نقد، بررسی و نظرات کتاب کمیک سقوط مرگبار - باران سیاه - شماره 1 - معین فرد
4.3
131 رای
مرتبسازی: پیشفرض
وقتی نسخه صوتی کتاب رو گوش میدادم، تصورم از دراسول مردی ریشو و کمی چاق، با صورت و ظاهری کمی کثیف و ژولید بود. ولی تو کمیک خیلی تر و تمیز و شش تیغ کرده است. تصور خودمو بیشتر دوست دارم. منم اولش سرخ بال رو به شکل خفاشی بزرگ تصور میکردم. ولی هرچه در کتاب جلوتر رفتیم، توصیفاتی که ازش میشه بیشتر شبیه به هیولایی سوسماری طور و اژدهایی شکل هست. در کتاب هم هیچکدوم از شخصیتها سرخ بال رو به شکل خفاش توصیف نکردن. ضمن اینکه در جلد چهارم از تخمهای سرخ بال صحبت میشه، ولی خفاشها بچه زا هستن. اگه سرخ بال یه خفاش غول پیکره جهش یافته باشه قطعاً نمیتونه تخم گذار باشه. در کمیک دست راست زایراس روباتی هست. درحالیکه زایراس در کتاب از نظره ظاهری چیزی که نشون از داشتنه بدنی روبات باشه نداره. برای همین کسی بهش شک نمیکنه که انسان نیست. در طرح جلد، تصویری از سامیرانا دیده میشه. درحالیکه در شماره اول کمیک سامیرانا هنوز وارد داستان نشده. جلد هر شماره فقط باید حاوی تصاویری از شخصیتها و اتفاقات همون شماره باشه. نسخه نمونه ایی که برای این کمیک گذاشته شده به هیچ دردی نمیخوره. چون فقط حاوی جلد، صفحه مشخصات و نوشته، راهنمای خواندن هست و هیچ صفحه ایی از خود کمیک رو شامل نمیشه. این قیمت برای 28 صفحه زیاده. البته با تخفیف 50 درصد میشه با قیمت مناسب خریدش. با این قیمت بهتر بود که 2 یا 3 شماره باهم جمع و منتشر میشدن. امیدوارم کتابراه کمیکهای ایرانی بیشتری رو بزاره. مثل کمیکهای انتشارات هورخش.
این نظر هاوی اسپویل بسیار است...
یه ستاره کم دادم چون با یک سری از جاهای داستان تفاوت داشت
۱ اولش ظاهر کرادن نباید جوری میبود که معلوم باشع کرومه که تو راه پله (اون خائن رباته اسمش یادم رفات (که از پرتاب نجاتش داد)) به دراسول بگه نگو نمیدونستی رئیسم یه کرومه که خود کرادن باورش نمیشد تا اینکه روی جرثقیل وقتی تیر میخورد بهش و چیزی حس نمیکرد فهمید
۲ در داستان معلوم نبود همه گروه رباتن بهتر بود ظاهر گروه شبیه ادما باشه که تو صحنه پناه گاه امید اگه اشتباه نکنم تو اون حمله کروما معلوم میشد همه رباتن
۳ اون ربات خائنه که اسمش بازم یادم نیومد هم معلوم بود رباته ولی اینجا ظاهرش اصلا معلوم نبود
بعد بهتر بود کرادن رو یکی هیکلی تر درست میکردید این از دراسولم لاغر مردنی تره....
این پوینتا برای منه که همه کتابای سقوط مرگبار - وب گرد رو دنبال کردم اذیت کننده بود کاش با توجه بر اینکه این نسخه رایگانه و کسی پولی بابت نداده حذف شن و این اشتباهات (حالا هیکلی بودنش مهم نیست) مخصوصا ۲ و ۱ چون تا وسطای داستان کرادن با خودش جنگ داشت که ایا من یه رباتم و اینا داستان رو خراب میکنه
یه ستاره کم دادم چون با یک سری از جاهای داستان تفاوت داشت
۱ اولش ظاهر کرادن نباید جوری میبود که معلوم باشع کرومه که تو راه پله (اون خائن رباته اسمش یادم رفات (که از پرتاب نجاتش داد)) به دراسول بگه نگو نمیدونستی رئیسم یه کرومه که خود کرادن باورش نمیشد تا اینکه روی جرثقیل وقتی تیر میخورد بهش و چیزی حس نمیکرد فهمید
۲ در داستان معلوم نبود همه گروه رباتن بهتر بود ظاهر گروه شبیه ادما باشه که تو صحنه پناه گاه امید اگه اشتباه نکنم تو اون حمله کروما معلوم میشد همه رباتن
۳ اون ربات خائنه که اسمش بازم یادم نیومد هم معلوم بود رباته ولی اینجا ظاهرش اصلا معلوم نبود
بعد بهتر بود کرادن رو یکی هیکلی تر درست میکردید این از دراسولم لاغر مردنی تره....
