نقد، بررسی و نظرات کتاب وب گرد - جلد اول: موسسه - معین فرد
4.7
211 رای
مرتبسازی: پیشفرض
معین فرد
۱۴۰۳/۰۵/۰۶
532
با سلام و احترام از کتابراه عزیز تشکر میکنم برای انتشار مجموعه جدید امیدوارم شما دوستان از مطالعه این کتاب لذت ببرین قابل ذکره که این مجموعه، داستانی از کرومها رو روایت میکنه که در عین مجزا بودن، در ارتباط با سقوط مرگبار هستش. شاید تعداد زیادی از شما دوستان منتظر انتشار کتاب سقوط مرگبار بودین که باید خدمت شما عرض کنم نوشتن داستان خوب در مقیاس سقوط مرگبار (هزار صفحه) نیاز به وقت و انرژی زیادی داره و مطمئن باشین ارزش صبر کردن رو داره. تا انتشار سقوط مرگبار امیدوارم از خوندن این کتاب لذت ببرین. خیلی زود با خبرهای خوب (کمیک) و (جلد بعدی سقوط مرگبار) خدمت شما بر میگردم. سپاس بی کران معین فرد
من کتاب رو هم نسخه نوشتاری و هم صوتی مطالعه کردم واقعا این دو برادر آینده نویسندگی فانتزی آخرالزمانی ایران هستند اگر آقای معین فرد بیشتر روی خودشون و نوشته هاشون تلاش کنن از نویسندگان بزرگ ایران میشن و در تاریخ این کشور ثبت میشن چه بسا در جهان هم آثار ایشون گسترش پیدا کنه من واقعا عاشق سبک نوشتاری شما هستم و خودمم دارم مطالعه میکنم کتابهای این نوع سبک رو که قلمی روان داشته باشم. کتاب از نگاه اول شخص به زیبایی هرچه تمام تر به معرض دید قرار میگیرد، انسان یا بهتر استبگویم نیم انسان و نیم رباطی تمام سعی خود را میکند که گذشته خود را که بر اثر فراموشی از یاد برده است به یاد آورد و با شخصیتهای بسیاری در این کتاب ما را آشنا میکند. گروه گویندگی بسیار زیبایی این کتاب را چند برابر کردهاند بخصوص آقای چگینی. امیدوارم جلدهای بعدی هرچه سریعتر نوشته و برای خواندن و یاد گرفتن به دست ما برسند. ممنون از کتابراه حتما بخوانید و حمایت کنید.
به طور کلی این کتاب از سقوط مرگبار در سطح پایین تری هست.
چه لحاظ هیجان، چه شخصیت بخشی. (در ادامه هشدار اسپویل) توی کتاب سقوط مرگبار دلیل اینکه زایراس به افراد ناشناس زود اعتماد میکنه رو میتونیم در از دست دادن حافظه و ذات خودش بدونیم. (که من اعتماد مجدد زایراس به کرز رو هنوز هم بی منطقی میدونم.)
در این کتاب هم شخصیت اصلی خیلی زود به بقیه اعتماد میکنه و دوست داره به دیگران کمک کنه.
قبول دارم بعضی آدمها ذات مهربونی دارن و بی منت کمک میکنن، ولی توی داستان این مهربونی بیش از حد یکم حوصله آدم رو سر میبره و غیر منطقیه.
و واسم قابل درک نیست که چرا گلاریس انقدر خشن و بی ملاحظه هستش و رادی چرا انقدر خیر خواه؟!
اینجور تناقضها توی داستان زیبا نیستند.
و اما میرسیم به خوبی ها. اینکه یه داستان و یک مجموعه جدا رو برای توصیف کرومها و وضعیت زندگی اونها انتخاب کردید کار بسیار مفید بود و واقعا ممنونم!
سر جلد سوم بخش دوم کتاب سقوط مرگبار واقعا گیج شده بودم و یادم میرفت که الان این اتفاق پاسخ به کدوم سوال بود!
و رازهای موسسه و دیوار سرخ آدم رو کنجکاو میکنه که ادامه بده و نمیتونه دست از خوندن بکشه.
