معرفی و دانلود کتاب زرافه‌ی کوتاه قد: داستانی درباره‌ی خودشناسی، واقع بینی و اعتماد به نفس

معرفی کتاب زرافه‌ی کوتاه قد: داستانی درباره‌ی خودشناسی، واقع بینی و اعتماد به نفس

اگر تو هم بی‌صبرانه منتظری تا قدت بلند شود، این قصه برای توست! یاسمین تمیزآراباجی ییلدیرماز در کتاب زرافه‌ی کوتاه قد، این داستان درباره‌ی زرافه کوچولویی است که از اینکه از بقیه‌ی زرافه‌های جنگل کوچک‌تر است، غصه می‌خورد. این داستان کودکانه‌ی دلنشین درباره‌ی پذیرش خود و اهمیت کشف ارزش‌های واقعی‌مان است.

درباره‌ی کتاب زرافه‌ی کوتاه قد

در جنگلی که یاسمین تمیزآراباجی ییلدیرماز (Yasemin Temizarabaci Yildirmaz) در کتاب زرافه‌ی کوتاه قد (Kisa Boylu Zürafa) به تصویر می‌کشد، همه‌ی حیوانات باهم دوست‌اند و زندگی خوبی دارند. در این جنگل یک گله زرافه هم زندگی می‌کنند و میان این زرافه‌ها، یک زرافه کوچولو با خال‌های ستاره‌ای هم وجود دارد که از بقیه‌ی زرافه‌ها کوتاه‌قدتر است. وقتی خانواده مشغول غذا خوردن هستند، مامان و بابا شاخه‌های بالایی را می‌چینند، خواهر و برادرش شاخه‌های میانی را، و زرافه کوچولو فقط به شاخه‌های پایینی قدش می‌رسد. گاهی حتی بقیه برایش برگ می‌چینند و روی زمین می‌گذارند تا بتواند به راحتی غذا بخورد. این وضعیت اصلاً چیزی نیست که زرافه کوچولو آن را دوست داشته باشد!

زرافه کوچولو هر روز کنار یک درخت می‌ایستد و قدش را روی تنه‌ی درخت علامت می‌زند تا ببیند چقدر به قدش اضافه می‌شود. این کار اصلاً راحت نیست! چرا که به نظر نمی‌رسد قدش اصلاً به این زودی‌ها بلند بشود. او تصمیم می‌گیرد تا فکر کردن به قدش را کنار بگذارد و به جایش دوست پیدا کند؛ شاید این‌طوری خودش را بهتر بشناسد و بفهمد که قدش تنها چیزی نیست که در مورد او اهمیت دارد!

کتاب زرافه‌ی کوتاه قد کاری از نشر برکه‌ی آبی است. این کتاب را با ترجمه‌ی نازلی خلیلی صفا در اختیار دارید.

کتاب زرافه‌ی کوتاه قد برای شما مناسب است اگر

• دوست دارید تا اعتمادبه‌نفس را در کودکان 6 تا 9 ساله‌تان بالا ببرید.
• مایلید تا مفاهیمی همچون صبر، عشق به خود، دوستی با دیگران و خودشناسی را به بچه‌ها بیاموزید.

در بخشی از کتاب زرافه‌ی کوتاه قد: داستانی درباره‌ی خودشناسی، واقع بینی و اعتماد به نفس می‌خوانیم

آن روز موقع بازی در جنگل، چشم زرافه کوچولو به موجود سیاه‌رنگی افتاد که روی زمین حرکت می‌کرد. خم شد و به حیوان کوچولوی روی زمین نگاهی کرد و گفت: «اووووووه! پاهای تو چقدر زیادند!»

موجود کوچولو گفت: «بله. همین‌طور است. راستی، سلام! من هزارپای پاقرمزی هستم.»

- سلام. اسمت را شنیده‌ام. تو در جنگل به این که خوب می‌رقصی معروفی. مگر نه؟ من هم زرافه کوچولو با خال‌های ستاره‌ای هستم. می‌توانی به من کوتاه‌قدترین زرافه‌ی جنگل هم بگویی.

هزارپا گفت: «از اینجا اصلاً کوتاه دیده نمی‌شوی. می‌دانی که در واقع تو از حیوانات بزرگ جنگل هستی؟»