نقد، بررسی و نظرات کتاب سنگ، کاغذ، قیچی - آلیس فینی
مرتبسازی: پیشفرض
حمید میرباقری
۱۴۰۴/۰۷/۰۲
00
اول راجع به نکات مثبت کتاب بگم من خودم در نیمه کتاب احساس میکردم قراره فضای سرد و بی روح رابطه زوج به موضوع ترسناکی تبدیل بشه که البته با اتفاق نیفتادنش هم شوکه شدم و هم لذت بردم نکته دوم که گذر ساده از صحنه نهایی و عطف حادثه کتاب که خیلی نویسنده ساده از کنارش گذشت و چیزی که از قبل مشخص بود رو پر و بال بیخودی نداد لذت بخش بود اساسا تصویرسازی فضای بیروح و سردی که بین زوجین بود به زیبایی نشون داده شده بود و فضاسازی خیلی خوب و قویه شخصیت پردازی کتاب خیلی تا قبل از نقطه عطف کتاب خوب پیش میره و شخصیتها کاملا ملموس و رئال به تصویر کشیده شدن اما اساسا منطق داستان مشکل داره این همه راز که توی نقطه عطف و به بعدش به صورت پمپاژ خبری به مغز ادم فرو میره کل شخصیت پردازی قصه رو زیر سوال میبره و اذیت کنندس و میتوسنت به صورت واقعی همه اینها رو از اول نشون بده که ادم با یه کتاب ریالیستی مواجه باشه که فقط از تصویر و فضاسازی و شخصیت پردازی لذت ببره و نکته دوم هم که فصل اخر کتاب به نظرم کاملا اضافی و بدون کمک به اصل روایت هستش وجود یه تیپ به اسم سام که نویسنده سعی میکنه اون رو به شخصیت تبدیل کنه هم یه تلاش ناموفق هستش هم اساسا حضور اضافی در کتاب داره در مجموع نکات مثبت کتاب از نکات منفیش بیشتره
اوایل داستان خیلی گنگ وتوضیحات اضافی وحوصله سر برهستش ولی بیسا صفحه که میخونید خوشتون میاد. یه رمان سرگرم کننده معمایی که یه ویژگی خاص داره. این رمان یه نکته انحرافی جالب وجذاب داره که تا اخر داستان متوجه نمیشید ولی داستان که درباره زندگی روزمره ومشکلات واتفاقات یه زوج به نام آملیا وآدام هستش خیلی جالب، مخصوصا قسمت نوشتههای رابین رو خیلی دوست داشتم. مطمئنم تا اخر داستان با اشتیاق دنبال رازهای این زوج میگردید واخررمان از تعجب شاخ در میاریدکه انسانها چه رازهایی میتونن داشته باشن وبا رازهاشون زندگی کنند ونزارن کسی متوجه بشه
این کتاب شما رو شگفت زده می کنه.شخصیت سازی و دقت بالای داستان و نویسنده که داستان رو مثل زنجیر بهم متصل کرده شگفت آورهتا وسط کتاب شما نمی دونید دارید تصور اشتباه می کنید و هر لحظه نمای جدیدی از کتاب رونمایی میشه دو تا نکته کتاب واقعا دوست داشتنیه یکی اینکه از جملات بدیهی و در عین حال ساده استفاده کرده که سطح کتاب رو میبرن بالا دوم هم از پدیده آماده سازی استفاده کرده که مغز آماده بقیه داستان بشه