معرفی و دانلود کتاب زندگی نامه‌ی هانا آرنت

معرفی کتاب زندگی نامه‌ی هانا آرنت

شاعر، عاشق یا فیلسوف سیاسی؟ سامانتا رز هیل در کتاب زندگی نامه‌ی هانا آرنت با استفاده از اسناد گسترده‌ای که از او در دست دارد، به معرفی وجوه شخصی و اجتماعی این اندیشمند سیاسی پرداخته است تا مخاطبش را با ابعاد مختلف زندگی هانا آرنت آشنا کند.

درباره‌ی کتاب زندگی نامه‌ی هانا آرنت

«آیا راهی برای اندیشیدن هست که مستبدانه نباشد؟» هانا آرنت این جمله را زمانی بر زبان آورد که سایه‌ی حزب ناسیونال بر آلمان حکم‌فرما شده بود و چیزی جز حضور خودش را نمی‌پذیرفت. همین مسئله باعث شده بود تا آرنت به‌عنوان یک اندیشمند، خودش را از جامعه‌ی دانشگاهی آلمان جدا کند. سامانتا رز هیل (Samantha Rose Hill) در کتاب زندگی نامه‌ی هانا آرنت (Hannah Arendt) به زندگی پرفراز و نشیب هارنت پرداخته و تلاش کرده او را نه صرفا با استفاده از آثار رسمی و مصاحبه‌ها، که با نامه‌های خصوصی و اشعارش بشناسد، چراکه شناخت آنا بدون در نظر گرفتن هویت فردی‌اش ما را از شناخت واقعی او دور می‌کند.

سامانتا رز هیل زنی را توصیف می‌کند که هرگز اجازه نمی‌داد تعاریف رایج او را محدود کند. او از همان ابتدای جوانی با پرسش‌های بنیادین درباره‌ی آزادی، مسئولیت و ماهیت شر روبه‌رو بود که در آثار او به شکلی بدیع پاسخ گرفتند. این اثر صرفا یک زندگی‌نامه‌‌ی بی‌روح از هانا آرنت نیست. سامانتا رز هیل با مهارت در روایت، مسیر مهاجرت، تبعید، استقلال فکری و دوستی‌های عمیق آرنت را در بستری تاریخی بازگو می‌کند و هم‌زمان، از دل نامه‌ها، شعرها، یادداشت‌ها و گفتگوهای آرنت، به قلب اندیشه‌ی او راه می‌یابد. سامانتا نشان می‌دهد که چگونه تجربه‌ی زیسته‌ی آرنت، از فرار از نازی‌ها، پناه‌جویی در فرانسه و آمریکا، تا حضور در بطن جدل‌های فکری نیویورک، شکل‌دهنده‌ی تیزبینی سیاسی و فلسفی‌اش بوده است.

سامانتا رز هیل خواننده را به لحظات خلوت‌گزینی و اندیشیدن هانا آرنت می‌برد. زنی که در انزوای تبعید به کلمات پناه برد اما اندیشه‌اش را نه در خلاء که در میدان پرهیاهوی سیاست جست‌وجو کرد. او راه و رسم آرنت در اندیشیدن را تشریح می‌کند. آرنت اندیشیدن را با اصطلاح دو تن در یک تن تعریف می‌کرد؛ گفت‌وگویی بی‌پایان با خود برای یافتن معنای آزادی و انسانیت در دل زمانه‌ای که خشونت سیاسی فجایع زیادی آفریده است.

کتاب زندگی نامه‌ی هانا آرنت نشان می‌دهد که او چگونه بدون سرسپردگی به مکتبی خاص، سنت فلسفی غرب را به نقد کشید و بر کنش سیاسی به‌عنوان عرصه‌ای که در آن آزادی محقق می‌شود، پافشاری کرد. برای او آزادی نه یک شعار، که تجربه‌ای از زنده بودن در میان جمع بود؛ جایی که انسان‌ها بتوانند در گفت‌وگو و کنش مشترک، رنگی جدید به جهان اطرافشان بزنند.

کتاب سامانتا رز هیل میان زندگی و اندیشه‌ی هانا آرنت پل زده است، زنی سرشار از احساس و عشق که دربرابر وحشی‌گری خونین قرن خود ایستاد و سلاحش پرسشگری، دوستی و شجاعت اندیشیدن بود. این اثر با ترجمه‌ی علی معظمی در نشر برج به چاپ رسیده است.

