نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی ارگنه - صحرا کلانتری

مرتب‌سازی: پیش‌فرض
احمد
۱۴۰۳/۰۱/۱۹
سلام و عرض ادب خدمت دوستان عزیز‌ کتابراهی نمی‌دانم چرا مردم ما عادت کرده‌اند از بطن هر قصه‌ای تنها به مثبت اندیشی و امیدواری و مضامین کلیشه‌ای برسند. همه تنها به دنبال کتاب‌های زرد می‌گردند تا قصه‌ای از تکرار‌های همیشگی بخوانند که آخرش همه چی گل و بلبل می‌شود و همه در جهانی سراسر خوبی در خوشبختی غرق می‌شوند. این کتاب همانطور که از نامش پیداست به آشفتگی پرداخته. آشفتگی‌ای که تمام افکار و زندگی شخصیت داستان را تحت شعاع قرار داده و آرامش او را حتی در خواب مختل کرده در حدی که دائماً کابوس می‌بیند و حتی در کابوس هایش هم باز کابوسی دیگر است. همین که نویسنده توانسته این حس آشفتگی و عذاب ناشی از آن را به زیبایی به تحریر درآورد یعنی کار خود را به درستی انجام داده است. پس جست و جو برای نکته اخلاقی واقعاً مسخره و غیر منطقی است. کسانی که دنبال پند و نکته اخلاقی و مثبت اندیشی هستند می‌توانند به سراغ همان کتاب‌های عامه پسندی بروند که حجم آنچنانی اما مضمونی تکراری دارند و در هر کوچه و بازاری پیدا می‌شوند. با سپاس از کتابراه و خدمات رایگان که بسیار‌لذت بچش و مفید است و باعث میشه ما لحظات خوبی بگذرونیم و باید بگم واقعا تشکر میگنم خیلی ممنون‌ به نظر‌ من کتاب خوب خلاصه و کوتاهی بود وقت زیادی نمیگیره و حتما گوش کنید ز‌یرا وقت اصلا زیادی ‌از شما نمیگره ‌و خیلی زمان کمی‌ میگیرد پشنهاد مییکنم‌گوش دهید. با سپاس و تشکر‌ فراوان خدمت کتابراه عزیز
زینب محمدی
۱۴۰۲/۱۲/۲۵
سلام
من با نظر دوستان در مورد اینکه آزادی ارگنه از کوه رو به آزادی سیاسی تعبیر کردن موافق نیستم چرا که اگه دقت کرده باشین خود نویسنده هم در متن اشاره به خودکشی، تاریخ انقضا و سقوط کرده و آزادی سیاسی به معنی سقوط و افول نیست
از جان بخشیدن به کوه بسیار خوشم آمد و زیبا بود از اینکه تفکرات قطعه ایی از کوه رو می‌شنیدم لذت بردم، به نظرم کوه استعاره از خود ما بود و آیدین و کوهنوردها استعاره از مشکلات و دردها و رنج‌ها و سختی‌ها و حتی انسان‌هایی که بی توجه به ما از روی ما عبور میکنن و ما رو لگد مال میکنن تا به قله‌های پیروزی خودشون برسن و ارگنه نماد انسانهای ضعیفی بود که تاب و تحمل ایستادگی در مقابل سختی‌ها رو نداشت و می‌خواست از این جهان آزاد بشه حالا به هر طریقی
جالب بود حالا میفهمم چرا میگن طرف مثل کوه محکم بود و خم نشد چرا که اگه ما تاب و تحمل ایستادگی در برابر مشکلات را داشته باشیم همچون کوه هستیم اما موقعی که نتونیم سختی‌ها رو تحمل کنیم مثل قطعه سنگی ناچیز میشیم و سقوط میکنیم و دیگه کوه نیستیم، تعبیر نویسنده از تبدیل شدن به قطعه سنگ ناچیز بسیار زیبا بود پس باید در برابر سختی‌ها تحمل داشته باشیم تا مثل کوهی عظیم باشیم نه قطعه سنگی ناچیز