در کل داستانهای شما توی ایجاد کشش داستانی، ایجاد سوالهای زیاد و شوق برای خواندن ادامه داستان و هیجان خیلی خوب عمل کرده بودید. (هر چند در جلد اول و دوم سقوط مرگبار هیجان خیلی زیادی من رو به شوق آورد و این هیجانات توی جلد سوم و کتاب دومتون کمتر شده بود.)
ولی از لحاظ شخصیت پردازی به نظرم میتوانید خیلی بهتر عمل کنید یا حداقل دلیل خوبی برای ایجاد کاراکترهایی به این مهربونی داشته باشید.
در کل ازتون بابت خلق این مجموعهها متشکرم و امیدوارم روز به روز پیشرفت کنید و موفق باشید.
چه لحاظ هیجان، چه شخصیت بخشی. (در ادامه هشدار اسپویل) توی کتاب سقوط مرگبار دلیل اینکه زایراس به افراد ناشناس زود اعتماد میکنه رو میتونیم در از دست دادن حافظه و ذات خودش بدونیم. (که من اعتماد مجدد زایراس به کرز رو هنوز هم بی منطقی میدونم.)
در این کتاب هم شخصیت اصلی خیلی زود به بقیه اعتماد میکنه و دوست داره به دیگران کمک کنه.
قبول دارم بعضی آدمها ذات مهربونی دارن و بی منت کمک میکنن، ولی توی داستان این مهربونی بیش از حد یکم حوصله آدم رو سر میبره و غیر منطقیه.
و واسم قابل درک نیست که چرا گلاریس انقدر خشن و بی ملاحظه هستش و رادی چرا انقدر خیر خواه؟!
اینجور تناقضها توی داستان زیبا نیستند.
و اما میرسیم به خوبی ها. اینکه یه داستان و یک مجموعه جدا رو برای توصیف کرومها و وضعیت زندگی اونها انتخاب کردید کار بسیار مفید بود و واقعا ممنونم!
سر جلد سوم بخش دوم کتاب سقوط مرگبار واقعا گیج شده بودم و یادم میرفت که الان این اتفاق پاسخ به کدوم سوال بود!
و رازهای موسسه و دیوار سرخ آدم رو کنجکاو میکنه که ادامه بده و نمیتونه دست از خوندن بکشه.
در کل داستانهای شما توی ایجاد کشش داستانی، ایجاد سوالهای زیاد و شوق برای خواندن ادامه داستان و هیجان خیلی خوب عمل کرده بودید. (هر چند در جلد اول و دوم سقوط مرگبار هیجان خیلی زیادی من رو به شوق آورد و این هیجانات توی جلد سوم و کتاب دومتون کمتر شده بود.)
ولی از لحاظ شخصیت پردازی به نظرم میتوانید خیلی بهتر عمل کنید یا حداقل دلیل خوبی برای ایجاد کاراکترهایی به این مهربونی داشته باشید.
در کل ازتون بابت خلق این مجموعهها متشکرم و امیدوارم روز به روز پیشرفت کنید و موفق باشید.
کتاب وبگرد بسیار عالی هست من طرفدار اقای معین فرد هستم هرکدام از کتابها منحصر به فرد و خاص هستنبسیار به جزئیات توجه میکنن و اصلا کتابها خسته کننده و یک نواخت نیستن دقیقا جایی که میگم خب اینجا الان ارامش هست برعکس میشه و اشوبی به بپا میشهکتاب وبگرد که در کتار سقوط مرگبار هستداستان کرومهایی هست نصف انسان و نصف کروم و شاید یکی از اعضای بدن کروم و... هستدر این کتاب دنیا نابود نشده حیوانات عجیب و هیولاها نیستند استان پسری هست ۲۰ ساله که میخواد درس بخونه جایی به اسمه موسسه و وبگرد بشه که به تمام کارهای دنیا دسترسی داشته باشه و بتونه خانوادشو برگردونه وقتی توی راه دوستی پیدا کرد ناخوادگاه من ذهنم رفت سمت دراسول همش منتظر بودم خیانتی بکنه امیدوارم که اینجوری نباشه یه گروه بزرگ تشکیل بدن تویه موسسه و داستان جالبتر بشه از جلد اول خیلی خوشم امد ممنون از کتابراه عزیز
جلد اول موسسه را از وب گرد اثر نویسنده معین فرد، همراه با کتاب صوتی آن شنیدم و خط بری کردم. دیالوگهای کتاب ساده و روان برای مخاطب خاص خود نوشته شده است. مخاطب خاص از آن جهت که دنیای آینده و گاهی جادویی و رباتیک محور تم داستانهای معین فرد نویسنده و برادرش است.
