معرفی و دانلود کتاب صوتی گروه خرگوش‌ها

معرفی کتاب صوتی گروه خرگوش‌ها

کتاب صوتی گروه خرگوش‌ها نوشته‌ی بیل ریچاردسون، داستانی فانتزی و سرگرم کننده، درباره‌ی گورکنی به اسم لاوینیا است که با دزد باغچه‌ی خود معامله‌ای عجیب می‌کند، معامله‌ی بخشش در مقابل جادو، دزد باغچه به لاوینیا قول می‌دهد که اگر بگذارد برود، باغچه‌اش را آباد می‌کند.

موضوع کتاب صوتی گروه خرگوش‌ها (The Bunny Band) چیست؟

لاوینیا باغچه‌ای بزرگ داشت که در آن سبزیجات می‌کاشت. او عاشق انواع سبزیجات بود و در باغچه‌ی خانه‌اش، کاهو، هویج، گوجه، کلم، لوبیا، سیب‌زمینی و پیاز کاشت. لاوینیا به بذرها با دقت آب داد تا بزرگ شوند؛ بی‌خبر از اینکه شخص دیگری هم هست که عاشق سبزیجات است. لاوینیا هر روز صبح به باغچه می‌رفت و متوجه می‌شد که کمی از سبزیجاتش دزدیده شده و از این موضوع ناراحت و غمگین می‌شد.

او در نهایت در باغچه‌‌ی خود تله‌ای کار گذاشت تا دزد را بگیرد. در همان شب از حیاط صدایی مانند گریه شنید. بیرون رفت و با خرگوشی روبه‌رو شد که پایش در تله‌ای که کار گذاشته بود، گیر کرده، خرگوش همان دزد سبزیجات بود که حالا به دام افتاده بود. خرگوش کوچولو به لاوینیا گفت: «اگر من را آزاد کنی، جبران می‌کنم. من خرگوشی شگفت‌انگیز هستم، کارهای زیادی می‌توانم انجام بدهم، اگر رهایم کنی، کمکت می‌کنم تا باغچه‌ات مجدد بزرگ شود.»

لاوینیا و خرگوش باهم توافق کردند و به یکدیگر قول دادند. خرگوش آزاد شد. گورکن تله را باز کرد و خرگوش رفت؛ اما خودش به خانه نرفت. جایی پنهان شد و منتظر ماند تا ببیند چه اتفاقی می‌افتد.

کتاب صوتی گروه خرگوش‌ها مناسب چه کسانی است؟

این کتاب برای کودکان 4 تا 7 سال علاقه‌مند به داستان‌‌های زیبا و هیجان‌انگیز مناسب است. شنیدن این کتاب صوتی به کودکان بخشش را می‌آموزد.

در قسمتی از کتاب صوتی گروه خرگوش‌ها می‌شنویم:

موسیقی‌شون خیلی قشنگ بود، نه غمگین بود و نه خیلی بلند. اون خرگوش دزد که لاوینیا آزادش کرده بود، رهبرشون بود و ویالون می‌زد. اون‌ها از شب تا صبح زدن و خوندن. وقتی تاریکیِ شب جاش و به سفیدی صبحِ داد، لاوینیا خمیازه کشید. چشماش رو رویِ هم گذاشت و نفس عمیق کشید. گروه خرگوش‌ها رفته بودن.

شب بعد، خرگوش‌ها دوباره برگشتن و از شب تا صبح زدن و خوندن. اون خرگوش سر قولش وایساد و باغچه‌ی لاوینیا بزرگ و بزرگ‌تر شد. موسیقی و آواز‌شون باعث شد پیاز های باغچه اندازه‌ی یک موشِ بزرگ بشن. کدو تنبل‌های هم دیگه کوچیک نبودن و به اندازه‌ی واگن قطار شده بودن.

همه‌ی دوست و همسایه‌ها از شانس لاوینیا تعجب کرده بودن. چغندر و برگای باغچه‌اش اندازه‌ی کامیون بودن! سبزیجاتش برنده‌ی جایزه نمایشگاه مصولاتِ پاییزه شدن. روز‌ها به سمت کوتاه شدن می‌رفتن.

فهرست مطالب کتاب صوتی