مجیدناجی
۱۴۰۳/۰۶/۰۱
باسلام خدمت دوستانه کتاب و عزیزان محترم کتابراه. داستان میخواد بهمون بگه ازتاریخمون درس بگیریم. دانش مشورت کردن و تحمل همه نظرات رو داشته باشیم وبا علم حرکت کنیم. انسان باتجربه کردن همه چیز رو بدست آورده تا دستمون نسوزه آتش روشن کردن رو یادنمیگیریم این یعنی حرکت روبه صعود، صعود کردن وترقی کردن وحرکت رو به جلوهیچ وقت بدون خطرنیست. اما بایدازخطرات و تلخ کامی ها درس گرفت و یک اشتباه رو دوباره تکرار نکرد. استقلال و آزادی آرمان نوع بشره این اشتباه نیست که پرچم رو بالای کوه برافراشت درسته که کهنه میشه یا میشکند. اما دست بعدی نسل بعدی دوباره پرچم رو برافراشته میکنه باعلم بیشتر و استحکام بالاتر ممنونم از کتابراه عزیز
پريا رضايي
۱۴۰۲/۱۱/۱۶
با سلام به کتابراه عزیز داستان در مورد یک تکه از کوهی است که دنبال آزادی و رهایی است و مرتب با باد و بوران جلساتی میگذاره و میخواهد با راهنمایی ان ها خودش رو رها کنه این در واقع استعاره است و نشون میده که آزادی و رهایی پیدا کردن از زیر سلطه ظلم و جور بها داره
ارگنه رها میشه ولی آیدین می میره رسیدن به آزادی بهایی داره و بهای آزادی این هست که جان هایی گرفته بشوند در راه رسیدن به آزادی کسانی که شجاع هستند و از جانشون می گذرند کم نیستند ولی هستند کسانی هم که بی تفاوتند در نهایت ارگنه آزاد و رها میشه و این جا است که داستان کاملا مفهوم پیدا میکنه ممنون از خوانشگر محترم
ماهور نامی
۱۴۰۲/۱۰/۰۷
داستان از زبان یک بخشی از کوه است بسیار جالب و جدید خیلی خوشم اومد حتما این کتاب رو چند بار گوش کنید
ارگنه یکی از صخره‌های کوه است که میخواهد شورش کند و خود را ازکوه جدا کندحتی با اسمان تبانی میکند تا به آزادی برسد ارگنه حسرت ازادی انسانهایی رو دارد که از رویش رد میشوند
و داستان از زبان بخش دیگر کوه است که در مورد ارگنه و رفتارهای مخاطره آمیزش صحبت میکند و به نظر من مفهوم سیاسی داشت موقعی که بعضی‌ها (ارگنه) علیه سلطه دولت قیام میکنن وعده‌ای فقط تماشا گرن (بخش دیگر کوه که از زبان او داستان روایت شد)
مینو امیدی
۱۴۰۲/۰۸/۲۱
با سلام متن کتاب و توضیحات بسیار دقیق بود و توصیفات همه به جا و عالی در واقع نویسنده خیلی زیرکانه مرگ و زندگی و موفقیت و شکست رهایی و اسارت این تضادهای زیبا رو عنوان کرده.. اما خوانش گر جذابیت لازم رو نداره و متن رو خیلی ساده و یکنواخت بدون هیچ گونه اوجی و بی احساس روایت میکنه تند بدون ضرب آهنگ بدون هیجان حتی اونجا که آیدین سقوط کرد.. در کتاب صوتی نوع و احساس خوانشگر دو برابر باید تاثیر گذار باشه.. ممنون از کتابراه...
