نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی چون رود جاری باش - پائولو کوئیلو
4.4
21 رای
مرتبسازی: پیشفرض
سلام این کتاب مجموعه ای از نوشته های کوتاه، خاطرات، داستان های واقعی و اندیشه های شخصی پائولو کوئیلو است که در طول سفرها و زندگی اش تجربه کرده. او در قالب این یادداشت ها دربارهٔ معنای زندگی، قدرت انتخاب، اهمیت عشق، ایمان، تنهایی، شکست و زیبایی های ساده ی جهان صحبت می کند. مطالب کتاب حالت پراکنده دارند اما همگی یک پیام دارند: زندگی جاری است، درست مثل رودخانه، و باید با آن همراه شد، یاد گرفت و رشد کرد. اگر اهل تفکر و خودشناسی هستی، این کتاب مثل یک دوست خردمند و بی ادعا کنارت می نشیند. زبان کتاب ساده اما پر از عمق و الهام است. گاهی حرف هایی می زند که انگار دقیقاً برای همان لحظه ای است که در زندگی ات هستی. مناسب برای مطالعه ی روزانه یا حتی زمان خواب، برای آرامش ذهن و بازنگری در زندگی.
من دوست داشتم تو این کتاب زندگی این مرد رو در قالب داستان های کوتاه و متصل گوش میدید جایی تو بچگی جوانی تصمیم حرکت و مسیر دادن زندگی باز نشسته شدن و خروج از دنیای تکراری روزمره نوشتن موفق شدن و رسیدن به آرزوهای و قرار گرفتن در مسیر رویاشحرکت به سمت آینده و متوقف نشدن زندگی اسم زیبای این کتاب رو رقم زدهنقش عرفان و معانی عرفانی در زندگی هامون چیزی که شاید دقت نکنیم اما هر روز باهاش رو به رو هستیم فقط باید صبر کنیم و با دقت به زندگی نگاه کنیم تا درکش گنیم
نوجوان بود که فهمید به نویسندگی علاقه دارد و میخواهد در آینده نویسنده بشود. مادرش از همان ابتدا با او مخالف بود؛ او فکر میکرد فرزندش اصلاً چیزی از نویسندگی نمیداند و حتی یک نویسنده را هم از نزدیک ندیده، پس دنبال کردن رویای نویسندگی تنها او را به بیراهه میبرد. مادر به پائولو کوئیلو پیشنهاد کرد تا مثل عمویش که پزشک بود و در اوقات فراغتش کتاب نیز مینوشت، به دنبال حرفه و تخصص جدیتری برود و در کنارش نویسندگی را هم ادامه بدهد. ولی او دلش با این کار نبود و همین سر پرسودا در ترکیب با ناسازگاریهای دورهی نوجوانی، او را به جایی رساند که از نظر پدرش یک بیمار روانی محسوب میشد و به همین خاطر او را در بیمارستان روانی بستری کردند.
این میتوانست پایانی تکاندهنده و البته غمانگیز برای پائولو کوئیلو و رویای نویسنده شدنش باشد، اما او تسلیم نشد و به هر ترتیبی که بود، ازبیمارستان روانی فرارکرد