معرفی و دانلود کتاب آرزوی خاص خرس کوچولو

معرفی کتاب آرزوی خاص خرس کوچولو

کتاب آرزوی خاص خرس کوچولو نوشته‌ی گیلیان لوبل، داستان خرس کوچکی را به تصویر می‌کشد که می‌خواهد در روز تولد مادرش بهترین هدیه دنیا را به او بدهد. این اثر دلنشین باعث تقویت قوه تخیل در کودکان می‌شود.

موضوع کتاب آرزوی خاص خرس کوچولو چیست؟

خرس قهوه‌ا‌ی و کوچولو در میان سایه شبانه‌ی درختان در حال جست و خیز بود. او با خود پچ پچ می‌کرد و می‌گفت: ای کاش.. ای کاش... . دوستش که یک خرگوش به اسم لیپیتی بود، خرس قهوه‌ای کوچولو رو صدا زد: چی آرزو می‌کنی؟

خرس قهوه‌ای گفت: امروز تولد مادرم است و می‌خواهم یک هدیه خاص برایش پیدا کنم تا خوشحال شود. خرگوش کوچولو گفت: منم کمکت می‌کنم.

درباره‌ی مجموعه «کتاب‌های تصویری داستان من»:

این مجموعه با هدف تقویت قدرت تخیل کودکان موضوعات متنوع و بسیار ساده‌ای را که برای آن‌ها جذاب است را به تصویر می‌کشد. از ویژگی‌های بارز مجموعه حاضر این است که شما با توجه به تصاویر می‌توانید داستان‌هایی مختلف و متنوع، با زبانی که کودک شما بیشتر با آن آشناست، تعریف کنید و از او بخواهید تا قدرت تخیلش را به کار گیرد و داستان خودش را برای شما از روی تصاویر تعریف کند. در زمان مطالعه‌ی این کتاب‌ها حتماً از کودک خود در رابطه با تصاویر سؤال بپرسید و ذهن او را در تخیل و خلاقیت به چالش بکشید و باعث پرورش آن شوید. با مجموعه «کتاب‌های تصویری داستان من» داستان خواندن را برای کودکانتان به تجربه‌ای فوق‌العاده و لذت‌بخش تبدیل کنید.

کتاب آرزوی خاص خرس کوچولو مناسب چه کسانی است؟

این کتاب با تصاویر جذاب و ایده‌ی داستان‌ سرایی از زبان خود کودک باعث پرورش و تقویت قوه‌ی تخیل و تحلیل کودکان می‌شود و آن‌ها حتی بدون خواندن متن و تنها با تصاویر کتاب می‌توانند با آن ارتباط برقرار ‌کنند. گیلیان لوبل (Gillian Lobel) داستان آرزوی خاص خرس کوچولو را برای خردسالان و کودکان پیش دبستانی تالیف کرده است و برای والدینی که به دنبال پرورش ذهن کودک از سنین خردسالی هستند، گزینه‌ای مناسب به شمار می‌رود.

در بخشی از کتاب آرزوی خاص خرس کوچولو می‌خوانیم:

آن‌ها با هم بزرگترین سنگ‌ها را پیدا کردند و دونه دونه روی هم گذاشتند. بعدش از سنگ‌ها بالا رفتند و به آسمان نگاه کردند. خرگوش لیپیتی گفت: یک سنگ دیگه ما رو به ستاره‌ها می‌رسونه. خرس قهوه‌ای کوچولو گفت: حالا باید برای مادرم یک ستاره بچینم. او خودش رو کشید و بر روی نوک یک پنجه پاش ایستاد. اما هنوز هم دستش به ستاره‌ها نمی‌رسید.