نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی آخ جون مرگ! - غزال شاه پناه

مرتب‌سازی: پیش‌فرض
Sin90
۱۴۰۳/۰۵/۳۱
مرگ اتفاقی عجیب و محتوم برای هر موجود زنده ای است. این پدیده را، ادبا، شعرا، عرفا؛ علمای علم تجربی و... هر یک از منظر خود به نحوی شرح و توصیف کرده اند. در مورد مرگ انسانها تعابیر بعضا جالبی وجود دارد گفته اند مرگ هر کس مانند غذایی است که خود فرد مواد اولیه آن را با نحوه رندگی اش فراهم آورده و آشی است که از عصاره زندگی او پخته می شود و خود آنرا می خورد و از این جهان سه بعدی می رود. طعمآش مرگ در کام میرنده را نحوه زندگی فرد تعیین می کند بگو چگونه زندگی کردی تا بگویم چگونه می میری... در لحظات احتضار بهتر است که زبان به ذکر خدا مشغول.. باشد ممکن است سوال شود که انسان در آن هنگام آنقدر متحیر است که نمیداند چه کند؟ شبیه این سوال را از پیغمبر اکرم، کردند پیامبر اکرم (ص) در جمع تعدادی از اصحاب بود که فرمود به شخصی که در شرف موت است شهادتین را تلقین کنید و اگر کسی آخرین کلام زبان او لا اله الا الله باشد، داخل بهشت میشود. شخصی گفت در زمان سکرات موت ما آنقدر گیج و متحیر هستیم که حواس ما نیست این کلمات را بگوییم و این حرفها را بزنیم همان موقع جبرائیل نازل شد و به پیامبر اکرم (ص) فرمود: الان که در صحت و سلامتی هستید زبان شما باز و حواس شما جمع است کلمه ی لا اله الا الله را بگویید.
جان فورد
۱۴۰۳/۰۱/۱۹
مرگ اتفاقی عجیب و محتوم برای هر موجود زنده ای است. این پدیده را ادبا، شعرا، عرفا؛ علمای علم تجربی و... هر یک از منظر خود به نحوی شرح و توصیف کرده اند. در مورد مرگ انسان ها تعابیر بعضا جالبی وجود دارد: گفته اند مرگ هر کس مانند غذایی است که خود فرد، مواد اولیه آن را با نحوه رندگی اش فراهم آورده و آشی است که از عصاره زتدگی او پخته می شود و خود آنرا می خورد و از این جهان سه بعدی می رود. طعم آش مرگ در کامِ میرنده را نحوه زندگی فرد تعیین می کند: بگو چگونه زندگی کردی تا بگویم چگونه می میری... از خصوصیات مهم مرگ این است که دیگران با آن همذات پنداری نمی کنند مگر نوادری از افراد. از ویژگی های دیگر آن ایجاد دولایه گی شخصیتی در بازماتدگان است. طوری که در ظاهر خود را غمگین و گریان نشان می دهند اما در باطن از اینکه ارثی می برند شادمانند و از وجود رقبای ارثی تلخکام. اما بازماندگان فرد درگذشته قصه این کتاب به خود زحمت حفظ ظاهر را نداده و مستقیما لایه زیرین شخصیت و رویکرد خود را بروز داده اند.
امیر شیری
۱۴۰۳/۰۴/۳۰
در لحظات احتضار بهتر است که زبان به ذکر خدا مشغول باشد. ممکن است سوال شود که انسان در آن هنگام آنقدر متحیر است که نمی‌داند چه کند؟ شبیه این سوال را از پیغمبر اکرم کردند، پیامبر اکرم (ص) در جمع تعدادی از اصحاب بود که فرمود به شخصی که در شرف موت است شهادتین را تلقین کنید و اگر کسی آخرین کلام زبان او لااله الا الله باشد، داخل بهشت می‌شود. شخصی گفت در زمان سکرات موت ما آنقدر گیج و متحیر هستیم که حواس ما نیست این کلمات را بگوییم و این حرف‌ها را بزنیم. همان موقع جبرائیل نازل شد و به پیامبر اکرم (ص) فرمود: الان که در صحت و سلامتی هستید، زبان شما باز و حواس شما جمع است، کلمه‌ی لا اله الا الله را بگویید.