موضوع مهم این است که افراد موفق تمایل به انجام کارهایی دارند که افراد ناموفق تمایلی به انجام آن کارها ندارند. تخیل و برآورد آینده در تم سری داستانهای نویسنده، به نظرم خیلی دور از واقعیت نیست با این تحولات و اتفاقات دنیای امروز که بسیاری از محالات به واقعیت در آورده است. دنیای رباتیک و کامپیوتر با عشق و عاشقی نیز نمیتواند جدا باشد حتی اگر آدم آهنی و مجازی باشید به عشق برای حرکت و شور و اشتیاق یافتن نیاز دارید. اگر خلاف آن میپندارید، خودتان کتاب را مطالعه کنید.
موضوع مهم این است که افراد موفق تمایل به انجام کارهایی دارند که افراد ناموفق تمایلی به انجام آن کارها ندارند. تخیل و برآورد آینده در تم سری داستانهای نویسنده، به نظرم خیلی دور از واقعیت نیست با این تحولات و اتفاقات دنیای امروز که بسیاری از محالات به واقعیت در آورده است. دنیای رباتیک و کامپیوتر با عشق و عاشقی نیز نمیتواند جدا باشد حتی اگر آدم آهنی و مجازی باشید به عشق برای حرکت و شور و اشتیاق یافتن نیاز دارید. اگر خلاف آن میپندارید، خودتان کتاب را مطالعه کنید.
خدا شاهده نمیخواستم اینجوری نظر بدم ولی واقعا دیگه داره شورش در میاد درسته کتاب های شما و برادرتون واقعا عالین اما خدایی مثل چیپس نکنید کتاباتون رو حجمش کم شده قیمتش زیاد والا این کتاب نصف بقیه کتاباست حجمش کتابای سقوط مرگبار رو هم که روز به روز مخاطباش زیاد میشن قیمتش رفته تو فضا والا تو تلگرام کتاب بمب خیس رو گذاشته رایگان از کل کتاب اسکرین شات گرفته پی دی اف کرده آماده ولی من گفتم واسه شصت تومن دیگه زحمت نویسنده هیچ نشه خریدمش جالبیشم اینه که برادری تو تایی تصمیم گرفتید قیمت کتابو افزایش بدین رفتم کتاب ددسگال رو بخرم دیدم عه شده نود تومن اومدم دیدم کتابا آقا معینم شده نود تومن واقعا دیگه مغزم کار نمیکنه کلا 200 صفحه کتابو نود تومن بدم لطفا رسیدگی کنید
اوایل داستان یکم گیج و سر درگم بودم ولی همون طور که انتظار داشتم داستان خوب پیش رفت و اواخر داستان به اوج خودش رسید. تضاد بین شخصیت ها رو دوست داشتم (عصبانیت گلارین و مهربونی رادی). از اینکه شخصیت اصلی زود به رادی اعتماد کرد یکم ترسیدم و هر جای داستان منتظر بودم که بهش خیانت کنه. درکل در جلد اول ربطی بین داستان با سقوط مرگبار ندیدم ولی ایمان دارم که در آینده به بهترین نحو به هم مرتبط میشن کتاب بسیار گیرا بود مانند همه داستان های آقای فرد وخیلی لذت بردم از کتاب. چندین سوال اساسی از داستان تو ذهنم پیش اومده که امیدوارم تو جلد بعد به جواب برسم . امیدوارم همین طوری داستان جذاب پیش بره
سلام و احترام از کتابراه عزیز تشکر می کنم برای انتشار مجموعه جدید امیدوارم شما دوستان از مطالعه این کتاب لذت ببرین قابل ذکره که این مجموعه، داستانی از کروم ها رو روایت می کنه که در عین مجزا بودن، در ارتباط با سقوط مرگبار هستش. شاید تعداد زیادی از شما دوستان منتظر انتشار کتاب سقوط مرگبار بودین که باید خدمت شما عرض کنم نوشتن داستان خوب در مقیاس سقوط مرگبار (هزار صفحه) نیاز به وقت و انرژی زیادی داره و مطمئن باشین ارزش صبر کردن رو داره. تا انتشار سقوط مرگبار امیدوارم از خوندن این کتاب لذت ببرین. خیلی زود با خبرهای خوب (کمیک) و (جلد بعدی سقوط مرگبار) خدمت شما بر می گردم. سپاس بی کران معین فرد
