جالب بود، از این بابت که در وحله اول حس کنجکاوی خواننده رو تحریک میکنه که چرا ممنوع هست؟ چون ممنوعها برای انسانها جذاب هستند در مرحله بعد با خواندن کتاب و آشکار شدن موضوع پی به عادی معمولی بودن یک دفترچه یادداشت میبریم که خانم کارمند متاهلی آن را مینویسد ولی در جریان نوشتن آن عاشق میشود اینجاست که ممنوعه، ممنوع میشود و از اینجا داستان جذابتر و وارد قضاوت و هم ذات پنداری نیز میشود
به نظر من نویسنده با این کتاب فضای تجربه نشدهای را برای متاهلین متصور شده و قضاوت را هم به عهده خود آنها میگذارد
کتاب بدی نبود واقعا بیشتر زنان در دوره میانسالی به خودشون میان و میفهمند اصلا برای خودشون زندگی نکردند و تمام اتفاقهای خوب زندگیشونو موکول کردند به بعدا
بعدا که هرگز نمیاد
به نظر من نویسنده با این کتاب فضای تجربه نشدهای را برای متاهلین متصور شده و قضاوت را هم به عهده خود آنها میگذارد