نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی غریبه‌ها - گلبرگ فیروزی

مرتب‌سازی: پیش‌فرض
مجیدناجی
۱۴۰۳/۱۲/۲۲
داستان واقعا غمناک و درد آور است. بسیار روان و ساده تحریر شده و کوتاه است اما دردی در دل دارد به بزرگیه یک جامعه. بیشتر آقایون از زمان ازدواج خود را وقفه خانه و خانواده خود میکنند. بدون هیچ ادعایی رنج و سختی کار را بدوش میکشند و هیچ چشم داشتی در اختیار خانواده خود میگذارند. اما گاهی دیده میشود که همان زن و فرزند وگاه مادر و خواهر وقتی که مرد خانه در حال مرگ است هیچ کمکی به پدر نمیکنند و هنوز پدر زنده است برای ارث و میراث باهم دعوا و بحث و جدل میکنند. در هیچ کاری خواسته مرد را عمل نمیکنند و به فکر خانه و لوازم خانه و لباس و مد لباس و مراسم و تالار و در کل به فکر حرف مردم هستند نه خواست پدر. اینجاست که نزدیکترین افراد به غریبه تبدیل میشوند. ممنونم از عزیزان کتابراه که روشنایی بخش در شب تار میهن وتاریکیه جهل و ارتجاع در این زیباترین وطن هستند
A.asgari
۱۴۰۴/۰۱/۱۷
اسم کتاب چقدر به داستان کتاب میومد متاسفانه گاهی در کنار آشنا هایی زندگی میکنم که از هر غریبه ای غریبه ترنصدای. راوی خوب بودداستان کوتاه ولی پر از مفهوم بودمتاسفانه هستن افرادی که چنان غریبه انبه خود میگویند ما واقع نگر هستیم و با همین جمله خود را گول میزننبه جای اینکه ناراحت بشن به جایه اینکه این ۲ ماه باقی مانده را با پدر زندگی کنن کاری کنن احساس شادی داشته باشه لحظات اخر عمرش رافکراین هستن که چی بپوشنچی پذیرایی کنن که جلوی دوستان و اشنایان ابرو ریزی نشه و دل پدر خود را شکستنپدری که چندین سال زحمت کشید و جالبه که خواهر و همسرش هم همین رفتار بد را داشتن ممنون از کتابراه
نرگس موفق
۱۴۰۴/۰۱/۱۴
کتاب غریبه‌ها داستانی در مورد روابط و احساسات سرد خانوادگی است. پدری که با زحمات زیاد خونه و زندگی مرفهی برای خواهر و مادر و همسر و فرزندان خود ساخته است وقتی جواب آزمایش رو میگیره و می‌فهمه که تا دوماه بیشتر زنده نیست توقع حمایت و رو حیه دادن از سمت خانواده رو داره ولی هرکس بغکر منافع و کار خودش هست و به فکر پدر مریضشون نیست و این برای پدر خیلی سنگین است
شهلا سادات حسینی
۱۴۰۳/۱۲/۱۵
من چنین خانواده‌هایی را با چشم خودم دیده‌ام و فلسفه اشان این است که ما که نمی‌توانیم خودمان را بکشیم و علنا به بیمار میگویند که تو که می‌خواهی بمیری باید زودتر تکلیف اموالتان را روشن کنی و اصلا رعایت حالش را هم نمی‌کنند و البته استنباط شخصی خود من این است که رفتار فرزندان نشات گرفته از خود والدین است احتمالا در تربیت آن‌ها چیزی مانند عاطفه را کم گذاشته اند
الیاس حسینی
۱۴۰۳/۱۲/۱۳
خیلی غیر واقعی نوشته شده بود هرچند توصیف های خوبی شده بود اما کلا خیلی غیر واقعی نگاشته شده بود. بعید میدونم خانواده ای اینقدر بی احساس وجود داشته باشه. برای یک داستان کوتاه تعداد زیادی شخصیت که کم کم معرفی می شوند زیاد پسندیده نیست. سریعتر باید شخصیت ها را جمع کرد و متن داستان را با تعداد محدودتری شخصیت جلو برد
حمید ابراهیمی
۱۴۰۴/۰۱/۱۲
این کتاب تراژدی تکراری عدم تربیت درست فرزندان است و هرچه در داستان جلوتر میروید همزاد پنداری بیشتر میشود متاسفانه داستان تلخ اکثر پدرهای ایرانزمین که انتظار بیجا از فرزندانی دارند که خود مایه تربیتی مناسب به پای فرزندان خود نگذاشته‌اند
راوی بسیار زیبا داستان را تعریف کردند و بسیار به جا نقشها را معرفی نمودند
سپاس
زهرا ترزبان
۱۴۰۴/۰۱/۱۱
داستانی تلخ، از مردی که تمام تلاشش رو برای خانوادش کرده و حالا دچار بیماری لاعلاجی شده، که پزشکا جوابش کردن
مرد وقتی موضوع رو به خانوادش میگه، فقط یک نفر از ته دل ناراحت میشه
بقیه فقط به فکر سودخودشون هستن، اونجاست که تنهابودن، در عین داشتن خانواده رو، با تمام وجود، حس می‌کنه!