فائقه
۱۴۰۲/۱۰/۱۳
از نظر من با وجود اینکه ناراحت کننده بود ولی واقعا میتونه واقعی باشه و من شبیه این داستان و حتی بدتر از این هم دیده‌ام مادری که بین اولادهاش فرق بذاره و حتی در زمانی که بچه هاش دستشون خالیه پول بهشون قرض نده که مشکلشون رو رفع کنن فقط به ته تغاری جانش برسه و بقیه‌ی بچه ها رو برای تمیز کردن خانه و نوبت دکتر گرفتن براش بخواد به حدی که نوه‌ها هم متوجه بشن مادربزرگمون ما رو دوست نداره و تولد فلان نوه کادوی گرون داده و به ما فقط تبریک گفت معمولا در زمان مرگ این اتفاقا میافته انگار یک دفعه حس انتقام گل میکنه مسلما این کارها درست نیست ولی بچه‌هایی که مورد بی‌رحمی و تبعیض والدین قرار میگیرن بیشتر درک میکنن
سما جعفری
۱۴۰۳/۰۸/۰۳
تقریبا جالب بود. داستان خانواده ای که با وجود زنده بودن مادر پیرشان، به فکر هزینه های مراسم ختم و کارهای کفن و دفن بودند. از الان برای خانه مادرشان مشتری پیدا کرده بودند و صحبت ارث و میراث را میکردند. با اینکه مسئله ی ناراحت کننده ای هست اما خب، متاسفانه واقعیت دارد. ولی تمام کاراکترهای ممکن در داستان گنجانده شده بود. خصوصا آن کسی که همیشه میگوید من پول ندارم و نمیدهم شیطنت و سروصدای بچه هم نکته ای بود که به فضاسازی بهتر داستان کمک میکرد. صدای گوینده زیباست اما بی احساس است و با موقعیت همخوانی ندارد. در واقع به نظرم داستان بسیار واقع بینانه و یک طنز اجتماعی زیبا محسوب میشود.
اعظم منصوری
۱۴۰۲/۰۹/۰۳
خیلی وحشتناک است که فرزندان یک مادر همه منتظر مرگ او هستند و به فکر چگونگی برگزار کردن مراسم ختم او و تقسیم ارث و میراث هستند و اینکه مراسم مخارج کمتری برایشان داشته باشد. نویسنده یکی از اهدافش فرهنگ سازی است و این داستان به جای اینکه به ارزشهای انسانی بپردازد و به مسئولیت فرزندان در قبال والدین بپردازد نشان میدهد که هیچکدام از فرزندان هیچ ناراحتی از اینکه مادرشان روزهای پایانی زندگیش را میگذراند ندارند بلکه به فکر این هستند که راهی پیدا کنند تا مادرشان زودتر فوت کند و آن‌ها به سهمشان برسند واقعا جای تاسف دارد و...
محمدجلال عبادت
۱۴۰۲/۱۰/۰۳
سلام خدمت تیم محترم کتابراه
نویسنده محترم
و همچنین عوامل تولید کتاب
بچه‌ها نتیجه عمل پدر و مادر هستند و آنچه میبینند می‌آموزند و عمل میکنند
هیچ فرزندی نیست که بدونه دلیل راجع به مرگ پدر و مادرش بی تفاوت باشد
طرح اصلی داستان خوب بود ولی خوب و کامل نوشته نشده بود آن جا که فرزندان به فکر قبر بودند متوجه شدم که مادرشان هنوز فوت نکرده
اجرا با وجود صدای خوب، خوب از آب در نیامده بود چون حس صدا با داستان متفاوت بود
کار صدا پیشه از بازیگر سخت تر است
ببخشید که بالای گود نشستم و میگم لنگش کن
با آرزوی موفقیت روز افزون برای نویسنده محترم و عوامل تولید
Mozhgan
۱۴۰۲/۰۸/۰۵
داستان مادری بودکه هنوز نمرده بود و فرزندان برای مراسم ختم برنامه ریزی می‌کردند و با این که معلوم از طرف مادرشان به آن‌ها ارث میرسد نمیخواستند حتی کوچکترین خرجی برای مادرشان را قبول کنند و هر کدام به قکر خود بودند و به مادر اهمیتی نمیدادن و منتظر مرگ او بودند خیلی متاثر شدم مادری‌ که شیره جانش را به کودکش میدهد غمخوارش میشود و بهترین‌ها را برای او میخواهد و حتی تصور هم نمیکند که فرزندش شاید روزی نباشد و از داغ فرزند دق میکند فرزندان چگونه اینقدر بیرحم میشوند.
