معرفی و دانلود رایگان کتاب چگونه خمیر دندان وارد تیوب شد؟

معرفی کتاب چگونه خمیر دندان وارد تیوب شد؟

وینا پراساد در کتاب چگونه خمیر دندان وارد تیوب شد؟ در قالب داستانی عجیب، تاریخچه خمیر دندان و نحوه قرار گرفتن آن را درون تیوب شرح می‌دهد.

درباره‌ی کتاب چگونه خمیر دندان وارد تیوب شد؟

در زمان‌های قدیم از چوب مسواک برای تمیز کردن دندان‌هایشان استفاده می‌کردند، بعضی از بچه‌های خوش شانس چوب مسواک‌هایی با یک برس از موی حیوانات داشتند. در آن زمان تیوب‌های خمیر دندان هنوز اختراع نشده بود و از یک ظرف شیشه‌ای استفاده می‌کردند. در واقع هر عضو از خانواده برای برداشتن مقداری خمیر دندان، چوب مسواکش را در همان شیشه فرو می‌کرد، چه کار چندش‌آوری!

سال‌ها بعد فردی به نام لوئیس برای اخذ مدرک دندانپزشکی خود به پاریس رفت و در آنجا با دیدن هنرمندی که در حال فشار دادن تیوب‌های فلزی برای خارج کردن رنگ بود، ایده‌ای نو به ذهنش رسید تا دیگر از ظروف شیشه‌ای برای پر کردن خمیر دندان استفاده نشود.

وینا پراساد (Veena Prasad) در کتاب چگونه خمیر دندان وارد تیوب شد؟ (?How does the Toothpaste get into the Tube) کودکان را با تاریخچه‌ی جذاب مسواک و نحوه‌ی ساخت تیوب خمیر دندان آشنا می‌کند.

درباره‌ی مجموعه «کتاب‌های تصویری داستان من»:

این مجموعه با به تصویر کشیدن موضوعات بسیار متنوع و جذاب، قدرت تخیل کودکان را تقویت می‌کند. از خصوصیات بارز این مجموعه این است که با استفاده از تصاویرشان می‌توانید داستان را برای کودک خود تعریف کنید و یا از او بخواهید تا با نگاه کردن به تصاویر و بهره‌گیری از قوه‌ی تخیلش داستان را از زبان خودش برایتان تعریف کند.

در هنگام مطالعه‌ی کتاب‌های این مجموعه حتماً از کودک خود در مورد تصاویر سوال بپرسید و تخیلش را به چالش بکشید تا تقویت شود. با مجموعه «کتاب‌های تصویری داستان من» لحظه‌هایی شیرین برای کودکانتان به ارمغان آورید.

کتاب چگونه خمیر دندان وارد تیوب شد؟ برای چه کسانی مناسب است؟

این کتاب برای کودکان رده‌ی سنی 4 تا 8 سال آموزنده و دوست داشتنی خواهد بود.

در بخشی از کتاب چگونه خمیر دندان وارد تیوب شد؟ می‌خوانیم:

در واقع هر عضو از خانواده برای برداشتن مقداری خمیر دندان، چوب مسواک خودش را در همان شیشه خمیر دندان فرو می‌کرد. حتی عمه بزرگ با آن دندان‌های سیاه و زردش، که چوب مسواکش با دندان‌هایش کاملاً همخوانی داشت.

صبح‌ها کلی داد و بیداد در خانه دندانپزشک دکتر شفلید شروع می‌شد. ایییییییییییش.
او لوئیس پسر دکتر شفلید بود که داشت ششه خمیر دندان را دور می‌انداخت.