احمدی
۱۴۰۳/۱۲/۱۴
با سلام و درود کتاب صوتی غریبه‌ها نوشته‌ی گلبرگ فیروزی، داستانی کوتاه در ژانر اجتماعی است که با خبر بیمار شدن شخصیت اصلی قصه که یک مرد 60 ساله است، آغاز می‌شود. این مرد به تازگی فهمیده که به سرطانی از نوع وخیم مبتلاست و طبق گفته‌ی پزشکان، تا دو ماه دیگر بیشتر زنده نمی‌ماند.....
مهدی خزایی
۱۴۰۳/۱۲/۲۱
سلام دوستان
چه بسا اگر روابط خانوادگی خود را اصلاح نکنیم، سرنوشت مشابه‌ای هم برای پدران امروز و هم برای پدران آینده، پیش خواهد آمد. هرچه بکاری درو خواهی کرد، پس به داخل کیسه اویزان بر گردنمان نگاهی بیندازیم تا دیر نشده، که چه می‌افشانیم، بذر عشق یا تخم نفرت...
Eli
۱۴۰۳/۱۲/۱۶
داستان تلخی بود. نمیشه گفت همچین آدمها و خانواده‌هایی که فقط به فکر خودشون و منافعشون هستن وجود ندارن ولی همه هم اینطور نیستن. شاید این مرد هم فقط از لحاظ مالی خانواده ش رو تامین میکرده و مهر و محبتی بهشون نداشته.
سلمان سروراحمدی
۱۴۰۴/۰۱/۳۰
بد نبود ولی خوبم نبود یهویی شروع شد و یهویی تموم شد. درسته جامعه خراب شده روابط بین آدمها بدشده ولی مبالغه این نویسنده هم خیلی بود. خوبه کتاب رایگان بود. بازم ممنون امیدوارم کتابهای بهتری ازت بخونیم
نرمین قادری
۱۴۰۳/۱۲/۲۷
جالب بود، درعین سادگی جملات..
انگار تلنگریست به هممون تابفهمیم هیچ کدوم ازآخرین نفسمون خبر نداریم.. انتظار ازبقیه نداشته باشیم... باتشکرازنویسنده و خانه داستان چوک
زهراحقیری
۱۴۰۴/۰۱/۱۳
خیلی زودتر از شنیده شدن نظرخواهی میکنید
درکل واقعیت زندگی همه سالمندان ومیانسالانه
M
۱۴۰۴/۰۱/۱۰
کتابی که موضوع اجتماعی داره و درباره احساسات انسان‌ها و روابط بینشون، خانواده، تنهایی و بیماری است
زهرا طینتی
۱۴۰۴/۰۱/۱۰
خیلی تلخ یک عمر زندگی کنی وهر کاری ازدستت بربیاد واست خانواده ات انجام بدی ودر اخر تنها بمونی
سیّدمحمّد زعفرانچی
۱۴۰۳/۱۲/۲۸
این کتاب صوتی را خیلی دوست داشتم.
امید وارم بازهم کارهای دوست داشتنی از این دست بشنوم
ستاره
۱۴۰۴/۰۱/۱۶
کتاب خوبی بود یه تلنگر برای آدما که قدر هم رو بدونند تا وقتی هستند
ب.سیلاوی
۱۴۰۳/۱۲/۱۷
واقعیتی که در بعضی از خوانواده‌ها وجود دارد را بیان می‌کند، باسپاس فراوان ‌
متین شوربلال
۱۴۰۴/۰۲/۱۸
داستان جالبی بود البته کوتاه و مختصر بود
محسن کرنگش
۱۴۰۳/۱۲/۲۴
چقدر ملموس هست این داستان در دوران حال حاضر
فاطمه ارانی
۱۴۰۴/۰۲/۱۹
خیلی خوب بود ولی کوتا بود
تینا
۱۴۰۴/۰۱/۱۸
خیلی خوب و عالی هستش
فرشته محمدی افراپلی
۱۴۰۳/۱۲/۱۵
بسیار داستان ضعیفی بود
مهدی
۱۴۰۳/۱۲/۱۴
حقیقت را در موارد زندگی‌ها روایت کرد
فریبا صادقیه
۱۴۰۳/۱۲/۲۳
زیبا و روان ودردناک
مریم تقی آبادی
۱۴۰۳/۱۲/۱۶
هنوز تمومش نکردم
👋 سوالی دارید؟