این پوینتا برای منه که همه کتابای سقوط مرگبار - وب گرد رو دنبال کردم اذیت کننده بود کاش با توجه بر اینکه این نسخه رایگانه و کسی پولی بابت نداده حذف شن و این اشتباهات (حالا هیکلی بودنش مهم نیست) مخصوصا ۲ و ۱ چون تا وسطای داستان کرادن با خودش جنگ داشت که ایا من یه رباتم و اینا داستان رو خراب میکنه
سلام با تشکر از اقای معین فرد هم بخاطر رمان فوق العاده خوبشون هم بخاطر این کمیک قشنگی که روایت ها رو به بهترین نحو داره به تصویر میکشه. منتها تنها نقدی که میتونم بکنم اینه که خیلی کوتاه بود، نسبت به رمان مثلا من توقع داشتم هر قسمت از کمیک ۵۰ صفحه اینا باشه که تقریبا نصف بود هرچند ایرادی نمیشه گرفت بالاخره این نسخه رایگان هم هست اما امیدوارم تو نسخه های بعدی یه فکری به حالش بکنن، چون اگه کسی رمان رو نخونده باشه، شاید در نگاه اول هیچ درکی از تصاویر کمیک پیدا نکنه و خیلی احساس هیجان نکنه. باید بیشتر به قسمت های مختلف بپردازند مثلا اون قسمت که پریدند روی جرثقیل واقعا کم لطفی شده من موقع خوندن رمان هیجان بیشتری حس کردم یا اون موقعی که سرخ بال حمله کرد (سرخبال توی ذهنم ترسناک تر بود) بنظرم باید بیشتر به این صحنه ها پرداخته بشه جوریکه کسی که اولین بار داره کمیک رو میخونه و قبلا رمان رو نخونده هم، به وجد بیاد باید ببینیم روند داستان در ادامه قسمت های کمیک به چه شکلی پیش خواهد رفت از الان واقعا برای قضاوت کردن کمیک خیلی زوده هرچند من به آقای معین فرد اعتماد دارم مطمئنم در اینده خیلی بهتر میشه و پیشرفت میکنه. اما نقاشی ها و طراحیها بنظرم دقیق و خوب هستند (چهره ها و اون حسی که دارن مثلا ترس دلهره، خیابون ها، هیولا ها بجز سرخ بال خیلی عالی هستن واقعا اون حس ترس رو منتقل میکنن خیلی خوشم اومده)، یعنی من رمان هم که میخوندم دقیقا همینجوری تو ذهنم نقش میبست حتی قیافه ها همینجوری تو ذهنم بودند. من آرزو میکردم که یه روز فیلم این رمان رو بسازن! امیدوارم هر چه زودتر اون روز برسه، مطمئناً خیلی فیلم خوبی میشه. امیدوارم انقدر حمایت ها از کمیک بره بالا تا یه روز فیلمش هم بسازید. با تشکر
تشکر ویژه دارم از جناب آقای معین فرد برای بوجود آوردن چنین داستان خاصی که ذهن خوانندگان را دچار چالشی منحصر به فرد میکرد. کتاب سقوط مرگبار-باران سیاه، جزو اولین کتابهایی بود که بعد از نصب کتابراه مطالعه کردم و تا انتهای کتاب کنجکاوی در مورد سرنوشت نهایی تک تک موجودات داستان جاذبه قوی بود که بنده رو مشتاق میکرد به مطالعهی سریع کتاب. تصاویری که برای تک تک شخصیتها توی ذهنم ساخته بودم تا حدودی با تصاویر ثبت شده در کتاب کمیک سقوط مرگبار-باران سیاه، فرق داشت، ولی با این وجود همهی اون تصاویر سابق در ذهنم تداعی شد و با وجود تفاوتهاشون با تصاویر این کتاب، همچنان احساس ارادتم به این قصهی منحصر به فرد در ذهنم نمود پیدا کرد. اگر قادر نبودم ارادتم به این کتاب کمیک و کتاب متنی قبلی رو به صورت صریح و روان بیان و نگارش کنم عذر خواهی میکنم. بهر حال از مطالعه هر دو کتاب بسیار لذت بردم و از اینکه از اپلیکیشن کتابراه استفاده میکنم بسیار راضی و خرسندم.