درود بر آقای فرد عزیز من از خواننده ها قدیمی کتاباتون هستم هم خودتون هم داداش عزیزتون و واقعا لذت میبرم وقتی کتابای شمارو میخونم من حتی سقوط مرگبار و یا جوینده و بدسگال همه این کتابارو شاید سه بار خوندم و مطمئنم اگه همینا و نویسنده خارجی مینوشت کلی ازش سریال میساختن خلاصه اینکه واقعا بهتون تبریک میگم و مشتاقم ادامه کتاب زودتر چاپ بشه و مثل سقوط مرگبار اینهمه چشم انتظار نمونیم
باسلام و تشکر ازنویسنده محترم اقای معین فرد. من بشدت به رمانهای شما و اقای امین فرد علاقه دارم واقعا رمانی که اسم شما روش نوشته باشه حتما خوندنیه این رمانم مثل بقیه عالی بود یه مهربونی مخلاصانه رو به تصویر میکشونه که حتا ادم از تن و بدنشم مایع میزاره. البته شخصیتهای متفاوت هم زیاد داره ولی بازم برتری خوبی رو نشون میده رادی گرچه هیچ روی خوشی از، گلارین ندید ولی بازم تا پای جونش ازش حمایت کرد کلا این نوع رمانها ادمو به یه زمان و مکان خاصی میکشونه من واقعا لذت بردم
مجموعه جالبیه در راستای سقوط مرگبار. کاملا مشهوده که موسسه و ساختارش به موتور های غول آسای سقوط مرگبار مربوطه. و حس میکنم صاحب موسسه کرادن میتونه باشه. شاید راگ هم زایراس هستش و یا دست کم به اون مربوطه. گرچه کروم های یاغی یا همون سافندها هم به کردان مربوط هستن (نسبت به لوگو و ویژگی هایی که بیان شد). و در آخر، این کتاب نسبت به باقی کتابهای جناب معین فرد، کوتاه تره. اگه هر دو جلدش ادغام میشد قطعا خروجی بهتری داشت.
نمیشود گفت بد است، ولی میتوانست خوبتر باشد با درنظرداشت سایر کتابهای آقای فرد. مثلا وقتی درمورد خود موسسه حرف میزند انگار بخشهای از Space Battleship Yamato (کشتی فضایی یاماتو)، Cowboy Bebop (کاوبوی)، Howl's Moving Castle (قلعه متحرک هاول) و Mortal Engines (موتورهای فانی) را با همترکیب کرده و موسسه را ساخته است. جدا از چند جا اشتباهات دستوری و گرامری و تایپی که میتوان نادیده گرفت شان.
درود بر اقای فرد و خسته نباشید بهتون واقعا زیبا بود یه کتاب به جا در زمان درست حالا که سقوط مرگبار کلی سوال در ذهن همه بوجود اورد این کتاب سوالات بسیاری رو جواب میده و البته جلد های بعدش که البته سوال هایی هم دوباره بوجود اومد خیلی خیلی خوشحالم که با کتابای شما اشنا شدم کاش برای خوندن کتاباتون اینقدر عجله نمیکردم تا این لحظه های شیرین اروم تر پیش میرفت در یه کلام فوق العاده
ممنونم از اقای معین فرد عالی بود
به نظرم از سقوط مرگبار بهتر بود. منتظر جلد سوم هستیم خواهشا تایم حدودیش رو بگید کی میاد. فقط نمیدونم انگار نه انگار که اسپین اف سقوط مرگبار هست واینکه معلوم نیست تو چه زمان و دنیایی جریان داره.
