معرفی و دانلود کتاب صوتی پیامبر بیمعجزه
برای دانلود قانونی کتاب صوتی پیامبر بیمعجزه و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب صوتی پیامبر بیمعجزه
دومین رمان بلند محمدعلی رکنی با نام پیامبر بیمعجزه، داستان یک روحانی مذهبی را به تصویر میکشد که گرفتار مشکلات و خطرات گوناگونی میشود و در این بین نمیخواهد تسلیم لغزشها و تمایلات درونیاش شود.
درباره کتاب صوتی پیامبر بیمعجزه:
حمید یک سید روحانی است که به عنوان مبلغ و پیش نماز مسجد به روستایی میرود تا در آنجا مراسم روضهای را برگزار کند. او از همسر خود میخواهد که نزد پدر و مادر پیرش بماند و به روستا نیاید اما زنش این پیشنهاد را نمیپذیرد. پس از آنکه آن دو راهی سفر میشوند، اشرار به آنها حمله و زندانیشان میکنند.
بعد از این اتفاق یکی از دزدها به نام قادر، میخواهد سید حمید را پیش آسا سر دسته اشرار ببرد. فردی که به تازگی فرزندش حاتم را به جرم قاچاق مواد مخدر از دست داده است و حالا میخواهد هر طور که شده انتقام پسرش را از آنها بگیرد.
کتاب پیامبر بیمعجزه به خوبی توانسته اتفاقات ریز و درشتی را در لابهلای داستان بگنجاند و از نزاعهای درونی یک مرد مذهبی بگوید که نمیخواهد در قفس نفس خود اسیر بماند و روحش را به گناه بفروشد. درواقع این دوران حبس برای سید حمید درسهای بزرگی را به همراه دارد چرا که او متوجه میشود تنها در بند این انسانهای انتقامجو نیست، بلکه گرفتاری اصلی او نفسش است.
کتاب صوتی پیامبر بیمعجزه برای چه کسانی مناسب است؟
اگر به داستانهای دینی و مذهبی علاقهمند هستید، این کتاب به شما پیشنهاد میشود.
محمدعلی رکنی را بیشتر بشناسیم:
این نویسندهی سیرجانی در سال 1362 به دنیا آمده و در دانشگاه رشتههای ادبیات نمایشی و دین شناسی را خوانده است. محمدعلی رکنی به غیر از رمان پیامبر بیمعجزه، کتابهایی نظیر «رد نامنظمی روی برفها و یک لبخند بیانتها» را نوشته است.
مهمترین افتخارات و جوایز این نویسنده جوان عبارتند از:
- برگزیده بخش آتیه ادبیات ایران در جایزه جلال آلاحمد
- برگزیده جشنواره خاتم در قسمت بزرگسال
- نفر اول کنگره ملی داستان روحانیت و دفاع مقدس
- نفر سوم داستان جشنواره اشراق
- برگزیده داستان در جشنواره ملی آیات قرآنی در مشهد
- نفر سوم بخش داستان کوتاه و رمان جشنواره هنر آسمانی
در بخشی از کتاب صوتی پیامبر بیمعجزه میشنویم:
با اجازهی قادر دویده بود توی تاریکی، کنار بوتهی خار. بیاختیار داستان مرد ثروتمند و بهلول از ذهنش گذشته بود. مرد به بهلول گفته بود حاضر است نیمی از ثروتش را بدهد تا شاشبند نشود. بهلول و مرد ثروتمند دستمایهی منبرهایش بود در کماهمیتی دنیا و مافیها؛ اما هیچوقت مثل امشب کنار بوتهی خار، معنای داستان را مزه نکرده بود.
قادر پیشازآنکه درِ اتاقک را باز کند، چراغقوّه را از بغل دیوار برمیدارد. روشن میکند و به بازی، نور روی دیوار میتاباند و یکباره میاندازد توی چشمهای سیّد. چشم مچاله میکند. نور را روی دستگیرهی آهنی در میاندازد:
_ داستانت داره جالب میشه آ. مثل داستان زندگی من، میتونستم نیارمت ولی باهات کار دارم؛ یعنی سرنوشتت برام جالب شده.
در شیشه ندارد و گونی پیچ شده. عبا را دور خودش میپیچد و عقب قادر میرود تو. بازی نور روی چهار گوسفندی است که از زور سرما چپیدهاند بیخ هم. چشمانشان باز است و بیاهمیت به سیّد و قادر، دیوار روبهرو را نگاه میکنند.
_ برو تو!
نور چراغ قوّه مثل توپی بیهوا شوتشده، از کف میجهد روی سقف. از سقف میپرد روی کلّهی گوسفندها و توی پنجره روی یک پارچهی کهنه توقف میکند.
_ بگیر دورت یخ نزنی.
گوسفندی پشکل رگبار میکند. دل نمیکُند برود تو. نور روی حمید میاندازد و سایهی سیّد روی دیوار، بزرگی میکند.
_ فکر فرار نکنی. پا بیرون بذاری اگر سگها پارهت نکنن؛ گرگها میکنن. اینجا پرِ گرگه.
فهرست مطالب کتاب صوتی
مشخصات کتاب صوتی
نام کتاب | کتاب صوتی پیامبر بیمعجزه |
نویسنده | محمدعلی رکنی |
راوی | وحید آقاپور |
ناشر چاپی | نشر محتوای الکترونیک صاد |
ناشر صوتی | قناری |
سال انتشار | ۱۴۰۰ |
فرمت کتاب | MP3 |
مدت | ۶ ساعت و ۲۰ دقیقه |
زبان | فارسی |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان مذهبی ایرانی |