🌱Hany Joon🌱
۱۴۰۳/۰۱/۰۳
غم انگیز بود راجع به مادری هست که روزای آخر عمرش و بچه هاش برای تقسیم ارث چیزای دیگش پیش پیش برنامه می ریزن البته که قطعا یکی از اهداف نویسنده فرهنگسازی بوده ولی روز شماری برای مرگ یک عزیز دلایلی فراتر از تقسیم ارث و میراث چیزای دیگه داره و تا وقتی با اون بچه‌ها توی اون خونه بزرگ نشده باشی نمیتونی عمیقا درکشون کنی، همه که ذاتا بد نیستن به مرور بد میشن امتیاز کمم هم بخاطره ناپختگی راوی در یک سری قسمت هاش بود
Neli
۱۴۰۲/۰۸/۳۰
فریم کلی داستان خوب بود اما محتوا افتضاح بود. داستان در راستای انتظار فرزندان برای مرگ برای مادریست که به آن‌ها زندگی بخشیده. بهتر بود نویسنده با ارائه سکانس‌هایی دلیل این انتظار را واضح میکرد و پایان داستان ب یک موضوع عبرت انگیز برای مخاطب میرسد. عبرت از بی مهری فرزند به مادر.
ضمنن نوع روایت نیز افتضاح بود برای چنین داستانهایی درامی نمیدانم چرا لحن راوی شاد و پرانرژی بود!
hashemi hashemi
۱۴۰۳/۰۹/۱۰
کتاب لحظات مرگ رو نشون میداد و اینکه بقیه به فکر خودشون بودند اما علت فقط این نیست که مادر فرزندان رو مورد آزار قرار داده یا اینکه فرزندان بخوان انتقام‌ بگیرن یا فرزندان بدی باشن بلکه این کتاب منو یاد کتاب مسخ میندازه. شاید هم مادر هیچ کار بدی نکرده و فرزندان هم از ابتدا این نبودن ولی بعد از مدتی که از بیماری میگذره دیگه کم کم اطرافیان خسته میشن و حتی انتظار مرگشو میکشن.
ابوالفضل حیدری
۱۴۰۲/۰۸/۱۸
کتاب درباره یه خانواده اس که با تمام مشکلات و درگیری‌های زندگی باز هم امورات رو میگذرونن رمان خوبی نبود طرحش خیلی خوب بود و حتی میتونست به رمان خیلی عالی ازش در بیاره اما نویسنده ار کلمات و جمله لندی‌هایی استفاده کرد که کسی دلش نمیخواد وقتش رو برای همچین رمانی بده امیدوارم صحبت‌های بنده باعث ناراحتی کسی نشه تلاش بشه عالی تر میشه
وحید زرکوب
۱۴۰۲/۰۸/۰۷
داستان خوبی خوب.
روایت بسیار خوب و ساده‌ای به نگارش درآمده بود.
اما فی الواقع تیم تولید صوتی اینکار از تدوینگر و کارگردان تا خود گوینده بینهایت افتضاح بودند.
تا آخر کتاب را به دقت گوش کردم به امید اینکه هرچی جلوتر بره بهتر بشه که عملت این اتفاق نیفتاد.
ارائه صوتی کار به بدنه اصلی سخت افزار که اینجا کتاب باشه نیز آسیب جدی زد.
ملیحه خاکسار
۱۴۰۳/۰۴/۰۲
به نظرم خیلی بلاتکلیف تمام شد و احساس میکنم افرادی که دور مادر بزرگ جمع شده بودند خیلی بی احساس بودند و بالای سر آدمی که هر لحظه مرگش فرا می‌رسد بدون ملاحظه صحبت می‌کردند. ضمن اینکه طرف هنوز نمرده، حلوا و بقیه چیزها را سفارش دادند و خانه بنده خدا را برای فروش گذاشتند فقر را نشان می‌دهد در جامعه‌ای که حتی برای خرید قبر مرده پول ندارند.
Raha-dubber
۱۴۰۲/۰۹/۰۶
این واقعا قشنگ نیست که قبل از مردن کسی برای قبرش و غذای ختمش تصمیم بگیری حتی سر پول دادن برای سنگ و خود قبرش هم بحث میکنن.
اصلا جدا از این جلوی خود راجب مرگش و ارزو برای مرگ زودترش حرف می‌زنن😢
اما در کل بازم نمیشه کاری کرد........
