معرفی و دانلود کتاب دختر آفریقا

معرفی کتاب دختر آفریقا

گلوریا ولان در کتاب دختر آفریقا داستان دختری سیزده‌ساله به نام ریچل را روایت می‌کند که پدر و مادرش را بر اثر ابتلا به آنفولانزا از دست داده و قربانی زیاده‌خواهی یکی از همسایه‌هایش می‌شود. ریچل بی‌پناه است و چاره‌ای ندارد، جز آن که به خواسته‌ی آن‌ها تن دهد. او مجبور است به انگلستان سفر کند و یک زندگی فریبکارانه را در پیش بگیرد... کتاب حاضر ضمن قرار گرفتن در فهرست نامزدهای جایزه‌ی کتاب‌ ملی، افتخارات متعددی را از آن نویسنده کرده است.

درباره‌ی کتاب دختر آفریقا

داستان کتاب دختر آفریقا (Listening for lions) در سال 1919 رخ می‌دهد و داستان زندگی ریچل شریدان را به تصویر می‌کشد. قصه از این قرار است که جنگ‌جهانی اول به پایان رسیده بود و همه گمان می‌کردند که مرگ و میر هم قرار است با پایان جنگ تمام شود، اما شیوع یک آنفولانزای کشنده بر تمام این گمان‌ها خط بطلان کشید. آنفولانزا در همه جای جهان همه‌گیر شده بود و قربانی می‌گرفت. حتی به شرق آفریقا، یعنی همان‌جا که ریچل زندگی می‌کرد نیز رسیده بود.

ریچل شریدان دختر سیزده‌ساله‌ای است که با والدین خود -که عضو انجمن مبلغان مذهبی هستند- زندگی می‌کند. پدر و مادر ریچل در آفریقا بیمارستانی ساخته‌اند؛ پدرش در آنجا پزشک است و مادرش معلم، ریچل هم در بیمارستان به پدر خود کمک می‌کند. او عاشق سرزمین آفریقاست. راستش را بخواهید، تنها جایی که ریچل احساس امنیت و در وطن بودن دارد، همان‌جاست. زیبایی سرزمین آفریقا، طبیعت وحشی‌ و حیوانات باشکوهش، ازجمله شیرها او را شیفته می‌سازند. ریچل شریدان زندگی خوبی دارد، اما زمانی که پدر و مادرش بر اثر ابتلا به آنفولانزا جان خود را از دست می‌دهند، به‌یک‌باره همه چیز تغییر می‌کند؛ ریچل دیگر در آفریقا در امان نیست.

آقا و خانم ریچارد، همسایه‌های بدطینت ریچل، پس از مرگ پدر و مادر او زندگی را به کامش تلخ می‌سازند. آن‌ها دختری داشته‌اند به نام والری که بر اثر بیماری جان خود را از دست داده است. ریچل و والری شباهت ظاهری بسیاری به یکدیگر داشته‌اند. همین هم دست‌مایه‌ای می‌شود تا خانواده‌ی ریچارد او را بیازارند. ماجرای اصلی کتاب دختر آفریقا از جایی آغاز می‌گردد که آن‌ها ریچل را تحت‌فشار قرار می‌دهند تا همچنان که تظاهر می‌کند والری‌ست، به انگلستان سفر کند و پیش پدربزرگ بیمار والری برود. بلکه خانواده‌ی ریچارد از این طریق بتوانند صاحب ارثیه‌ای شوند که پدربزرگ قرار است پس از مرگ خود به جای بگذارد. این چنین می‌شود که ریچل آفریقای محبوب خود را به مقصد انگلستان ترک می‌کند تا ارث عظیمی را برای این زوج بدجنس به دست آورد.

این که نتیجه‌ی این سفر چه خواهد شد یا ریچل در مسیر سفر خود چه تغییراتی می‌کند و این که آیا هرگز دوباره به سرزمین محبوبش باز خواهد گشت یا نه، باشد برای زمانی که خود کتاب دختر آفریقا را مطالعه کردید. گفتنی است کتاب دختر آفریقا نخستین بار به سال 2005 منتشر شد. انتشار این اثر استقبال مخاطبان نوجوان و تحسین منتقدان را برای گلوریا ولان (Gloria Whelan) به همراه داشت و ضمن آن که در فهرست نامزدهای جایزه‌ی کتاب کودکان دوروتی کنفیلد فیشر قرار گرفت، افتخارهای دیگری را نیز از آن نویسنده‌اش کرد. انتشارات پرتقال این کتاب را با ترجمه‌ی سیده‌فاطمه وزیری‌فرد روانه‌ی بازار نشر ایران کرده است.