نکوداشت‌های کتاب زندگی نامه‌ی هانا آرنت

• همانطور که سامانتا رز هیل اشاره کرده است، امر سیاسی همواره به‌گونه‌ای اجتناب‌ناپذیر به امر شخصی ارجاع پیدا می‌کند. (مجله Prospect)
• سامانتا رز هیل ما را از نقدهای کلیشه‌ای که بخش بزرگی از افسانه‌های پیرامون هانا آرنت را شکل می‌دهند، رها می‌کند... در عوض او خوانش‌های دقیقش از ایده‌های جنجالی آرنت را به فضای اجتماعی متشنج و غیردموکراتیک ما پیوند می‌زند. (نقد کتاب لس‌آنجلس)
• هرچند هدف کتاب زندگی نامه‌ هانا آرنت ممکن است ارائه‌ی مقدمه‌ای کوتاه و تاثیربرانگیز بر آرنت باشد، سامانتا رز هیل، کاری غنی‌تر انجام می‌دهد... او نشان می‌دهد که آرنت را باید اکنون خواند، چرا که آرنت کسی است که ارزش این را دارد که در کنارش به اندیشیدن بپردازیم (نقد کتاب زنان)

کتاب زندگی نامه‌ی هانا آرنت برای شما مناسب است اگر

• خواندن زندگینامه‌ها برایتان از جذابیت خاصی برخوردار است.
• می‌خواهید نخستین گام را برای شناختن این متفکر بردارید و در عین حال می‌ترسید خواندن آثارش در وهله‌ی اول گیج‌کننده به‌نظر برسد.
• به چهره‌های مهم فلسفه‌ی سیاسی، نظریه‌ی ابتذال شر و اندیشیدن علاقه‌مند هستید.
• فکر می‌کنید شخصیت و عقاید هانا آرنت می‌تواند در زمانه‌ی فعلی برایتان الگو باشد و می‌خواهید بیشتر درباره‌ی او بدانید.

در بخشی از کتاب زندگی نامه‌ی هانا آرنت می‌خوانیم

آرنت بیشتر از یاسپرس از مارکس خوشش می‌آمد. نقد آرنت بر مارکس متضمن رد کلی او نبود. آرنت با نظر به رساله‌ی مارکس با عنوان مباحثی در خصوص قانون اَلوار دزدی که در 1842 منتشر کرده بود، به نقد یاسپرس پاسخ داد، و توجه او را به بحث مارکس در خصوص «انسانیت‌زدایی از آدمی» و «طبیعت‌زدایی از طبیعت» جلب کرد. آرنت می‌گفت این دو عنصر در بطن آن چیزی هستند که مارکس از جامعه‌ی انتزاعی در نظر داشت، و شورشی علیه این عناصر در سرتاسر آثار او جریان دارد: «نمی‌خواهم از شأن او به‌عنوان محقق دفاع کنم (مارکس گرچه محققی برجسته بود اما وجه ایدئولوژیک کارش، وجه محققانه‌اش را نابود کرد) و مطمئناً از شأن فیلسوفی او هم نمی‌خواهم دفاع کنم، بلکه می‌خواهم از او در مقام یک شورشی و یک انقلابی دفاع کنم.» اما نباید فکر کنیم که آرنت به مارکس‌ گرایش داشت: نداشت. آرنت به سراغ مارکس رفته بود تا از این طریق به چیزی بیندیشد که آن را گسست در سنت می‌نامید، امری که با افلاطون آغاز ‌شد، با نیچه تداوم یافت، و ختم آن در وارونگی‌ای بود که مارکس میان حیات فعال و حیات فکری ایجاد کرده بود. مارکس می‌گفت: «فیلسوفان جهان را فقط به انحاء مختلف تفسیر کرده‌اند؛ مهم آن است که جهان را تغییر دهیم.»

نقد محوری آرنت بر مارکس این است که او فعالیت زحمت‌کشانه‌ی [به تعبیر خود مارکس فعالیت کارگرانه] آدمی را به مقام فعالیتی بنیادین در وضعیت بشری ارتقا می‌دهد. از نظر آرنت این ارتقا در این جمله‌ی مارکس به طور موجز بیان شده بود که می‌گفت: «کار خالق انسان است.» آرنت در تفکیک سه‌گانه‌ای که میان زحمت، کار و عمل می‌گذارد، می‌گوید این زحمت است که ما را به طبیعت، و وضعیت حیوانی‌مان مقید می‌کند. از نظر آرنت زندگی خود از طریق فعالیت‌ زحمت‌کشانه‌ی صرف حاصل نمی‌شود، ما باید از زحمت رهایی یابیم و برای مشارکت در ساحت عمومی آزاد باشیم، تا بتوانیم با کلمات و اعمالمان خود را به دیگران عرضه کنیم.

فهرست مطالب کتاب

مقدمه: فهمیدن
1: بیداری درونی
2: سایه ها
3: عشق و آگوستین قدیس
4: زندگی زنی یهودی
5: روی آوردن به سیاست
6: «ما پناهجویان»
7: توقیف
8: وضعیت اضطراری
9: انتقال
10: دوستی
11: آشتی
12: خاستگاه های تمامیت خواهی
13: عشق به دنیا
14: میان گذشته و آینده
15: آیشمن در اورشلیم
16: انقلاب
17: مردمانِ زمانه ی ظلمانی
18: بحران های جمهوری
19: حیات ذهن
20: قصه گویی
ارجاعات
کتاب شناسی منتخب
قدردانی