نقد، بررسی و نظرات کتاب راه و رسم میلیونرها در راه دولت و فرزانگی - مارک فیشر
4.5
65 رای
مرتبسازی: پیشفرض
باید تفکر و ذهن یک میلیونر را به تفکر و ذهن قدیمی تان پیوند بزنین. و اولین قدم برای این تحول درونی اینه که مدتی دست از کار بکشید. باید به یه مسافر ساکن تبدیل بشید و این حرکت دیوانه وار را که راه به جایی نمی برد، متوقف کنید. به اتاقتان برید، کراواتتان را باز کنید، مثل یک آدم آزاد و به خصوص مثل یک متفکر فارغ البال از خودتان بپرسید: «چطور می توانم کاری را که دو بار باید انجام دهم در یک سوم زمان آن انجام بدم؟ اگر مسئلهٔ مرگ و زندگی در میان بود، اگر هفت تیر روی شقیقه ام گذاشته بودن و یک ساعت بیشتر وقت نداشتم تا راه حلی پیدا کنم. آیا این کار را نمی کردم؟» روشن فکرکردنتان باید این طور باشه. این کار کاملاً ضروریه. انتخاب دیگری ندارید! چون در این صورت یا هیچ وقت ثروتمند نخواهید شد یا آن قدر دیر میشه که هرگز بهره ای از آن نمی برید
به نظرم راه و رسم همه میلیونرها شبیه هم هستش. این کتاب درباره روش درآمد غیر مستقیم، تحول درونی، ایده مناسب، ایمان بخود، شجاعت، قناعت، خطرکردن، قرض، وام، خرید، مستغلات و.... صحبت میکنه. ولی یه میلیونر بود که به پسر جوان کارگر ساده مثلا ۲۰ دلار داد بعدماشین قرض داد که کمک بزرگیه بعد قول داد وام بهش بده باسود کم که البته نداد... فکر نکنم کسی چنین کمکی بکنه که بخواد پیشرفت یه جوون رو ببینه. ممنونم از کتابراه عزیزم ♥️
کتاب جذابی است، درواقع مانند یک کتاب آموزشی نوشته شده است در ابتدا نکات لازم گفته میشود سپس در مرحله اجرا شک ها و تردیدها به سراغ فرد می آید در ادامه به یاد نکات آموزشی می افتد و مصمم ادامه می دهد. نکته مهم در این کتاب این بود پسر بارها به خود و مسیرش شک میکند که بنظرم شک و تردیدها و وحشتهای شروع مسیر، در واقعیت بسیاراتفاق می افتد. ممنونم از کتابراه عزیز

- انگیزهبخش بودن: بسیاری از خوانندگان از این کتابها به عنوان نقطهی شروع تغییرات شخصی یاد میکنند.
- ترکیب داستان و آموزش: استفاده از حکایتها و شخصیتهای نمادین (مثل پیرمرد دانا) باعث جذابیت بیشتر شده است.
- کلیشههای تکراری: شخصیتها و پیامها اغلب تکراریاند؛ جوانی فقیر، پیرمردی ثروتمند، و مجموعهای از «رازهای موفقیت».
- سطحینگری در تحلیل اقتصادی: کتابها بیشتر بر ذهنیت فردی تمرکز دارند و از تحلیل ساختارهای اقتصادی و اجتماعی غافلاند.
- تلقینگرایی و سادهسازی: مفاهیمی مثل «خواستن، توانستن است» یا «جهان به خواستههای تو پاسخ میدهد» ممکن است برای برخی خوانندگان غیرواقعگرایانه یا اغراقآمیز باشد.
- شبهعرفان و جادوی ذهن: برخی آموزهها بهجای تکیه بر منطق و تجربه، به نوعی تفکر جادویی یا قانون جذب نزدیک میشوند.