نقد، بررسی و نظرات کتاب روزها در کتابفروشی موریساکی - ساتوشی یاگیساوا

مرتب‌سازی: پیش‌فرض
Mohamad Javad
۱۴۰۳/۳/۶
سلام، داستان کتاب بسیار جذاب است، موضوع داستان با ملایمت و آرامی جلو میره اصن انتطار هیجان یه دریای طوفانی رو نداشته باشید! هر لحظه احساس می‌کنید که ممکنه کل داستان دنباله رو این اتفاق جلو بره ولی با اتفاق‌های جدید شگفت زده خواهید شد، البته خیلی کوتاه به موضوعات میپردازه میتونست داستان و کتاب رو مقداری طولانی تر کنه و بیشتر لذت ببریم، نویسنده از تمثیل‌های جذابی با ظرافت استفاده کرده که نشان از ذهن باز نویسنده داره. با خوندنش مهو داستان خواهید شد و نهایتا دو تا سه روز تمومش خواهید کرد حتما پیشنهاد میشه.
سارا سلیمان زاده
۱۴۰۳/۴/۱۰
این کتاب یک رمان عاشقانه ست در مورد دوست داشتن، عشق ورزیدن و در کنار هم بودن. دوست داشتن به معنای واقعی، بودن در کنار هم در همه شرایط هم شادی و هم سختی است. کمک خواستن و همراه بودن با یکدیگر باعث تحمل شرایط دشوار، رد شدن از آن و رسیدن به هدف می شود. بیان احساسات درونی و مطرح کردن آن ممکن است مشکلی را حل نکند اما باعث افزایش رضایتمندی از خود می شود. موردی که برام جالب بود پناه بردن به کتابفروشی و کتابها برای گذراندن دوران بحران و تنهایی بود. این کتاب را بخوانید و از داستان آن لذت ببرید.
هما طاوسیان
۱۴۰۲/۱۰/۲۳
درود از خوندن این کتاب لذت بردم توصیفات و روند آروم داستان باعث می‌شد خیلی آرامش‌بخش باشه طرح داستان با وجود سادگی ولی خیلی قشنگ بود و همین باعث می‌شد خسته کننده نباشه و آدم رو ترغیب می‌کرد سریع همه‌ی کتاب رو در یک روز به پایان برسونه نویسنده درمورد تاثیر کتاب در زندگی و همچنین لذت بردن از چیزهای کوچیک حرف میزنه
در کل یک داستان ژاپنی لذت‌بخشه
فاطمه میم
۱۴۰۳/۱/۸
داستان روند ساده‌ای داشت و پیچیدگی خاصی نداشت. اما از دل همین سادگی میشه درس‌های خوبی گرفت. به علاوه، فضاسازی داستان بسیار عالی و فوق العاده بود. من ارتباط خیلی خوبی باهاش گرفتم به نحوی که دلم میخواست در دنیای واقعی هم در اون کتابفروشی و در اون کافه و اون خیابان قدم بزنم. سپاس از کتابراه
آلی
۱۴۰۲/۱۰/۱۶
فصل اول کتاب عالی بود. ترجیح میدادم همینجا تموم بشه. فصل دوم احتمالا سانسور زیادی داشت. بیشتر شبیه یه فیلم داستانی سانسورشده بود که صحنه هایش و باید خودمون حدس میزدیم. اگه فیلم بود و سانسور نداشت، شاید چیز خوبی از آب در میومد. اما همه خاطرات خوش فصل اول رو پاک کرد متاسفانه.
شادی محمدی
۱۴۰۳/۳/۱۸
سلام حال و هوای کتاب رو خیلی دوست داشتم، حس و حال آرومی رو به خواننده القا میکرد. توصیف صحنه‌های کتاب به شیوه‌ای بود که حس همزاد پنداری با شخصیت اول داستان به راحتی شکل می‌گرفت. برای من نقطه اوج داستان رویارویی شخصیت اول با زخم کهنه و خلاص شدن از حس سنگین اون اتفاق بود.
فاطمه علیزاده
۱۴۰۳/۲/۲۱
هیجان تعلیق نداره اما از خوندنش لذت بردم. اگر از جملات پایین خوشتان اومد خوندن کتاب را پیشنهاد میکنم. نترس از اینکه عاشق کسی بشیوقتی عاشق می‌شی، دلم می‌خواد سرتاپا عاشق بشی. حتی اگه آخرش با دل‌شکستگی تموم بشه، لطفاً زندگیت رو تنها و بدون عشق نگذرون.
حسین ریشهری
۱۴۰۳/۱/۴
این کتاب به معنای واقعی کلمه در زمان درست خوانده شد. زمانی که نا امید بودم که زندگی تغییر نمیکنه. دقیقاً مثل شخصیت اصلی کتاب در کارم به مشکل خوردم، در رابطه عاشقانه شکست خوردم. ولی با خوندن این کتاب فهمیدم نگرش اگر تغییر کنه، زندگی تغییر می‌کنه.
