نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی بندر امن - ماریتا کانلن مک کنا
4.3
162 رای
مرتبسازی: پیشفرض
با گویندگی یکنواختی خانم زیبا بروفه کتاب را خواندند. صدایش طنین خاصی برای جذب داستان نداشت. اما کتاب چنان شفاف و بی ریا نوشته شده بود که باید به خانم ماریتا کانلن مک کنا نویسنده کتاب بندر امن، دست مریزاد گفت. داستان برای بزرگسالان مناسب تر است با اینکه روایت داستان از نگاه کودک و نوجوان است دوران جنگ و آلمانها و لندن و ایرلند و ترس و بمباران هوایی منازل و افراد غیرنظامی، آوارگی بچهها و زنان و افراد پناهنده.
ماریتا کانلن مک کنا از روی دل و بی تکلف داستانش را نوشته است با فصلهای متنوع و کوتاه، ساده و روان. حتی روابط خانوادگی کاراکترهای داستانش مخاطب را وادار به همذات پنداری و تعلق نمیکند. فقط هر کسی میخواهد خودش باشد و بازخواست و توبیخ نمیشود. احترام به حقوق همدیگر مابین شخصیتهای قصه بندر امن از انسانیت بانوی نویسنده مک کنا نشأت میگیرد. کتاب شیرین بود با موضوعی که خوشایند نیست.
ماریتا کانلن مک کنا از روی دل و بی تکلف داستانش را نوشته است با فصلهای متنوع و کوتاه، ساده و روان. حتی روابط خانوادگی کاراکترهای داستانش مخاطب را وادار به همذات پنداری و تعلق نمیکند. فقط هر کسی میخواهد خودش باشد و بازخواست و توبیخ نمیشود. احترام به حقوق همدیگر مابین شخصیتهای قصه بندر امن از انسانیت بانوی نویسنده مک کنا نشأت میگیرد. کتاب شیرین بود با موضوعی که خوشایند نیست.
از خانم بروفه سابقه بازیگری درخشانی به یاد داشتم لذی بازخوانی کتاب با این لحن کم انرژی در تصورم نمی گنجید و البته اشکالهای گفتاری در لحن و پیوستگی کلام که خوب این ها برمی گرده به انتظار ۱۰۰ داشتن ولی در حد ۸۰ بودند. و اما خود داستان به اندازه ای روان و زیبا نگارش و البته ترجمه شده بود که شنونده را به دنبال خود می کشید. حکایت جنگ و زندگی در اوضاع نا امن. ویرانی و از هم پاشیدن خانواده ها. از دست رفتن ظالمانه جان و مال انسان های بی گناه و در طرف دیگر ایثار و از خودگذشتگی گروهی از مردم که تمام توان و آسایش خود را در جهت آرامش و امنیت هم نوعان خویش به کار می گیرند و هرگز خستگی نمی شناسند. در اینجا هم حوادثی که منجر به درک و آشتی دو نسل از خانواده ای بود که سالها از یکدیگر دور بودند. روند انتهایی داستان تلخی حوادثی را که ما به عنوان تجربه گران واقعی اوضاع نابسامان جنگی در سالها قبل احساس کرده بودیم تلطیف کرد ولی این مانع از تاسف از این که چرا باید طمع و استبداد و استکبار باعث چنین رویدادهایی بشود؛ نشد. ای کاش در واقعیت هم هرگز شاهد این حوادث نباشیم و قلم توانای نویسنده که احساسات و خواسته های قهرمانان داستان را به این زیبایی توصیف کرده بود؛ حول محور دیگر و البته صلح و دوستی به کار گرفته شود. با تشکر از کتابراه.
