معرفی و دانلود کتاب کسی به یاد ماهیها نبود
برای دانلود قانونی کتاب کسی به یاد ماهیها نبود و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب کسی به یاد ماهیها نبود
کتاب کسی به یاد ماهیها نبود نوشتهی اکبر احمدی، داستانیست زیبا و آموزنده که به مناسبت خشک شدن رودخانه زاینده رود به منظور توصیف طبیعت و احوال مردم اصفهان به زبانی ساده برای کودکان به رشتهی تحریر درآمده است.
روزی روزگاری، رودخانهای که برای هزاران سال پر آب بود و همهی دشتها و صحراهای اطراف خودش را سیراب و سرسبز میکرد، خشک و بیآب شد آنقدر خشک، که نیزارهای کنارههای آن که محل زندگی قورباغهها و پناهگاه ماهیها بود خشکید و از بین رفت.
در یکی از روزهای آخر زمستان، آن وقتی که کشاورزها دانههای گندم را در زمین میکارند سدی که در جلوی آب بسته بودند را باز کردند و آب دوباره در رودخانه جاری شد. کشاورزها در اطراف مسیر رودخانه شروع به کار و فعالیت کردند. آنها زمین را شخم زدند و دانههای گندم را در زمینها پاشیدند و سپس در انتظار آب نشستند. هر وقت نوبت آب به یکی از کشاورزها میرسید خداوند را شکرگزاری میکرد و آب را به زمینش میرساند.
در پشت سد، دریاچهی بزرگ و زیبایی درست شده بود و ماهیها در آنجا با خوشی زندگی میکردند. از وقتی سد باز شده بود در بین ماهیها هم شور و هیجان زیادی بوجود آمده بود و آنها از این اتفاق خوشحال بودند زیرا حالا میتوانستند همراه آب حرکت کنند و جاهای جدید و دیدنی اطراف رودخانه را ببینند. با این حال ماهیها نگران بودند چون تا به حال به این مسافرت نرفته بودند. آنها پیش بزرگترها رفتند و دربارهی خطرهای این مسافرت سوال کردند. بزرگترها پاسخی نداشتند و فقط گفتند تا به حال کسی از این مسافرت برنگشته است تا از مشکلات آن برای دیگران بگوید. بعضی از ماهیها که محتاط و ترسو بودند تصمیم گرفتند که به این مسافرت نروند ولی ماهی شجاع با گروهی از دوستانش سفر ناشناختهشان را در رودخانه شروع کردند.
آیا میدانید برای ماهی شجاع و دوستانش چه اتفاقات شیرین و تلخی پیش آمد؟ برای دانستن ماجرای سفر ماهیها و پایان سفر آنها و درس زیبایی که این داستان در پایان به ما انسانها میدهد این کتاب را مطالعه کنید.
در بخشی از کتاب کسی به یاد ماهیها نبود میخوانیم:
ترس و وحشت همه جا را فرا گرفته بود و ماهیها دنبال چارهای، راه فراری، و یا پناهگاهی بودند ولی هر چه تلاش میکردند فایدهای نداشت. بله بچهها، نیزارهای کنارههای رودخانه یعنی پناهگاه ماهیها همگی از بین رفته بود و آنها نمیتوانستند مخفی شوند.
برگشت به عقب یعنی فرار به سمت دریاچه هم ممکن نبود چون برای ماهیها شنا کردن در خلاف جریان آب خیلی سخت بود خصوصاً که ماهیها باید برای فرار به عقب از پایین آبریزها به بالا میپریدند که این، کار هر ماهیای نبود. در این میان ماهیهای درشتتر و چابکتر هر طور بود با این طرف و آن طرف شدن یا با رفتن به عمق آب خودشان را نجات میدادند و از خداوند میخواستند تا هر چه زودتر شب را برساند تا آنها احساس امنیت بیشتری بکنند.
فهرست مطالب کتاب
قسمت اول – پناهگاه ماهیها
قسمت دوم – اشک ماهیها
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب کسی به یاد ماهیها نبود |
نویسنده | اکبر احمدی |
ناشر چاپی | موسسه فرهنگی هنری قوی سفید کودکان |
سال انتشار | ۱۳۹۷ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 22 |
زبان | فارسی |
موضوع کتاب | کتابهای داستان آموزنده کودک |