگی و اتلاف عمر بسیاری از نسل جوان گردید و زمینه انحراف، مهاجرت یا سرخوردگی بسیاری از روشنفکران و جوانان بااستعداد را فراهم نمود.
نهایتا چنانچه پایان داستان کمی شیرینتر به پایان می‌رسید شاید برای بنده با لطف بیشتری همراه می‌شد.

خوبه اما در مورد گروهک‌های چپ و کمونیستی واقعا اغراق شده بزرگترین بگیر و ببندها علیه این گروهک‌ها اتفاقا زمان پهلوی اتفاق افتاد بعد از انقلاب بیشتر گروهک منحوس منافقین فعال در ترور بود و هفده هزار نفر را در همان سالهای اولیه انقلاب کف خیابان مدرسه بقالی نماز جمعه …. قتل عام کردند از اینکه نویسنده از واقعیات حذر کرده داستان را تخیلی کرده تحریف تاریخ به هر طریقی غیراخلاقی و محکوم است

در اینکه خوانش جذاب خانم رویا نونهالی بشدت به جذابیت کتاب افزوده شکی نیست. خود کتاب هم با وجود اینکه کاملا دنیای زنانه دارد بخاطر فضای گرم و صمیمی ش برای یک مرتبه مطالعه خالی از لطف نیست اما دوست داشتم در انتها سرنوشت کاوه نیز مشخص میشد و بنظرم در ابهام قرار دادن سرنوشت او، ضعف قصه بود.

با سلامداستان خوبی بود که تا به حال کمتر مانندش رو خونده بودم ولی متاسفانه مانند اکثر داستانها انتهای داستان سریع جمع شده بود. صدای خانم نونهالی هم زیباییش رو چند برابر میکرد طوری که دوست نداشتم داستان تموم بشه. ممنون از کتابراه عزیز

داستان بدی نبود. چیزی که به نظر من باعث ضعف داستان شده، اولا سرنوشت نامعلوم کاوه هست، و دوم اینکه به جزئیات زیادی پرداخته شده، جزئیاتی که جذابیتی به داستان نمیده.

کتاب بسیار جذابی بود بخصوص با خوانش بسیار زیبای خانم نونهالی من تک تک لحظات رو با این داستان لمس کردم واز شنیدنش لذت بردم و به همه شنیدنش رو توصیه میکنم

داستان بدی نیست اما در ادامه داستان انتظار می‌رفت این خانم ۶۰ ساله به عشقش برسه. داستان در آخر خیلی سریع پیش رفت و خیلی بد تموم شد.

بسیار کتاب جالبی بود و یک واقعیت از جامعه دهه ۴۰ و اوایل ۵۰ و بعد انقلاب چقدر اجرای کتاب عالی بود داستان متنی قوی و ملموس داشت

خیلی عالیبود مخصوصا باصدای خانم نونهالی بسیار جذابا دلنشینش کرده بود خیلی دوسش داشتم ممنونم از کتابراه عزیز

خیلی دوست داشتم، امید در داستان خودنمایی میکرد، پایان قشنگ داستان لذتش رو بیشتر کرد.

کتابی شنیدنی با خواتش زوان و جذاب
شنیدنش خالی از لطف نیست

بسیار بسیار خوب خوانده شده و البته که خود کتاب هم عالی بود.

بینهایت دلنشین با صدای زیبا وخوانش عالی خانم نونهالی عزیز

خوب بود. زندگی بود دیگه...

بهتر از خوب بودگرم صمیمیو باور پذیر