معرفی و دانلود کتاب سرطان مرگ

معرفی کتاب سرطان مرگ

کتاب سرطان مرگ رمانی ایرانی به قلم مهسا احمدپور است که مضامین اجتماعی و خانوادگی را بررسی می‌کند. نویسنده‌ی کتاب، اتفاق‌های عموماً ناخوشایند زندگی چندین شخصیت را در این اثر با چیدمانی دقیق در کنار هم روایت کرده است. هامون آریامهر، در این داستان به فرزندخواندگیِ خانواده‌ی دادگر درآمده است. تلاش شخصیت اول داستان برای پیدا کردن هویت، مضمون اصلی داستان این کتاب به حساب می‌آید.

درباره‌ی کتاب سرطان مرگ

کتاب سرطان مرگ، داستانی خانوادگی و سرشار از احساسات است. مهسا احمدپور، نویسنده‌ی کتاب، با استفاده از زخم‌های روحی و گذشته‌ی مبهم شخصیت‌های داستان، روایتی چندلایه و روان‌شناختی را در پیش گرفته است. تاثیر عمیق گذشته‌ی تلخ بر هویت، روابط خانوادگی و کشمکش‌های درونی، به‌عنوان مضمون‌های اصلی رمان سرطان مرگ شناخته می‌شود. شخصیت‌های این داستان، همگی گذشته‌ای سرشار از رنج داشته‌اند و این رنج در داستان به‌خوبی بازتاب پیدا کرده است.

مهسا احمدپور هامون آریامهر را به‌عنوان شخصیت اول داستان اجتماعی سرطان مرگ انتخاب کرده است. اعضای خانواده‌ی دادگر، سال‌ها است که هامون را به فرزندی پذیرفته‌اند. با این حال، به رغم گذشت سال‌های بسیار، فاصله‌ای عمیق میان هامون و اعضای خانواده وجود دارد. آیهان دادگر، برادرخوانده‌ی هامون است و همواره تلاش کرده تا جای خالی یک برادر واقعی را برای وی پر کند. این برادر ناتنی، گرفتاری‌های خاص خودش را دارد و سخت درگیر کارهای شرکت پدرش است. احمدپور در ادامه‌ی رمان سرطان مرگ، چاشنی عشق را به این قصه اضافه می‌کند. دختری با نام خزان جاوید در شرکت دادگر کار پیدا می‌کند. حضور این دختر، لایه‌ای عاشقانه و احساسی را به داستان می‌افزاید.

روایت چندلایه‌ی مهسا احمدپور از جستجوی هویت

رمان مهسا احمدپور ساختاری چندلایه دارد. هر بخش از کتاب از زاویه‌ی دید یکی از شخصیت‌های داستان روایت شده است. چنین رویکردی، خواننده را بیشتر در جریان دیدگاه‌ها، احساسات و مشکلات شخصیت‌های قصه قرار می‌دهد. کاراکترها در این داستان، تلاش زیادی برای استحکام رابطه با یکدیگر انجام می‌دهند، اما اتفاق‌هایی رخ می‌دهد تا همواره از یکدیگر دورتر شوند. داستان روان‌شناختی سرطان مرگ، قصه‌ای است از نبرد دائمی انسان با زخم‌های کهنه و تلاش برای یافتن روزنه‌ای از امید در دل کشمکش‌های خانوادگی.

رمان اجتماعی سرطان مرگ را انتشارات آئی‌سا، چاپ و روانه‌ی بازار کرده است.

کتاب سرطان مرگ برای شما مناسب است اگر

• به مطالعه‌ی ادبیات داستانی معاصر ایرانی علاقه دارید.
• از خواندن داستان‌هایی با مضمون روابط خانوادگی، عشق و جستجوی هویت فردی لذت می‌برید.
• ژانر اجتماعی و روان‌شناختی را در ادبیات می‌پسندید.

در بخشی از کتاب سرطان مرگ می‌خوانیم

حس کردم آیهان کوتاه اومد، چون نفس عمیقی کشید و بعد از یه خداحافظی سرسری تماس ‌رو قطع کرد و بعدش با صدای بلندی گفت:

- یک هفته‌ست نیومدم؟ خوب کردم اصلاً! به تو چه آخه؟

نفس عمیقی کشید و پلک‌هاش‌ رو روی هم فشرد. خنثی نگاهی بهش انداختم و راهم ‌رو سمت اتاق پیش گرفتم. بالاخره هرچه‌قدر مقاومت می‌کرد یه روزی دستش پیش آیهان رو می‌شد و تهش‌ هم اخراج!

در اتاقم رو باز کردم و بی‌حوصله داخل رفتم. وسایلم رو روی میز رو به‌ روی تختم گذاشتم و از اون‌جایی که امروز پنجشنبه بود و می‌خواستم مثل همیشه سری به قبر سحر و رفتگر بزنم با همون لباس‌ها روی تخت رها شدم. دست‌هام رو تکیه‌گاه سرم کردم و به خودم از آینه‌ی روبه‌روم زل زدم. مثل همیشه اولین سؤالی که تو ذهنم اومد، باعث شد رو تصویر خودم بیشتر زوم کنم. «تو کی هستی؟»

هنوز چند ثانیه نگذشته بود که صدای باز شدن در، سکوت نسبی اتاق‌ رو شکست. چشم‌هام رو آروم بستم و باتحکم گفتم:

- اگه جمله‌ت بیشتر از چهار کلمه‌ست، بیرون!

با پایان حرفم همون‌طور که انتظار داشتم صدای دخترونه‌ای جوابم ‌رو داد:

- زیاد جوگیر نشو! منم میلی به هم‌کلام شدن باهات ندارم. باید یک کاری رو برام انجام بدی!

بدون این‌که چشم‌هام رو باز کنم، لبخندی رو لبم نشوندم و با همون لحن طعنه‌وار گفتم:

- دوازده کلمه شد؛ بیرون!