کتاب صوتی نامه به کودکی که زاده شد نوشتهی آمنه موسایی داستان مرد جوانی است که عاشق پسر عموزادهی بسیار جوان ترش شده. دخترک که مانتی» نام دارد از همان سن کم خودش را در دل جوان جا داده و این عشق تا سالهای بعد نیز ماندگار شده است...
دربارهی کتاب صوتی نامه به کودکی که زاده شد آمنه موسایی داستانش در کتاب صوتی نامه به کودکی که زاده شد را از یک تابستان گرم و آتشین در جنوب آغاز میکند از زمین و هوا آتش میبارد و جوانی که برای سر زدن به اقوامش از شهر به روستا آمده با جسمی که از شدت گرما رنجور و نزار شده خود را به خانهی پسر عمویش میرساند. اول از همه به آن جا میرود چرا که هم رسم و رسوم این گونه میخواهد و هم خودش بسیار پسر عمو را دوست دارد و در این مدت طولانی دلتنگش شده.
داستانی تلخ که در جامعه کم نیست. عدم مهارت زن و شوهر در صحبت کردن، عشق و علاقههایی که به زبان نمیاد و در دل دفن میشه، تنهایی و غربت، خیانت و ریاکاری، طلاق عاطفی، نبود همدلی، و....
داستان زیبا نوشته و به خوبی روایت شد. تشکر از کتابراه
کتاب صوتی نامه به کودکی که زاده شد نوشتهی آمنه موسایی، داستان مرد جوانی است که عاشق پسرعموزادهی بسیار جوانترش شده. دخترک که «مانتی» نام دارد، از همان سن کم خودش را در دل جوان جا داده و این عشق تا سالهای بعد نیز ماندگار شده است...
بنظرمن اصلا کتاب خوبی نبود. مانتی یه شخصیت لجباز و بدون عزت نفسه که همش میخواد خودشو آویزون کسی کنه که هیچ علاقهای بهش نداره. درصورتی که میتونست زندگی عالیای بسازه درکنار دکتر. ولی همش میخواست ترحم بخره و خودشو به همه ثابت کنه
داستان غم انگیزی بود. راوی خوب بود و یک داستان صوتی جذاب را آفریده بود. ارزش شنیدن داشت. به خصوص برای زوجهایی که در زندگی قدر یکدیگر را نمیدونند که اگه کار از کار بگذره دیگه هیچوقت افسوس آدمو رها نمیکنه.
آمنه عزیز در داستانت یه دنیا احساس و عشق بود امیدوارم در کارت موفق باشی و بتونم نوشته بیشتری از شما بخونیم داستان زیبا بود خیلی واز داستان بهتر صدای گویندگان بود. به امید موفقیتهای تو در اینده ممنون
داستان زیبایی بود واقعیت تلخ خیلی از ازدواجها که بعد از مدتی عادی میشه و خانوم یا آقا به سمت خیانت میرن غافل از اینکه خیانت میتونه برای طرف مقابل با مرگ برابر باشه
دربارهی کتاب صوتی نامه به کودکی که زاده شد آمنه موسایی داستانش در کتاب صوتی نامه به کودکی که زاده شد را از یک تابستان گرم و آتشین در جنوب آغاز میکند از زمین و هوا آتش میبارد و جوانی که برای سر زدن به اقوامش از شهر به روستا آمده با جسمی که از شدت گرما رنجور و نزار شده خود را به خانهی پسر عمویش میرساند. اول از همه به آن جا میرود چرا که هم رسم و رسوم این گونه میخواهد و هم خودش بسیار پسر عمو را دوست دارد و در این مدت طولانی دلتنگش شده.