معرفی و دانلود کتاب راز گاروالا عطرساز
برای دانلود قانونی کتاب راز گاروالا عطرساز و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب راز گاروالا عطرساز
کتاب راز گاروالا عطرساز به قلم لیلا امانی، در فضایی قدیمی داستان زنی را به تصویر میکشد که مطابق قرار، مجبور است با مردی از سرزمین دیگر همراه شود و تنها دخترش را برای همیشه ترک کند.
در این داستان امیر ارسن در کاخ باشکوهش جشنی ترتیب داده است، در این میان حکمی از سوی پادشاه ابلاغ شد که طبق آن یکی از زنان آن کاخ باید همراه ماموران به قصر پادشاه برود. بنابراین ماموران ناگهان به جشن میآیند و زن را همراه با خود میبرند.
داستان این کتاب که با مهمانی و اندوه بردن مادر آغاز میشود، در بستر تاریخی اتفاق میافتد و دورانی را به نمایش میگذارد که شهرهای زیبای اسپانیا به نامهای قرطبه و غرناطه در آتش خیانت و کشتارهای جمعی مسیحیان علیه مسلمانان میسوزند.
سقوط غرناطه و پپش از آن قرطبه باعث شده تا مسلمانان تمام آنچه دارند را از دست بدهند. یهودیان نیز همراه با مسلمانان در شرایط نامناسب و نابهنجاری قرار میگیرند که دو راه بیشتر ندارند یا باید مسیحیت را بپذیرند و یا اینکه خاک اسپانیا را برای همیشه ترک کنند.
در بخشی از کتاب راز گاروالا عطرساز میخوانیم:
آفتاب صبح قرطبه بر بلندای منارههای مسجد جامع، رفتهرفته تمام شهر را دربرمیگرفت. با تنی خسته از خواب برخاست. شب گذشته بر او سخت گذشت چنانکه گویی جان از بدن او چون پرندهای به آسمان پر گشوده. شِباک را گشود. نسیم فرحناکی از باغ میوزید. آن را دریافت. میدید که کارکنان کاخ المجد هریک وظایف محوله را میدانند بیآنکه نیازی به دستور باشد. باغدارها به باغ رسیدگی میکردند و کنیزان با دستمال، شباک چوبی را تمیز میکردند.
گرد و خاک باغ روی چوب قهوهای شباک قرار میگرفت. گاهی به تماشای عصرگاهی گرد و خاک مینشست. گرد و خاک در برابر نور خورشید، خطی بود که به خورشید وصل میشد. هرگاه ذرات از هم جدا میشدند، به سوی نور میدویدند تا پناه گیرند.
حرفهای گاروالا را میان ذرات گرد و غبار جست و جو میکرد: انسانها چون ذرات گرد و غبار بر گرد یک نور متجلی میچرخند. او این ذرات و نور را میدید. میان وجودش در جستوجوی پناهگاهی بود تا آرام بگیرد. اما تمام راهها به سویش بسته شده بود. حس میکرد بر ورودی هر راهی قفلی زدهاند.
برای چند لحظه به اندیشه فرو رفت. شامگاه پیشین بر او چه گذشته بود؟ وقایع چنان سریع بود که مجالی را برای تأمل نمیگذاشت. ردا را بر شانه انداخت و به حمام رفت. کارکنان را طلبید. دو کارکُن جوان زورمند، لباس و اسباب حمام را از اتاق کناری بیرون کشیدند و به دنبالش راهی شدند. در اتاق سرد، ردا را از او برگرفتند و بر سکوی سنگی نشست. یکی از آنان مشربه را پر از آب کرد. پاهایش را شست تا آب حمام آلوده نشود. حوض بزرگ را هفت ستون سنگی احاطه کرده بود. نور خورشید از میان گنبد شیشهای روی حوض میتابید.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب راز گاروالا عطرساز |
نویسنده | لیلا امانی |
ناشر چاپی | نشر محتوای الکترونیک صاد |
سال انتشار | ۱۳۹۹ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 158 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-969577-7 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان تاریخی ایرانی |
درباره گرفتن کاخ الحمرا توسط مسیحیانه