دانلود مجموعه داستان
معرفی کامل کتاب و دانلود رایگان یا خرید کتابهای صوتی یا PDF مرتبط با موضوعات: داستان ایرانی، داستان فارسی، دانلود داستان کوتاه، داستان های کوتاه، مجموعه داستان، داستان کوتاه ایرانی، مجموعه داستان کوتاه، داستان کوتاه اجتماعی، داستان کوتاه فارسی، داستان صوتی
کتاب آسمان بهشت است
- نویسنده: زهرا جمالی
کتاب آسمان بهشت است مجموعه داستانهای کوتاه از زهرا جمالی است. در بخشی از کتاب آسمان بهشت است میخوانید: آفتاب داغ و زمین سوزان بود. تنها سرباز بازماندهی عملیات نفوذی به خاک دشمن، خسته و ناتوان روی زمین افتاده بود و از فرط تشنگی لهله میزد. از روزن نیمهباز چشمهایش در دوردستها درختی را دید. با همهی رمق سراشیبی تپه را تا پایین غلت زد و کنار درخت باریکه آبی میان سنگها جاری بود و شاخه گلی از... ادامه ›
کتاب قادر متعال
- نویسنده: حمید جعفری
حمید جعفری در کتاب قادر متعال سعی دارد تا حوادث و جریانات زندگی امروز بشر را به سمت و سوی اخلاق، سوق دهد. این کتاب شامل 25 داستان کوتاه است. او در این مجموعه داستان، با داشتن دغدغهی ارتقاء سطح اخلاق در جامعه، کتاب را تالیف کرده است. در بخشی از کتاب قادر متعال میخوانیم: از لابهلای سوت جتهای جنگیِ دشمن، صدای آه و ناله و شیون زن و مرد و... . بوی خون و الکل از همهجای بیمارستان استشمام میشود.... ادامه ›
کتاب همسفر با خورشید
- نویسنده: مریم ضمانتی یار
کتاب همسفر با خورشید چهارمین اثر از مجموعه داستانهای مریم ضمانتییار با موضوع مهدویت است. تکیه این نویسنده به اخبار و وقایع مذکور در متون و منابع کهن اسلامی و بازنویسی آنها با شیوه و قلمی نو و جذاب موجب شده تا این آثار مورد توجه مخاطبان، به ویژه جوانان باشد. این داستانها شور و علاقهی خاصی را در خوانندگان ایجاد میکنند و تمنایی ویژه را برای تجربه همه آنچه که بر قهرمانان نیکنام و نیک سرانجام... ادامه ›
کتاب عبور (مجموعه داستان)
- نویسنده: محمد قاسمی پور
کتاب عبور (مجموعه داستان)، شامل داستانها و اشعاری کوتاه و در عین حال زیبا، از محمد قاسمی پور است که به شما کمک میکند ذهن و فکر خود را از هر چه شلوغی و کجیست بشویید. در بخشی از کتاب عبور میخوانیم: من سرنوشت زندگیت رو کامل میدونم هر کسی جای خانمت بود از همون سال اولی که کلی مشکل پیدا کردی و همه چیزت رو از دست دادی رهات میکرد و میرفت! چه برسه به اینکه به این وضعیت هم دچار بشی و ده سال توی... ادامه ›
کتاب تلقین
- نویسنده: مهران محمدپور سرای
کتاب تلقین نوشتهی مهران محمدپور سرای مجموعهای از داستانهای کوتاه با بیانی ساده و دلنشین است. در بخشی از کتاب تلقین میخوانیم: پرستار گیج مانده بود احساس میکرد این داستان حاصل ترشحات مغز دیوانهی اوست. از جایش بلند شد پیش دکتر رفت، امیدوار بود دکتر از این داستان چیزی بفهمد. در را زد و وارد شد. بدون اجازه روی صندلی نشست. داستان را روی میز قرار داد و ماجرا را برایش تعریف کرد و گفت: «من چیزی... ادامه ›
کتاب اسبها بر صحنهی شکارگاه
- نویسنده: شیرین داوودیان
