معرفی و دانلود کتاب بروس خرس عصبانی 2: مهمان‌های ناخوانده!

معرفی کتاب بروس خرس عصبانی 2: مهمان‌های ناخوانده!

کتاب بروس خرس عصبانی 2: مهمان‌های ناخوانده! اثر تصویرگر و نویسنده پرفروش نیویورک تایمز رایان تی. هیگینز، درباره آقای خرس است که برخلاف میلش هر سال فصل زمستان به همراه غازهایش به جنوب کوچ می‌کرد اما او دوست داشت زمستان در خانه بماند و به خواب زمستانی برود.

موضوع کتاب بروس خرس عصبانی 2: مهمان‌های ناخوانده! (Hotel Bruce) چیست؟

بروس با چهار غاز زندگی می‌کرد. آن‌ها هر سال زمستان به میامی کوچ می‌کردند. اما برای خرسی مانند بروس، مادری کردن و کوچ کردن به نقاط گرمسیری کار سختی بود. او از این بابت خسته و بد اخلاق شد. به همین دلیل تصمیم گرفت در فصل بهار به خانه برگردد. بروس و غازهایش وقتی به خانه رسیدند متوجه شدند موش‌ها خانه‌شان را به یک هتل جنگلی شلوغ تبدیل کرده‌اند. وقتی بروس این صحنه را دید، حسابی عصبانی شد. او هرطور شده باید خانه‌اش را دوباره پس می‌گرفت.

درباره مجموعه‌ی بروس خرس عصبانی:

مجموعه بروس خرس عصبانی برای نخستین بار در سال 2015 منتشر شد. این مجموعه ماجراهای زندگی یک خرس بد اخلاق است که تنها زندگی می‌کند تا روزی که سر و کله چند غاز کوچک در زندگی‌اش پیدا می‌شود. مجموعه کتاب‌های تصویری بروس خرس عصبانی داستان‌های ساده با لحنی طنز دارند و شما را با خود همراه می‌کنند. ویژگی متمایز این مجموعه نسبت به دیگر کتاب‌های کودکان این است که برخلاف معمول که شخصیت اصلی مهربان و دست و دل باز است، بروس همیشه دلش می‌خواهد تنها زندگی کند و به خاطر اتفاق‌های کوچک عصبانی می‌شود.

کتاب بروس خرس عصبانی 2: مهمان‌های ناخوانده! مناسب چه کسانی است؟

به دلیل نثر روان، جمله‌های کوتاه و تصویرهای جذابی که این کتاب دارد، برای کودکان 3 تا 7 سال مناسب است.

با رایان تی. هیگینز بیشتر آشنا شویم:

رایان تی. هیگینز (Ryan T. Higgins) در سال 1983 متولد شد. از چهار سالگی کشیدن کاریکاتور و تصویرگری را آغاز کرد. او در کالج آتلانتیک در رشته اکولوژی انسانی تحصیل کرد. او به همراه همسر و فرزندش و تعداد زیادی حیوانات خانگی در کانادا زندگی می‌کند.

در بخشی از کتاب بروس خرس عصبانی 2: مهمان‌های ناخوانده! می‌خوانیم:

بروس غرید. بروس نعره کشید. بروس تصمیم گرفت با مدیر آن‌جا صحبت کند.
موش‌ها چند لحظه‌ای به آن یکی اتاق رفتند. دوتا از موش‌ها، کراوات زده برگشتند.
- من مدیرم چون کراوات دارم
- نخیر من مدیرم... چون کراوات من راه راه است.
- کراوات هایم را گرفتند.
سر و صدایی که از آشپزخانه بلند شد، حرفشان را قطع کرد.