معرفی و دانلود کتاب ویلف ترسوی بزرگ به فضا میرود: کتاب چهارم مجموعه ویلف ترسوی بزرگ
برای دانلود قانونی کتاب ویلف ترسوی بزرگ به فضا میرود و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب ویلف ترسوی بزرگ به فضا میرود: کتاب چهارم مجموعه ویلف ترسوی بزرگ
چه چیزی حسابی شما را میترساند؟ شاید باور نکنید اما قهرمان کوچک کتاب ویلف ترسوی بزرگ به فضا میرود این روزها بیش از هر چیز از پخته شدن در سوپ فضاییها میترسد! به هر حال، در داستانهایی که به دست جرجیا پریچت خلق میشود هیچ چیز غیرممکن نیست. اما حتی اگر ترسوترین بچهی دنیا هم باشید گاهی برای نجات خودتان هم که شده، باید شجاعت به خرج دهید. در آن صورت شاید سر از مریخ بیاورید تا تلسکوپ خود را از چنگال شرورترین همسایهی دنیا بیرون بکشید!
دربارهی کتاب ویلف ترسوی بزرگ به فضا میرود
شما ویلف را میشناسید؟ چطور نمیشناسید! او دلواپسترین پسربچهای است که میتوان روی زمین پیدا کرد. چیزی نیست که ذهن ویلف را به خود مشغول نکند یا دلش را شور نیندازد. حالا تصور کنید که قهرمان همیشه نگران کتابهای جرجیا پریچت (Georgia Pritchett) با این وضعیت راهی کرهی مریخ شود. مأموریت چندان ممکنی به نظر نمیرسد؛ اما گاهی چارهای جز رویارویی با حوادث عجیب برای آدم باقی نمیماند. پس شما هم کلاه فضانوردی خود را آماده کنید و همراه با این داستان کودکانه و مصور، یعنی کتاب ویلف ترسوی بزرگ به فضا میرود (Wilf the Mighty Worrier and the Alien Invasion) راهی آسمان بیکران شوید.
عجیب است که ویلف با این همه فکر و خیال هنوز هم میتواند به کار و زندگیاش برسد؛ آن هم وقتی که هر ثانیه یک ترس تازه به فهرست ترسهای قبلیاش اضافه میشود. شاید فکر کنید ویلف فقط از تاریکی یا نیش زنبور میترسد، اما خوب است بدانید که او از هیچ چیز به اندازهی گربههای بیمو و مجسمههای سرباز آهنی واهمه ندارد! درست از همان مجسمههایی که جلوی خانهی همسایهی بداخلاقش «آلن» پیدا میشود.

درسهایی از ویلف! چگونه با ترس خود کنار بیاییم؟
با وجود دلشورههای همیشگی، کارهای بزرگی از دست ویلف برمیآید. به هر حال او قبلا یکبار کل کهکشان را نجات داده! حتماً ماجرایش را در قسمت قبل «ویلف ترسوی بزرگ» بخوانید. اما حوادثی که قرار است در داستان فانتزی ویلف ترسوی بزرگ به فضا میرود سر راه پسرک قرار بگیرد، حتی از قسمتهای قبلی هم ترسناکتر است. یک قهرمان کهکشانی بدون تلسکوپش مثل یک سرباز بدون شمشیر است. بنابراین وقتی آلن تلسکوپ ویلف را میدزدد، چارهای برای پسرک باقی نمیماند جز آن که ترس خود را کنار بگذارد و به جنگ سرباز آهنی حیاط خانهی آلن برود؛ البته در صورت پیروزی باید با گربهی بیموی او نیز رودررو شود!
داستان ماجراجویانهی ویلف ترسوی بزرگ به فضا میرود، همانطورکه شما را بلند بلند به خنده میاندازد، آرامش ظریفی در دلتان میکارد؛ زیرا حالا میدانید تنها نیستید. بله، در حقیقت، همهی آدمها ترسهایی در زندگی دارند و گاهی الکی دلواپس و نگران میشوند. مهم این است که خودتان و احساساتتان را بهتر بشناسید و راه مدیریت هیجان و غلبه بر ترس را بیاموزید، آن وقت میتوانید مثل ویلف حتی مریخ را هم فتح کنید! پیشنهاد میکنیم با این داستان هیجانانگیز و آموزنده همراه باشید.