ممنون از بانو سیما میرهادی زاده و صدای قشنگش.
ماهور نامی
۱۴۰۲/۱۰/۰۷
قصه تلخی در مورد فامیلی موقع مریضی در حال مرگ (مادر بزرگ) دور هم شدن و به فکر خوشون هستن به جای این که به حال مریض دل بسوزونن به فکر مرگشن تا هرچه سریعتر ارثیه تقسیم کنن و حتی به دندان مصنوعی هم رحم نمیکنن و میخوان مراسم مختصر بگیرن که از ارث شون کم نشه و این که این روز‌ها مهر ومحبت کم رنگ شده.
محمد علی فرهادی
۱۴۰۳/۰۴/۲۰
سلام کتاب خوبی بود و مرگ را از دیدگاهی نشان میداد حیف این را بدانیم تازنده هستیم قدر هم را بدانیم و افراد تا زنده هستند کارهای خود را بکنند و نگذارند بعد از مرگش بقیه دجار تنش نشوند وما باید قدر زنده را تا زنده هست بدانیم و کسی که مرده ولش کنیم نه که بعدش بگویم وای
نیلوفر حاج علی اکبری
۱۴۰۲/۱۱/۱۲
من وقتی داستان رو می‌شنیدم حس کردم مادر فوت شده و اتفاقات در حال رخ دادنه اما بعد متوجه شدم که زنده است و بقیه منتظرند تموم کنه حقیقت دلم گرفت حسی که داشتم این بود که یک خانواده بی فرهنگ و عاطفه دور هم اند نمیدونم چرا به ان درجه رسیده بودند که منتظر مرگ مادر بودند.
علی رضا صیامی
۱۴۰۲/۰۹/۲۴
کتاب خوبی بود ففط خیلی کوتاه بود مشد با چند داستان دیگر ترکیب شود ویک کتاب کامل را به وجود بیاورد کلا موضوعات مرتبط با مرگ همیشه چالش بر انگیز ویا گاها ترسناک و موهوم است ونویسنده جای کار زیاد دارد چمن کسی بعد از مرگ را ندیده و نویسنده میتواند هر طور بخواهد قلم فرسایی کند
سینا ابراهیم زاده
۱۴۰۲/۰۹/۱۱
ارزش انسانی زیر پا گذاشته شده و جنود فکری افراد خانواده را به رخ می‌کشه مخصوصاً برای ارث
اینجور داستانا بیشتر اعصاب آدمو خورد می‌کنه
جای تاسف داره که همچین رمانی نوشته می‌شه
یه بچه این رمانو گوش بکنه تصور کنید چی میشه
مصطفی حیدری
۱۴۰۲/۰۸/۱۶
داستان جالب و آموزنده‌ای است. یادآوری رفتار زشت برخی را می‌کند که برای کسی که به آن‌ها زندگی بخشیده است (مادر) آرزوی مرگ می‌کنند. این داستان نشان می‌دهد که چگونه به خاطر مال دنیا که فانی است برای مرگ مهربان‌ترین انسان آرزوی مرگ می‌کنند.
معصومه اکرمی
۱۴۰۲/۰۷/۲۹
به نظر من نویسنده خیلی خوب بی اهمیت بودن از دست دادن عزیزانمون رو روایت کرده خوب ما بزرگترها تا هستیم یه مقدار هم به فکر خودمان باشیم هر چند که نمیتونیم و اینکه اجرای این گویندگان ارزش اثر رو کم میکنه
مریم معز
۱۴۰۳/۰۵/۳۰
من اصلا دوست نداشتم. خیلی بد بود که یه خانواده (دختر، پسر، عروس و داماد) منتظر مرگ مادرشون باشن. یک انتقاد هم دارم، لطفا داستان ها را که صوتی بیان میکنید برای هر نقش صداهای جداگانه بذارید. این که راوی جای همه سخن بگوید زیاد جالب نیست.
جوادکرمی
۱۴۰۲/۱۱/۱۸
سلام این
کتاب به نظر من داره جامعه‌ی امروز و آینده‌ی نزدیک رو بهمون میگه که عاطفه‌ی فرزندان به مادر یا پدرشون حتی کم میشه خیلی جاهاش خوب می‌فهماند به خواننده هرچند خیلی تلخ بود وایکاش در داستان بمونه وهیچگاه واقعی نشه سپاس
Hedhy P.I
۱۴۰۲/۰۸/۱۷
بیش از اندازه اغراق آمیز بود و خیلی از اسامی استفاده شده بود.