جان فورد
۱۴۰۳/۰۱/۱۸
موافق نیستم. ارزیابی وضعیت حال یک حوزه بدون اطلاع از گذشته آن تنها در مواقعی که فرصت کافی برای بررسی کامل نداشته باشیم و به عنوان تنها راه برون رفت از شرایط اضطراری می تواند توجیه داشته باشد که تازه آن هم دارای ریسک است و تضمینی در گرفتن نتیجه ندارد. راه حل بهینه با اطلاع از عقبه حوزه مورد نظر و در عین حال شناخت کافی از وضعیت حال حاضر آن امکان پذیر است. با تشکر
Zubina
۱۴۰۲/۰۸/۲۰
روایتی ساده، با توصیفی عجیب..! واقعا ارزش شنیدن داره.. ذکر نکاتی کوچک و ارزشمند، در قالب داستانی کوتاه و ساده، و با دیدگاه و استعاره‌هایی متفاوت درنوع خود، تا اونجا که من تاحالا شنیده بودم، توانایی قلم نویسنده رو میرسونه. هربار که گوش میدم، نکته جدیدی برداشت میکنم و پیشنهاد میدم شماهم از منظر خودتون حداقل یه بار گوش بدین
ملیحه خاکسار
۱۴۰۳/۰۵/۱۷
کتاب جالبی بود از زبان سنگ و اینکه حتی سنگها هم بدنبال رهایی و آزادی هستند و جای بسی تاسف دارد جایی که یک انسان را به قعر نابودی و پرتگاه می برد پسری که سقوط می کند و زندگیش به پایان می رسد برای آزادی سنگ و سکوتی که دوباره شروع می شود. و اینکه انسانها هم گاهی از روزمرگی و تکرار خسته می شوند و دنبال رهایی هستند.
Homa
۱۴۰۲/۱۰/۱۴
درود یک داستان کوتاه کاملا متفاوت با محتوایی جذاب
به نوعی رهایی از اسارت و رسیدن به آزادی رو بیان می‌کرد
داستان در مورد کوهیست که بین مرگ و در اسارت ماندن مرگ رو انتخاب کرد چیزی که برداشت کردم این بود چیزی که برای یک نفر آرزوست برای دیگری ممکنه کابوس باشه
فرهاد خزلی
۱۴۰۲/۰۸/۳۰
چرا هرکسی ۳۲ حرف الفبای زبان فارسی رو شناخت بخونه و بنویس ادعای حافظ و سعدی رو داره. داستان ۹ دقیقه از وقتم رو گرفت و خیلی بی مزه بود
واز همه مهمتر خوانش خیلی بد خانمه
که تو عمرش یک کتاب کوچک داستان رو نخوانده است عه از صوت نخراشیده تو دماغی
الهه رحیمی
۱۴۰۳/۰۵/۰۷
موضوع داستان درباره آزادی و جنب و جوش و شورشی که در تکه‌ای سنگ بوجود آمده هست. موضوع جالبیه ولی نویسنده نتونسته خوب این رو بیان کنه. خوانش متن بسیار بد و ضعیف بود بعد از هر کلمه مکث وجود داشت.
احسان کریمی
۱۴۰۳/۰۱/۱۲
سلام. لطفا کتابهای به این ضعیفی را در این اپلیکیشن قرار ندهید و ا اما اگر این متن را به یک گوینده قوی میدادید که بخونه؛ مطمئنا تاثیر و برداشت بهتری داشت. خیلی بد و ضعیف روایت شد.
مصطفی حیدری
۱۴۰۲/۰۸/۱۷
داستان دو شخصیتی را می‌گوید که آرزو هایشان معکوس هم است برای یکی پرتاب از کوه آرزو است و دیگری مرگ. کتاب هم از نظر متن و هم از نظر اینکه تبدیل به صوتی شدن بسیار عالی است.
Fer Elh
۱۴۰۲/۱۲/۱۹
خیلی دوستش داشتم با این که چند دقیقه بیشتر نبود ولی اگر دقیق تر به روایت نگاه کنید بسیار پر مفهوم است. روایت سنگی که به دنبال ازادی می خواهد از کوه جدا شود و از کل به جز دراید.
Negin
۱۴۰۲/۱۰/۲۱
داستات جالبی بود، ولی روای به حدی سرد و خشک و بی احساس روایت کرد که جذابیت داستان رو گرفت، به هیچ عنوان نتونستم باهاش ارتباط برقرار کنم و لذت ببرم
Saye
۱۴۰۲/۰۹/۲۵
داستان دانه‌ی انسان است، تاانسان هست این دانه سبز خواهد شد و سنگ را خواهد شکافت و به سوی تو سر برخواهد کشید.
