معرفی و دانلود کتاب بختک خانهی خبیث: کتاب چهارم مجموعه شکارچیان دارک هیل
برای دانلود قانونی کتاب بختک خانهی خبیث و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب بختک خانهی خبیث: کتاب چهارم مجموعه شکارچیان دارک هیل
در میان جنگلهای مهزدهی اطراف دارک هیل خانهای وجود دارد که هیچ آدم عاقلی نمیخواهد به آن نزدیک شود؛ مگر آنکه بخواهد شجاعتش را به دوستانش اثبات کند! در کتاب بختک خانهی خبیث، پروندهی چهارم مجموعهی شکارچیان دارک هیل به قلم کیت رابینسون، «نیت» قرار است شب را به تنهایی در یک خانهی روحزده در اعماق جنگل به صبح برساند.
دربارهی کتاب بختک خانهی خبیث
یک بلوفزنی ساده تبدیل به ماجرایی ترسناک میشود! نیت، بن، میا و اما چهار نوجوان کنجکاوند که میخواهند از اتفاقات ماورایی دارک هیل فیلمبرداری کنند. آنها تا به حال ماجراهای زیادی را از سر گذراندهاند. میا و بن فکر میکنند نیت آدم ترسویی است. برای همین هم او تصمیم میگیرد که شب را به تنهایی در خانهی برتی شارپ بگذراند؛ پیرمرد عنقی که سالها در آن خانه زندگی میکرده و حالا مرده است. شایعات میگویند او چند نفر را در آن خانه به قتل رسانده و شاید حتی خودش هم یک شبح بوده است! احتمالا قرار است نیت کل شب از فکر دیدن اشباح قربانیها زهره ترک شود!
کیت رابینسون (Keith Robinson) در پروندهی چهارم شکارچیان دارک هیل، کتاب بختک خانهی خبیث (House of Haunts) ما را به اعماق جنگلی مهآلود و شرجی میبرد. جایی که نیت باید یک شب را در خانهای روح زده بگذراند و هیچ دسترسیای هم به آنتن یا بقیهی دوستانش ندارد! میا، اما و بن فکرش را نمیکردند که دوست ترسویشان بخواهد چنین کاری انجام دهد و حالا انگار نیت با این کارش احترام بیشتری در گروه شکارچیان دارک هیل به دست آورده است.
مهمانی ناخوانده در خانهی روحزده
بچهها با دوچرخه از جنگل عبور میکنند. از شاخههای پیچ خوردهی درختها که مثل دستان جنازهها رو به ماه کامل افراشته شدهاند، میگذرند. آنها نیت را میرسانند و میروند و او با چند شمع و چراغ قوه میخواهد کل خانه را بگردد. وقتی به طبقهی بالا میرسد، نوشتهای با رنگ قهوهای توجهش را جلب میکند. «دست از سرم بردارین!»
کیت رابینسون با زبانی تند و سرزنده دلهره را با طنز و شوخی درهم آمیخته. روایت از نگاه نیت، پر از ترسهای درونی و واگویههای ذهنی است. او به جایی رفته که هر صدای کوچکی، سیلی از افکار و خیالات دلهرهآور را به سمتش روانه میکند. آیا واقعا شبحی در آن خانه وجود دارد؟ وقتی که صبح شود، باقی اعضای شکارچیان دارک هیل با چه چیزی مواجه خواهند شد؟
رمان ترسناک بختک خانهی خبیث، را محمد ورزی ترجمه کرده و انتشارات دلتا آن را به چاپ رسانده است.
کتاب بختک خانهی خبیث برای شما مناسب است اگر
- نوجوانی هستید که به ماجراهای دلهرهآور و ماورایی علاقه دارید.
- دوست دارید داستانی ترسناک بخوانید که شجاعتتان را به چالش بکشد.
- به رمانهایی با حال و هوای تخیلی و ماجراجویانه علاقهمند هستید.
در بخشی از کتاب بختک خانهی خبیث: کتاب چهارم مجموعه شکارچیان دارک هیل میخوانیم
بن ساکت شده. جیک دخترها درنمیآید. همه لالمونی گرفتهاند.