کتاب اسبها بر صحنهی شکارگاه نوشتهی شیرین داوودیان، مجموعهای از داستانهای کوتاه با بیانی ساده و دلنشین است. در بخشی از کتاب اسبها بر صحنهی شکارگاه میخوانیم: روی یکی از قفسهها یک عکس هست؛ چهار نفر ایستادهاند وسط برف. پایشان تا ساق در برف فرو رفته. دو نفرِ سمت چپ، یک پایشان را از برف بیرون آوردهاند. از این چهار نفر، یکیشان کودکی هفت یا هشت ساله است که در برف فرو نرفته. نفر وسطی دختر... ادامه ›
کتاب کوتاه اما ناتمام
- نویسنده: حیدر شجاعی
کتاب کوتاه اما ناتمام، مجموعهای از دستنوشتهها و داستانهای کوتاه نوشتۀ حیدر شجاعی است. در بخشی از کتاب کوتاه اما ناتمام میخوانیم: از مجسمه سازی به نام پیگمالیون سخن گفتهاند که از مخالفان سرسخت زنان بود و از آنها بیزاری میجست. یک روز از او خواستند مجسمهی زنی را بتراشد. او پیکر زنی را ساخت که ساخته و پرداختهی ذهنش بود. در حین ساختن آن، با مجسمهاش درد دل میکرد. هرچه مجسمه کامل و کاملتر... ادامه ›
کتاب عبور از نقطه تلاقی
- نویسنده: فریده ترقی
کتاب عبور از نقطه تلاقی به قلم فریده ترقی، مجموعهای از داستانهای کوتاه و دلنشین است. در بخشی از کتاب عبور از نقطه تلاقی میخوانیم: با خجالت نگاهی به دکان قصابی میاندازد. چند نفری داخل هستند. چشم میگرداند مگر سایهای پیدا کند. خودش را به آهستگی به گوشه دیوار میکشاند و بدن خستهاش را به آن تکیه میدهد، از همان فاصله هم حرکات فرز دست حسن آقا قصاب که با مهارت مرغ را پوست کنده. تکه میکند و هم... ادامه ›
کتاب زمستان فصل مردن نیست
- نویسنده: فرشته نوبخت
زمستان فصل مردن نیست با نگاهی به زندگی زنان آسیب دیده اجتماعی به نگارش درآمده و داستان درگیری چند زن در موقعیت های اجتماعی متفاوت را با یکدیگر روایت می کند. در بخشی از این کتاب خواهید خواند: لحنش بوی موافقت نمیدهد و من دیگر ادامه نمیدهم. نمیگویم فکر میکنم همهی آدمها دهکدههای خودشان را دارند و هر قدر توی دهکده، آدم مهمی باشند، زندگیشان پیچیدهتر است. نمیگویم به آدمهایی که صبح با فکر... ادامه ›
کتاب عاشق ناشی
- نویسنده: موسی بیدج
این کتاب شامل 12 داستان کوتاه است از موسی بیدج، مترجم، شاعر و پژوهشگر نامآشنا. در داستانهای این کتاب فضای فرهنگی و ارتباط انسانها با یکدیگر و جامعه بازتابانده شده است. او زبانی روشن و ساده دارد و بی هیج پیچیدگی در کلام و بدون حاشیهپردازی به موضوع داستان میرسد. داستانهای این کتاب هم کمدی و هم تراژدی، هم طنز و هم نقد اجتماعی را در خود دارند. قسمتی از داستان بعد از هجرت (از متن کتاب):... ادامه ›
کتاب آینهها حرف میزنند
- نویسنده: زهرا جمالی
کتاب آینهها حرف میزنند مجموعه داستانی کوتاه از زهرا جمالی می باشد. در یکی از داستان های این کتاب می خوانید: دوباره رفت روبهروی آینهی قدی ایستاد. نگاهش چون آینه زنگار گرفته بود. خودش را در لایهای از غبار دید: محو و کمرنگ. آنچه را آینه نشان میداد، روح سرگردان و درهمشکستهای بیش نبود که فقط میشد از میان غبار دیدش. دستی بر آینه کشید، خودش را دید که در آینه مچاله شده است. پای چشمها گود... ادامه ›
کتاب آن سوی دیوار شیشهای
- نویسنده: زهرا جمالی
کتاب آن سوی دیوار شیشهای مجموعه داستانی کوتاه از زهرا جمالی می باشد. در بخشی از داستان های این کتاب می خوانید: همه جا غرق در سکوت و آرامش بود. انگار صدای خودش هم در گلو خفه شده بود. در گرگ و میش هوا فقط میتوانست تختهسنگهای بزرگ کوهستان را ببیند. آسمان را ابرهای خاکستری غرق کرده بودند، خالی از نور و ستاره. اما آرامآرام رشتههای باریک و سرخرنگی بر جایجایش نمایان میشدند، کمنور و پرنور درهم... ادامه ›