جمله زیبای ابتدای فایل صوتی که دوست داشتم ثبت باشه 🤍🫠
اعظم منصوری
۱۴۰۲/۰۹/۰۳
داستانی کوتاه و با شروع و پایانی جالب و جذاب. داستان صعود و سقوط. برای نویسنده‌ی داستان آرزوی موفقیت میکنم و امیدوارم داستان‌های بلند ایشان را بزودی گوش کنیم.
مرتضی ظهیری
۱۴۰۳/۰۷/۱۶
برای من که داستان زیبا بود و با همه داستان هایی که قبلاً خواندید فرق می کنه، البته به طرز تفکر و نگرش خود فرد هم بستگی داره ممنون از کتابراه
Benita Ghanbari
۱۴۰۲/۰۸/۳۰
بسیار کتاب آموزنده است و برای همه پیشنهاد می‌کنم کتاب خیلی خوب عالی است ممنون هستم از نویسنده بهترین کتاب و در حال گوش دادن به کتاب‌های دیگر هستم
Mozhgan
۱۴۰۲/۰۸/۰۹
ارگنه به معنای پناهگاه کوهستانی است که کوه یا صخره درد دل خود و ارگنه را می‌گفت. سرگذشت کوهنوردانی که چگونه بالا میروند سقوط یا صعود می‌کنند حرف می‌زد.
mohaddeseh kamali
۱۴۰۳/۰۴/۲۲
یا من خیلی بی سوادم یا عزیزان بی جهت از دل این داستان معنا بیرون کشیدن. گویندگی ضعیف هم بر سرما و کسل کنندگی داستان اضافه کرده بود.
نسرین کمال زاده
۱۴۰۳/۰۳/۲۸
این کتاب به نظر من سطحی نوشته شده بود، منظور نویسنده بیشتر برای خود نویسنده مشخص بود تا خواننده داستان، من دریافت خوبی نداشتم از این کتاب
نیلوفر حاج علی اکبری
۱۴۰۲/۱۱/۰۹
به نظرم مثل آستانه تحمل آدم ها بود تا یک جایی تحمل داری و بعد میخواهی که رها شوی و ان موقع است که شاید کسی ناخواسته قربانی تغییر تو بشه
عاطفه فراهانی
۱۴۰۲/۱۰/۲۵
وقتی کتاب صوتی گوش می‌کنید ارتباط گرفتن با راوی نقش مهمی در جذابیت کتاب دارد و من متاسفانه نتوانستم ارتباط با کتاب و راوی برقرار کنم
معصومه اکرمی
۱۴۰۲/۰۸/۲۱
خوب بود به نظر من تفاوت زندگی رو برای هر شخص یا هر چیزی تو دنیا رو نشون میداد زندگی هر کسی ارزش و ویژگیهای خاص خودش دارد
A.asgari
۱۴۰۲/۰۸/۱۵
والا هیچی نفهمیدم فقط داستان درباره‌ی کوهنوردان بود که با شوق و ذوق بالا میرن م سقوط میکنن از سختی‌های که کوهنوردی ممنون از کتابراه
احسان 🙂
۱۴۰۳/۰۱/۰۶
کتاب صوتی اگرنه عالی بود واقعا کتاب خوبی بود برای شما هم پیشنهاد می‌کنم گوش بدید فوق‌العاده است
ستایش کاکاوند
۱۴۰۳/۰۱/۰۲
خیلی نتونستم ارتباط بگیرم انگار کلمات بار احساسی کافی نداشتند و خیلی خواننده رو عمیق وارد متن نمیکنه
حمید هاشمی
۱۴۰۲/۱۱/۲۲
این رو نمیشه اسمش رو گذاشت کتاب انصافا یا این که تعاریف از کلمه کتاب شکلش رو تغییر داده که من خبر ندارم!
Simn Sanae
۱۴۰۲/۱۰/۱۹
وقتی یک کتاب رو میخونی دلت میخواد تو رو ببره درون خودش و رویا به خصوص رمان و قصه. به نظرم ضعیف و ابتداییه.