این داستان طنز با تلاش انتشارات کتاب پارک به دست شما رسیده و با قلم گیرای لیدا هادی به فارسی برگردان شده است.
نکوداشتهای کتاب ویلف ترسوی بزرگ به فضا میرود
- داستانی سرزنده و بامزه که میتواند کودکانِ نگران را شاد و آرام کند. (ژاکلین ویلسون، نویسنده)
- خندهدار، خیالانگیز و ماجراجویانه. هر کسی باید این کتاب را بخواند تا اخمش تبدیل به لبخند شود. (گاردین)
- با دقتی که جرجیا پریچت در به تصویر درآوردن جزئیات خندهدار زندگی ویلف و دشمنش آلن خرج کرده میتوان این کتاب را یک داستان «بخوان و بلند بخند»، نامید؛ داستانی که برای کودکان دلواپس، پیام آرامشبخشی هم دارد. (بوک تراست)
- واقعاً تأثیرگذار و فوقالعاده خندهدار؛ تمام آن چیزی که من آن را لذت کتابخوانی مینامم. (میراندا هارت، بازیگر)
کتاب ویلف ترسوی بزرگ به فضا میرود برای شما مناسب است اگر
- به دنبال یک داستان مهیج و پر شر و شور با حضور موجودات فضایی و جنگهای بینستارهای و نقاشیهای خندهدار هستید.
- میخواهید داستانی ماجراجویی و تخیلی و در عین حال الهامبخش را به کودکان 7 تا 10 سال هدیه دهید.
در بخشی از کتاب ویلف ترسوی بزرگ به فضا میرود: کتاب چهارم مجموعه ویلف ترسوی بزرگ میخوانیم
ویلف بعد از نوشتن فهرست چیزهایی که از آنها میترسید، سراغ قُلکش رفت. میخواست بداند تا آن روز چقدر پول جمع کرده. پول خوبی جمع شده بود؛ برای اینکه ویلف هر روز برای «آلِن»، همسایهی دیواربهدیوارِ شَرورشان، کلی کار میکرد؛ مثلاً گاهی برایش چمنهای حیاط را کوتاه میکرد، گاهی شیشههای راهرو را میشست و بعضی وقتها هم سیبیلهای آلِن را شانه میکرد. آلِن برای همهی این کارها به ویلف پول خوبی میداد!
ویلف با دقت چیزهایی را که توی قُلک بود، شمرد. بیستودوتا سکّه، یک آبنبات پولکی و یک دکمهی رنگی که آن را هم باید دات توی قُلک انداخته باشد. او با شمردن پولهای توی قُلک کلی ذوق کرد؛ آخر فقط بیستودو سکّه لازم داشت تا بتواند وسیلهی عجیب و غریبی را که دوست داشت، بخرد. ویلف دقیقاً بیستویک سکّه جمع کرده بود.
صبر کن ببینم!
یک دقیقه پیش که توی قُلک بیستودو سکّه بود! پس آنیکی سکّه کجاست؟ همینالان اینجا بود! وای! دات! دهانت را باز کن! بله، خودش است. بیشتر باز کن! اَخ کن بیاد! سکّه اینجاست. بیا بهجای سکّه، این آبنبات پولکی را بگیر و بخور. آبنبات پولکی، نه دکمه...! وای نه! دیگر دیر شده! خدا رحم کند! ببینم، تو میدانی دکمهها توی معده هضم میشوند یا نه؟ ولش کن اصلاً! کجا بودم؟
مشخصات کتاب الکترونیک
| نام کتاب | کتاب ویلف ترسوی بزرگ به فضا میرود: کتاب چهارم مجموعه ویلف ترسوی بزرگ |
| نویسنده | جرجیا پریچت |
| مترجم | لیدا هادی |
| ناشر چاپی | انتشارات کتاب پارک |
| سال انتشار | ۱۴۰۲ |
| فرمت کتاب | |
| تعداد صفحات | 173 |
| زبان | فارسی |
| شابک | 978-600-98387-5-2 |
| موضوع کتاب | کتابهای داستان سرگرم کننده کودک، کتابهای کودک 6 تا 8 سال، کتابهای کودک 9 تا 12 سال |





















