معرفی و دانلود کتاب با تو شب آفتابی می‌شه

معرفی کتاب با تو شب آفتابی می‌شه

کتاب با تو شب آفتابی می‌شه از سروده‌های سینا جعفری، شامل اشعاری عاشقانه است که با بیانی ساده و روان شما را وارد فضایی رمانتیک کرده و تصویری بی‌بدیل برایتان رقم می‌زند.

سینا جعفری متولد سال 1363 در شیراز، از شاعران، نویسندگان و مترجمان زبردستی به شمار می‌آید که در حوزه‌ی کودکان و بزرگسالان آثار بسیاری را منتشر کرده است. از دیگر آثار او می‌توان به راز باران، عنکبوت بد اخلاق، من کوچولو هستم، گربه‌ی خوابالو و ... اشاره کرد.

در بخشی از کتاب با تو شب آفتابی می‌شه می‌خوانیم:

بابا آب ندارد بابا نان ندارد
بابا انار ندارد باغ ما توت ندارد
دنیا وفا ندارد دنیا صفا ندارد
تو هم وفا نداشتی تو هم صفا نداشتی
تو هم عاشق نبودی دل نرمی نداشتی
زدی دل را شکستی زیر پایت انداختی
دنیا را نابود کردی روشن را خاموش کردی
دنیا هیچی ندارد دنیا رسمی ندارد
هیچ‌کس هیچی ندارد من هم تو را ندارم
کودک بازی ندارد کودک لباس ندارد
خودکار جوهر ندارد دفتر نمره ندارد
دنیا عاشق ندارد عاشق معشوق ندارد
کوچه درخت ندارد درخت گنجشک ندارد
هیچ‌کس هیچی ندارد من هم تو را ندارم

فهرست مطالب کتاب

سالگرد آشنایی
بارون
یادت باشه
باید بگم دوست دارم
ندارد
گوشیو بردار
تو اتاق
تو کجایی
آرزوی کوچک
برو برو
به خدا قسم
چرا؟
باور کنم یا نکنم
چرا به هم نرسیدیم؟
شب دلتنگی
من دیگه بچه نمیشم
تا فهمید رفت
پدر
من تو رو دوست دارم
در این روزا
مثلِ من
چرا و این چرا
زری یه امید
بوی عشق
اگه تو پیشم بمونی
فرشته‌ی نجات
سلام
یادم تو را فراموش
مسافر
چشمای زیبا
شتر دیدی ندیدی
خدا کنه فردا بشه
یکی بود یکی نبود
لحظه‌های شیرین
هر جا بری عزیزی
قفس طلایی
تنهایی
دیار آشنا
رویش گل
نگام کن
کلبه‌ی خیالی
آرزوی برگشتنت
به چشم من
برکه‌ی آبی
خوش است روزی
معما
دنیا به این بزرگیش
لبخند تو
باور
اولا
دلم کرده هوای تو
اهل کجایی؟
جواب نامم
آشنایی
بهار
راز دل
گل یاس
می‌خوام باز تو رو ببینم
فریاد
کاش که میشد
امشب می‌خوام
زهرای جنگجو
جبران روزای بی‌غروب
برام برقص
شنبه
جدی میگم
خودم میام
هنوزم
لیلی و مجنون
صبح آبی
وایسا
خیلی زیاد
برام بخون
امشب
نرو!
فال حافظ
به خدا قسم تو اونی
نامه
بخوای نخوای
عصرای بعد مدرسه
نمیری تو ز یادم
نشونی
بگو که خورشید در نیاد
نمی‌خوامت
قسم
تا کران‌ها
یاد نگاه
دلم می‌خواد
دو چشمات
خاطره
تو بابا به چیت می‌نازی
با تو شب آفتابی میشه
منم میشم مثل خودت
شبا رو دوست می‌دارم
عیدهای بی‌تو بودن
ببخش منو عزیزم
گریه کردم و ندیدی
لا لا لا لا
نشد...
با تو شب آفتابی میشه
دوبیتی‌ها
اون چشمات
انگار خبر نداری
من را دوست بدار
ساکت نمیشم
حوری
ستاره
حرف دل
همه رو خود رقم زدیم
چشمه‌ی جوشان
سفر
آره تو
مجنون
حسرت به دل
دست رفاقت
آشیانه
دل‌خوشی
لطف شما
هر چه دارم
ای عشق من
رهگذر
بیزار
با تو شب آفتابی میشه
تک بیتی‌ها
ماندگار می‌نگارمت
گذر
شِکوِه
دوستت دارم
گل من
برق چشم‌هایت
یاد پائیز
آخرین نگاه
پدر دوستت دارم
تو نیستی
یک دریچه باز است
آن روزها
نشانه و اثری
آشنایی
گل یاس
هرچی هستی بهترینی
اگر بروی
آغاز یک پایان
سنگی زدی و رفتی
کوچه
گل سرخ
حوری
ماندگار می‌نگارمت
نمی‌دانم کی هستی
من را بسوزان
پروانه
بی‌عشق تو
من در آن نان احساس را دیدم
تولدت مبارک
صبحانه
من کی‌ام؟
نگاه تو، روشن
نگاهم نکردی
کودکی بازآ!
فاصله
خواب در آغوشت
کاش او من بودم
شعر کوتاه