معرفی و دانلود کتاب سایه‌هایی در شب

معرفی کتاب سایه‌هایی در شب

این مرد، هر که باشد، برای شبح مرگ و مزدورانش از سایر رومیان اهمیت بیشتری دارد. او فردی معمولی نیست؛ شاید عضوی از دربار روم باشد یا اشراف‌زاده‌ای که توانایی به یاد آوردن نام و هویت خود را ندارد. کتاب سایه‌هایی در شب داستانی معمایی، جنایی و تاریخی است که ما را به هزاران سال پیش می‌برد. این روایت جنایی در یکی از شهرهای بریتانیا جریان دارد؛ جایی که گروهی از رومی‌ها تازه وارد شده‌اند و گروهی از مردم محلی درصدد کشتار آن‌ها هستند. جین فینیس با ارائه سرنخ‌ها و نشانه‌هایی در داستان، خواننده را برای کشف رمز و راز این پرونده جنایی یاری می‌کند.

درباره‌ی کتاب سایه‌هایی در شب

مرد نیمه‌جان و زخمی زیر درخت بلوط از هوش رفته و حتی هویت خود را به خاطر نمی‌آورد. ظاهرش به رومیان می‌ماند و لباس‌هایی آراسته و رسمی بر تن دارد. از چهره و پوشش او برمی‌آید که شأن و مقام بالایی دار، اما نشانی هولناک در کنار اوست؛ نشان استخوانی و جمجمه‌ای با این پیام که «تمام رومی‌ها کشته خواهند شد». این پیام برای آئورلیا و آلبیا، که با وجود اصالت رومی، سال‌هاست در بریتانیا زندگی می‌کنند، دهشتناک‌ترین خبری است که می‌توانست به گوششان برسد. هرچند به نظر می‌رسد این تهدید متوجه کسانی است که تازه از ایتالیا پا به بریتانیا گذاشته‌اند، اما هنوز هیچ‌کس از جزئیات نقشه‌ی این مرد ناشناس چیزی نمی‌داند و کشف هویت او یکی از رازهای کتاب سایه‌هایی در شب (Shadows in the Night) است.

مرد رفته‌رفته به هوش می‌آید. خاطراتی پراکنده و مبهم در ذهنش جان می‌گیرند. از وقایع شب گذشته چیزهایی به یاد می‌آورد؛ از جمله حمله‌ای که به او و خدمتکارش، بورث، شده و سرنوشتی که برای اسبش رقم خورده است. روشن است که افرادی ناشناس در شهر حضور دارند و قصدشان کشتار و ریشه‌کن کردن رومیان است.

رمان معمایی سایه‌هایی در شب نوشته‌ی جین فینیس (Jane Finnis) ما را به قرن‌های گذشته می‌برد؛ زمانی که امپراتوری روم قدرتمندترین حکومت جهان بود و دشمنان بی‌شمارش در پی نابودی آن بودند. این داستان تاریخی، تخیلی و معمایی ما را در موقعیتی قرار می‌دهد که باید با یافتن سرنخ‌ها، پرده از رازی سر به مهر برداریم.

سایه‌هایی در شب رومیان را خواهند کشت

دو جسد دیگر پیدا شده‌اند؛ یکی در میدان عمومی شهر و دیگری نزدیک ویلای سیلوانیوس. هر دو قربانی رومی‌اند و همان نشان همراهِ مرد مرموز، کنار آن‌ها نیز گذاشته شده است. سر هر دو نفر بریده و بدنشان سلاخی شده. آئورلیا با شنیدن این خبر به سراغ مرد مرموز می‌رود و تمام ماجرا را برای او شرح می‌دهد. در همان لحظه، مرد به یاد می‌آورد که آن شب شوم چند سرباز با نقاب‌هایی هولناک سر راه او و همراهانش ظاهر شدند و بورث ژرمن، دوست و خدمتکار او، را به قتل رساندند. او همچنین به خاطر می‌آورد که رهبر این گروه که مأمور قتل‌عام رومیان است، «شبح مرگ» نام دارد.

جین فینیس در داستان معمایی سایه‌هایی در شب ما را با خطری روبه‌رو می‌کند که ماهیتش روشن نیست. نمی‌دانیم قاتلانی که در شهر آزادانه می‌گردند، انسان‌اند یا موجوداتی اهریمنی. تنها می‌دانیم که قصدشان نابودی تمام رومیان است. جین فینیس هنوز هویت حقیقی مرد مرموز را آشکار نکرده، اما پیداست که او برای گروهی که رهبرشان «شبح مرگ» خوانده می‌شود، هدفی بسیار مهم است. آن‌ها جایگاه پنهان و محل درمان او را یافته‌اند و بازگشته‌اند تا کارش را تمام کنند. معلوم نیست تا چه حد در اجرای نقشه‌های پلید خود موفق خواهند شد، اما این معما به‌سادگی حل نخواهد شد و آئورلیا و آلبیا باید خود را برای رویارویی با مشکلاتی بزرگ‌تر آماده سازند.

