نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی مهمانی تلخ - سیامک گلشیری
3.8
532 رای
مرتبسازی: پیشفرض
پارسا
۱۴۰۴/۰۱/۲۰
00
سلام کتاب مورد پسند من نبود روند داستان کند پایان داستان جالب نبود داستان در مورد استادیه که به ناحق باعث اخراج دانشجو میشه و بعد از چند سال به طور اتفاقی وسط اتوبان با او برخورد میکنه و به باغ دانشجو دعوت میشه و در مهمونی مسائلی بیان میشه که باعث یکسری اتفاقاتی میشه که در نهایت بی درک بودن استاد از ابتدای داستان تا انتها و قضاوت نابجا و رفتار نامناسب و مغرورانه او مشهود و حرص آوره. در کل با احترام به نویسنده گرامی میتونست خیلی خیلی خیلی بهتر باشه.
کتاب خوبی بود. خیلی دیالوگ محور هست اما همین جزئیات باعث میشه حس کنید دارید یک فیلم تماشا میکنید و از این نظر جذاب خواهد بود. فضای رازآلود و دلهره اور رو به خوبی ایجاد کرده اما در نهایت داستان به ترسناکی تصور آدم نیست و خیلی ساده تر از چیزی که آدم انتظار داره به پایان میرسه. خوانندگان خوانش خوبی دارن و با بیان خوب شون تونستن خیلی تاثیرگذاری بیشتری داشته باشن. خوندنش رو توصیه میکنم اما خب میتونست خیلی مهیج تر باشه. از روند داستان بیشتر لذت بردم تا انتهاش.
کتاب بدی نبود هر چند کتاب خیلی خوبی هم نیست به نظرم. یه تعلیقی تو روند قصه است که منو دنبال خودش میکشوند هر چند مبنای قصه برای شکل گیری این تعلیق خیلی برام دلچسب نبود. پیش زمینهای که باعث شده تورج تبدیل به همچین آدمی بشه برام قانع کننده نیست. عکس العمل استاد و ماهرخ هم احمقانه است. دست به کارهایی میزنن و خودشون رو تو موقعیتی قرار میدن که اصلا عاقلانه نیست. ولی به هر حال داستان این سه نفر یا شاید چهار نفر غیر قابل تحمل نیست.
از فصل اول تا تقریبا انتهای کتاب، شنونده منتظر وقوع یک اتفاق مهم است و به سختی میبایست جملات تکراری و بی اهمیت و پراکنده را تحمل کند اما آنچه که در انتها از آن رونمایی میشود، بسیار کوتاه و درنهایت نیز مبهم است؛ طوری که شنونده از این انتظار و وقتی که صرف آن کرده است، پشیمان میشود. ضمن آنکه ابعاد داستان با واقعیت انطباق ندارد.
تنها نکته مثبت این اثر اجرای خوب گویندگان آن است که کتاب را به مانند یک فیلم برای شنونده به تصویر میکشند.
تنها نکته مثبت این اثر اجرای خوب گویندگان آن است که کتاب را به مانند یک فیلم برای شنونده به تصویر میکشند.
سلام و عرض ادب
معمولا ایرانی نمیخونم... ولی این یکی رو با اکراه شروع کردم....
شُک شدم از این همه تبحر در نویسندگی واقعا دست مریزاد آقای گلشیری.... کیف کردم یه داستان پر از هیجان.. هنوز تو داستان قفل کردم... گویندگی عالی داستان عالی.... اینقدر قشنگ نوشته شده که خودتو کاملا وسط ویلا کنار چای زغالی کنار استخر کنار صندوق توی اون جاده بی انتها سیاه..... دیگه نگم براتون... حتما بخونید... از راویان عزیز بینهایت متشکرم.. همه چیز عالی....
معمولا ایرانی نمیخونم... ولی این یکی رو با اکراه شروع کردم....
شُک شدم از این همه تبحر در نویسندگی واقعا دست مریزاد آقای گلشیری.... کیف کردم یه داستان پر از هیجان.. هنوز تو داستان قفل کردم... گویندگی عالی داستان عالی.... اینقدر قشنگ نوشته شده که خودتو کاملا وسط ویلا کنار چای زغالی کنار استخر کنار صندوق توی اون جاده بی انتها سیاه..... دیگه نگم براتون... حتما بخونید... از راویان عزیز بینهایت متشکرم.. همه چیز عالی....