درسته بعضی از خانواده‌ها اینجورین و اصلا براشون مهم نیست طرف زنده است یا مرده و فقط به فکر خودشونن
ولی این داستان میتونست بهتر از ایناهم باشه.
F-E
۱۴۰۳/۰۱/۱۰
داستان در کل خوب بود و من در ابتدا چیزی از اینکه مادر زنده است متوجه نشدم ولی بعدش که متوجه زنده بودن مادر و در عین حال بحث فرزندان شدم فضای داستان غمگین شد ولی محتوای داستان کمی ساده بود.
با تشکر از زحمات شما
Saye
۱۴۰۲/۰۹/۲۵
خیلیا انتقاد کرده بودن از محتوای داستان، از بی رحمی فرزندان به مادر
ولی چه بخواهیم و چه نخواهیم این حقیقت زندگی هست، بی رحمی فرزندان به پدر و مادر و بی رحمی والدین به فرزندان، من تلختر از اینهاش رو دیدم.
سارا اکبریان
۱۴۰۲/۰۸/۲۶
علاوه بر داستان‌های ضعیف چوک من آلرژی شدیدی به جمله‌ی آغازین داستان پیدا کردم
داستان دانه انسان است...
بارها هم در موردش فکر کردم و به معتی آن پی نبردم
در مجموع داستان بدی نبود و شاید آموزنده!
Naser-zahed
۱۴۰۲/۰۸/۰۲
همه‌ی بچه‌ها که مثل هم نیستن، بالاخره یکی شون ازنظر فکری وعاطفی فرق میکنه مخصوصاً نوها که نسبت به پدر و مادر بزرگ خیلی عاطفی‌اند. بهرحا ل خیلی کم و به ندرت همچین خانواده‌هایی پیدامیشن. ممنون لذت بردم
📚 احسان نظری 📚
۱۴۰۳/۰۱/۰۶
خیلی بد بود که فرزندان یک مادر به فکر مرگ مادرشون باشن. ولی خوب توی جامعه زیاد می بینیم. درسته که داستان غمگین بود ولی از واقعیات جامعه سخن میگفت. واقعیت‌هایی که متاسفانه در حال رشد هست.
زهرا عسکری
۱۴۰۲/۱۲/۰۳
شروع جالبی نداشت و پایانش هم جوری نبود که آدمو جذب کنه ولی ایده خوبی بود ب نظرم خیلی خیلی خیلی میتونست بهتر باشه موضوعش خیلی خوب بود
به نظرم جای بهتر شدن داشت و گوینده هم حسش خوب بود
یاسر وهابیان فرد
۱۴۰۲/۰۸/۲۶
در حدی نیستم که محتوا و صدا را نقد کنم ولی متأسفانه تو جامعه چنین واقعیتی وجود داره اونایی که میگن در خانواده‌های ایرانی چنین چیزی اصلأ پیدا نمیشه دنیای خوبی را دارن میبینن بنده چنین دنیایی زشتی را دیدم.
مهناز کیان مهر
۱۴۰۲/۰۸/۰۱
داستان تلخ و اعصاب خورد کنه به نظر من هیچ خانواده ایرانی اینقدر سرد و بی اهمیت با مرده و زنده‌اش برخورد نمیکنه اون هم آدمی مهربان
در هر حال تصویر سازی داستان خوب هست، و راوی هم صداش خوبه
Arya
۱۴۰۳/۰۸/۱۱
بدک نبود یعنی کتاب بدی نیست اما بنظرم داستان جالبی نبود، بگم که شاید خیلیا از این داستان لذت بردن خب بعضیا دوست دارن بعضیا ندارن و کتاب بدی نیست فقط من دوستش نداشتم
سارا محمدپور
۱۴۰۳/۰۱/۲۸
موضوعش خوب بود ولی خوانش رو اصلا دوست نداشتم، نه صداشون رو و نه لحن و نحوه خواندن رو. واقعا فقط صبر کردم که بره جلو بهتر بشه اما با احترام به گوینده محترم
شیرین هاشمی
۱۴۰۲/۱۰/۱۰
دوستان عزیز، بچه‌های ما پرورده دست ما هستن جیزی که امروز در وجود اونا می‌بینیم همون چیزیه کا سالها پیش در نهاد اونا کاشتیم
هیچ بچه‌ای چیزی غیراز تربیت شده پدر و مادر نیست
maryam mafakheri
۱۴۰۲/۰۸/۱۰
با تشکر از پدید آورندگان این کتاب شنیداری خوب و کتابراه عزیز و با آرزوی موفقیت برای نویسنده جوان خانم غزال شاه پناه. نگارش، داستان پردازی و شخصیت سازی داستان خوب بودند.