جوایز و افتخارات کتاب دختر آفریقا

• برنده‌ی جایزه‌ی Audie
• نامزد جایزه‌ی کتاب ملی
• برنده‌ی جایزه‌ی Earphones از مجله‌ی AudioFile
• نامزد جایزه‌ی Vermont Golden Dome به سال 2007
• نامزد جایزه‌ی کتاب نوجوان رود آیلند (Rhode Island Teen) به سال 2006
• در فهرست صد عنوان کتابخانه‌ی عمومی نیویورک برای خواندن و به‌اشتراک‌گذاری
• نامزد جایزه‌ی کتاب کودکان دوروتی کنفیلد فیشر (Dorothy Canfield Fisher) به سال 2007
• نامزد جایزه‌ی کتاب خوانندگان جوان ربکا کادیل (Rebecca Caudill Young Readers) به سال 2008
• و ...

نکوداشت‌های کتاب دختر آفریقا

• اسرارآمیز، فتنه‌آمیز، پررمز و راز. این رمان تاریخی واقعاً ما را به فکر وا خواهد داشت. (وب‌سایت There's a Book for That)

• خوانندگان کتاب دختر آفریقا از [پایان کتاب] راضی خواهند بود؛ چرا که حقیقت درنهایت ریچل را آزاد خواهد کرد. (نقد کتاب Kirkus)

• یک رمان تاریخی تحسین‌شده از نویسنده‌ی رمان «پرنده‌ی بی‌خانمان (Homeless Bird)»، برنده‌ی جایزه‌ی کتاب ملی. (وب‌سایت آمازون)

• این داستان که در فهرست صد عنوان برای مطالعه و به اشتراک گذاشتن به انتخاب کتاب‌خانه‌ی عمومی نیویورک قرار گرفته، داستان یک قهرمان جوان قوی را روایت می‌کند. یک مطالعه‌ی عالی برای مدارس و کلاس‌های درس. (اسکول لایبرری ژورنال)

• داستانی تاریخی و پرپیچ‌ و خم. کتاب دختر آفریقا داستانی نفس‌گیر از تراژدی، فریب و پیروزی است. گلوریا ولان، نویسنده‌ی برنده‌ی جایزه‌ی ملی کتاب، این ماجراجویی تاریخی و غنی را در آفریقا و در سال 1919 روایت می‌کند. این رمان مقاوت‌ناپذیر، داستان دختری یتیم را به تصویر می‌کشد که درگیر حیله و فریب می‌شود. روحیه‌ی سرکوب‌ناپذیر و شوخ‌طبعی فوق‌العاده‌ی دختر در این داستان شگفت‌انگیز و قدرتمند، او را از قربانی به قهرمان بدل می‌سازد. (Booksource)

• گلوریا ولان راوی متفکر و شجاع خود را در سال 1919، درست پس از جنگ بزرگ آفریقا روایت می‌کند و به‌خوبی موفق می‌شود مفهوم تازه‌ای از دل مضامین آشنا ایجاد کند. هنگامی که ریچل شریدان سیزده‌ساله والدین خود را از دست می‌دهد، همسایگان بی‌وجدان او از شباهت ریچل به دختر متوفی خود، والری، سوءاستفاده می‌کنند و ریچل را به بریتانیا می‌فرستند تا بتوانند از طریق او، ارث پدربزرگ بیمار والری را دریافت کنند. آنچه که داستان آشنای کتاب دختر آفریقا را متمایز می‌سازد، عشق ریچل به سرزمین آفریقا، حیوانات و مردم ماسایی و دیگر جزئیاتی است که روایت گلوریا ولان را زنده می‌سازد. (پابلیشرز ویکلی)

کتاب دختر آفریقا مناسب چه کسانی است؟

نوجوانانی که به مطالعه‌ی رمان‌های تاریخی علاقه‌مند هستند، از خواندن کتاب دختر آفریقا لذت می‌برند.