اول بریم سراغ کتابخوان: به طور وحشتناکی بد می خوند. فقط به خاطر اینکه بازیگر بوده کتاب دستش دادن بخونه و... وای خدایا! چقدر هم که تند تند میخوند دست من دائماً روی دکمه توقف بود. لحن خوندنش اشتباهاً در اشتباه بود. اصلا نمی تونست موقع خوندن بعضی جمله ها همون احساسی رو داشته باشه که نویسنده سعی کرده به خواننده منتقل کنه. این از کتابخوانی افتضاح، حالا بریم سراغ خود کتاب راستش کتابهای با موضوع جنگ هیچ وقت مورد پسند من نبودن مگه اینکه بخوان داستان جالبی رو بیان کنن که این اصلا جالب نبود فقط برای بچه های خردسال و کوچولو مناسب بود. موضوع بسیار ساده، بدون هیچ بخش جذاب و خاصی، فقط نوشته شده تا یه کتابی شکل بگیره! مثلا نویسنده می خواسته با چنین چیزی نوجوون هارو سرگرم کنه؟!! واقعا عجیبه. دیگه چه چیزی در مورد این کتاب میتونم بگم؟ همش همین بود. اصلا سرگرم کننده نبود.
داستان روایت سرگذشت کودکان است در دوران بسیار سخت و دشوار جنگ جهانی یکی از فجایع تاریخ بشر. بیشتر از هرچیزی شوراهای مردمی و سازمانهای داوطلبانه مردمی برام خیلی جالب بود که در اوج جنگ و قهر انسانها چقدر ظریف و زیبا مردم به یکدیگر کمک میکنند در عین غریبه بودن مانند یکی از عضای خانواده باهم برخورد میکنند کاش در واقع هم همینطور باشد و کاش اصلا جنگ و درگیری در هیچ کجای دنیا نباشد که شاهد اینگونه سختی کشیدنها برای هیچ انسانی نباشد. همه ما در یک خانه به اسم زمین زندگی میکنیم. ملتها بایکدیگرجنگی ندارند این دولتها و سران حکومتها هستند که همیشه طمعه دارند و جنگ درست میکنند وگرنه مردم نه مرزی دارند و نه سودای قدرت و قلمرو بیشتر. ممنونم از عزیزان کتابراه
شرح داستان جنگ از نگاه کودکان درگیر جنگ، نگاه جالبی است، سفر بدون والدین، دوری از خانواده، سعی در برقراری ارتباط با خانواده جدید، حس تجربه ترس از مرگ و به همراه داشتن این خاطره تلخ تا سالها و سالها... که قاعدتا بسیار دشوار و پرخطر است. کودکان یکی از آسیبپذیرترین افراد در جنگها هستند و آسیبهای جنگ رو تا پایان زندگی خواهند داشت، دور کردن کودکان از جنگ اگر واقعا توو جنگ جهانی وجود داشته فکر خیلی خوبی بوده، من با اینکه سالها از جنگ میگذره هنوز هم با هر صدای هواپیمایی فکر میکنم جنگی از نو شروع شده....
البته صدای زیبای خانم بروفه انقدر آرامشبخش بود که هیجان و ترس ناشی از جنگ تو آرامش صدای خانم بروفه ذوب شده بود...
البته صدای زیبای خانم بروفه انقدر آرامشبخش بود که هیجان و ترس ناشی از جنگ تو آرامش صدای خانم بروفه ذوب شده بود...
سلام دوستان خوبم کتاب بندر امن داستان یک دختر نو جوان و برادر کوچکش رو نقل میکنه که توجنگ جهانی و اوج حملات هوایی المان به لندن شروع میشه و اتفاقات بعدی زندگی سختی رو برای این دختر پیش رو داره بعد از زخمی شدن مادرش به اجبار به ایرلند فرستاده میشن تا به پدر بزرگش که شناختی ازش ندارن ورابطه خوبی هم ندارن زندگی کنن نویسنده در این کتاب مشکلات کودکان ونوجوانان در زمان جنگ رو روایت میکنه البته حس عشق به ایرلند هم کاملا در نوشته معلومه داستان جذابه و جزئیات خیلی خوب بیانمیشه من که با گوش کردن داستان کاملا تصویر روشنی در ذهنم مجسم میشد به علاقه مندان به داستان ورمان مخصوصا نوجوانان توصیه میکنم این کتاب رو گوش کنن
کتاب بیشتر برای سنین کودک و نوجوان مناسب است. ولی در کل داستان قشنگی داشت و اخر داستان خیلی مبهم تموم شد و پایانی نداشت.
