داستانی که با اعدام نه ولی با حکم اعدام محکوم تموم میشه و همین که صحنهی اعدام توصیف نمیشه تا حدودی پایان داستان رو آزاد میذاره.
برای من اینکه محکوم در بدترین حالش عاجزانه دنبال نشانههای مثبتی میگشت تا به خودش بقبولونه که حکم دادگاه حتمن مثبت خواهد بود و با این حال در انتها بین حبس و اعدام، اعدام رو انتخاب میکنه، مسحور کننده بود.
این داستان همچنین به خوبی نشون میده که ما همیشه در مرکز جهان خودمون قرار داریم و فکر میکنیم همه نگاهشون به ماست و به ما فکرمیکنند، در حالی که در ناخوشیها به ما ثابت میشه که به هیچ وجه اینطور نیست و کمتر کسی علاقهای به احوالات ما داره و عموم مردم به دنبال درام هستند و با شکست ما این درام فجیع تر و برای آنها جذاب تر میشه پس چه بسا آرزوی شکست ما رو هم داشته باشند.
داستان کوتاهه ولی با پیامهای عمیق و بسیار و مطمئنن هر خواننده یا شنوندهای برداشت خودش رو خواهد داشت.
ممنون از گویندهی گرامی آقای عمرانی، ماه آوا و کتابراه
برای من اینکه محکوم در بدترین حالش عاجزانه دنبال نشانههای مثبتی میگشت تا به خودش بقبولونه که حکم دادگاه حتمن مثبت خواهد بود و با این حال در انتها بین حبس و اعدام، اعدام رو انتخاب میکنه، مسحور کننده بود.
این داستان همچنین به خوبی نشون میده که ما همیشه در مرکز جهان خودمون قرار داریم و فکر میکنیم همه نگاهشون به ماست و به ما فکرمیکنند، در حالی که در ناخوشیها به ما ثابت میشه که به هیچ وجه اینطور نیست و کمتر کسی علاقهای به احوالات ما داره و عموم مردم به دنبال درام هستند و با شکست ما این درام فجیع تر و برای آنها جذاب تر میشه پس چه بسا آرزوی شکست ما رو هم داشته باشند.
داستان کوتاهه ولی با پیامهای عمیق و بسیار و مطمئنن هر خواننده یا شنوندهای برداشت خودش رو خواهد داشت.
ممنون از گویندهی گرامی آقای عمرانی، ماه آوا و کتابراه