دوباره میگویم: «برین. میرم ببینم اگه بشه با دوربینم چندتا مدرک جمع کنم. صبح میبینمتون. منظورم صبح زوده، طرفهای پنج، اونوقت همه میتونیم برگردیم خونه و بچپیم توی تختمون؛ قبل اینکه مامانباباها بیدار شده باشن.»
مییا زیرلب میگوید: «میشه بگی رو چه حساب باید سر صبح برگردیم اینجا؟»
«تا بفهمین کل شب رو اینجا بودم. اگه قراره یه شب بیخواب بشم، شما هم یه امشب رو بدخواب بشین.»
بن دوستانه به من مشتی میزند. «خیلیخب، داداش. فردا میبینمت. و... پرچمت بالاست، داداش.»
گرمایی درونم حس میکنم و کمی از ترسم میریزد. دلم میخواست به من احترام بگذارند. دوست داشتم این ماجرا فرصتی باشد تا به دوستهایم ثابت کنم که اگر نترستر نیستم، دستکم میتوانم مثل خودشان نترس باشم.
رفتن آنها را تماشا میکنم. بهجای اینکه سوار دوچرخه بشوند و سریع رکاب بزنند، دوچرخهبهدست سلانهسلانه قدم میزنند. انگار دلشان نمیخواهد از اینجا بروند. همینجور که توی تاریکی فرو میروند، مدام پشتسرشان را نگاه میکنند و دست تکان میدهند. وقتی به تهِ مسیر میرسند، دیگر بهزور آنها را میبینم.
قبل از ورود به خانه، دوچرخهام را جایی دور از دید مخفی میکنم. این یعنی باید دوباره از ایوان بیرون بزنم و با عجله بروم دور خانه. بدجور وسوسه شدهام که صاف برگردم خانهی خودمان. فرمان دوچرخه را سفت میچسبم تا برنگردم. بالاخره دوچرخه را دمِ ایوان میگذارم و خوب توی تاریکی مخفی میکنم.
بعدش برمیگردم به ایوان و میروم سمت در.
دیگر وقتش رسیده.
نفس عمیقی میکشم و پایم را از کنار در توی خانه میگذارم. چراغقوه خاموش است و بدجور توی دستهای لرزانم وول میخورد. بستن در پشتسرم سختترین کار دنیاست. حالا واقعاً تنهای تنها ماندهام.
انگار خانه من را مال خودش کرده.
فهرست مطالب کتاب
شهر ما نفرینشده است!
بخش 1: نیت
فصل 1: مأموریت پرخطر
فصل 2: خبیثترین خانهی دارکهیل
فصل 3: یک شب بیخوابی
فصل 4: بهسوی زیرشیروانی
فصل 5: مزاحم
بخش 2: اِما
فصل 6: زیرنظر
فصل 7: اتفاقهای مرموز
فصل 8: مهمانهای ناخوانده
فصل 9: مردی که نعره میزند
فصل 10: گروکشی
بخش 3: نِیت
فصل 11: خانهی مرده
فصل 12: دیگران
فصل 13: استخوانهای توی دیوار
فصل 14: در محاصرهی اشباح
فصل 15: به کی میخوای زنگ بزنی؟
فصل 16: برتی شارپ
فصل 17: دفتر یادداشت
فصل 18: کارد به استخوان رسیده
پردهی آخر
مشخصات کتاب الکترونیک
| نام کتاب | کتاب بختک خانهی خبیث: کتاب چهارم مجموعه شکارچیان دارک هیل |
| نویسنده | کیت رابینسون |
| مترجم | محمد ورزی |
| ناشر چاپی | انتشارات دلتا |
| سال انتشار | ۱۴۰۳ |
| فرمت کتاب | EPUB |
| تعداد صفحات | 155 |
| زبان | فارسی |
| شابک | 978-622-5280-71-7 |
| موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان علمی و تخیلی نوجوان، کتابهای داستان و رمان ترسناک نوجوان |





