رمان معمایی سایه‌هایی در شب با ترجمه‌ی زهرا زارعی در نشر قطره به چاپ رسیده است.

نکوداشت‌های کتاب سایه‌هایی در شب

• داستان سایه‌هایی در شب داستانی پر از تعلیق و با جزئیاتی اصیل است. (Booklist)
• این کتاب تاریخی بسیار جذاب و خواندنی است. (Kirkus Reviews)
• اگر به سریال خونین و جذاب Rome از شبکه‌ی HBO علاقه‌مندید و این سریال شما را به دانستن چگونگی زندگی در بریتانیا ترغیب می‌کند، رمان سایه‌هایی در شب نوشته‌ی جین فینیس، برایتان جالب و او نویسنده‌ی موردعلاقه‌ی شماست. (Chicago Tribune)

کتاب سایه‌هایی در شب برای شما مناسب است اگر

• به داستان‌های معمایی که ماجرایی غیرواقعی را در بستری تاریخی روایت می‌کنند و در این میان سرنخ‌هایی برای حل معمای قتل‌های پی‌درپی را به شما ارائه می‌دهند، علاقه دارید.
• از خواندن داستان‌هایی که از جنایت‌های خونین و قتل‌عام‌های هولناک سخن می‌گویند، لذت می‌برید!
• دوست دارید با قصه‌ای مواجه شوید که شما را به اعماق تاریخ باستان ببرد.

در بخشی از کتاب سایه‌هایی در شب می‌خوانیم

از جاده خارج شدیم و مسیری طولانی را در میان باغ‌های رنگارنگ پیمودیم، باغ‌هایی که هرچه جلوتر می‌رفتیم جلوه‌شان بیش‌تر می‌شد، معلوم بود باغ‌ها را طوری هوشمندانه طراحی کرده‌اند که خانه در مرکز توجه باشد. چند درخت زینتی زیبا هم بود، و یک دهلیز تودرتوی تمام عیار و سنگ‌فرش شده که با حصارهای کوچکی محصور می‌شد و مجسمه‌هایی خوش‌ساخت که نقطه به نقطه به چشم می‌خورد. نباید مسخره می‌کردم، اکثراً خیلی خوب بودند. کمی دورتر باغ درختان میوه بود و می‌توانستیم کندوی زنبور عسل را کنارشان ببینیم. کنار خانه باغچه‌های گل‌های رز وجود داشت و وان‌های سنگی پرنور که با سوسن و بوته‌ی خشخاش تزیین شده بودند. حتماً گروهانی از باغبان‌های ماهر داشت که مسلماً کار‌شان را خوب بلد بودند.

روی سنگ‌فرش عریض ایستادیم. قبل از مرخص کردن تیچ و پسران مزرعه، آن‌ها را نزد خودم فراخواندم و بهشان هشدار دادم. «اگه هر کدوم‌تون مست کنید، شلاق در انتظارتونه. قبل از تاریکی می‌رسیم خونه و می‌خوام هرسه‌تون برای همه چیز هوشیار و آماده باشید. فهمیدید؟»

آن‌ها سرشان را تکان دادند و تیچ گفت: «خانم، من هیچ‌وقت سر خدمتم چیزی نمی‌نوشم. می‌گویند ژولیوس سزار بزرگ هرگز تو ماه مارس به نمایندگان اجازه‌ی نوشیدن نمی‌داد.»

«کار عاقلانه‌ای می‌کرده.» نتیجه گرفتم که بیش‌تر از نیازشان درباره‌ی ژولیوس سزار و سبک نظامی‌اش به آن‌ها گفته بودند. با این‌همه، مادربزرگم همیشه می‌گفت، کمی سواد ضرری ندارد، و در واقع بعضی وقت‌ها کاملاً هم مفید است.

ویتالیس من و بقیه را جلو در ملاقات کرد و ما را برد به سمت راهروی بزرگی که زیبا رنگ شده بود، با اتاق‌ها و راهروها و کف موزاییک‌شده‌ی فوق‌العاده با طرح‌های چهارپرِ سرخ، زرد، کرم و سیاه. خلق و خویش خوب بود و نقش پسرِ خانه را خوب ایفا می‌کرد، و وقتی تصمیمی می‌گرفت، یک جور جذابیت واقعی در چهره‌اش نمودار می‌شد. «خوش اومدید به خونه‌ی جدیدمون. ممکنه بیش‌تر شماها اولین بارتون باشه که اومده‌ید این‌جا. بفرمایید و از آفتاب روی تراس لذت ببرید.»