مرتضی ظهیری
۱۴۰۳/۰۵/۰۱
همیشه داستان‌ها خوب آغاز و پایان ندارن. کتاب داستان خوبی بود، بغیر از این که کمی ناراحت کننده بود ولی نکته‌هایی هم داشت که قابل استفاده بود ممنون از کتابراه
نجمه میرزایی
۱۴۰۳/۰۳/۱۷
با عذر خواهی از نویسنده عزیز اما داستان از نظر من جالب نبود
ضمن اینکه صدای گوینده‌ها مثل هم بود و من اصلا متوجه نمی‌شدم که الان کدوم شخصیت در حال صحبته
اعظم قریشوندی
۱۴۰۳/۰۱/۰۹
بنظر من کمی دور از واقعیته، اینکه بچه‌هایی باشن که تا این حد منتظر مرگ مادرشون باشن! البته قصه کوتاه بود و دلیل این بی مهری رو هم نگفته، بنظرم جالب نبود.
حمید شاه پناه
۱۴۰۲/۱۱/۰۹
نویسنده گام جوان کتاب بسیار زحمت کشیدن برای خلق بیان سکانس‌های مختلف زندگی در درک دگرگونه‌های مادی زندگی در امتداد تلاش ناامیدانه حیات خاکی
فرامرز فرهمندزاده
۱۴۰۲/۰۹/۲۸
سلام زیاد از این کتاب خوشم نیامد ولی از زحمات کتاب‌ها خیلی ممنونم وبرای سلامتی همانانی برای کتاب وکتابخانی زحمت می‌کشد دعا میکنم و دست او را میبوسم باتشکر
moon girl
۱۴۰۲/۰۸/۲۴
رمان خیلی غمگین بود درصورتی که گوینده باصدای شادش به رمان قالب خوبی نبخشیده بود من وقتی گوینده درباره‌ی نفس کشیدن ماد بزرگ گفت واقعا ناراح شدم
Saba B
۱۴۰۲/۰۸/۰۸
خیلی مزخرفه اینکه بیچاره مادرشون هنوز نفس میکشه براش نقشه ختم و تقسیم ارث می‌کشند خدا هیچ مادر و پدری رو محتاج اینجور بچه نکنه واقعا خدایا آن ده که آن به
م کاظمی
۱۴۰۳/۰۹/۱۸
نویسنده با این داستان سعی کرده با نثری ضعیف موضوع با این اهمیت و بزرگ را تحریر کنه و مثلا روح معنوی انسان رو بیدار کنه. متاسفم
سجادعسگری
۱۴۰۳/۰۱/۲۶
کل داستان را همه هم در واقعیت دیدند هم شنیدند پس دیگر داستان نوشتن در موردش دیگه تکراریه و از سر نداشتن سوژه داستان میتونه باشه
هما نجفی
۱۴۰۲/۱۰/۲۵
داستانی بود ناراحت کننده و بد چون موضوع خیلی بدی داشت فرزندانی که منتظر مرگ مادر خود هستند و در کل داستان کوتاه و درهم و برهم بود.
سلمان سروراحمدی
۱۴۰۲/۰۹/۲۰
سلام دوستان این چی بود دیگه چندتاکتاب این مدلی گوش دادم واقعا واسه نوشتن این مزخرفات وقت میزاری واسم خودتو نویسنده میزاری
مهشید
۱۴۰۲/۰۹/۱۷
سلام. داستان درباره‌ی مادری بود که بچه هایش برای مرگش برنامه ریزی و لحظه شماری میکردنند. من واقعا متاثر شدم.
کتاب خوبیه پیشنهادش میکنم.
پريا رضايي
۱۴۰۲/۰۸/۰۹
یه واقعیت در مورد اینکه کسی بعد از مرگ کسی هیچیش نمیشه و واقعا واسه کسی زیاد مهم نیستیم تا یه مدت ناراحتن و بعد فراموش میکنن
1 2 3 >>