این کتاب رمانی هیجان انگیز و جذاب است که قهرمان آن حافظهی خود را از دست داده و همهی انسانها قصد کشتن او را دارند. قهرمان داستان در دورهای به سر میبرد که فجایع بزرگ، تمدنهای انسانی را از بین برده است. معرفی رمان باران سیاه - سقوط مرگبار - جلد اول: رمان جذاب باران سیاه - سقوط مرگبار نخستین جلد از این مجموعه محسوب میشود. در ابتدای این رمان، شخصیت اصلی داستان چشمانش را باز میکند و خود را بالای ساختمانی مییابد که قصد خودکشی دارد. او نمیداند چرا آن جا آمده و چرا میخواهد به زندگی خود خاتمه دهد. او حتی اسم خود را هم به خاطر نمیآورد! شخصیت بی نام داستان، منفورترین انسان روی زمین محسوب میشود و سایر انسانها قصد کشتنش را دارند. اما این تنها گرهی داستانی مجموعهی سقوط مرگبار نیست، بلکه دنیایی که انسانها در آن زندگی میکنند هم دگرگون شده است. هیولای جهش یافتهی بزرگی در آسمان پرواز میکند، ماسهها شهرها را ویران کرده اند، انسانها داخل پناهگاهها زندگی میکنند و گلولهها از زندگی انسانها باارزش تر هستند.
این کمیک بر اساس سری کتابهای سقوط مرگبار از نویسنده کرمانی جناب آقای معین فرد به همت خودشون ساخته شده، در کتابها ماجرای یک کارکتر جالب به نام زایراس نقل میشه، داستان از بیدار شدن زیراس بر لبه بامی بلند در شهری ویران شروع میشه که هیچ چیز به یاد نمیاره،
همین نا آگاهی شخصیت اول از خودش باعث میشه خواننده برای کشف حقیقت با خوده زایراس همراه بشه،
تضاد بین شخصیت زایراس با شخصی که قبلا بوده و درگیریهای او برای پیدا کردن خودش طولانی بودن داستان رو اصلا خراب نکرده و هرچی داستان جلو میره خواننده با محیطهای تخیلی و جالبی آشنا میشه،
موجودات داخل داستان و همراهان او جالب هستن،
شخصیت سرندا بسیار زیبا شکل داده شده که هرکسی راحت با اون ارتباط برقرار میکنه،
البته از ضعیف بودن شخصیت زایراس در برخورد با مشکلات و دیر فهمیدن و درک موضوعات اطرافش مخصوصا خطرات و خصوصا استفاده درست نکردن از امکانات بدن روباتیش باعث میشه خواننده کمی او لجش بگیره که بنظر من از محاسن داستان هست، نقطه مقابل سرند،
خلق تصویر از کارکترهای داستانی که سه قسمت طولانی از اون چاپ شده کاری جالب بوده که نویسنده در این کمیک انجام داده و سعی کرده شخصیتها رو با ذهنیت خودش به خواننده نشون بده،
هرچند این کمیک چند صفحه اول کتاب اول رو نشون میده ولی برای کسانی که بخوان شروع به خواندن کتابها بکنن کمک تصویری خوبیه،
خلق شکل و شمایل و صورت هر شخصیت یک کتاب در ذهن هرکسی مخصوص خودش هست اما این روش کمک به درک بهتر از یک داستان تخیلی زیبا میکنه،
۱۴۰۳. ۶. ۱۴
همین نا آگاهی شخصیت اول از خودش باعث میشه خواننده برای کشف حقیقت با خوده زایراس همراه بشه،
تضاد بین شخصیت زایراس با شخصی که قبلا بوده و درگیریهای او برای پیدا کردن خودش طولانی بودن داستان رو اصلا خراب نکرده و هرچی داستان جلو میره خواننده با محیطهای تخیلی و جالبی آشنا میشه،
موجودات داخل داستان و همراهان او جالب هستن،
شخصیت سرندا بسیار زیبا شکل داده شده که هرکسی راحت با اون ارتباط برقرار میکنه،
البته از ضعیف بودن شخصیت زایراس در برخورد با مشکلات و دیر فهمیدن و درک موضوعات اطرافش مخصوصا خطرات و خصوصا استفاده درست نکردن از امکانات بدن روباتیش باعث میشه خواننده کمی او لجش بگیره که بنظر من از محاسن داستان هست، نقطه مقابل سرند،