کتاب چشمهای بیرنگ
- نویسنده: زهرا جمالی
کتاب چشمهای بیرنگ مجموعه داستانی اثر زهرا جمالی می باشد. در یکی از داستان های این کتاب می خوانید: به تو فکر میکنم، به آن روز برفی. که سراپای وجودم از بودن با تو گرم شده بود. به تو فکر میکنم که نداشتمت اما فکر میکردم که دارمت. دوستت داشتم و نداشتم. همیشه میخواستم در بارهات کتابی بنویسم، اما نمیدانستم باید از کجا شروع کنم از راز چشمان آبیات بنویسم یا دستان مهربانت و یا... اما هیچوقت... ادامه ›
کتاب مجموعه داستان های صادق هدایت
- نویسنده: صادق هدایت
صادق هدایت از پیشگامان داستاننویسی نوین ایران و روشنفکری برجسته بود. صادق هدایت از تأثیرگذارترین و برﺟﺴﺘﻪترین نویسندگان داستاﻥهای کوتاه است که آثار او مورد توجه بسیاری از مترجمان، منتقدان و نویسندگان در سراسر جهان قرار گرفته است. هدایت داستاﻥنویسی سبک گوتیک را به جهان عرضه کرد که جاﻥمایه بیشتر آﻥها تاریکی، ترس، و سخن از ناامیدی و مرگ است. دروﻥمایه داستاﻥهای هدایت از ویژﮔﻲهای ﺑﻲمانندی برخوردار... ادامه ›
کتاب قلم جوانی
- نویسنده: عباس علاف صالحی
کتاب قلم جوانی (مجموعه آثار منتخب اولین جشنواره داستان کوتاه) شامل ۵۵ داستان منتخب جشنواره از ۳۱ نویسنده است . در بخشی از کتاب میخوانیم: سمیه درست 8 سال داشت، که در بحبحه بمباران شهرها، دو برادرش را از دست داد. پدر عزم رزم کرد و به جنگ غول رفت. طولی نکشید که سمیه سومین فرد خانوادهاش را نیز از دست داد. پدر دیگر بازنگشت، حتی جنازهاش. دخترک از تمام دار دنیا برایش مادری مانده بود و خدایی. در میان... ادامه ›
کتاب جرعهای حکمت
- نویسنده: محمدتقی باقری
در کتاب جرعهای حکمت، به تالیف محمدتقی باقری، احساس میکنید ممکن است به کمی تغییر (در هر زمینهای: نگرش، فکر، تجزیه و تحلیل، روش و نحوه برقراری ارتباط با اعضاء خانواده، دوستان، آشنایان، همکاران و ......) نیاز دارید. مطمئنا شما نیز بارها شنیدهاید که زندگیهای بسیاری فقط با یک جمله و یا خواندن یک داستان و مطلب عبرتآموز از این رو به آنرو شده و یک جملهی الهامبخش جرقهی تحولی انقلابی را در وجود... ادامه ›
کتاب شاخآباد
- نویسنده: همایون نوری
کتاب شاخ آباد اثر همایون نوری، شامل هفت داستان کوتاه است که هر کدام حال و هوای ویژهای داشته و به شناسایی و بیان گوشهای از زندگی و فرهنگ امروزی ایرانیان میپردازد. عشق، میهن و پاکی گفتار میتوانند جنبههای اصلی این داستانها باشند. این کتاب در عین سادگی واژگان که موجب انس بیشتر با خواننده میشود گاهی معماهای پیچیدهای طرح میکند که هر خوانندهای را به اندیشیدن وامی دارد. در بخشی از کتاب... ادامه ›
کتاب زن غیر زیادی
- نویسنده: لیلا راسخ
کتاب زن غیر زیادی شامل نه داستان کوتاه از لیلا راسخ است. در بخشی از کتاب زن غیر زیادی میخوانیم: بحرانیترین لحظه زندگیش را سپری میکرد کمکم بخود میآمد. اما گویی درد و ضربه آنچه فهمیده بود کمکم احساس میشد. ضربهای که مثل پتک بر سرش فرود آمده بود. لحظاتی گیج و منگ به اطراف خیره میشد و دوباره و سه باره حرف دکتر در ذهنش تکرار میشد (شما بعد از این باید با صندلی چرخدار حرکت کنید) و این در حالی... ادامه ›