داستان درمورد خواهر و برادری است که در زمان جنگ زندگی میکنند و پدرشان به جنگ رفته و مادرشان بر اثر بمباران هوایی اسیب میبیند و چند وقت در بیمارستان بستری میشود. و بر اثر همین حادثه مادر ضربه مغزی میشود و در کما به سر میبرد. خاله بچهها تصمیم میگیرد انها را به پدر بزرگ پدری شان بسپارد تا زمانی که مادر حالش خوب شود. در همین زمان شخصیت اصلی داستان یعنی سوفی تصمیم میگیرد از برادرش هیو مراقبت کند. و اتفاقات زیادی برای انها پیش میاید.
درکل به یک بار گوش دادن میارزد.
داستان درمورد خواهر و برادری است که در زمان جنگ زندگی میکنند و پدرشان به جنگ رفته و مادرشان بر اثر بمباران هوایی اسیب میبیند و چند وقت در بیمارستان بستری میشود. و بر اثر همین حادثه مادر ضربه مغزی میشود و در کما به سر میبرد. خاله بچهها تصمیم میگیرد انها را به پدر بزرگ پدری شان بسپارد تا زمانی که مادر حالش خوب شود. در همین زمان شخصیت اصلی داستان یعنی سوفی تصمیم میگیرد از برادرش هیو مراقبت کند. و اتفاقات زیادی برای انها پیش میاید.
درکل به یک بار گوش دادن میارزد.
داستانی در مورد حاشیههای جنگ جهانی بود و از سختیها و مصیبتهایی میگفت که دو تا بچه به نام "سوفی" و "هیو" تحمل کردن و یه جاهایی مثل رفتن به پناهگاه، جنگ ایران و عراق برام تداعی شد که هواپیماهای عراقی برای بمبارون تهران میومدن. کتاب در مورد دو تا بچهی انگلیسی هست که پدرشون به جبهه رفته، خونه شون توسط هواپیماهای آلمانی بمبارون میشه و مادر زخمیشون توی بیمارستان بستری میشه و اون دو تا مجبور میشن برن پیش پدربزرگشون توی ایرلند بمونن. اولین کتابی بود که با صدای خانم بروفه گوش دادم که شاید میتونستن با انرژی بیشتری روایت کنن، در هرصورت مجموعهی خوبی بود و سپاسگزارم.
درود
اول بگم که اینی ستاره ک کم کردم بخاطر قدرت کم صدای گوینده و کلا بخاطر گویندگی این کتابه ن بخاطر خود کتاب
حالا خود کتاب => کتابی بسیار تاثیر گذار که از زاویهای بسیار عاطفی به جنگ نگاه کرده، از دید کودکانهای معصوم که اثیر خودخواهی و خوبینیهای بزرگسالان شدن
خوخواهیهایی ک منجر به جنگی جهانی شده و زندگی میلیونها انسان را به فلاکت کشیده، البته طرف حرف من فقط هیتلر نیست و بلکه هیلتر فقط یکی از آن بزرگسالان خودخواه و احمق به دید خودشون عاقلن
سپاس کتابراه عزیز🌹
اول بگم که اینی ستاره ک کم کردم بخاطر قدرت کم صدای گوینده و کلا بخاطر گویندگی این کتابه ن بخاطر خود کتاب
حالا خود کتاب => کتابی بسیار تاثیر گذار که از زاویهای بسیار عاطفی به جنگ نگاه کرده، از دید کودکانهای معصوم که اثیر خودخواهی و خوبینیهای بزرگسالان شدن
خوخواهیهایی ک منجر به جنگی جهانی شده و زندگی میلیونها انسان را به فلاکت کشیده، البته طرف حرف من فقط هیتلر نیست و بلکه هیلتر فقط یکی از آن بزرگسالان خودخواه و احمق به دید خودشون عاقلن
سپاس کتابراه عزیز🌹
آخ چقددد دوست داشتم این کتاب رو. خیلی یهویی انتخابش کردم واسه گوش کردن و واقعا عالی بود.