سلام خداقوّت کتاب رمان خوب و روان و آسانی بود برای من نکتهای اضافه نداشت صرفا یک داستان ساده تکراری دو قسمت آخرش هیجان داشت البته اعصاب خُرد کن هم بودیاد این جمله میافتند: انتقام شیرین أست ولی انسان را چاق نمیکنددر کلّ کینه و انتقام ریشه انسان را میسوزاند… ولی از راحتی زیاد و شیوه خوانش تمرکز خوبی داشتم و شیوه داستان شب بودنش برایم اینقدر جالب بود که دو شب هنگام خواب تمامش را شنیدم ممنونم از شما و همه دست اندرکاران زنده باشید
به نظر بنده این کتاب اصلا ارزش گوش دادن نداره چه برسه کسی بخواد بخره واقعا داستانش خیلی کسل کنندس و کسل کننده تر از اون خوندنشه با احترام به راوی های عزیز از صداشون بگیر تا طرز گویندگیشون کاملا بی روح بی احساس و خیلی کسل کننده هستن لطفا حداقل از افراد با استعداد تری استفاده کنید برای گویندگی و اینکه یه کتاب رو سعی کنید داستانش رو اینقدر کلیشه ای و با موضوعی پوچ و بی روح ننویسید
با تشکر از نویسنده محترم انتقاداتی از نظر من برای این کتاب میشه در نظر گرفت۱. داستان هیجان لازم رو نداشت۲. از اوایل داستان میشد فهمید ته ماجرا چی میشه. ۳. معمولا اساتید دانشگاه افراد باهوش زیرکی هستن. چطور استاد عزیز با توجه به وقایعی که در گذشته اتفاق افتاده باز هم بسادگی دعوت دانشجو رو قبول میکنه و به باغش میره. خصوصا که هم اقا و هم خانم هر دو استاد دانشگاه بودن. ۴. داستان به پایان نرسید
با شناختی که از قلم آقای گلشیری بخاطر شغلم داشتم، حدس میزدم کتاب ژانر ترسناک باشه که تا حدودی حدسم درست بود. جنایی و ترسناک.
روند مکالمهای داستان، چندان دلچسب نبود و منو یاد فیلمهای شلوغ پر سر و صدایی مثل درباره الی میانداخت. چندتا شخصیت محدود که برای هیچ و پوچ افتادن ب جون هم و با دعوا کارشونو پیش میبرم.
در کل چندان دوست نداشتم و تا آخر گوش دادم که از قلم آقای گلشیری خونده باشم.
روند مکالمهای داستان، چندان دلچسب نبود و منو یاد فیلمهای شلوغ پر سر و صدایی مثل درباره الی میانداخت. چندتا شخصیت محدود که برای هیچ و پوچ افتادن ب جون هم و با دعوا کارشونو پیش میبرم.
در کل چندان دوست نداشتم و تا آخر گوش دادم که از قلم آقای گلشیری خونده باشم.
به نظرم نویسنده خیلی عالی کار کرده بود. قسمتهای آخرش واقعا انسان رو جوری مجذوب میکنه که اصلاً نمیتونی تا آخر داستان رو دنبال نکنی!
فقط اینکه همیشه یه معما آخر کار میمونه و فکر نویسنده درگیر میشه!
در همین داستان آدم میخواد بدونه بالاخره چه بلایی سر تورج اومد و اینکه همسر استاد آیا باز هم مثل قبل عاشقانه استاد رو دوست خواهد داشت یا ذهنش گرفتار این واقعه خواهد شد؟
فقط اینکه همیشه یه معما آخر کار میمونه و فکر نویسنده درگیر میشه!
در همین داستان آدم میخواد بدونه بالاخره چه بلایی سر تورج اومد و اینکه همسر استاد آیا باز هم مثل قبل عاشقانه استاد رو دوست خواهد داشت یا ذهنش گرفتار این واقعه خواهد شد؟
این کتاب تجربهی تازهای بود با داستانی نسبتا خوب تصویرگری خوبی داشت اما استفاده از جملات تکراری ملال آور زیاد غلظت هیجان ماجرا را کم میکرد صدای استاد که یکی از شخصیتهای اصلی و راوی داستان هم بود بسیار خسته و پیر بود و با دیگر شخصیتها هم خوانی نداشت نویستده تا حد زیادی توانسته بود فضای رعب و وحشت رو در طول داستان ایجاد کند در کل ارزش یک بار شنیدن رو داشت
خیلی طول کشید تا به اتفاق اصلی و هیجان برسه. تمام مدت منتظر اتفاق بودم که البته از مهارت نویسنده هست اما میتوانست هیجان رو طولانی تر کند. نتیجه گیری آخر هم به عهدهی مخاطب هست و من از پایانش ناراحت شدم به خاطر ان جوان که فکر میکنم فقط قصد ترساندن داشته. اما حدس زده بودم. به هرحال کاش زنده بمونه. و عکس العمل زن استاد خیلی واقعی بود. هر زن دیگهای هم بود همین جوری میشد.