و اینکه چرا توی این کتاب میگه کرومها انسان هستن و بدنشون رو فلزی کردند اما توی سقوط مرگبار کلا به دست انسانها ساخته شدند؟!
به نظرم از سقوط مرگبار بهتر بود. منتظر جلد سوم هستیم خواهشا تایم حدودیش رو بگید کی میاد. فقط نمیدونم انگار نه انگار که اسپین اف سقوط مرگبار هست واینکه معلوم نیست تو چه زمان و دنیایی جریان داره.
و اینکه چرا توی این کتاب میگه کرومها انسان هستن و بدنشون رو فلزی کردند اما توی سقوط مرگبار کلا به دست انسانها ساخته شدند؟!
سلام و خداقوت به دوستان کتابراه، طبق سنوات گذشته تشکر و قدردانی ازاینکه برای بالا بردن مطالعه رایگان کتاب متنی و صوتی دراختیارماقرارمیدهید، از جناب فرد تشکر میکنم و تبریک میگم بابت این کتاب هیجان انگیز، من کسانیکه به این کتب علاقهای نداشتن ولی بعد ازا ینکه این کتاب معرفی کردم، نظرش عوض شد بابت این سبک کتب، برای جناب فرد بهترین ها آرزو میکنم، سپاسگزارم
درود و وقت بخیر. با سپاس فراوان از آقای فرد عزیز برای انتشار مجموعه هیجان انگیز جدید وبگرد... مثل کتابهای قبلی عالی و دست مریزاد بابت این همه خلاقیت و روایت داستانهای ناب. با کتابهای شما دو برادر عزیز فقط خواندن نیست همه چی رو مثل فیلم داری میبینی و حس میکنی و در انتظار فصل بعد میمونی فقط کاش این انتظارها انقدر طولانی نبود
سلام
کتاب وب گرد جلد اول رازهایی از کرومها رو معلوم میکنه که اگه در کتاب سقوط مرگبار خیلی علاقه به کرومها دارید میتونید آن را بخوانید در کنار اطلاعات در مورد کرومها داستان زیبا و شنیدنی و فوق العاده هیجان انگیزی داره که نمیتوانید جلوی خودتون رو بگیرید که بهش ادامه ندید و در آخر ممنون از معین فرد برای نوشتن همچین کتاب هایی
کتاب وب گرد جلد اول رازهایی از کرومها رو معلوم میکنه که اگه در کتاب سقوط مرگبار خیلی علاقه به کرومها دارید میتونید آن را بخوانید در کنار اطلاعات در مورد کرومها داستان زیبا و شنیدنی و فوق العاده هیجان انگیزی داره که نمیتوانید جلوی خودتون رو بگیرید که بهش ادامه ندید و در آخر ممنون از معین فرد برای نوشتن همچین کتاب هایی
وب گرد کتابی است که بهتر است برای درک و ارتباط بیشتر با آن کتاب سقوط مرگبار را از قبل مطالعه کنید و زندگی بسیار پیشرفته آینده را شرح میده که در آن آدمها به دلایل مختلف، برای رهایی از درد، برای قدرتمند شدن اعضای بدن خود را با درون کاشتها جایگزین میکنند و بدنی رباتیک پیدا میکنند و اینکه پیشنهاد میکنم حتما بخونیدش
داستان خوبیه ولی در حد داستان های دیگه نیست شخصیت اصلی داستان به هر کی میاد میگه من می خوام کمک کنم اعتماد می کنه کور کورانه شاید یکی نقشه ای واسش داره
(اسپویل) مخصوصا اونجا که حاضر میشه تراشه یه دختر که حتی درست هم نمیشناسدش رو به بدن خودش وصل کنه با وجود اینکه احتمال میداد که کنترل بدنش رو از دست بده.
(اسپویل) مخصوصا اونجا که حاضر میشه تراشه یه دختر که حتی درست هم نمیشناسدش رو به بدن خودش وصل کنه با وجود اینکه احتمال میداد که کنترل بدنش رو از دست بده.