معرفی و دانلود کتاب ادموند کمپر: ماجرای واقعی سلاخ بی‌رحم دختران دانشجو

معرفی کتاب ادموند کمپر: ماجرای واقعی سلاخ بی‌رحم دختران دانشجو

کتاب ادموند کمپر به قلم رایان بکر روایتی مستند و تکان دهنده‌ از قاتل زنجیره‌ای نابغه‌ای است که در پشت چهره‌ای آرام، سال‌ها نفرت و جنون را پنهان کرده بود. این اثر تحلیلی روانشناختی از ریشه‌های خانوادگی خشونت و زخم‌های درمان‌نشده‌ی دوران کودکی ارائه می‌دهد.

درباره‌ی کتاب ادموند کمپر

پلیس‌ها هیچ وقت فکر نمی‌کردند که آن مرد مؤدب، خوش برخورد و بی‌آزاری که هر روز در کافه‌ها می‌بینند، همان قاتلی باشد که ردی از خود به جا نمی‌گذارد. رایان بکر (Ryan Becker) در کتاب جنایی ادموند کمپر (Edmund Kemper: The True Story of The Brutal Co-ed Butcher)، داستان مردی را روایت می‌کند که نفرت ریشه‌دار از مادرش، باعث شد دستش را به خون ده قربانی آغشته کند. در این اثر می‌بینیم که رایان بکر چطور با کنار هم قرار دادن گزارش‌های پلیس و روایت‌های قاتل، تصویری کامل از او به نمایش گذاشته است؛ مردی که ناکامی‌های مداومش را در به قتل رساندن دختران دانشجو ارضا می‌کرد.

بکر در این داستان جنایی واقعی، با نثری دقیق و تحلیلی، نشان می‌دهد چگونه ترکیب تحقیر، تنهایی و ناکامی، می‌تواند از یک ذهن رنج‌دیده، شخصیتی غیر قابل پیش‌بینی بسازد. روایت کتاب از کودکی پرآشوب کمپر آغاز می‌شود و تا سال‌های بزرگ‌سالی و بازجویی‌های نهایی او پیش می‌رود؛ سفری میان عقل و جنون که بیش از هر چیز، پرسشی انسانی را پیش می‌کشد: چه چیزی از ما انسان می‌سازد و چه چیزی آن را از بین می‌برد؟

سلاخ خاموش سانتا کروز

زبان رایان بکر در این زندگینامه، مستندگونه است و رویکرد تحلیلی روانشناسانه در جای جای اثر او دیده می‌شود؛ خواننده در هر فصل، نه تنها شاهد جنایت، بلکه ناظر بر تحلیل دقیق ریشه‌های شکل‌گیری خشونت است. بکر نشان می‌دهد که هیولاها ناگهان زاده نمی‌شوند، بلکه در دل خانه‌ها، در میان بی‌محبتی‌ها و فروپاشی‌های عاطفی رشد می‌کنند. مترجم کتاب مستند ادموند کمپر، ام. درخشش نیز با دقت، لحظات خشن و صریح اثر را به‌گونه‌ای بازنویسی کرده که فضای کابوس‌وار روایت حفظ شود. این کتاب مستند جنایی را می‌توانید در انتشارات سبزان بخوانید.

کتاب ادموند کمپر برای شما مناسب است اگر

• پرونده‌های جنایی واقعی و زندگینامه‌ی قاتلان زنجیره‌ای با پیچیدگی‌های روانی‌شان برایتان جالب هستند.
• می‌خواهید روایتی ریزبینانه از اختلالات روانی بخوانید.

در بخشی از کتاب ادموند کمپر: ماجرای واقعی سلاخ بی‌رحم دختران دانشجو می‌خوانیم

کارشناسانی که بعدها پروندۀ ادموند را بررسی کردند، معتقد بودند فرستادن او به آتاسکادرو تصمیمی غیرمسئولانه بود. در آن زمان، این بیمارستان 1600 بیمار داشت که از این میان، 24 نفر قاتل و 800 نفر مرتکب جرائم جنسی بودند. با این حجم از بیمار، بیمارستان تنها ده روان‌پزشک در اختیار داشت.

ادموند نه‌تنها درمانی متناسب با سن و وضعیت روانی‌اش دریافت نکرد، بلکه همین دورۀ کوتاه حضورش در آتاسکادرو، باعث شد بیش از پیش برای ارتکاب جنایات بعدی آماده شود. او چهار سال در این بیمارستان ماند و در این مدت، اعتماد مشاور خود را کاملاً به دست آورد، طوری که حتی رابطه‌ای دوستانه میان آن‌ها شکل گرفت.

رفتار خوب و ظاهر بی‌نقص ادموند باعث شد او به‌عنوان دستیار کارکنان درمانی منصوب شود؛ موقعیتی که به او دسترسی به برگه‌های آزمون‌های روان‌شناسی و معیارهای تشخیص بیماری‌ها را می‌داد.

ادموند باهوش بود و خیلی زود یاد گرفت چطور پزشکان و روان‌شناسان را فریب دهد و آن‌ها را متقاعد کند که بهبود یافته است. او تمامی آزمون‌های روان‌شناسی را با موفقیت پشت‌سر گذاشت و همین باعث شد تیم پزشکی بیمارستان باور کنند دیگر نیازی به نگه‌داشتن او نیست.

با وجود هشدارها و توصیه‌های جدی پزشکش، ادارۀ امور نوجوانان کالیفرنیا در سال 1969 (1348)، ادموند را به سرپرستی مادرش بازگرداند. پزشکش به‌شدت توصیه کرده بود که او نباید به نزد مادرش برگردد؛ مادری که رفتارهای آزاردهنده و بیماری‌های روانی‌اش ریشۀ بسیاری از مشکلات روانی ادموند بود.

بااین‌حال، در جلسۀ آزادی مشروط نه روان‌پزشکی حضور داشت و نه هیچ برنامه‌ای برای مراقبت‌های پس از آزادی پیش‌بینی شده بود.

وقتی آزاد شد، ادموند 21 ساله بود؛ جوانی که دو نفر را کشته بود، چهار سال در بیمارستان روانی زندگی کرده بود و حالا باید به خانۀ کسی برگردد که از او نفرت داشت: مادرش.

فهرست مطالب کتاب

دربارۀ نویسنده
مقدمه ناشر
مقدمه
1: خانه‌ای که شیاطین در آن لانه کردند
2: آغاز خون‌ریزی
3: وقتی نهادها شکست می‌خورند
4: روزهای تمرین
5: از خیال تا واقعیت
6: مادر، این یکی برای توست
7: پایان این بازی
8: بستن پرونده
9: قاتلی در دادگاه
10: آرامش در میان سیمان و فولاد