نقد، بررسی و نظرات کتاب کتابخانه تپش‌ها - لائورا ایمای مسینا

مرتب‌سازی: پیش‌فرض
فاطمه احمدی
۱۴۰۳/۱۱/۱۸
داستان جالبی بود. نویسنده در آن به بیان احساسات درونی شخصیتها می‌پردازد؛ احساسات و افکاری که بیان آن با کلمات به سختی صورت می‌گیرد با این وجود قلم نویسنده به خوبی به توصیف این احساسات و افکار مبهم پرداخته است. به نظر من برای خوب بودن کتاب همین جمله کافی است... «باور دارم که ما می‌تونیم خودمون رو از نو بسازیم، هر روز، کمی. ‌»
sahereh sadeghi
۱۴۰۳/۱۰/۰۵
رمان جالبی بود، درباره دوستی و تاثیر آن روی ادمها، درباره توجه و همراهی و نتیجه آن، درباره سوگ و چگونگی مواجه با آن، درباره گذر زمان و تأثیر آن بر روی وقایع، درباره روابط و چگونگی نقش آن. «مامانم می گه که خوشبختی این طوری کار می کنه: وقتی اتفاق می افته که از کمترین چیزها، بیشترین استفاده رو می کنی.»
Fatemeh Rezvani
۱۴۰۳/۰۷/۲۰
داستانی پر از احساسات لطیف و زیبا که حاصل دوستی مردی سوگوار و کودکی کنجکاو رو تعریف میکنه و در پایان باعث نجات هر دو میشه