با گلوریا ولان بیشتر آشنا شویم

گلوریا ولان، شاعر، رمان‌نویس و داستان‌نویس آمریکایی در بیست‌وسوم نوامبر سال 1923 متولد شد. او شهرت خود را بیش از هر چیز مرهون داستان‌هایی است که برای گروه سنی کودک و نوجوان به رشته‌ی تحریر درآورده است. گلوریا ولان را می‌توان در گروه نویسندگان پرافتخار به شمار آورد. او در سال 2000 جایزه‌ی سالانه‌ی کتاب ملی در بخش ادبیات نوجوان را برای رمان پرنده‌ی بی‌خانمان دریافت کرد. او همچنین در سال 2013 برنده‌ی جایزه‌ی توسکامی برای داستان کوتاه «این چه دنیاییه؟ (?What World Is This)» شد. او در همان سال مجموعه داستان کوتاهی را با همین عنوان روانه‌ی بازار نشر کرد.

گلوریا ولان نویسنده‌ای پرکار است. او رمان‌های تاریخی بسیاری را به رشته‌ی تحریر درآورده؛ ازجمله یک چهارگانه‌ که در روسیه‌ی کمونیستی اتفاق می‌افتد. از ولان داستان‌های کوتاه متعددی نیز در فصل‌نامه‌های ادبی به انتشار رسیده است که برخی از این داستان‌ها جایزه‌ی اُ. هنری را از آن نویسنده‌ی خود کرده‌اند. لیز روزنبرگ در شیکاگو تریبون از گلوریا ولان با عنوان «نویسنده‌ای کارآمد، باهوش و برازنده» یاد می‌کند. آنچه در ادامه مشاهده می‌کنید، نام برخی از آثار این نویسنده‌ی نام‌دار آمریکایی است.

«دوستان (1997)»، «مدرسه‌ی هندی (1996)»، «زمانی برای سکوت (1979)»، «بازی با سایه‌ها (1988)»، «مادر رئیس‌جمهور (1996)»، «معجزه‌ی سنت نیکلاس (1997)»، «دفن کردن خورشید (2004)» و «خانه‌ی باب سیگر و داستان های دیگر (2016)».

در بخشی از کتاب دختر آفریقا می‌خوانیم

بهار از راه رسید و روزها گرم‌ شدند. بیشتر وقتم را بیرون از خانه و با فهرست پدربزرگ سر می‌کردم. فواره باز بود و پرنده‌ها در استخر آب‌تنی می‌کردند و آب می‌نوشیدند. دم‌جنبانک و گنجشک گلوسفید سررسیدند و پرهای سهره‌ی طلایی مثل پرتوهای خورشید طلایی شد. پدربزرگ فهرستی دم دست داشت و یکی‌یکی اسامی را علامت می‌زد. آواز کوکو و بلبل را هم یادم داد. می‌گفت: «تو با آوردن پرنده‌ها بهار رو برام آوردی.»

پدربزرگ می‌توانست از تخت بیرون بیاید و روی صندلی کنار پنجره بنشیند. وقتی بیرون بودم بالا را نگاه می‌کردم و برایش دست تکان می‌دادم. مشتاقانه به همه‌ی خبرها گوش می‌داد. به او می‌گفتم داگن چه گل‌هایی کاشته و برایش دسته‌گل‌های وحشی می‌آوردم که البته تا به‌ پدربزرگ برسند، توی دستم پلاسیده و وارفته می‌شدند. پدربزرگ اسم‌ گل‌ها را برایم می‌گفت: گل پامچال گاوزبان، گل کوکو، و گل شیپوری وحشی. با آمدن تابستان، گل انگشتانه، گل فراموشم نکن و گل شمعدانی هم شکوفا شدند.

اسم‌ گل‌های انگلیسی مرا به یاد مادرم می‌انداخت. همیشه اسمشان را می‌گفت و غصه می‌خورد که چرا نمی‌تواند در آفریقا گل‌های انگلیسی بکارد. در زمین‌های اطراف استاگزوی هرجا چشم می‌چرخاندی گل روییده بود. یک‌بار از داگن پرسیدم: «این‌همه گل وحشی اینجاست، پس چرا گل می‌کاری؟» بی‌صبرانه گفت: «اون‌ها توی ردیف‌های مرتب رشد نمی‌کنن خانم والری! باغ فقط پر می‌شه از خوشه‌های نامنظم پراکنده. اینکه نشد یه باغ درست‌و‌حسابی!» آقای داگن با موش‌خرماها و موش‌ کورهایی که باغش را زیر و رو می‌کردند، جنگی به راه انداخته بود، ولی جوجه‌تیغی‌ها را دوست داشت.