این رابطهی بین پدربزرگ و سوفی که کمکم شکل گرفت رو خیلی دوست داشتم. خیلی جالبه آدمهایی که شبیه هم هستن و گاهی تحمل کردنشون واسهی دیگران سخته، وقتی در برابر یکی مثل خودشون قرار میگیرن هم، نمیتونن همدیگه رو تحمل کنن و دائم با هم جر و بحث میکنن. این روابط واسه من جالبه. 😁
این رابطهی بین پدربزرگ و سوفی که کمکم شکل گرفت رو خیلی دوست داشتم. خیلی جالبه آدمهایی که شبیه هم هستن و گاهی تحمل کردنشون واسهی دیگران سخته، وقتی در برابر یکی مثل خودشون قرار میگیرن هم، نمیتونن همدیگه رو تحمل کنن و دائم با هم جر و بحث میکنن. این روابط واسه من جالبه. 😁
این رمان تجربه های جنگ و تأثیر آن بر افراد را به تصویر می کشد. همینگوی با دقت بالا، احساسات و ترس های شخصیت ها را به تصویر می کشد. با این حال، برخی از شخصیت ها ممکن است برای خوانندگان کمتر آشنا با این نوع داستان ها کمی غیرمنتظره باشند. این کتاب برای کسانی که به دنبال داستان های غم انگیز و واقعی از جنگ هستند، بسیار جذاب خواهد بود. این نقد ۱۰ خطی، اطلاعات کلی درباره
صدای دلنشین خانم بروفه عالی بود. موسیقی کار آزار دهنده بود بخصوص که من موقع خواب گوش میدم . داستان دلنشین جذاب بود منو میکشوند باقی قصه رو گوش بدم. دانایی بیش از اندازه دختر ۱۲ ساله بنظرم یکم استثنایی بود. تقابل نسل ها عالی بود. دردناکی جنگ بخوبی به تصویر کشیده شد. و انسان دوستی در انتها.
کتاب قشنگیه مخصوصا با این گوینده خیلی دلنشین است.
کتاب درمورد خواهر برادری است که از جنگ جهانی دوم جان سالم به در بردهاند و در لندن زندگی میکنند.
مادرشان در بیمارستان و پدرشان در جبهه حضور دارد.
بچهها تصمیم دارند به ایرلند و به پیش پدربزرگشان بروند چون در انجا جنگی وجود ندارد......
کتاب درمورد خواهر برادری است که از جنگ جهانی دوم جان سالم به در بردهاند و در لندن زندگی میکنند.
مادرشان در بیمارستان و پدرشان در جبهه حضور دارد.
بچهها تصمیم دارند به ایرلند و به پیش پدربزرگشان بروند چون در انجا جنگی وجود ندارد......
اگر فامیل و اشناها اجازه بدن خودم بشم با کمک خدا و یکی بود یکی نبودی بچه بود که قدش کامل شد تا سی سال و تا سیوپنج سال پنجتا نباشه یکی نبود، اینجوی باشه حالا از اول سیوشش سال با خدا شروع کنید، غیر از خدای مهربون هیچکس نبود غیر از خدا هیچکس نمیماند برایت تا شصت سال وپنجتا نباشه شصت و شش سالت بشود هم هیچکس نبود و اوایل سالخوردگی و پیری ست
کتاب بسیار زیبا و تلخی هست، هر چند این کتاب برای بزرگسالها مناسب تر هست. این کتاب با روایت جنگ از زاویه دید یک کودک بعد جدیدی از ادبیات جنگ رو پیش روی مخاطب قرار میده. متن ساده و بسیار روانی هم داره. خانم بروفه هم میتونست کتاب رو بهتر بخونه ولی باز هم چیزی از ارزش کار کم نمیکنه
اما مهمترین مسالهای که با ان روبرو و متوجه میشویم این هست که کودکان یکی از آسیبپذیرترین افراد در جنگها هستند که مساله بسیار حادی میباشد که تا اخر عمر در روح و روانشان باقی میماند و دردِ سوفی، رنجِ همهی کودکانِ جنگ در سراسر جهان است. ممنون