کتاب مادری به نام مینا
- نویسنده: زینب گودینی
کتاب مادری به نام مینا، به تالیف زینب گودینی، دربردارنده 22 داستان کوتاه به هم پیوسته است، که همگی در زمان حال اتفاق افتاده و از زبان راوی اول شخص بیان شده اند. داستان مادری به نام مینا، قصه زندگی یک دانشمند ایرانی است، که بهخاطر شغل حساس و پرمشغلهای که دارد، یکی از اعضای خانوادهاش دچار مشکل پیچیدهای میشود که عاقبت خوشی به همراه ندارد. این کتاب قصهی کسانی است که سینههایشان برای هوایی... ادامه ›
کتاب میهمانی
- نویسنده: نویدا هادیان
کتاب میهمانی مجموعه داستانهای کوتاه، خانوادگی و اجتماعی است که به قلم نویدا هادیان در بیست و سه داستان کوتاه نگاشته شده است و به جرات میتوان گفت که در همه ماجراهای کتاب، اول شخص داستان با واقعیتهای تلخ زندگی روبرو میشود. یکی در میهمانی و دیگری به هنگام بازنشستگی و آن یکی با شهید شدن فرزندش و از همه تلختر، روبرو شدن فردی با مرگ خودش. مخاطب در همه قصههای کتاب میهمانی بهصورت اول شخص و سوم... ادامه ›
کتاب پدر عزرائیل
- نویسنده: فرهاد بابایی
مجموعه داستان پدر عزراییل حاصل یک کار کارگاهیست که بین سالهای ۸۰ تا ۸۴ در محل کارگاه ادبیات خلاقه مجله کارنامه و زیر نظر آقای محمد محمد علی (رمان نویس) شکل گرفته است. تعدادی از داستان ها قبل از رفتنم به کارگاه نوشته شده اند و سپس آنجا با خواندن در جمع دوستان نویسنده تصحیح و ویرایش شده اند. تجربه اولیه است و من از حیث تکنیک و فرم سعی کردم تا همه چیز را تجربه کنم. تلاش کردم به موازات این دو مضمون... ادامه ›
کتاب خواب های رنگی گلی
- نویسنده: فاطمه خوش نشین
این کتاب مجموعه ایست از 11 داستان کوتاه جالب و جذاب از متن کتاب: یکی بود. یکی زیر یکیرو، نوشتی عزیزم! یکی نبود. یکی زیر، یکیرو. سوی چشمهایش آنقدر کم شده بود که فاصلهی بین دانههای روی میل بافتنیاش را درست نمیدید. انگشتانش جور چشمهایش را میکشید و فاصلهها را پیدا میکرد. ـ غیر از خدا هیشکی نبود صدای مینا درآمد: ـ مامان خانوم! اولندش هیشکی نیس و باید بگی هیچکس. دومندش داری دیکته میگی یا... ادامه ›
کتاب او: مجموعه داستان
- نویسنده: محمد عبدالهی ثابت نژاد
گرگ و میش عجیبی بود. اوس کاظم سراسیمه از خانه بیرون زد. از داخل حیاط مسجد صدای مش حسن به سختی درمیآمد و بریده بریده مثل هر صبح دیگر اذان میگفت. به قصد رسیدن به خانه زن حاجی تنها قابلۀ محله، تمامی کوچهها را به سرعت باد میدوید. هنوز چند قدمی تا رسیدن مانده بود که فریاد برآورد: - زن حاجی.. آی زن حاجی، بدادم برس. سینۀ درب را بشدت چند مرتبه با گردۀ مشتش کوبید. - آهای.. کمک.. کمکم کنین. درب چوبی... ادامه ›
کتاب کوچه آژیر می کشد
- نویسنده: میثم محمدی
رحمان دهانش باز میشود، اما چیزی نمیگوید. جلوتر میروم. سرم را بالا میگیرم تا صورتش را خوب ببینم. توی لباس نظامی، ظاهرش با اولین باری که توی کوچه ی پشت نانوایی محله دیده بودم فرق کرده بود. پشت سرم می آمد، قدم هایش را توی دلم می شمردم. به نُه که رسید، آرام صدایم زد: «گلنار!» که پاهایم بی اختیار ایستاد. سرم را برگرداندم. چادرم را محکم جلوی چانه ام گرفتم، سرم را پایین بردم. کفش های نظامی... ادامه ›