نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی دیدار در بلوار الیزابت - آرزو معظمی

مرتب‌سازی: پیش‌فرض
مجیدناجی
۱۴۰۴/۰۴/۲۸
کتاب صوتی دیدار در بلوار الیزابت روایتی از اکثر افراد جامعه ماست افرادی که مرگ را دور ودست نیافتنی میدانند ومرگ همیشه برای دیگران است نه آنها. افرادی که مدت زمان زندگی را دراز و طولانی و سال‌های سال زندگی را در افکار خود پرورش می‌دهند. غافل از آنکه مرگ نزدیکتر از رگ گردن است. انسان در ذهن خود در حال ساخت و ساز و کار و تلاش برای رسیدن به اهداف خود است آرزوهایی که در ما توهم جاودانگی ایجاد می‌کند. برای همین افکار و ذهنیت است که مرگ را فراموش کرده و با تمام وجود به زیبایی و افسون دنیا خیره میشویم‌. اما زمان مرگ هیچ‌گونه آمادگی نداریم و همین نداشتن آمادگی در ما ترس و وحشت از مرگ را ایجاد می‌کند....
ممنونم از کتابراه
Atefeh_asgari
۱۴۰۴/۰۴/۱۰
داستان جالبی بودصدای گوینده بد نبودداستان درباره‌ی زنی بود که در خیابان قدم میزدکه پاش لب جوبی گرفت و برزمین خوردپدرش را دیدار کرد از دلتنگی از حرفای زیادی که برای پدر داشت سخن گفتاخرش دید که خودش روی زمین افتادهلباسهای که با دقت میخریده الان خاکی هستناون موقعه چه ارزشی داره لباسات چه رنگی یا چه مارکی باشندلش برای همسرش و پسرهاش مسافرتی که قرار بود برن تنگ شدبیشتر حس داخل کما بودن داشتوقتی داشت میرفت که از دنیا کنده بشهصدای شوهر و پسرهاشو شنیدبه پدرش گفت پدر زوده و برگشتممنون از کتابراه عزیز
H E
۱۴۰۴/۰۵/۰۷
درود. داستان نسبتا خوبی بود اما کشش کافی را نداشت. راوی هم خیلی بی احساس داستان را روایت کرد. متن نوشته از کلمات ساده استفاده شده بود و در کل داستان مورد پسند من نبود‌.
اما از ناشر صوتی این کتاب، مجموعه‌ی چوک تشکر می‌کنم. جمله‌ای که در ابتدای هر کتاب بیان می‌شود واقعا شاهکار به حساب می‌آید...
داستان دانه‌ی انسان است و تا انسان هست این دانه سبز خواهد شد. واقعا فوق العاده زیبا و پر معناست.
در رابطه با شنیدن این کتاب، بله شنیدن این کتاب برای یک بار ارزش دارد.
فرشید مظفری زاد
۱۴۰۴/۰۳/۰۲
داستانیست بسیار ساده از دختری که دوستی ندارد و به جای آن سگ خیسی را که به سطل ذباله بسته شده است را برای انسان دوستی نجات و دوست ویار خود در تنهایی هایش میکند. در کنار این سگ با دیگر صاحبان سگ همکلام میشود و سرگرمی شبانه‌ای برای خود و قدم زدنهایش فراعم میکند.
علی صنعتی
۱۴۰۴/۰۱/۲۱
من را یاد پیاده رویهای خودم در بلوار کشاورز در دوران دانشجویی انداخت. بلوار کشاورز، پارک لاله، میدون ولیعصر، کافه‌ها و رستورانها، سینماها و حتی کله پاچه پزی خ فلسطین و.... خاطرات خوشی بودند. کلیت موضوع داستان خوب بود، گویندگی هم در حد متوسط.
احمدی
۱۴۰۴/۰۱/۱۸
کتاب صوتی دیدار در بلوار الیزابت نوشته‌ی آرزو معظمی، داستانی کوتاه درباره‌ی زنی است که در یک روز زیبای بهاری در حال قدم زدن در فضای سبز میان بلوار کشاورز است که ناگهان اتفاق عجیبی برایش رخ می‌دهد و او را به جاهای ناشناخته‌ای می‌برد...
مریم فارسیانی
۱۴۰۴/۰۴/۲۶
کتاب داستانی کوتاه درباره زنی است که در یک روز زیبای بهاری در حال قدم زدم در فضای سبز بلوار است که ناگهان اتفاق عحیبی برایشرخ میدهد و او را به جاهای ناشناخته میبرد. ممنون از کتابراه
....
۱۴۰۴/۰۱/۱۸
کتاب آنچنان جذابیتی نداشت و کششی نداشت که انسان را جذب کند. شاید یکی از دلایلش، صدای خواننده بود. اما کتاب‌ها زیبا هستند و باید آن‌ها را شنید. ممنون از کتابراه.
Negin
۱۴۰۴/۰۵/۱۲
این رمان با دختر داستانش خواسته زندگی ما آدمها رو ب تصویر بکشه ک چقدر ب این دنیا و چیزهای دیگه اهمیت می‌دیم در صورتی ک موقع مرگ هیچ کدوم از اینا ارزشی ندارن
Eli
۱۴۰۴/۰۲/۲۳
موضوع داستان رو دوست نداشتم و به نظرم نویسنده زیادی داستان رو کش داده بود و کلمات رو تکرار کرده بود و خسته کننده شده بود. خوانش متن هم جالب نبود.
مهسا قلوبی
۱۴۰۴/۰۱/۱۸
گویندگی کتاب بسیااااااار بسیار ضعیف بود بخش‌های از صدای گوینده بعداً در طول ویرایش اضافه شده بودن که ناهماهنگ بود و بسیار ضعیف
مرصاد
۱۴۰۴/۰۲/۰۸
انشاالله هر کس که این کتاب را گوش داد یا آن را خواند توبه کند و بخشنده باشد. ممنون که این کتاب را رایگان دادید.
زهراحقیری
۱۴۰۴/۰۲/۰۴
دلتنگی برای امواتمون همیشه درتخیل وخواب و... خودش رو نشون میده
Sh Kh
۱۴۰۴/۰۱/۲۸
داستان معمولی بود. شبیه آنرا خیلی شنیده و خوانده بودم.
وحید نوروزی
۱۴۰۴/۰۱/۲۰
بد نبود از یه دریچه تکراری به مرگ نگاه کرده
👋 سوالی دارید؟