خلق تصویر از کارکترهای داستانی که سه قسمت طولانی از اون چاپ شده کاری جالب بوده که نویسنده در این کمیک انجام داده و سعی کرده شخصیتها رو با ذهنیت خودش به خواننده نشون بده،
هرچند این کمیک چند صفحه اول کتاب اول رو نشون میده ولی برای کسانی که بخوان شروع به خواندن کتابها بکنن کمک تصویری خوبیه،
خلق شکل و شمایل و صورت هر شخصیت یک کتاب در ذهن هرکسی مخصوص خودش هست اما این روش کمک به درک بهتر از یک داستان تخیلی زیبا میکنه،
۱۴۰۳. ۶. ۱۴
درود واقعا کتاب سقوط مرگبار (باران سیاه) نسخهی متنی عالی عالی بود
کمیک هم عالی بود
تصویرها خیلی با کیفیت و به ریزترین جزئیات تووجه شده بود
اما تصورات من از قیافه شخصیتها با کمیک خیلی فرق میکرد مثلا زخم سه شاخه ررویه صورت را من بزرگتر از این تصور میکردم
دراسول را یه مرد کوتاه قد و ریزه میزه تصور میکردم
و کرادن را از این بیشتر خشن تر تصور میکردم
حتی من سرخ بال را اینجوری تصور نمیکردم مثله یه اژدهای برزگ تصور میکردم که وقتی میگفت تویه کتاب میاد اسمون تیره میشه یعنی اینقدر بزرگه اما سرخ بال تویه کمیک کوچیکتراز چیزی بود که فکر میکردم
دلم میخواست که تویه کمیک قیافه سامیرانا هم کشیده شده بود که ببینم از نظر نویسنده سامیرانا چه قیافهی داره
معلومه زیادی زحمت بخاطر این کمیک کشیده شده
ممنون از اقای معین فرد
همیشه طرفدار اقای معین فرد باقی میمونیم
ممنون از کتابراه
کمیک هم عالی بود
تصویرها خیلی با کیفیت و به ریزترین جزئیات تووجه شده بود
اما تصورات من از قیافه شخصیتها با کمیک خیلی فرق میکرد مثلا زخم سه شاخه ررویه صورت را من بزرگتر از این تصور میکردم
دراسول را یه مرد کوتاه قد و ریزه میزه تصور میکردم
و کرادن را از این بیشتر خشن تر تصور میکردم
حتی من سرخ بال را اینجوری تصور نمیکردم مثله یه اژدهای برزگ تصور میکردم که وقتی میگفت تویه کتاب میاد اسمون تیره میشه یعنی اینقدر بزرگه اما سرخ بال تویه کمیک کوچیکتراز چیزی بود که فکر میکردم
دلم میخواست که تویه کمیک قیافه سامیرانا هم کشیده شده بود که ببینم از نظر نویسنده سامیرانا چه قیافهی داره
معلومه زیادی زحمت بخاطر این کمیک کشیده شده
ممنون از اقای معین فرد
همیشه طرفدار اقای معین فرد باقی میمونیم
ممنون از کتابراه
سلام اقای معین فرد عزیز یک خواهش داشتم ازخدمتتون که شاید تمنای۹۰درصداز خوانندگان کتاب سری سقوط مرگبارباشه لطفا لطفا لطفا یکم قیمت کتابهاروپایین بیارید قیمت کتاب نسبت به اوایل تا سه برابرافزایش داشته با توجه به شرایط نابسامان جامعه بعضی ازخوانندگان واقعاشرایط خریدن همه ی سری سقوط مرگبار ندارند و این واقعا ظلمی بزرگ هستش بعداز مدتها انتظار ادامه داستان امده ومن متاسفانه توان خریدن ندارم وباحسرت بهش نگاه میکنم امیدوارم پیگیری کنید بسیارتشکر از شمانویسنده مهربان
کمیک واقعا جالب بود اما تعداد صفحاتش خیلی کم بود اگه بیشتر بود قطعا جالبتر میشد. من کتاب رو که مطالعه میکردم همیشه توی ذهنم سرخ بال رو به شکل یک سیمرغ همانند چیزی که در شاهنامه اومده تصور میکردم اما وقتی دیدم سرخ بال در واقع یه خفاش جهش یافته ست شگفت زده شدم و اینکه ورگا عینک داشت برام عجیب بود در حالیکه در کتاب اصلا همچین موردی ذکر نشده بود داشتن عینک برای یک ربات خیلی غیر عادیه بهتر بود دراسول رو که یک انسان هست عینکی میکردید این منطقی تره.