کتاب صوتی «مهمانی تلخ» با داستانی تأثیرگذار و فضایی احساسی، شنونده رو وارد دنیای شخصیتهایی میکنه که هرکدوم زخمهایی از گذشته دارن. روایت صمیمی و صدای گوینده به عمق داستان کمک زیادی کرده. موضوعات انسانی، مثل تنهایی، خاطرات تلخ و انتخابهای سخت، بهزیبایی بیان شدن. برای کسی که دنبال یه داستان کوتاه اما عمیق و احساسی باشه، این کتاب یه انتخاب خوبه.
این کتاب با قلمی تیز و بدون هیچ تزیینی، زوایای تاریک و گاه تلخ زندگی اجتماعی و انسانها را به تصویر میکشد. هر صفحه از داستان، برایم آینهای از تناقضها و واقعیتهای دردناک و در عین حال آموزنده بود. اگر به دنبال خواندنی هستید که با نقدهای اجتماعی و تأملبرانگیزش شما را به تفکر وا دارد، این کتاب میتواند دیدگاهی جدید و واقعی از زندگی به شما ارائه دهد.
راوی بسیار عالی میخواند و صداشون فوقالعاده جذاب و گیراست. موضوع کتاب بسیار برایم جذاب بود و تا آخر مشتاقانه داشتم گوش میکردم. سطر اضافهای ندیدم. بنظرم کتاب ناقص تموم شد و بهتر بود انگیزه دانشجو هم مشخص میشد، فکر کنم استاد با دختره هم در ارتباط بود. محیط بقدری خوب تصویر شده بود که کاملا خودم رو میتونستم اونجا تصور کنم. ممنون از کتابراه بابت این کتاب مهیج
چیزی که من خیلی دوست داشتم این بود که داستانها خیلی واقعی و نزدیک به زندگی روزمره ست. هر داستان یه حس و حال خاص داره و آدم رو به فکر فرو میبره. به نظرم این کتاب برای کسایی که دوست دارن داستانهای کوتاه و پراحساس بخونن، انتخاب خیلی خوبیه. من شخصاً از خوندنش لذت بردم و به دوستانی که دنبال یه کتاب با داستانهای عمیق و تأثیرگذار هستن، پیشنهادش میکنم.
کتابی دلهره اوره امابه نظرم کتاب خیلی خوبیه داستانش دربارهی جوانی به نام آرمان است که به مهمانیای در ویلایی دورافتاده دعوت میشود. اما این مهمانی بهتدریج رنگی از ترس و رازآلودگی به خود میگیرد. اتفاقات مشکوک، ناپدید شدن افراد و فضای مرموز، او را درگیر ماجرایی هولناک میکند. گلشیری با فضاسازی قوی و تعلیق مداوم، خواننده را تا پایان داستان درگیر میکند.
کتاب جالبی بود خیلی نکتههای خوبی داشت مثلا وقتایی که بخاطر رودربایستی تو یه مسیری میافتیم که نباید. یا وقتایی که فرصت داریم از شرایط بد خارج بشیم ولی اونقدر ادامه میدیم که کار به جاهای باریک میکشه. و مخصوصا رفتارشناسی آدمهایی که مشکوک هستن و ما باید با دقت بیشتری بهشون توجه کنیم و ساده لوح نباشیم. اینکه آدما خیلی میتونن ظاهرساز باشن و با نقشه وارد بشن.