محدثه شریفی
۱۴۰۲/۱۲/۲۸
پیام مهمی که از این کتاب میشد دریافت کرد، این بود که؛ سعی کنید راجع به احساسات، افکار وتصمیم‌های مهم زندگیتون با اطرافیانتون صحبت کنید تا از رخ دادن اتفاق‌های ناخوشایند جلوگیری بشه.
نازنین
۱۴۰۳/۳/۱
کتاب سرگرم کننده‌ای بود و نکتش هم این بود خیلی وقتها توی زندگی کوچکترین و کم اهمیت‌ترین چیزها باعث میشن مسیر زندگیتو پیدا کنی اونم چیزی مثل کتاب خوندن که به نظرم آرامشبخش‌ترین چیز توی زندگی آدمهاست
دینا
۱۴۰۳/۳/۲۳
کتاب کاملا جذاب و گیراست و میشه قشنگ با داستانش همراه شد همچنین محتوا انگیزه بخش و تاثیر گذاری داره در حین حال حوصله سر بر نیست و هرچی مطالعه میکنی مشتاق تر برای ادامه داستان میشی
.......
۱۴۰۲/۱۱/۲۶
خوب بود. داستان در مورد دختری است که با ناامیدی و غم به کناب فروشی که توسط دایی‌اش اداره میشه می‌رود. اگر دوست دارید بدانید کتابفروشی و دایی چه تاثیری روی او دارند کتاب را بخوانید
Fatemeh.M
۱۴۰۲/۱۲/۲۶
کتاب خوبی بود با موضوع جالب. ‌ای کاش همه کسانی که به نوعی گم شده‌اند یا در ناامیدی به سر می‌برند، بتونند خودشون رو پیدا کنند و تسکین بدند. با تشکر از کتابراه
I
۱۴۰۲/۱۱/۲۵
خیلی لذت میبرید از خواندنش. دومین رمان ژاپنیه که میخونم. انگار فرهنگشون با ما عجینه. و فضاسازی‌ها و دیالوگ‌هاش کمکتون می‌کنه با من واقعی خودتون مرتبط شین.
maryam nazemi
۱۴۰۲/۱۱/۵
به دنبال کتابفروشی‌های موریساکی خودمون باشیم همیشه هستند کسانی که در تنها‌ترین وقت‌ها به فکر شفا دادن زخم هامون هستند این جور آدما رو دست کم نگیریم
Tayebe Ahmadi
۱۴۰۳/۲/۲۲
کتاب خوبی بود به آدم‌انگیزه زندگی میداد واینکه میشه از چیرهای ولو کوچک‌در زندگی لذت برد با تشکر از کتابراه
سید علیرضا سیادتی
۱۴۰۳/۱/۲۲
خوشم میاد از این نوع کتابهایی که داستان پیچیده ایی ندارن ولی گیرا و جذاب هستن. این هنر نویسندگیه
سمیرا رحیمی
۱۴۰۳/۲/۱۳
کتابی روان و لطیف و ساده بدون پیچیدگی و ماجراجویی ولی خوندنش حس خوبی داشت ممنونم کتابراه
Tara Hemmati
۱۴۰۳/۱/۱۰
کتاب لطیف و آرومی بود، و خیلی ساده و روان بنظرم دلچسب بود و حال خوبی به آدم دست می‌داد.
شهره قربانی
۱۴۰۲/۱۱/۱۹
من دوستش داشتم به خصوص این که ان قدر قشنگ نوشته و ترجمه شده بود که خودم رو در موریساکی تصور می کردم
فاطی
۱۴۰۳/۳/۱۶
کتاب آرام و جالبی بود خصوصا واسه کسی که عاشق کتابخونه و کتاباست..
من
۱۴۰۳/۱/۸
میشه گفت کتاب موضوع جذابی برای روایت نداشت، حداقل برای من اینطور بود
Fatemeh Khosravi
۱۴۰۳/۳/۲۴
داستانش جالب و جدید بود، دید جدیدی به زندگی پیدا میکنی
مژگان حیدری
۱۴۰۳/۲/۲۶
ترجمه کتاب خیلی خوب بود. ماجرای کتاب خیلی یکنواخت بود.
زهرا اکبری
۱۴۰۳/۲/۲۳
از خوندن این داستان لذت بردم... پیشنهاد میکنم بخونید
نجلا
۱۴۰۳/۱/۴
داستان قشنگی بود ولی اینجوری که توقع داشتم هیجان نداشت
نوشین نحریر
۱۴۰۲/۱۲/۲۲
کتاب با موضوع جالبی بود. ارزش یکبار خوندن رو داشت.
ژاله ملایی
۱۴۰۳/۴/۵
بسیار عالی بود لذت بردم
محدثه کاظمی
۱۴۰۲/۱۱/۲۶
عالی بود وپر از درس زندگی
زهرابهاری
۱۴۰۳/۳/۵
عالی و لذت بخش بود
Paryaka
۱۴۰۲/۱۲/۲۱
بسیار عالی و جذاب