لذت بردم از کمیک ولی دقیقا مثل باقی عزیزانی که نظر نوشتن منم تصورم از دراسول چیز دیگه (مردی جاافتاده و کوتاه و تپل و...) بود. کرادن هم با توجه به ماجراها با سن بالاتری تصور میشد که اونو میشه به پای کروم بودنش گذاشتش. سرخ بال رو هم به دلیل ابهتی که کرادن ازش توصیف میکرد من تصورم موجودی هیولای با ظاهر جذاب تر و به شکل پرنده ای عظیم الجثه بود. خصوصا فصل آخر که درگیر تخم گذاشتنش بودیم . بهر حال خلاقیت و قدرت شما در کمیک سازی این مجموعه عالیه.
خسته نباشید بلا خره آمد فقط...
فکر نمیکردم قرار باشه ورگا عینک داشته باشه جدا از این که تو کتاب همچین چیزی نبود خیره سرش کرومه اینچیزها نمیخواد اصلا و خب دراسول فکر نمیکردم همچین بازوهایی داشته باشه دمش گرم
و البته سرخ بال فکر نمیکردم بدنش انقدر ساده باشه کاش به جای اینکه روی جزئیات کرومها کار کنید و اینقدر معلوم باشه که رباتن یه کم روی سرخیال کار میکردید و خب کرادن اون مشکلی نداشت از نظرم جز یه سری جزئیات که مهم نبودن البته
فکر نمیکردم قرار باشه ورگا عینک داشته باشه جدا از این که تو کتاب همچین چیزی نبود خیره سرش کرومه اینچیزها نمیخواد اصلا و خب دراسول فکر نمیکردم همچین بازوهایی داشته باشه دمش گرم
و البته سرخ بال فکر نمیکردم بدنش انقدر ساده باشه کاش به جای اینکه روی جزئیات کرومها کار کنید و اینقدر معلوم باشه که رباتن یه کم روی سرخیال کار میکردید و خب کرادن اون مشکلی نداشت از نظرم جز یه سری جزئیات که مهم نبودن البته
با سلام خدمت نویسنده گرامی معین فرد. خب نظرم در مورد کمیک تا به این جا مثبت بود. از نظر من برای شروع بد نیست و عالیه، فضا سازیش خیلی خوب طراحی شده. هر چند شخصیتها و شکل و شمایلشون توی ذهن من کلاً به صورت دیگهای بود اما خب این هم بد نیست. فقطای کاش طولانی تر بود، این جلد خیلی کوتاه بود و زود تموم شد، امیدوارم جلدهای بعدی طولانی تر باشن. در کل طبق همیشه عالی و جذاب بود، بی صبرانه منتظر کمیکهای بعدی هستم. موفق باشید.
سلام میدونم زحمت زیادی کشیدید و ممنونم. اما کلا تصورات آدم رو بهم میریزه شما داخل کتاب نوشتین زایراس وقتی بهوش میاد کلاه سرشه که اصلا اینجا نیست، ورگا کاملا معلومه رباته که بازم اینجا انسانه، دراسول آدم قد کوتاه و ریش داره که بازم اینجا فرق میکنه بنظرم همون تصورات خودم داشته باشم خیلی کتاب جذاب تره. خواستم هم نظرمو بگم هم تشکر کنم برای زحمتهایی که میکشین منتظر جلدهای بعدی هستم البته فقط متنی صوتی 🌹
راستش خیلی با تصورات من فرق داشت!