Kam 12345
۱۴۰۲/۰۹/۲۹
کتابه خوبی بود، ولی هیچ وقت مشخص نمیشه بعد پیوستن به آسمان سنگ چی میشه فکر کنم هرکی به رویاهاش میرسه
رامین غیاثی
۱۴۰۲/۰۹/۱۷
کتابی بسیار زیبا که بای چندین چند با با دقت توش کنید با دقت بسیار مبادا چیزی رو جا بندازید و لذت ببرید
حوری صرافی
۱۴۰۲/۰۸/۲۲
متن کتاب به نظر ساده است ولی بیان خیلی سختگیرانه بود انگار دکلمه می‌خواندن. به نظرم می‌شد ساده تر بیان شود.
سحر مرکباتی
۱۴۰۳/۰۵/۱۷
به نطر من باید تو شرایط خاصی باشی تا بتونی این کتاب رو درک کنی و خیلی فلسفی بهش گوش بدی
Sin90
۱۴۰۳/۰۳/۱۱
سلام من هر چقدر روی دکمه‌ی پخش میزنم صداش پخش نمیشه و تایمش روی صفر هست برای بقیه درسته؟
مینا4054
۱۴۰۳/۰۱/۱۲
ساده بود دنیال آزادی ورهایی بودن کفاره تی دهرد که سقطو ان پسر کفاره آزادی اورا پرداخت
احسان عسکری زاده
۱۴۰۳/۰۱/۱۱
داستان از زبان کوه است و ارگنه یکی از تپه‌هایی هست که قصد شورش دارد من دوست‌داشتن ممنون از کتابراه
فاطمه بخشیان
۱۴۰۲/۱۲/۱۳
خیلی دوستش داشتم. دو بار گوش کردم. اولش فکر نمی کردم که از زبان یک کوه باشه. برام جالب بود.
محمدرضا عسگری راد
۱۴۰۲/۱۱/۲۵
ارادت کتابی بسیار جالب که با داستانی جالب تلنگری بر روان آدمی می‌زند که دریابد کیست چه می‌کند کجاست
عزیزه طاهری
۱۴۰۲/۱۱/۱۵
کتاب رو گوش دادم و چند دقیقه‌ای به ارتفاعات سفر کردم خاطرات سال هایی که کوه میرفتم تداعی شد
مهشید
۱۴۰۲/۰۹/۱۴
عالی بود. همیشه نکته‌های کلیدی بهم میگه. بهتون پیشنهاد میکنم
سارا اکبریان
۱۴۰۲/۰۸/۲۷
داستان جالبی است ولی کاش بجای استفاده از کوه از تمثیل و تشخیص دیگری استفاده میشد
samira khandanikia
۱۴۰۳/۰۲/۲۸
متنش یجوریه انگار گنگ خواندن راوی هم زیا جالب نیست کلا بنظرم گیرا نبود محتوا.
احمد جابری
۱۴۰۲/۱۰/۲۶
داستان تشبیهی از زندگی انسان‌ها از بدو تولد تا زمان مرگ و سختی‌های زندگی
مریم زینی نژاد
۱۴۰۲/۱۰/۲۳
داستانی کوتاه از به تصویر کشیدن لحظه سقوط یک کوهنورد که از زبان کوه بیان شده
محمد یزدان
۱۴۰۲/۰۸/۲۲
عرض ادب خوندن و شنیدنش خالی از لطف نیست ممنونم از تمامی دوستان
Mohammad Bagheri
۱۴۰۲/۰۸/۲۱
باتوجه به توضیحات، داستان معنای بهتری پیدا می‌کنه.
در کل خوب بود.
میروکیلی
۱۴۰۳/۰۷/۲۳
کتاب خوب و پر محتوایی بود، پیشنهاد میکنم حتما گوش کنید👌🏻
مریم یوسفی
۱۴۰۳/۰۴/۲۰
خوشم اومد واقعا همه‌ی کتاب‌های کتابراه عالی هستند
1 2 >>