چند دقیقه میشه دانلود کردم تشکر از لطف بی پایان شما. او گفت. من گفتم. گفت. راننده گفت. به اخر داستان نزدیکه. با سپاس از نویسنده عزیز. فعلا بنظر این مرد جوان خیلی بیجا پیله شده. دو قسمت مونده به اتمامش. بعد از چند روزی که گذشته هنوز این داستان از ذهنم خارج نشده. اقای نویسنده عزیزم لطفا براهت ادامه بده اولش بنده متوجه اهمیت داستانتون نشدم
جان کلام این قصه در مورد تاثیر انسانها بر زندگی یکدیگر است و به ما گوشزد میکنه که چقدر باید مراقب نتیجه رفتار و گفتار و افکارمون هم بر زندگی خودمون و هم دیگران باشیم. داستان خیر و شر... داستان کینه توزی... از نقاط مثبت کتاب اینکه به دور از زیاده گویی و حاشیه بود، سادگی کتاب برای من خوشایند بود. اجرای صوتی رو هم دوست داشتم و خوب تصویرسازی شده بود برای مخاطب
شاید کینه ایی در کار بوده ولی آنچه باعث ایجاد اشکال شد حقایقی بود که استاد نخواست برزبان بیاره ودرادامه عصبانیت راوی داستان ودیگر مشکلات را پدید آورد والا از قبل چیزی طرحریزی نشده بود و همه چیزهایی که گفته شده بود راست بود. داستان ساده ایی بود وپیچ وخم نداشت، من از شخصیت راوی خوشم نیامد چرا که اوپنهانکار بود. خوانش خوب بود بخصوص شخصیت تورج.
من فقط سه چهار پارت آخر رو کمی دوست داشتم، اونم به خاطر اینکه منتظر بودم بالاخره یه اتفاقی بیفته چیز خاصی به من اضافه نکرد، من خودم همچین تجربه ای دارم و توسط یک به ظاهر استاد در مقطع ارشد اخراج شدم از دانشگاه، و صرفا چون همذات پنداری کردم با تورج این کتاب رو تهیه کردم، تورج کشته شد ظاهرا ولی من اون استاد رو بدجوری یه روز مجازات میکنم.
تورج نادری دانشجویی که از کودکی مشکلات زیادی در خانواده داشته و او را به سمت تنهایی سوق داده و اکنون با گذشت سالها در صدد انتقام از افرادی است که در مقطعی از زمان به وی آسیب زده اند, در ادامه داستان با شخصیت تورج آشنا میشویم که ظاهراً دچار آسیبهای روانی بیشتری است. نقل کتاب بسیار جذاب و با تسلط کامل راویان انجام گرفته است. با احترام
با احترام به دست اندکاران کتاب، من اصلا لذت نبردم و کتاب ضعیفی بود دوستان مخالف کتاب نظرات قشنگی نوشتن که من هم به اونا اقتباس میکنم. گوینده نقش استاد هم حوصله سر بر بود و بقول دوستمون اگر همه کتاب رو با سرعت ۳ هم گوش میکردی چیز زیادی از دست نمیدادی. آخر داستان میتونست هیجان انگیز تر باشه ولی خب نبود با تشکر از کتابراه
با عرض پوزش از نویسنده این داستانی آبکی و مسخره بودنه ترسناک بود و نه مهیج فقط ادای آن را در میآورد بشدت با اعصاب و روان بازی میکرد ولی پوچ آخر داستان هم که کلا از اول داستان مشخص بودالبته کار اجرا بشدت قوی و صدا پیشگان بسیار با صدایی گیرا اجرا نمودندولی از کار ایرانی جز این انتظار نمیرود بخاطر سانسورها و …. سپاس
با عرض سلام به همه همراهان همیشگی کتابراه بنده به عنوان عضو فعال کتابراه این کتاب رو به همه توصیه میکنم مخصوصاً کسانی که علاقه به اتفاقات ناگهانی و هیجانی دارندو خیلی خیلی ممنونم از عوامل محترم و عزیز کتابراه که همیشه در آخر هفته ها ما رو مهمون میکنند به چند کتاب رایگان خدا قوت و اجر و ثواب مضاعف شما مستقیما با خداوند منّان
فعلا رسیدم به پارت شانزده تا اینجاش که خیلی بی معنی و بی حس بود حیف وقتی که گذاشتم امیدوارم سه پارت دیگش خوب باشه. رامین و تورج هم خیلی آدمای نچسبی بودن فقط ماهرخ خوب بود انگار بیشتر داشتم به حرفای چندتا زن سرکوچه نشین گوش میدادم تا یه کتاب با محتوا. نقش سیگار از نقش بقیه بهتر بود توی کتاب
بد نبود، کشس خوبی داشت و گویش عالی، ولی خیلی نقطه ضعف داشت و گنگ بود، اینکه چرا دانشجو روانی شده بود، و اینکه استاد چطور با توجه به گذشتهای که با دانشجو داشت چنین تصمیم احمقانهای را گرفت که همراه با همسرش شبانه به جایی ناآشنا که صاحبش دانشجویی کینه توز است میرود، و آخر داستان خیلی مسخره تمام میشود!!!!!!!