اصلا ورگا رو عینکی تصور نمیکردم، دراسول هم داخل کتاب خیلی تر و تمیز و خوش هیکل شده توی کتاب یه مرد نسبتا قد کوتاه با ته ریش کم پشت بود.
سامیرانا یکم شبیه هستش و خود کرادن. سرخ بال توی ذهنم خیلی وحشتناک تر این کمیک بود ولی خب بازم برای منتشر شدن این جلد خیلی ذوق کردم. هر چقدر دوست داشتم یکم طولانی تر باشه. ولی داستان سرایی کمیک احتیاج به بهتر شدن داره
اصلا ورگا رو عینکی تصور نمیکردم، دراسول هم داخل کتاب خیلی تر و تمیز و خوش هیکل شده توی کتاب یه مرد نسبتا قد کوتاه با ته ریش کم پشت بود.
سامیرانا یکم شبیه هستش و خود کرادن. سرخ بال توی ذهنم خیلی وحشتناک تر این کمیک بود ولی خب بازم برای منتشر شدن این جلد خیلی ذوق کردم. هر چقدر دوست داشتم یکم طولانی تر باشه. ولی داستان سرایی کمیک احتیاج به بهتر شدن داره
سلام و درود کتاب کمیک باحالی بود با هاش حال کردم از تصاویرش بگم که خیلی عالی و دارای ریز کاری بودن صدای محیطی روهم شبیه سازی کرده بودن به طور مثال صدای قیژ قیژ که خواننده رو به اون فضا میبرد من اولین بارم بود از این کتاب می خوندم و دیدم خیلی باحاله تعداد صفحات کم بود واین خواننده رو اذیت نمی کرد راهنمایی اول کتاب برای خواندن کتاب جالب بود باتشکر
با تصوراتی که داشتم فرق داشت ولی در کل خوب بود. نسخه ی نمونه این کمیک هم زیاد به درد نمیخوره. اما در نسخه دوم این اثر نسخه نمونه خوبی دارد. کمیک های ایرانی بسیار کمی وجود دارد که شبیه این باشد. من برای اولین باری که با کتاب سقوط مرگبار آشنا شدم فکر نمی کردم که با یک رمان ایرانی روبرو هستم. واقعاً رمان خوبی است. موفق باشید
با تشکر از همیشگی کتابراه
پس از ماهها تلاش بالاخره اولین کمیک سقوط مرگبار منتشر شد!
همون طور که در اولین صفحات کمیک ذکر کردم، قطعا این کمیک با تصورات هر شخص متفاوت هستش و اگر کتاب رو عاشقانه پرستش میکنیم به خاطر همین هدیه خاص و نابه چون اجازه میده دنیای خودتون رو بسازین. پس این کمیک رو در کنار تصورات خودتون قرار بدین نه این که تصورات خودتون رو پاک و با این کمیک جایگزین کنین. این کمیک تصورات من هستش نه شما! در این کمیک سعی شده نزدیکترین تصاویر به داستان سقوط مرگبار به شما دوستان عزیز نشون داده بشه اما به این معنی نیست که شما نمیتونین تصورات خودتون رو داشته باشین. باید تاکید کنم که کمیک کپی صددرصد بر اساس کتاب نیست و میتونیم اسمش رو اقتباس قرار بدیم به این معنی که وفاداری کامل به داستان داره ولی به ظواهر و شخصیتها خیر و حتی ممکنه قسمتهایی هم در داستان تغییر داشته باشه که این ماهیت کمیک هستش و اگر این تغیرات وجود نداشته باشن، مطالعه کمیک لطفی نداره. در هیچ جای دنیا شما نمیتونین خط به خط رو به تصویر تبدیل کنین به این دلیل که این دو هنر ماهیت کاملا متفاوتی با هم دارن. با توضیحاتی که خدمت شما دادم ظواهر و روند کمیک با کتاب اصلی متفاوت هستش.
سپاس بی کران
معین فرد