معرفی و دانلود کتاب صوتی معمای رنگین کمان

معرفی کتاب صوتی معمای رنگین کمان

کتاب صوتی معمای رنگین کمان نوشتۀ جنیفر داسلینگ، داستان دو کودک را به تصویر می‌کشد که به دنبال کشف چگونگی پدید آمدن رنگین‌کمان هستند و می‌کوشند به کمک هم این معما را حل کنند.

موضوع کتاب صوتی معمای رنگین کمان چیست؟

آنی و میشل دو دوست صمیمی بودند که بیشتر اوقاتشان را به بازی با همدیگر می‌گذراندند. یک روز عصر که در حال بازی و ساخت کاردستی بودند ناگهان متوجه یک رنگین‌کمان کوچک شدند که روی دیوار اتاق نشیمن افتاده بود و این سؤال برایشان به وجود آمد که رنگین‌کمان‌ها از کجا می‌آیند؟

آن‌ها روزها در انتظار بودند تا شاید یک بار دیگر رنگین‌کمان را ببینند، اما این پدیدۀ آسمانی زیبا دیگر پیدایش نشد تا اینکه یک روز در مدرسه یکی از دوستان آن‌ها گردنبند شیشه‌ای خود را مقابل نور قرار داد و...

داستان صوتی معمای رنگین کمان (The Rainbow Mystery) با زبان و لحنی ساده و روان، به وجود آمدن پدیدۀ زیبای رنگین‌کمان را از زاویۀ دید دو کودک بررسی می‌کند.

با جنیفر داسلینگ بیشتر آشنا شویم:

جنیفر داسلینگ (Jennifer Dussling) نویسنده‌ای محبوب و پرکار در حوزۀ داستان کودک و نوجوان محسوب می‌شود. اطراف او از کودکی با کتاب داستان پر شده بود و از همان دوران مدرسه، در یک کتابخانه کودک و نوجوان مشغول فعالیت شد.

داسلینگ بعد از اتمام دانشگاه، در یک انتشارات به عنوان دستیار ویراستار مشغول به کار شد و هم‌زمان شورع به نوشتن داستان کودک کرد.

کتاب صوتی معمای رنگین کمان برای چه کسانی مناسب است؟

کتاب حاضر پدیدۀ تجزیۀ نور، به وجود آمدن رنگین‌کمان و نحوۀ کار منشورهای شیشه‌ای را به طور واضح و با بیانی ساده شرح می‌دهد که می‌توان از آن به عنوان یک داستان کمک آموزشی در کلاس‌های علوم نیز بهره گرفت.

این داستان جذاب به کودکان 5 تا 8 سالۀ شما کمک می‌کند تا دلیل علمی تشکیل رنگین‌کمان را به خوبی بیاموزند و آن‌ها را تشویق می‌کند تا دقیق‌تر و کنجکاوانه به محیط اطرافشان بنگرند تا بسیاری از پدیده‌های علمی را درک کنند.

در بخشی از کتاب صوتی معمای رنگین کمان می‌شنویم:

فردای اون روز، میشل صبح زود به خونۀ ما اومد و دوتایی مثل مجسمه توی قلعۀ مقوایی جدیدمون نشستیم. کلی صبر کردیم اما خبری از رنگین‌کمون نشد.

روز بعدش میشل برای ناهار به خونۀ ما اومد. اون روز هم ساندویچ به دست توی قلعه منتظر موندیم اما همچنان خبری از رنگین‌کمون نبود.

دوشنبه هوا بارونی بود. میشل مطمئن بود که دوباره اون رنگین‌کمون‌های کوچولو رو می‌بینیم. اما پیداشون نشد که نشد.

سه‌شنبه کلی گردنبند اشکش رو توی مدرسه انداخته بود. من بعید می‌دونستم که اون گردنبند بهمون کمک کنه که مشکلمون حل بشه. اما هیچ سرنخ دیگه‌ای جز اون نداشتم.

فهرست مطالب کتاب صوتی