این کتاب نه خیلی خسته کننده است نه قابلیت جذب شنونده را دارد. از عمه بدتر اینکه شما منتظر انتهای داستان هستید که چی میشه وداستان ناگهان تمام میشه! کلا حس میکنی این اتفاق در دنیای دیگری افتاده است. بهرحال من داستان را گوش کردم وخیلی راضی نبودم. شاید پیامش این بود که کوه به کوه نمیرسه ولی آدم به آدم میرسه.
کتابی جذاب با گویشی بسیار عالی که شنونده رو درفضای داستان غرق میکنه و معمایی بسیار قوی و پایانی که دقیقا عکس آنرا پیش بینی کرده بودم. و آموزنده از چند لحاظ اینکه در رفتار خود بادیگران باید همیشه مراقب باشیم. به قضایای اطراف ساده لوحانه نگاه نکنیم و سعی کنیم نه گفتن را بلد باشیم. تا گرفتار مشکلات عدیده نشویم
خیلی کتاب هیجان انگیز و ترسناکی بود. از همان ابتدای داستان همش با خودم میگفتم الانه که تورج یه بلایی سر رامین بیاره و بالاخره آخر داستان برعکس این اتفاق افتاد. در طول داستان نفسمو حبس کرده بودم و منتظر یه صحنه ترسناک بودم. واقعا قشنگ بود. دوستانی که عاشق رمان های ترسناکند این کتاب و حتما مطالعه کنن. ممنونم از کتابراه
سلام داستان بدی نبود ولی در کل هیجانی نداشت و کمی هم ساده به نظر می رسید استادی که اتفاقی شاگردش دید و به آسونی همه پیشنهاد هاشو توی چند ساعت پذیرفت به نظرم اصلا جالب نبود واین همش میپرسیدن کجا و کی و... انگار که به جملات دقت نشون نمیدادن واین کمی زیادی به کار برده شده بود ممنون از کتابراه
داستانی بود صرفاً ترسناک که خواننده تا رسیدن به نقطهای جذاب در داستان تقریبا باید صد صفحه دیالوگهای کم جان را تحمل کند و در انتهای داستان به پایانی برسید که میتوان گفت بسیار جذابتر از آغاز آن بود.
سیامک گلشیری در این داستان نتوانست انتظارات مرا به عنوان یک خواننده برآورده کند.
سیامک گلشیری در این داستان نتوانست انتظارات مرا به عنوان یک خواننده برآورده کند.
بی محتواترین و بدترین رمانی که تو عمرم خوندمچند ساعت وقتت رو تلف میکنی تهش به هیچی میرسه خلاصش بگم استاد دانشجوش اخراج کزده بعد چند سال میبینه میره باغش و دعواش میشه با چوب میزنه میاد بیرونیه جوری فضا سازی کرده بود هر لحظه منتظر بودم ژانر ترسناک بشه ولی هیچی نداشت... حیف وقتی که گذاشتم به پاش
نویسنده روال داستان خوب وجذاب شروع ودنبال کرده بودولی آخر داستان را خراب کردمعلوم نیست چرا بعضی فکر می کنند فقط جنایت و کشتن باعث جلب طرفدار میشودکاش نویسنده علاوه بر تخیل کمی عقلانیت هم چاشنی داستانش میکرد و داستانی که اینقدر خوب شروع کرده وادامه داده بود به نحوی شایسته نیز تمامش میکرد.
بنظرم تو نوشتههای ایرانی خوب بود هم کشش داشت هم اولاش که تو تاکسی هستن اگه اهل تاکسی سوار شدن بوده باشین خاطراتتون تکرار میشه و احساس میکنین چقدر قلم روان و نزدیک به واقعی داشته اگه عادت به گوش دادن کتاب صوتی حین کار داشته باشین شنیدناش خالی از لطف نیست ولی سیر داستان اروم در کل من بدم نیامد
به نظر من داستان ضعیف بو د شاید من پر توقع هستم. من بینوایان رو که شنیدم براستی برای فضای بینوایان دلتنگ بودم. انگار از یه دنیا بیرون انداخته بودنم. ولی داستان کششی نداست که بخوای به خاطر اون ادامه بدی من اخلاقم اینه که باید تا ته ش گوش کنم و غیر این بود اصلا نمیخواستی ادامه بدی